• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

کفایت و کفاف در مسکن

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف




کفایت و کفاف در مسکن یک از محورهای اصلی برنامه‌ریزی کاربری در بخش سرانه مسکن از منظر روایات اسلامی است. و برنامه‌ریزی سرانه کاربری‌های راضی شهری به عنوان مبنای برنامه‌ریزی شهری روستایی نقشی مهمی در ساماندهی فضایی – مکانی شهرها و روستاها ایفا می‌کند.



برنامه‌ریزی سرانه کاربری‌های راضی شهری به عنوان مبنای برنامه‌ریزی شهری روستایی نقشی مهمی در ساماندهی فضایی – مکانی شهرها و روستاها ایفا می‌کند، برنامه‌ریزی کاربری در بخش سرانه مسکن می‌بایستی یک از محورهای اصلی آن کفایت و کفاف در مسکن از منظر روایات اسلامی باشد.
آنچه را که در آیات و روایات در مورد مسکن و معماری ساختمان آمده است به یک معنا بر دو دسته کلی می‌توان تقسیم کرد: پاره‌ای از آن‌ها به مفاهیم و اصول کلی مسکن مربوط است و پاره دیگر به اجزا یا خصوصیت خاصی از ساختمان باز می‌گردد. از این‌رو در این نوشتار به مساله کفایت مسکن تبیین شده است.

۱.۱ - کفایت

“کفایه” مصدر از فعل کفا است و بدین معناست که استفاده از یک چیز انسان را از دیگر موارد مشابه بی‌نیاز سازد. کفاه الشی – کفایه: استغنی به من غیر، و فی التنیل العزیز: ” وکفی بالله حسیباً” و” کفی بالله شهیداً” و یقال: کفی مونثه.
[۱] ابراهیم مصطفی و دیگران، المعجم الوسیط.


۱.۲ - کفاف

“کفاف” اسم است از ماده ” کف” و هنگامی که در مورد رزق و مسکن و امثال آن به کار رود بدین معناست که دقیقاً به‌اندازه حاجت و نیاز باشد، بی کم و کاست. الکفافمن الرزق: ما کان مقدار من غیر زیاده و لا نقصان.
[۲] ابراهیم مصطفی و دیگران، المعجم الوسیط.
این دو واژه که هر دو در روایت آمده و هر کدام به نوعی بر موضوع مسکن پرتو می‌افکند.


بنابراین مسکن باید درست به‌اندازه نیاز ساکنین باشد، همان‌طور که کمبود اتاق و فضا و یا کوچک بودن آشپزخانه و پذیرایی و تنگ بودن راهروها و حیاط برای زندگی اعضای خانواده از حد کفاف کمتر است، ساختن آشپزخانه و حمام و حیاط بزرگ و اتاق‌های متعدد و گسترده که بتوان با کمتر از آن نیز بدون هیچ سختی و زحمتی زندگی کرد بیرون از حد کفاف و مجازنیست.
در توضیحی که برای کفایت ذکر شد نکته‌ای ظریف وجود دارد:
اگر فضا و امکانات خانه ساکنین را از مسکن و محل دیگری بی‌نیاز کند و در حالت عادی مجموعه نیازمندی‌های معمول آنها را پاسخ گوید، این چنین مسکنی از نظر اسلام یک منزل خوب و مناسب است. و اصل کلی ” اقتصاد و میانه‌روی” است.
اما مشاهده می‌شود که مفهوم کفاف و کفایت هر دو به یک مفهوم اساسی‌تر باز می‌گردد که از آن با واژه ” نیاز” و احتیاج یاد کردیم. اگر مفهوم اخیر به درستی تبیین و تحدید نشود هر کس می‌تواند زیاده‌خواهی خویش را با عنوان نیاز مطرح کند و از آن سو می‌توان هر ساختمان جاداری را با این عنوان که فراتر از حد نیاز است مردود شمرد.


” نیاز زیستی” انسان یک امر ثابت و یکسان نیست بلکه بسته به عوامل مختلف تغییر می‌کند.
عواملی که این نیاز را برای هر انسان یا خانواده تعریف و تعیین می‌بخشد بر چند دسته است:

۳.۱ - عوامل فردی وخانوادگی

تعداد ساکنین، نسبت خانوادگی افراد با یکدیگر، شرایط جسمی و ویژگی‌های روحی و روانی هر کدام در‌ اندازه زیر بنای مطلوب و تعداد اتاق و سرویس‌های منزل دخالت دارد.

۳.۲ - عوامل محیطی و جغرافیایی

شرایط آب و هوایی، موقعیت مکان و ویژگی‌های اقلیمی نیز کاملاً در طراحی ساختمان و مساحت بنا تاثیر دارد.

۳.۳ - عوامل فرهنگی و ارزشی

این عامل که کمتر شناخته شده است از قضا تاثیر جدی درتعیین نیازهای زیستی انسان دارد. در این نوشتار اهم عوامل تبیین شده است. و این موضوع نیاز به تحقیقی مستقل و مبسوط دارد و توجه دقیق بدین امر، بی‌تردید تحولی ژرف در معماری مسکن در جوامع اسلامی خواهد داشت.
بر طبق روایات اهل بیت (علیهم‌السّلام) کفاف یکی از صفات مومن و از خواسته‌های اکید پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و اولیای دین بوده است. روایات این بحث را مرحوم کلینی در باب مستقلی با همین عنوان گرد آورده است.
چنانکه بیان شد در روایات همواره بر کفاف و کفایت، هر دو تاکید شده است اما به نظر می‌رسد که ائمه هدی (علیه‌السّلام) ضمن تاکید بر اصل کفاف (برابری بهره‌مندی و نیازمندی) بر اصل کفایت (بسندگی به کمترین امکانات مورد نیاز) به عنوان یک اهرم نگدارنده و باز دارنده اصرار بیشتری دارند. از آنجا که نیازهای انسانی غالباً زیر فشار هواهای نفسانی از مسیر اصلی خارج شده و بی‌رویه گسترش می‌یابد و نیاز‌های کاذب و غیر واقعی را بر آدمی تحمیل می‌کند، از این رو توجه به کفایت و قناعت لازم و ضروری شمرده شده است. مراجعه به روایاتی که در باب قناعت آمده است؛ ابعاد این موضوع را می‌شکافد. از جمله به روایت زیر اشاره می‌شود:
امیر مومنان (علیه‌السلام) همواره می‌فرمود: ‌ای فرزند آدم، اگر از دنیا چیزی می‌خواهی که تو را کفایت کند کمترین چیزی که در آن است تو را بسنده است و اگر از دنیا چیزی می‌خواهی که تو را کفایت نکند (یعنی فراتر از حد کفایت باشد) پس همه‌ی آنچه در دنیاست تو را کفایت نخواهد کرد. «کان امیرالمومنین یقول یابن آدم ان کنت ترید من الدنیا ما یکفیک فان ایسر ما فیها یکفیک و ان کنت انما ترید ما لا یکفیک فان کل مافیها لا یکفیک.»
مردی به امام صادق (علیه‌السّلام) شکایت کرد که هر چه می‌خواهد بدان می‌رسد ولی قانع نمی‌شود و نفسش او را به فزونتر خواهی می‌کشاند. سپس عرض کرد: مرا چیزی تعلیم ده که مرا سود راند (و از این بیماری شفا یابم.) امام صادق (علیه‌السّلام) فرمود: اگر تو را کفایت کند بی‌نیازت سازد پس کمتر چیزی که در دنیاست تو را بی‌نیاز سازد و اگر آنچه تو را کفایت کند بی‌نیازت نکند پس هر آنچه در دنیاست بی‌نیازت سازد.
«شکا رجل الی ابی عبدالله (علیه‌السّلام) انه یطلب فیصیب و لا ینقع، وتنازعه نفسه الی ما هو اکثر منه و قال علمنی شیئاً انتفع به فقال ابوعبدالله (علیه‌السّلام) ان کان ما یکفیک یغنیک فاذنی ما فیه یغنیک و ان کان ما یکفیک لا یغنیک فکل ما فیها لایغنیک.»
اما در برخی روایات به معیارهای کفاف و حد نیاز در وسعت خانه اشاره شده است. به روایت زیر توجه فرمایید:
امام صادق (علیه‌السّلام) فرمودند: ” سه چیز موجب آسایش مومن است: خانه‌ی وسیعی که نواقص و کمبودهای او را بپوشاند و تنگدستی او را از دید مردم مخفی سازد و همسر شایسته که در امور دنیا و آخرت یاور او باشد و دختر یا خواهری که او را فقط به واسطه مرگ یا به ازدواج درآوردن از خانه خارج کند. «قال الصادق (علیه‌السّلام): ثلاثه للمومن فیهن راحه: دار واسعه تواری عورته وسوء حاله من الناس و امراه صالحه تعینه امر الدنیا والآخره وابنه او اخت یخرجها من منزله بموت او بتزویج.»
[۸] طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص۱۲۵.

در این روایت وسعت منزل را به این قید محدود کرده است که امور پنهان افراد و حال نامناسب آن‌ها را بپوشاند. بر این اساس خانه نباید آن قدر کوچک باشد که درب ورودی به محل نشیمن و خواب یا درب سرویس بهداشتی منزل باز شود. همچنین متراژ خانه باید به‌ اندازه‌ای باشد که بتوان اتاق پذیرایی و راهرویی که درب ورودی را به اتاق پذیرایی متصل می‌کند از اتاق خواب و نشیمن جدا کرد تا میهمان از وضع داخلی خانه اطلاع پیدا نکند و غیره. در روایات دیگر مواردی بر شمرده شده است که بدان سبب وسعت خانه می‌تواند گسترش یابد.
امام علی (علیه‌السّلام) زمانی که در بصره برای دیدار یکی از یارانش به نام علاء بن زیاد حارثی، به منزل او رفتند، پس از مشاهده‌ی وسعت خانه‌ی او، فرمودند: «تو که به وسعت خانه‌ی آخرت محتاج‌تری، در دنیا با این خانه ی بزرگ چه می‌کنی؟ بله، اگر بخواهی، می‌توانی با این خانه ی وسیع به آخرت برسی، در آن از میهمانان پذیرایی کنی، صله‌ رحم به جا آوری و حقوقش را به نحو شایسته ادا نمایی. در این صورت به وسیله این خانه، به آخرت رسیده‌ای. «من کلام له (علیه‌السّلام) بالبصره وقد دخل علی العلاء بن زیاد الحارثی یعوده و هو من اصحابه فلما رای سعه داره قال ما کنت تصنع سعه هذه الدار فی الدنیا وانت الیها فی الاخره کنت احوج، بلی ان شئت بلغت بها الاخره تقری فیها الضیف و تصل فیها الرحم و تطلع منها الحقوق مطالعها فاذا انت قد بلغت بها الاخره.»نام ربیع بن زیاد الخراش را درست می‌داند.
طبیعی است که میهمان‌پذیری، استقبال از بستگان و خویشان و نظایر آن نیاز به محل و امکانات ویژه‌ای دارد که به مساحت و زیربنای خانه می‌افزاید. البته توجه داشته باشیم که این امور هنگامی در طراحی ساختمان مکان‌های مستقلی را اشغال می‌کند که دائماً و به‌طور مستمر انجام گیرد وگرنه پذیرایی‌های معمولی با آنچه در یک ساختمان عادی در نظر گرفته می‌شود، و بعداً خواهیم گفت، قابل تامین است، تعابیری که در این حدیث به کار رفته است همه با صیغه‌ی مضارع است. اشارهاست به افعال: تقوی، تصل و تطلع. فعل مضارع چنانکه می‌دانیم، دلالت بر استمرار و پیوستگی عمل دارد و از این‌رو روایت اشاره دارد که کسانی که فضا و بنای منزل خود را در راه خیر و امور اجتماعی به کار می‌برند و جایز است خانه خود را به همان‌اندازه وسیع‌تر بگیرند.


قانون اساسی جمهوری اسلامی به خوبی به مساله مسکن و تامین نیاز انسان تاکید دارد:
در فصل سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی‌ ایران و ذیل فصل «حقوق ملت» اصل ۳۱ نیز با تاکید بر اینکه داشتن‌ مسکن‌ متناسب‌ با نیاز، حق‌ هر فرد و خانواده‌ ایرانی‌ است، دولت‌ موظف شده‌ با رعایت‌ اولویت‌ برای‌ آن‌ها که‌ نیازمندترند، به‌خصوص‌ روستانشینان‌ و کارگران، زمینه‌ اجرای‌ این‌ اصل‌ را فراهم‌ کند.
در بند ۱۲ اصل سوم قانون اساسی، دولت‌ جمهوری اسلامی‌ ایران‌ موظف‌ به پی‌ریزی‌ اقتصادی‌ صحیح‌ و عادلانه‌ بر طبق‌ ضوابط اسلامی‌ جهت‌ ایجاد رفاه‌ و رفع فقر و برطرف‌ ساختن‌ هر نوع‌ محرومیت‌ در زمینه‌های‌ تغذیه‌، مسکن‌، کار، بهداشت‌ و تعمیم‌ بیمه شده‌ است.
همچنین در فصل چهارم قانون اساسی (اقتصاد و امور مالی) یک بار دیگر موضوع مسکن مطرح شده است. در اصل چهل‌ و سوم قانونی اساسی آمده است؛ «برای‌ تامین‌ استقلال‌ اقتصادی‌ جامعه‌ و ریشه‌کن‌ کردن‌ فقر و محرومیت‌ و برآوردن‌ نیازهای‌ انسان‌ در جریان‌ رشد، با حفظ آزادی‌ او، اقتصاد جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌ بر اساس‌ ضوابط زیر استوار می‌شود: «تامین‌ نیازهای‌ اساسی‌: مسکن‌، خوراک‌، پوشاک‌، بهداشت‌، درمان‌، آموزش‌ و پرورش‌ و امکانات‌ لازم‌ برای‌ تشکیل‌ خانواده‌ برای‌ همه‌.»


سرانه‌های شهری ابزاری است برای سامان دادن به وضع کاربری زمین و هدایت آن در جهت انطباق فضایی میان نیازها و فعالیتهای انسانها در پهنه سکونتگاه. چهار دیدگاه عمده در زمینه نحوه نگرش به ساماندهی کاربری زمین وجود دارد که مبنایی نظری برای شناخت و تحلیل ماهیت و نقش اهداف کاربری زمین و سرانه‌های آن به دست می‌دهد.
این چهار دیدگاه عبارتست از:
۱ – دیدگاه ساماندهی زمین.
۲ – دیدگاه کارآیی شهری.
۳ – دیدگاه کیفیت زندگی.
۴ – دیدگاه جامعه‌شناختی و روان‌شناختی دیدگاه ساماندهی زمین.


سرانه مسکونی پیشنهادی در کشور ما که از سوی دولت اعلام شده است ۵۰ -۴۰ مترمربع است. سرانه مسکونی موجود در کشور ما، حدود ۵۰ -۲۰ مترمربع است؛ که از کفایت لازم برخوردار نمی‌باشد.


به جهت تقریر ذهن، به عنوان نمونه این بخش عینا از اطلس کلان شهر تهران در سال ۱۳۸۵ ارایه میشود:
شاخص سرانه زیربنای واحدهای مسکونی (متوسط فضای قابل سکونت برای هر نفر) از جمله شاخص‌های کلیدی در شناخت وضعیت مسکن است. بر خلاف بسیاری از شاخص‌های مسکن که معمولاً با یکی از ابعاد و عوامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، کالبدی و یا زیست محیطی در ارتباط هستند، شاخص سرانه زیربنای مسکن با تمامی ابعاد و عوامل مذکور ارتباط مستقیم و تنگاتنگ دارد.
عوامل اقتصادی جامعه، از اقتصاد کلان تا اقتصاد خرد و توان مالی خانوار، می‌تواند در تعیین میزان سرانه زیربنا موثر باشند. ویژگی‌های اجتماعی و فرهنگی جامعه و خانوارها نیز نقش بسزایی در سرانه زیربنای مسکن و نیاز خانوارها دارند. همچنین شرایط و ویژگی‌ها و نیز امکانات و محدودیت‌های کالبدی و زیست محیطی نیز در میزان این شاخص و یا در برنامه‌ریزی آن اثرات تعیین کننده‌ای دارند.
بنابر قاعده کلی، این شاخص در ایران و در مقایسه با بسیاری از کشورهای دیگر، حتی بسیاری از کشورهای توسعه یافته بالاتر است. تنها دلیل این تفاوت محسوس را می‌توان در نیازهای اجتماعی و فرهنگی خانوارهای ایرانی جستجو کرد (برای مثال، اختصاص فضاهای قابل توجه برای میهمان و آشپزخانه).
در مقیاس شهر تهران، سرانه زیربنای مسکونی از توزیع و پراکندگی قابل توجهی برخوردار است. این امر عمدتاً ناشی از سابقه تاریخی رشد، توسعه و گسترش این شهر بوده است. مناطق قدیمی و بافت مرکز شهر تهران از سرانه زیربنای متوسط برخوردار هستند (با حدود سرانه زیربنای ۳۰مترمربع). پس از بافت قدیم و مرکزی شهر، دو گونه کاملاً متفاوت از سرانه زیربنا در شمال و جنوب شهر قابل مشاهده است.
بافت‌های جنوب تهران دارای کمترین سرانه زیربنای مسکونی هستند که دلیل آن نیز سکونت اقشار کم درآمد و خانواهای با توان مالی پایین همراه با بعد خانوار بالاتر است (کمتر از۳۰ مترمربع). در مقابل، مناطق شمال شهر تهران از بالاترین سرانه زیربنا برخوردار هستند تا جائی که در بسیاری از مناطق ۱ و ۳ و نیز بخش‌هایی از مناطق ۶ و ۵ شهرداری تهران، متوسط سرانه زیربنا حدود ۵۰ مترمربع است. در مناطق جدید تهران (مناطق شرق وغرب شهر)، سرانه زیربنای متوسط دیده می‌شود (۲۰ تا ۳۰ مترمربع).
به‌طور خلاصه، سرانه زیربنای واحدهای مسکونی تهران از جهت جنوب به شمال و به تبع بهبود در شرایط اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی افزایش می‌یابد. براساس آمار منتشره، ساختمان‌های مسکونی نوساز در مناطق تهران مساحتی بین ۴۰ تا ۷۰ مترمربع دارند. در سال ۱۳۸۵، متوسط سطح زیربنای مسکونی در واحدهای نوساز در تهران ۱۳۰ مترمربع گزارش شده اما این رقم در سال ۱۳۸۷ به ۱۲۵ مترمربع کاهش یافته است.
در عین حال از نسبت سطح زیربنای مسکونی ۱۰۱ تا ۱۵۰ مترمربع در جنوب شهر کاسته و به سمت شمال شهر بر آن افزوده می‌شود. سطح زیربنای مسکونی۳۰۰ مترمربع به بالا در منطقه۱ افزایش می‌یابد که به دلیل وجود منازل ویلایی در منتهی الیه شمال این منطقه است. همان طور که در نمودار زیر نشان داده شده، بیشترین سرانه زیربنا در مناطق شهر تهران با ۴۵ مترمربع متعلق به منطقه ۳ بوده و کمترین آن به میزان ۱۷ مترمربع نیز مربوط به مناطق ۱۷ و ۱۹ می‌باشد. (منبع این بخش اطلس کلان شهر تهران به نشانی: https: //atlas. tehran.ir/Default. aspx?tabid=۱۰۰ )


از نظر اسلام وسعت منزل باید دارای یک توجیه معقول و مشروع باشد و صرف وسعت ساختمان نه تنها موضوعیتی ندارد بلکه در صورت عدم نیاز و عدم بهره‌برداری صحیح از فضای آن پیامدهای سوئی به دنبال خواهد داشت.
از آنجا که مسکن یکی از موضوعات مهم و تاثیرگذار در سبک زندگی اسلامی بوده و با توجه به اینکه زمان زیادی از عمر انسان در آن وتردد بدان سپری می‌شود، لذا لازم است، کفایت مسکن مورد توجه قرار گیرد.
آنچه در سیاست‌گذاری سرانه و الگوی مسکن، علاوه بر اقتصاد مسکن، تاثیر می‌گذارد وسعت خانه می‌باشد. و ضرورت دارد نهادهای مسول در وزارت راه و شهرسازی و سازمان نظام مهندسی، بابی با همین عنوان در معماری اسلامی گشوده تا هرچه بیشتر این بخش از فرهنگ اسلامی، محیط زندگی افراد را آکنده سازد.
مسئولان شهرسازی، برنامه ریزان، طراحان شهری و شرکت‌های مشاور و طراح مجتمع‌های مسکونی بایستی به کفایت مساحت خانه و آپارتمان توجه کافی نمایند.
پیشنهاد می‌شود درهنگام ولادت هر فرد ذکور، بانک مسکن موظف گردد، یک حساب برای وی باز نماید و خانواده و سپس خود فرد مبالغی را بصورت پلکانی واریز کرده و دولت نیز دو برابر آن را واریز نموده و ساخت مسکن همه افراد جامعه را براساس سرانه مناسب و کفایت، تضمین نماید.


۱. ابراهیم مصطفی و دیگران، المعجم الوسیط.
۲. ابراهیم مصطفی و دیگران، المعجم الوسیط.
۳. شیخ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ط الاسلامیة، ج۲، ص۱۴۰.    
۴. شیخ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ط الاسلامیة، ج۲، ص۱۳۷.    
۵. شیخ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ط الاسلامیة، ج۲، ص۱۳۸.    
۶. شیخ صدوق، الخصال‌، ج۱، ص۱۵۹.    
۷. برقی، ابوجعفر، المحاسن، ج۲، ص۶۱۰.    
۸. طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص۱۲۵.
۹. علامه مجلسی، بحار الانوار، ط دارالاحیاء التراث، ج۷۳، ص۱۴۸.    
۱۰. علامه مجلسی، بحار الانوار، ط دارالاحیاء التراث، ج۷۳، ص۱۵۵.    
۱۱. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۱، ص۳۲.    



یاقوتی، عباس و هاشمی فشارکی، سید جواد، مقاله «کفایت و کفاف در مسکن»، ایثار پرس.    






جعبه ابزار