عذابامّجميل با آتش شعلهور دوزخ در حال هيزمكشى و داشتن گردنبندى بافته شده از ليف خرما: «سَيَصْلَى نَارًا ذَاتَ لَهَبٍ • وَامْرَأَتُهُ حَمَّالَةَ الْحَطَبِ • فِي جِيدِهَا حَبْلٌ مِّن مَّسَدٍ؛
و بزودى وارد آتشى شعلهور و پرلهيب مىشود. و نيز همسرش، در حالى كه هيزمكش دوزخ است. و در گردنش رشتهاى از ليف خرما.» برداشت بر این اساس است که «وامراته» عطف به ضمیر فاعلی «سیصلی» و «حمالة الحطب» و «فی جیدها حبل من مسد» بیان حال وی باشد.