کَواکِب (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کَواکِب: (وَاِذَا الْکَواکِبُ انْتَثَرَتْ) «کَواکِب» جمع «
کوکب»
در لغت عرب، معانی زیادی دارد از جمله:
ستاره به طور اعم، و
ستاره «
زهره» به طور اخص، سفیدی که در چشم ظاهر میشود، گیاهان بلند، شکوفه درختان، درخشندگی فولاد، نوجوان زیبا، شمشیر، آب، رئیس یک جمعیت، و غیر آن.
(وَ إِذَا الْكَوَاكِبُ انتَثَرَتْ) (و آن زمان كه ستارگان پراكنده شوند و فرو ريزند.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: يعنى روزى كه ستارگان هر يك مدار خود را رها كرده، درهم و برهم مىشوند. در حقيقت در اين
آیه ستارگان را به گردنبندى از مرواريد تشبيه كرده كه دانههاى ريز و درشتش را با نظمى معين چيده و به نخ كشيده باشند ناگهان رشتهاش پاره شود و دانهها درهم و برهم و متفرق شوند.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «کَواکِب»، ص۲۷۲.