چشمههای قوم ثمود (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
باغ ها و بستان
های فراوانی در اختیار
قوم ثمود بود که به وسیله چشمه سارهای پر آبی آبیاری میشدند.
برخورداری
قوم ثمود، از
باغها و چشمهها و هشدار
صالح علیه السلام، در مورد محروم شدن آنان از آن نعمت ها در
آیات قرآن آمده است.
کذبت
ثمود المرسلین• اذ قال لهم اخوهم صــلح الا تتقون (
ثموديان پيامبران (خدا) را
تکذیب كردند •آنگاه كه برادرشان صالح به آنان گفت آيا پروا نداريد.)
«پنجمين بخش از داستان
انبیاء كه در اين
سوره آمده، سرگذشت فشرده و كوتاهى از
قوم «
ثمود » و پيامبرشان «صالح» عليه السلام است كه در سرزمينى به نام «
وادی القری » ميان «
مدینه » و «
شام » مىزيستند، و زندگى مرفهى داشتند اما بر اثر سركشى و
طغیان ، چنان از ميان رفتند كه امروز اثرى از آنها باقى نيست.
سرآغاز اين داستان، كاملًا شبيه داستان «
قوم عاد» و «
نوح » است، و نشان مىدهد: چگونه تاريخ تكرار مىگردد، مىفرمايد: «
قوم ثمود رسولان خدا را تكذيب كردند»
چرا كه همه دعوت واحدى داشتند و تكذيب پيامبرشان صالح عليه السلام، در حقيقت تكذيب همه رسولان بود.
بعد از ذكر اين
اجمال ، به تفصيل پرداخته، مىگويد: «در آن هنگام كه برادر دلسوزشان صالح به آنها گفت: آيا پرهيزگارى پيشه نمىكنيد»؟!
او كه
هادی و راهنماى مهربانى همچون يك
برادر بود، برترى جوئى و منافع مادى در نظر نداشت، و به همين جهت، قرآن از او تعبير به «أَخُوهُمْ» كرده، دعوت خود را مانند همه
انبیای الهی از
تقوا و احساس مسئوليت آغاز كرد.»
اتترکون فی ما هـهنا ءامنین• فی جنـت وعیون (آيا شما را در آنچه اينجا داريد آسوده رها مىكنند •در
باغها و در كنار چشمه ساران.)
«ظاهرا
استفهام در آیه، استفهام انکار است و کلمه (ما) موصوله مىباشد و مراد از آن نعمتهایى است که بعدا یعنى از جمله (فى جنات و عیون) به بعد آن را تفصیل مىدهد و کلمه (هیهنا) اشاره است به مکان حاضر و نزدیک، که مراد از آن در آیه همان
سرزمین ثمود است و کلمه (آمنین) حال از نایب فاعل (تترکون) است .
و معناى
آیه این است که شما در این نعمتهایى که در سرزمینتان احاطه تان کرده مطلق العنان رها نمىشوید و چنین نیست که از آنچه مىکنید بازخواست نگردید و از هر مؤ اخذه الهى ایمن باشید.
فى جَنَّتٍ...
این جمله همان بیان تفصیلى است که گفتیم براى جمله (فیها هیهنا) ذکر مى کند و اگر بعد از ذکر جنات،
نخل را که باز یکى از مصادیق
جنات است ذکر فرمود، به خاطر اهتمامى است که
عرب به این درخت دارد و کلمه (طلع) در نخل به منزله گرد گل در سایر درختان است و کلمه (هضیم) - به طورى که گفته اند - به معناى درختان تو در هم و سر به هم کشیده است .»
«مىدانيم:
اسراف ، همان تجاوز از حدّ قانون آفرينش و قانون
تشریع است، اين نيز روشن است كه در يك نظام صحيح، هر گونه تجاوز از حدّ، موجب
فساد و از هم گسيختگى مىشود، و به تعبير ديگر، سرچشمه فساد، اسراف است و نتيجه اسراف، فساد.
انسان كه يكى اجزاى اين
عالم هستی است از اين قانون عمومى مستثنى نيست، اگر بر اساس
فطرت ، بر مدار خود حركت كند و هماهنگ نظام هستى باشد، به هدف سعادتبخش كه براى او مقدر شده است مىرسد، اما اگر از حدّ خود تجاوز كند و قدم در جاده «فساد در ارض» بگذارد، نخست خداوند او را گوشمالى داده، و با حوادث سخت و دردناك او را هشدار مىدهد...»
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «چشمههای قوم ثمود».