• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

کِتابٌ حَفِیظ (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





کِتابٌ حَفِیظ:(وَ عِندَنا كِتابٌ حَفيظٌ)
«کِتابٌ حَفِیظ» به معنى كتابى است كه حافظ اعمال تمام انسان‌ها و غير آن است و اشاره به «لوح محفوظ» است.



به موردی از کاربرد «کِتابٌ حَفِیظ» در قرآن، اشاره می‌شود:

۱.۱ - کِتابٌ حَفِیظ (آیه ۴ سوره ق)

(قَدْ عَلِمْنا ما تَنقُصُ الْأَرْضُ مِنْهُمْ وَ عِندَنا كِتابٌ حَفيظٌ)
«ولى ما آن‌چه را زمین از بدن آن‌ها مى‌كاهد؛ مى‌دانيم و همه ذرّات آن را گردآورى مى‌كنيم و نزد ما كتابى است كه همه چيز در آن محفوظ است.»

۱.۲ - کِتابٌ حَفِیظ در المیزان و مجمع‌البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرمایند:
(وَ عِنْدَنا كِتابٌ حَفيظٌ) يعنى و نزد ما كتابى است كه حافظ هر چيز است، بلكه آثار و احوال هر چيزى را هم ضبط مى‌كند.
و يا معنايش اين است كه: نزد ما كتابى است كه خود آن كتاب محفوظ است و حوادث، آن را دچار دگرگونى و تحریف نمى‌كند.
و آن كتاب عبارت است از لوح محفوظ كه تمامى آن‌چه بوده، و آن‌چه هست و آن‌چه تا قیامت خواهد بود در آن كتاب محفوظ است.

۱.۳ - کِتابٌ حَفِیظ در تفسیر نمونه

مکارم شیرازی در تفسیر نمونه می فرمایند:
«کتاب حفیظ» به معنى كتابى است كه حافظ اعمال تمام انسان‌ها و غير آن است و اشاره به «لوح محفوظ» است و شرح مختصر آن با توجه به آيه ۳۹ سوره رعد: «امّ الكتاب» نزد اوست.» از اين قرار است:
گرچه جمله تحقق موجودات و حوادث مختلف جهان دو مرحله دارد: يكى مرحله قطعيت كه هيچ‌گونه دگرگونى در آن راه ندارد (و در آيه فوق از آن اشاره به امّ الكتاب «كتاب مادر» شده است) و ديگرى مرحله غيرقطعى، به تعبير ديگر «مشروط» است كه در اين مرحله دگرگونى در آن راه دارد و از آن تعبير به مرحله محو و اثبات مى‌شود.
گاهى نيز از اين دو، تعبير به «لوح محفوظ» و «لوح محو و اثبات» مى‌شود، گويى در يكى از اين دو لوح، آن‌چه نوشته شده است به هيچ‌وجه دگرگونى در آن راه ندارد و كاملا محفوظ است و امّا ديگرى ممكن است، چيزى در آن نوشته شود و سپس محو گردد و به جاى آن چيز ديگرى نوشته شود.
و امّا حقيقت امر اين است كه گاهى يک حادثه را با اسباب و علل ناقصه آن در نظر مى‌گيريم، مثلا سمّ كشنده‌اى را كه مقتضاى طبيعتش نابود كردن يک انسان است مورد توجه قرار مى‌دهيم و مى‌گوييم هركس آن را بخورد ميميرد، بى‌خبر از اين‌كه اين سمّ يک «ضد سمّ‌» هم دارد كه اگر پشت سر آن بخورند اثرش را خنثى مى‌كند.
ملاحظه مى‌كنيد در اين‌جا اين حادثه يعنى «مرگ به خاطر خوردن سمّ‌» جنبۀ قطعى ندارد و به اصطلاح جاى آن «لوح محو و اثبات» است كه تغيير و دگرگونى با توجه به حوادث ديگر در آن راه دارد.
ولى اگر حادثه را با علت تامه‌اش، يعنى وجود مقتضى، و اجتماع همه شرايط و از ميان رفتن همۀ موانع، در نظر بگيريم (در مثال بالا، سمّ را با نخوردن ضد سمّ توأم در نظر بگيريم) در اين‌جا ديگر حادثه قطعى است و به اصطلاح جايش در لوح محفوظ و ام الکتاب است و هيچ‌گونه دگرگونى در آن راه ندارد.
اين سخن را به نوع ديگر مى‌توان بيان كرد و آن اين‌كه علم خداوند داراى دو مرحله است: علم به مقتضيات و علل ناقصه، و علم به علل تامه، آن‌چه مربوط به مرحله دوم و از اين‌جا به سؤالات بسيارى كه از مطالعه در منابع اسلامى به‌وجود مى‌آيد پاسخ گفته مى‌شود، زيرا گاهى در روايات و يا در بعضى از آيات قرآن مى‌خوانيم: فلان كار موجب فلان اثر و نتيجه مى‌شود، امّا ما گاهى چنان نتيجه‌اى را در آن نمى‌بينيم.
اين به خاطر آن است كه تحقق آن نتيجه، داراى شرايط و يا موانعى بوده است كه بر اثر فقدان شرط يا وجود مانع، تحقق نيافته است.


۱. ق/سوره۵۰، آیه۴.    
۲. ق/سوره۵۰، آیه۴.    
۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۱۸.    
۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۵۰۷.    
۵. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۸، ص۳۳۹.    
۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۳، ص۲۳۷.    
۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۲۱۲.    
۸. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۰، ص۲۴۱-۲۴۲.    
۹. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۲، ص۲۳۰-۲۳۱.    



شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «کتاب حفیظ»، ج۴، ص ۲۸.    


رده‌های این صفحه : لغات سوره ق | لغات قرآن




جعبه ابزار