• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

کثرت تشکیکی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کثرت تشکیکی را می‌توان یکی از مباحث فلسفی دانست که شیخ اشراق برای اولین بار مطرح کرد. مشائین معتقد بودند عوامل کثرت به‌ طور کلی سه تاست؛ اما شیخ اشراق با بررسی مواردی از کثرت معتقد شد چنین نیست و نوع چهارمی از کثرت نیز وجود دارد که نام آن را کثرت تشکیکی گذاشت.



در تعریف کثرت تشکیکی گفته می‌شود هرگاه مابه‌الاشتراک و مابه‌الامتیاز امور متکثری یک نحو حقیقت باشد، چنین اموری را مشکک و چنین نحو تمایز و کثرتی را تشکیکی می‌نامند. از این تعریف می‌توان خصوصیات و شرایطی را برای کثرت تشکیکی انتزاع کرد.



ویژگی‌های کثرت تشکیکی، عبارت‌اند از:

۲.۱ - تحقق اشیا به‌صورت کامل و ناقص

برخی اشیای عالم به صورت کامل و ناقص محقق‌اند؛ یعنی در جهان خارج اشیایی موجود هستند که دارای شدت و ضعف (مثل آنچه در کیفیات است) یا بزرگی و کوچکی (مثل آنچه در اندازه‌ها است) یا زیادی و کمی (مثل آنچه در اعداد است) هستند. این امر کاملا بدیهی و غیر قابل انکار است.
[۱] نظام حکمت صدرایی، تشکیک در وجود، عبدالرسول عبودیت، ص۶۴.


۲.۲ - وحدت مابه‌الامتیاز و مابه الاشتراک

مابه‌الامتیاز و مابه‌الاشتراک در کثرت تشکیکی یکی است؛ یعنی دو شیءای که کثرت تشکیکی دارند، از همان حیث که واحدند، کثیر نیز هستند.
[۲] نظام حکمت صدرایی، تشکیک در وجود، عبدالرسول عبودیت، ص۶۴.
[۳] مجموعه مصنفات شیخ اشراق، ج۱، ص۳۶.


۲.۳ - عدم نیاز به وحدت مفهومی

وحدت مابه‌الامتیاز و مابه‌الاشتراک اشیاء متفاضل مستلزم وحدت مفهومی آنها نیست. منظور از این خصوصیت این است که لازم نیست مفهومی که حاکی از جهت وحدت و مابه‌الاشتراک دو شیء است حاکی از جهت افتراق نیز باشد؛ بلکه اساسا چنین چیزی ممکن نیست و مفاهیم قادر نیستند هم حاکی از جهت کثرت باشند و هم حاکی از جهت وحدت. بنابراین برای حکایت از جهت کثرت ناگزیر هستیم از مفاهیم دیگری هم چون شدت و ضعف، کثرت و قلت، زیادت و نقصان، اولویت و عدم اولویت و مانند آنها برای بیان جهت اختلاف استفاده نماییم.
[۴] درآمدی به نظام حکمت صدرایی، عبدالرسول عبودیت، ج۱، ۱۴۰.


۲.۳.۱ - دیدگاه شیخ اشراق

شیخ اشراق در ضمن یک مثال، این مطلب را به این‌گونه توضیح داده است: اینکه مقدار بزرگ و کوچک در اصل مقدار مطلق با هم مشترک‌ند و مقدار مطلقِ معقول، مشروط به کمال و نقص نیست حرفی پذیرفته است، منتها این مسئله فقط به لحاظ ذهنی است؛ یعنی فقط در ذهن این‌گونه است که مقدار مطلق به صورت لابشرطِ از کوچک بودن و بزرگ بودن در نظر گرفته شده و به همین‌گونه تعقل می‌شود؛ اما در عالم خارج چنین چیزی ممکن نیست، و آنچه در خارج تحقق دارد، بالاخره یا بزرگ است یا کوچک.
[۵] مجموعه مصنفات شیخ اشراق، ج۱، ص۳۰۰.


۲.۳.۲ - توضیح

منظور شیخ اشراق این است که ذهن ما توانایی این را ندارد که با یک مفهوم هم اصل ماهیت یک شیء را نشان دهد و هم شدت و ضعف آن را. بنابراین مجبور می‌شود برای اشاره به اصل ماهیت از یک مفهوم استفاده کند که اشاره به همان اصل ذات دارد و برای اشاره به کمال و نقص یا شدت و ضعف از مفاهیم دیگری استفاده کرده و با کمک آنها تفاضل شیء خارجی را از دیگری حکایت کند، اما خارج چنین نیست و حقیقت مابه‌الاشتراک با مابه‌الاختلاف یکی است. شیخ اشراق در جای دیگری این مطلب را به نحو دیگری بیان کرده است.
[۶] مجموعه مصنفات شیخ اشراق، ج۱، ص۲۲.


۲.۴ - وحدت خارجی مابه‌الامتیاز و مابه‌الاشتراک

مابه‌الامتیاز و مابه‌الاشتراک اشیای متفاضل باید به حسب خارج یعنی از نظر مصداق، وحدت داشته باشند.
[۷] مجموعه مصنفات شیخ اشراق، ج۱، ص۲۲.


۲.۵ - بهره‌وری بیش‌تر مصداق کامل

مفهومی که از تفاضل دو شیء متفاضل حکایت می‌کند، باید از بهره‌وری بیش‌تر مصداق کامل از حقیقتی که این دو شیء در آن مشکک هستند، حکایت کند.
[۸] درآمدی به نظام حکمت صدرایی، عبدالرسول عبودیت، ج۱، ص۱۴۱.




اکنون سؤال مهمی که باید پاسخ داده شود این است که موصوف حقیقی کثرت تشکیکی چیست؟ چنان‌که می‌دانیم بحث تشکیک ابتدا در منطق مطرح گردید و بیشتر به عنوان صفت لفظ و حداکثر صفت مفهوم تلقی گردید. روشن است که منطقیین نگاه هستی‌شناختی به موضوع نداشتند و قصدشان تفکیک بین مفاهیم و ذکر خصوصیات آنها بود؛ زیرا آنچه برای یک منطقی مهم است، بحث از معقولات ثانیة منطقی و خصوصیات مفهوم است، همین سبب شد ایشان مفاهیم کلی را به متواطی و مشکک تقسیم کنند؛ اما وقتی این بحث به دست فیلسوفان افتاد ایشان متوجه این نکته شدند که اختلاف مفاهیم باید ناشی از اختلاف مصادیق آنها باشد؛ زیرا مفهوم شانی جز حکایت از مصداقش ندارد؛ بنابراین درصدد برآمدند کثرت تشکیکی را به نوعی در خارج حل کنند. هر یک از سه مکتب فلسفی موضع خاصی در برابر این سوال اتخاذ کرده‌اند.

۳.۱ - دیدگاه مشائین

مشائین بین مفاهیم ماهوی و غیرماهوی تفکیک کرده‌ و تشکیک در ماهیت را غیر ممکن دانسته‌اند؛ زیرا لازمه‌اش تغییر در ذات است. بنابراین برای حل مسئلة کثرت تشکیکی متمسک به تشکیک در عرضی شدند؛ یعنی به اعتقاد ایشان آنچه مشکک است، ذات ماهیت نیست؛ بلکه اتصاف یک شیء به ماهیت است که مشکک است؛ مثلاً اگر ما می‌بینیم در خارج سیاهی دارای دو مصداق شدید و ضعیف است آنچه حقیقتا مشکک است، خود سیاهی نیست؛ زیرا سیاهی یک ماهیت است که وحدت این دو سیاهی منتسب به آن است؛ بلکه آنچه مشکک است سیاه‌ها هستند؛ یعنی جسمی که متصف به سیاهی است از آن جهت که سیاه است در مقایسه با جسم دیگری که متصف به سیاهی است، مشکک می‌باشد.
[۹] نظام حکمت صدرایی، تشکیک، عبدالرسول عبودیت، ص۱۵۸ ـ ۱۸۱.
به عبارت دیگر نه خود اجسام که دارای ماهیت جسمیه هستند، مشکک‌اند و نه سیاهی که یک ماهیت عرضی است مشکک است؛ بلکه این سیاه‌ها هستند که مشکک هستند. از نظر مشائین سیاه دیگر ماهیت نیست و به عبارت دیگر موجود بالذات نمی‌باشد؛ بلکه یک موجود بالعرض است و مشکک بودن چنین امری محال نیست.
[۱۰] شفاء، منطق، ج۱، مقولات، ص۲۳۰.


۳.۱.۱ - بیان یک نکته

نکته‌ای که از سخنان مشائین به دست می‌آید این است که مفاهیمی که به تفاضل متصف می‌شوند، هیچ‌یک فی‌نفسه و صرف‌نظر از مقایسه با غیر خود به اوصافی همچون کامل و ناقص متصف نمی‌شوند؛ بلکه تنها در صورتی که با هم‌دیگر مقایسه گردند، به اوصاف مذکور متصف می‌شوند. به تعبیر فلسفی تفاضل در وجود مضاف افراد مذکور است نه در وجود فی‌نفسه آنها. به عنوان مثال سیاهی فی نفسه قابل شدت و ضعف نیست؛ بلکه هر فردی از سیاهی فقط نسبت به فرد دیگری از سیاهی شدید یا ضعیف است. از این گفته روشن می‌شود سیاهی فی حد نفسه دارای شدت و ضعف نیست؛ بلکه همان‌گونه که شدت و ضعف نسبت به خود سیاهی عرضی است و در حقیقت این شدید و ضعیف هستند که تشکیکی‌اند، سیاهی نیز نسبت به امور سیاه عرضی است و این سیاه‌ها هستند که مشکک‌اند، نه خود سیاهی.

۳.۲ - دیدگاه شیخ اشراق

شیخ اشراق به تشکیک در عرضی چندان اعتنایی نکرده و بیشتر بر اثبات کثرت تشکیکی در خود ماهیت متمرکز شده است. به عبارت دیگر بیشتر همّ شیخ اشراق معطوف به این مسئله است که نشان دهد دلایلی که مشائین برای نفی کثرت نوع چهارم اقامه کرده‌اند، باطل است و امکان دارد که ماهیت در ذات خود نیز متکثر شود که این همان کثرت نوع چهارم است.

۳.۳ - دیدگاه ملاصدرا

ملاصدرا در ضمن نقد دلایل مشائین آنگاه که دلیل مشائین در نفی کثرت نوع چهارم را ذکر می‌کند می‌گوید این دلیل به وسیلة عارض نقض می‌شود در حالی‌که خود شما در امر عرضی کثرت به این نحو را قبول دارید. (و هذا الاحتجاج مع قطع النظر عن انتقاضه بالعارض ردی جدا...).
[۱۱] اسفار، ج۱، ص۴۲۹.
و به این ترتیب به انکار دیدگاه مشائین در این خصوص می‌پردازد. نظر ملاصدرا را به‌طور خلاصه میتوان همان کثرت تشکیکی در وجود دانست. منظور این است که ملاصدرا پس از پذیرش کثرت تشکیکی و انکار توجیه این نوع کثرت براساس تشکیک در عرضی، چنان‌که مشائین می‌گفتند و تشکیک در ماهیت؛ چنان‌که شیخ اشراق می‌گفت به تشکیک در حقیقت وجود قائل شد.
[۱۲] مدخل: تشکیک فلسفی و تشکیک در وجود.



حکمت متعالیه با استفاده از مبنای تشکیک قرار دادن آن کنار اصالت وجود به اثبات قواعد و مسائل مهمی در فلسفه همت گماشته است امام ‌خمینی نیز برای تشکیک در وجود آثار و کاربردهایی برمی‌شمارد ازجمله:
۱- حرکت جوهری: امام‌ خمینی بر مبنای تشکیک در وجود در تبیین حرکت اشتدادی بر این باور است که نفس حقیقت واحده‌ای است که از نقص رو به کمال می‌رود و تا وقتی‌که در حرکت است، در سیر استکمالی خود، رو به تجرد و پیوسته در حال بالفعل شدن است و به این معنا نیست که حقیقتی معدوم شود و حقیقتی دیگر از نو موجود گردد، بلکه یک هویت است که اشتداد در وجود، در آن حاصل می‌شود.
۲- اتحاد عاقل و معقول: امام‌ خمینی بر اساس تشکیک در وجود بر این باور است که ذهن و عقل، ماهیت معلوم را باتوجه‌به یک وجود برتر و اعلی و اشرف با تمام عوارض و صفات تصور می‌کند به این معنا که در همان عالم و ماهیت برتر، عوارض و نعوت را به ‌طور تجردی دارد پس در ماهیت جزئی و صورت معقول مبتنی بر علم حضوری به وجود مثالی و خیالی برتر آن است، به این معنا که ارتقا یک ماهیت از حسی به خیالی و از خیالی به عقلی، تابع ارتقای چگونگی وجود برتر آن، از حسی به مثالی و عقلی است.
۳- تطابق مراتب نفس با مراتب عالم عینی: امام‌ خمینی بر مبنای تشکیک در وجود و اینکه علم مقول به تشکیک و دارای مراتب است به بحث از تطابق مراتب نفس با مراتب عالم هستی پرداخته و مدرَکات نفس را باتوجه‌به عوامل سه‌گانه (طبیعت - مثال و عقل) تطبیق داده و بر این باور است که مدرِک و مدرَک باید هم سنخ باشند به این معنا که مدرَک طبیعی باید هم سنخ عالم طبیعت و مدرکات خیالی و عقلی هم سنخ عالم برزخ و عالم عقل باشند.
۴- معاد جسمانی: امام ‌خمینی بحث از تشکیک در وجود را یک اصل و از مقدمات و اصول معاد جسمانی می‌داند و بر این باور است که ارتباط این اصل در معاد جسمانی آن است که چگونگی وجود انسان در دنیا با حفظ وحدت شخصی، با چگونگی وجود او در آخرت متفاوت است و براساس حرکت جوهری و تشکیک، بدن اخروی انسان مرتبه‌ای بالاتر از بدن و جسم دنیوی است، ولی در امتداد آن است؛ یعنی بدن و جسم در حشر و قیامت، درنهایت و غایت لطافت است.
[۱۸] خمینی، روح‌الله، دانشنامه امام خمینی، ج۳، ص۳۶۷، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰.



۱. نظام حکمت صدرایی، تشکیک در وجود، عبدالرسول عبودیت، ص۶۴.
۲. نظام حکمت صدرایی، تشکیک در وجود، عبدالرسول عبودیت، ص۶۴.
۳. مجموعه مصنفات شیخ اشراق، ج۱، ص۳۶.
۴. درآمدی به نظام حکمت صدرایی، عبدالرسول عبودیت، ج۱، ۱۴۰.
۵. مجموعه مصنفات شیخ اشراق، ج۱، ص۳۰۰.
۶. مجموعه مصنفات شیخ اشراق، ج۱، ص۲۲.
۷. مجموعه مصنفات شیخ اشراق، ج۱، ص۲۲.
۸. درآمدی به نظام حکمت صدرایی، عبدالرسول عبودیت، ج۱، ص۱۴۱.
۹. نظام حکمت صدرایی، تشکیک، عبدالرسول عبودیت، ص۱۵۸ ـ ۱۸۱.
۱۰. شفاء، منطق، ج۱، مقولات، ص۲۳۰.
۱۱. اسفار، ج۱، ص۴۲۹.
۱۲. مدخل: تشکیک فلسفی و تشکیک در وجود.
۱۳. خمینی، روح‌الله، تقریرات فلسفه امام خمینی، ج۳، ص۱۵۳-۱۵۴، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۵.    
۱۴. خمینی، روح‌الله، تقریرات فلسفه امام خمینی، ج۳، ص۲۴-۲۵، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۵.    
۱۵. خمینی، روح‌الله، تقریرات فلسفه امام خمینی، ج۳، ص۱۸۰-۱۸۲-۲۵، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۵.    
۱۶. خمینی، روح‌الله، تقریرات فلسفه امام خمینی، ج۲، ص۴۶۰، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۵.    
۱۷. خمینی، روح‌الله، تقریرات فلسفه امام خمینی، ج۱، ص۲۷۰-۲۷۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۵.    
۱۸. خمینی، روح‌الله، دانشنامه امام خمینی، ج۳، ص۳۶۷، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰.



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «کثرت تشکیکی».    
• دانشنامه امام خمینی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰ شمسی.


رده‌های این صفحه : دیدگاه های فلسفی امام خمینی




جعبه ابزار