• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

پیشگامی امام علی در اسلام (دیدگاه صحابه)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



یکی از مسائل مورد قبول بیشتر علماء، محدثان، مورخان و‌اندیشمندان فریقین، این است که حضرت خدیجه (سلام‌الله‌علیها) نخستین فرد از میان زنان و امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) نخستین فرد از میان مردان به رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) ایمان آورده‌اند و در این باره روایات صحیح در منابع اسلامی وجود دارد.
اما بنیانگذار وهابیت، ابن‌تیمیه حرانی در پی شبهه‌افکنی خود می‌گوید ابوبکر نخستین مسلمان محسوب می‌شود. در این مقاله در جواب این شبهه پیشگامی امام علی در اسلام از منظر صحابه را بررسی می‌کنیم. در این بررسی مشخص می‌شود که در کلام صحابه رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نیز امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) با اسناد معتبر نخستین مسلمان معرفی شده است و از اشعاری که از صحابه آمده نیز همین مطلب قابل اثبات است.

فهرست مندرجات

۱ - سخن علامه حلی
       ۱.۱ - سخن ابن‌تیمیه
       ۱.۲ - بررسی شبهه
۲ - روایات ابن‌عباس
       ۲.۱ - روایت ابوزمیل
              ۲.۱.۱ - دیدگاه علمای اهلسنت
       ۲.۲ - روایت طاووس
              ۲.۲.۱ - صحیح شمردن روایت
       ۲.۳ - روایت ابن‌میمون
              ۲.۳.۱ - صحیح دانستن حدیث
       ۲.۴ - روایت مقسم
              ۲.۴.۱ - بازبینی سند
                     ۲.۴.۱.۱ - عبدالرزاق و معمر
                     ۲.۴.۱.۲ - عثمان جزری
                     ۲.۴.۱.۳ - مقسم بن بجره
                     ۲.۴.۱.۴ - ابن‌عباس
       ۲.۵ - روایت عکرمه
۳ - روایت زید بن ارقم
       ۳.۱ - صحیح شمردن حدیث
۴ - روایت سلمان
       ۴.۱ - دیدگاه هیثمی
۵ - روایت عفیف کندی
       ۵.۱ - حکم به صحت روایت
       ۵.۲ - ترجمه عفیف کندی
۶ - روایت سعد بن ابی‌وقاص
       ۶.۱ - نقل حاکم نیشابوری
۷ - روایت بریده اسلمی
       ۷.۱ - نقل شیبانی
       ۷.۲ - نقل ابن ابی‌عاصم و طبرانی
       ۷.۳ - نقل هیثمی و صالحی
۸ - روایت مالک بن حویرث
       ۸.۱ - سخن هیثمی
       ۸.۲ - بازبینی سند حدیث
              ۸.۲.۱ - عبید عجلی
              ۸.۲.۲ - حسن بن علی
              ۸.۲.۳ - عمران بن ابان
              ۸.۲.۴ - مالک بن حسن
              ۸.۲.۵ - مالک بن حویرث
۹ - روایت ابورافع
       ۹.۱ - نقل‌های دیگر
۱۰ - روایت ابوموسی اشعری
۱۱ - روایت امام حسن
۱۲ - روایت عمر بن خطاب
۱۳ - روایت جابر بن عبدالله
۱۴ - روایت انس بن مالک
۱۵ - روایت عبدالرحمن بن عوف
۱۶ - روایت عمرو بن حمق
       ۱۶.۱ - نقل‌های کتب دیگر
۱۷ - روایت یعلی بن مره
۱۸ - روایت ابوسفیان بن حرب
۱۹ - روایت معاویه بن ابوسفیان
۲۰ - روایت جمعی از صحابه
       ۲۰.۱ - نقل روایت در کتب دیگر
۲۱ - روایت ولید بن جابر
۲۲ - روایت ابودرداء
۲۳ - روایت عبدالله بن ابی‌سفیان
۲۴ - روایت خزیمة بن ثابت
۲۵ - روایت ابوالاسود دؤلی
۲۶ - روایت زفر بن یزید
       ۲۶.۱ - ترجمه زفر بن یزید
۲۷ - ثمره بحث
۲۸ - پانویس
۲۹ - منبع


علامه حلی (رحمة‌الله‌علیه) بر امامت امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) به آیه: «وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ اُولَئِکَ الْمُقَرَّبُونَ» استدلال کرده و روایت ابن‌عباس را که پیشگامان امت را معرفی می‌کند، ذیل آن آورده و نتیجه گرفته است که:
وهذه الفضیلة لم تثبت لغیره من الصحابة فیکون هو الامام؛ این فضیلت برای غیر علی از بقیه صحابه ثابت نشده است، پس او امام است.

۱.۱ - سخن ابن‌تیمیه

ابن‌تیمیه در مقام جواب از این سخن علامه حلی می‌گوید:
الرابع قوله «وهذه الفضیلة لم تثبت لغیره من الصحابة» ممنوع، فان الناس متنازعون فی اول من اسلم فقیل ابوبکر اول من اسلم فهو اسبق اسلاما من علی وقیل ان علیا اسلم قبله لکن علی کان صغیرا واسلام الصبی فیه نزاع بین العلماء ولا نزاع فی ان اسلام ابی‌بکر اکمل وانفع فیکون هو اکمل سبقا بالاتفاق واسبق علی الاطلاق علی القول الآخر فکیف یقال علی اسبق منه بلا حجة تدل علی ذلک.
این سخن علامه حلی که می‌گوید: این فضلیت برای دیگر صحابه ثابت نشده اشد، ممنوع است؛ زیرا مردم در این مطلب که اولین مسلمان چه کسی است، اختلاف نظر دارند. گفته شده است که ابوبکر اولین کسی است که اسلام آورد؛ بنابراین او پیشگام‌ترین مسلمان از علی است؛ و گفته شده است که علی قبل از او اسلام آورده است ولی علی کوچک بود؛ و در صحت اسلام کودک در بین علماء اختلاف است، و شکی نیست که اسلام ابوبکر کامل‌تر و سودمند‌تر بود؛ و اجماعا پیشگامی ابوبکر کامل‌تر و طبق نظر دیگر ابوبکر پیشگام علی الاطلاق بود؛ پس چگونه بدون هیچ دلیلی ادعا می‌شود که علی پیشگام علی الاطلاق بوده است.

۱.۲ - بررسی شبهه

همانگونه که مشاهده می‌شود ابن‌تیمیه روی دو مطلب دست گذاشته است:
مطلب اول: علی (علیه‌السّلام) اولین مسلمان نیست؛ زیرا در اولین مسلمان اختلاف نظر است و طبق یک قول ابوبکر نخستین مسلمان بوده است.
مطلب دوم: برفرض که علی نخستین فرد مسلمان بوده، اما او در حال کودکی اسلام آورده و اسلام یک کودک هیچگونه ارزش ندارد و در صحت اسلام کودک میان علماء گفتگو است.
صحابه روایات رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را درباره نخستین مسلمان بودن امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) با اسناد معتبر نقل کرده‌اند؛ علاوه بر این خود صحابه نیز به این حقیقت اعتراف کرده‌اند و سخنانشان را علمای اهلسنت در منابعشان گزارش کرده‌اند. در این مقاله مجموعه از سخنان ۳۰ صحابی رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را درباره پیشگامی امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) ذکر می‌نماییم:


از دیدگاه ابن‌عباس، امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) افرادی است که به رسول خدا ایمان آورد و مسلمان شد. ذهبی نظر ابن‌عباس را این‌گونه نقل کرده است: وثبت عن ابن‌عباس قال: اول من اسلم علی؛ از ابن‌عباس ثابت شده است که گفته: نخستین کسی که اسلام آورد، علی است.
راویانی که در ادامه نام آنها برده می‌شود، این سخن ابن‌عباس را گزارش کرده‌اند و دو طریق آن معتبر است:

۲.۱ - روایت ابوزمیل

ابو‌زمیل حنفی از ابن‌عباس با سند صحیح نقل کرده است که ابن‌عباس بعد از جنگ صفین با عده‌ای که از حکمیت ناراضی بودند احتجاج کرده و به نخستین مسلمان بودن و اسلام آوردن ایشان سخن گفتند:
«۱۸۶۷۸ اخبرنا عبدالرزاق عن عکرمة بن عمار قال حدثنا ابوزمیل الحنفی قال حدثنا عبدالله بن عباس رضی الله عنه قال لَمَّا اعْتَزَلَتْ حَرُورَاءَ وَکَانُوا فی دَارٍ علی حِدَتِهِمْ قلت لِعَلِیٍّ یا اَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ اَبْرِدْ عَنِ الصَّلاةِ لَعَلِّی آتِی هَؤُلاءِ الْقَوْمَ فَاُکَلِّمَهُمْ قال فَاِنِّی اَتَخَوَّفُهُمْ عَلَیْکَ قال قلت کَلا ان شَاءَ اللَّهُ قال فَلَبِسْتُ اَحْسَنَ ما اقدر علیه من هذه الْیَمَانِیَّةِ ثُمَّ دَخَلْتُ علیهم وَهُمْ قَائِلُونَ فی نَحْرِ الظَّهِیرَةِ فَدَخَلْتُ علی قَوْمٍ لم اَرَ قَوْمًا قَطُّ اَشَدَّ اجْتِهَادًا منهم اَیْدِیهِمْ کَاَنَّهَا ثَفِنُ الاِبِلِ ووجوههم مُعَلَّبَةٌ من آثَارِ السُّجُودِ قال فَدَخَلْتُ فَقَالُوا مَرْحَبًا بِکَ یا بن عَبَّاسٍ ما جاء بِکَ قال جِئْتُ احدثکم عن اصحاب رسول نزل الوحی وهم اعلم بتاویله فقال بعضهم لا تحدثوه وقال بعضهم لنحدثنه قال قلت اخبرونی ما تنقمون علی بن عم رسول الله وختنه واول من آمن به واصحاب رسول الله نزل الوحی وهم اعلم بتاویله...»

عبدالله بن عباس روایت کرده‌اند که گفت: هنگامی که خوارج از حضرت علی (علیه‌السّلام) کناره‌گیری کردند، در بیابانی گرد آمدند، به امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) پیشنهاد کردم،‌ اندکی از نماز پایداری کنید تا من با این گروه که از شما کناره گرفته‌اند، گفتگو نمایم. حضرت علی (علیه‌السّلام) پیشنهاد مرا پذیرفت، در این هنگام بهترین جامه‌های یمانی‌ام را پوشیدم و به ملاقات آنها رفتم ...
آنها گفتند: مرحبا‌ ای ابن‌عباس چه شده است که اینجا آمده‌ای؟ گفت: آمده‌ام تا از اصحاب رسول خدا با شما سخن بگویم که وقتی وحی نازل می‌شد داناترین شخص به تاویل آن است. برخی از آنها گفتند: از این مورد سخن نگو، برخی هم گفتند: باید سخن بگوید. گفتم: چرا از علی (علیه‌السّلام) که پسرعموی رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و داماد اوست، کناره گرفته‌اید؟ با این که او نخستین کسی است که به رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) ایمان آورده است؟ ...

۲.۱.۱ - دیدگاه علمای اهلسنت

هیثمی بعد از نقل روایت می‌گوید: رواه الطبرانی واحمد ببعضه ورجالهما رجال الصحیح؛ طبرانی و احمد بن حنبل قسمتی از این روایت را نقل کرده‌اند و رجال سند روایت رجال صحیح هستند.
زیلعی حنفی نیز می‌نویسد: ومن طریق عبدالرزاق رواه الطبرانی فی معجمه ورواه الحاکم فی المستدرک وقال فیه وکانوا ستة آلاف فرجع منهم الفان وبقی سائرهم قتلوا علی الضلالة وقال صحیح علی شرط مسلم ولم یخرجاه
از طریق عبدالرزاق طبرانی آن را در معجم خود روایت کرده و حاکم نیز در مستدرک آورده در پایان بر صحت آن تصریح کرده است.

۲.۲ - روایت طاووس

احمد بن عمرو شیبانی در کتاب «الآحاد والمثانی» روایت ابن‌عباس را از طریق طاووس نقل کرده است:
«۱۸۵ حدثنا احمد بن الفرات نا عبدالرزاق عن معمر عن بن طاوس عن ابیه عن بن عباس رضی الله عنه قال اول من اسلم علی رضی الله عنه؛ ابن‌عباس نقل کرده است که فرمود: نخستین کسی که اسلام آورد، علی رضی الله عنه است.»

۲.۲.۱ - صحیح شمردن روایت

ابن‌ابی‌عاصم بعد از نقل روایت، سند روایت را صحیح می‌داند و می‌نویسد: «۷۱ حدثنا ابومسعود ثنا عبدالرزاق عن معمر عن ابن‌طاووس عن ابیه عن ابن‌عباس قال اول من اسلم علی» واسناده صحیح.
زین‌الدین عراقی نیز این روایت را تصحیح کرده است: وروی الطبرانی باسناد صحیح من روایة عبدالرزاق عن معمر عن ابن‌طاوس عن ابیه عن ابن‌عباس قال اول من اسلم علی.

۲.۳ - روایت ابن‌میمون

روایت ابن‌عباس از طریق عمرو بن میمون نیز در طبقات ابن‌سعد با سند معتبر نقل شده است:
«قال اخبرنا یحیی بن حماد البصری قال قال اخبرنا ابوعوانة عن ابی‌بلج عن عمرو بن میمون عن بن عباس قال اول من اسلم من الناس بعد خدیجة علی؛ ابن‌عباس گفته است: نخستین کسی که بعد از حضرت خدیجه اسلام آورد، علی است.»

احمد بن حنبل در کتاب «مسند و فضائل الصحابه» این روایت را با تفصیل بیشتر این‌گونه نقل کرده است:
«حدثنا عبدالله حدثنی ابی‌ثنا یحیی بن حَمَّادٍ ثنا ابوعَوَانَةَ ثنا ابوبَلْجٍ ثنا عَمْرُو بن مَیْمُونٍ قال انی لَجَالِسٌ الی بن عَبَّاسٍ اذا اَتَاهُ تِسْعَةُ رَهْطٍ فَقَالُوا یا اَبَا عَبَّاسٍ اما ان تَقُومَ مَعَنَا واما اَنْ تخلونا هَؤُلاَءِ قال فقال بن عَبَّاسٍ بَلْ اَقُومُ مَعَکُمْ قال وهو یَوْمَئِذٍ صَحِیحٌ قبل اَنْ یَعْمَی قال فابتدؤا فَتَحَدَّثُوا فَلاَ ندری ما قالوا ... قال وکان اَوَّلَ من اَسْلَمَ مِنَ الناس بَعْدَ خَدِیجَةَ...»
عمرو بن میمون می‌گوید: با عبدالله بن عباس نشسته بودم افرادی که در نه گروه بودند نزد او آمدند و گفتند: یا برخیز و با ما بیا و یا شما ما را با ابن‌عباس تنها گذارید. این ماجرا زمانی بود که ابن‌عباس بینا بود و هنوز کور نشده بود. ابن‌عباس گفت: من با شما می‌آیم (آنان به گوشه‌ای رفتند و) با ابن‌عباس مشغول گفت و گو شدند. من نمی‌فهمیدم چه می‌گویند. پس از مدتی عبدالله بن عباس در حالی که لباسش را تکان می‌داد تا غبارش فروریزد آمد و گفت: اف بر آنان، به مردی دشنام می‌دهند و از او عیب‌جویی می‌کنند که ده ویژگی برای اوست... پنجمین ویژگی علی این است که او نخستین کسی بود که پس از خدیجه اسلام آورد.

۲.۳.۱ - صحیح دانستن حدیث

ابن‌ابی‌عاصم بعد از نقل روایت، سندش را حسن می‌داند: ۱۳۶ حدثنا ابوموسی ثنا یحیی بن حماد ثنا ابوعوانة عن یحیی بن سلیم بن بلج عن عمرو بن میمون عن ابن‌عباس قال وکان اول من اسلم من الناس مع رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) علی بعد خدیجة واسناده حسن.
حاکم نیشابوری نیز روایت را تصحیح کرده و ذهبی نیز در تعلیقه‌اش بر این کتاب، روایت را صحیح می‌داند: ۴۶۵۲ اخبرنا ابوبکر احمد بن جعفر بن حمدان القطیعی ببغداد من اصل کتابه ثنا عبدالله بن احمد بن حنبل حدثنی ابی‌ثنا یحیی بن حماد ثنا ابوعوانة ثنا ابوبلج ثنا عمرو بن میمون قال انی لجالس عند بن عباس اذ اتاه تسعة رهط... قال بن عباس وکان علی اول من آمن من الناس بعد خدیجة رضی الله عنها... هذا حدیث صحیح الاسناد ولم یخرجاه بهذه السیاقة؛ تعلیق الذهبی فی التلخیص: صحیح
زین‌الدین عراقی نیز سند روایت را حسن دانسته است: رواه احمد والطبرانی من روایة ابی بلج عن عمرو بن میمون عن ابن‌عباس فذکر فضایل لعلی ثم قال وکان اول من اسلم من الناس بعد خدیجة وهذا اسناد جید و ابو‌بلج وان قال البخاری فیه نظر فقد وثقه ابن‌معین و ابو‌حاتم والنسائی وابن سعد والدارقطنی؛ سند این روایت خوب است و درباره ابوبلج گرچه بخاری نظر دارد ولی ابن‌معین، ابوحاتم، نسائی، ابن‌سعد و دار قطنی وی را توثیق کرده‌اند.
البانی نیز این روایت را در تحقیقی که بر کتاب «السنة ابن‌ابی‌عاصم دارد، نقد نکرده است: ۱۳۵۱ حدثنا محمد بن المثنی حدثنا یحیی بن حماد حدثنا ابوعوانة عن یحیی بن سلیم ابی‌بلج عن عمرو بن میمون عن ابن‌عباس... قال وکان اول من اسلم من الناس بعد خدیجة.

۲.۴ - روایت مقسم

در طریق دیگر این روایت، مقسم است که در کتاب «المصنف» ابن‌ابی‌شیبه نقل شده است: ۲۰۳۹۲ اخبرنا عبدالرزاق عن معمر عن عثمان الجزری عن مقسم عن بن عباس قال اول من اسلم علی.

۲.۴.۱ - بازبینی سند

در بررسی تفصیلی افراد موجود در سند روایت باید گفت:

۲.۴.۱.۱ - عبدالرزاق و معمر

عبدالرزاق و معمر که از مشایخ بخاری هستند، و نیازی به بررسی سندی ندارد.

۲.۴.۱.۲ - عثمان جزری

عثمان جزری را ابن‌حبان در ثقات خویش آورده است: عثمان بن عمرو بن ساج الحرانی اخو الولید بن عمرو بن ساج یروی عن خصیف ویعقوب بن عطاء روی عنه اهل بلده وهو الذی یروی عنه المعتمر بن سلیمان ویقول حدثنی عثمان بن ساج المروزی

۲.۴.۱.۳ - مقسم بن بجره

او از روات بخاری است
۵۰۷ د خ ۴ البخاری والاربعة مقسم بن بجرة... وقال ابوحاتم صالح الحدیث لا باس به وقال بن سعد اجمعوا علی انه توفی سنة احدی ومائة... وقال بن شاهین فی الثقات قال احمد بن صالح المصری ثقة ثبت لا شک فیه وقال العجلی مکی تابعی ثقة وقال یعقوب بن سفیان والدار قطنی ثقة

۲.۴.۱.۴ - ابن‌عباس

صحابی است و نیازی به بررسی سندی ندارد.

۲.۵ - روایت عکرمه

عکرمه روایت را با تعبیر دیگر از ابن‌عباس نقل کرده و آن این که: علی نخستین فرد از میان عرب و عجم است که با رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نماز خواند:
«حدثنا احمد بن محمد قال حدثنا احمد بن الفضل قال حدثنا محمد بن جریر قال حدثنا احمد بن عبدالله الدقاق قال حدثنا مفضل بن صالح عن سماک بن حرب عن عکرمة عن ابن‌عباس قال لعلی اربع خصال لیست لاحد غیره هو اول عربی وعجمی صلی مع رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) وهو الذی کان لواؤه معه فی کل زحف وهو الذی صبر معه یوم فر عنه غیره وهو الذی غسله وادخله قبره.»

ابن‌عباس می‌گوید: برای علی چهار ویژگی است که دیگران ندارند: او نخستین فرد از میان عرب و عجم است که همراه رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نماز خواند، در تمام جنگ‌ها پرچم رسول خدا به دست ایشان بود، او کسی است که همراه پیامبر ماند در روزی که دیگران از نزدش فرار کردند و او کسی استکه رسول خدا را غسل دارد و وارد قبرش ساخت.
روشن شد که تعبیرات مختلفی از ابن‌عباس در نخستین مسلمان بودن امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) نقل شده و چند سند آن معتبر است.


زید بن ارقم یکی دیگر از صحابه رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، نیز بیان کرده‌اند که امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) نخستین فردی است که به رسول خدا ایمان آورد و اسلامش را اظهار کرد.
ابن ابی‌شیبه روایت را با این سند صحیح نقل کرده است: «۳۶۵۹۴ حدثنا ابوبکر قال حدثنا شبابة قال حدثنا شعبة عن عمرو بن مرة عن ابی‌حمزة مولی الانصار عن زید بن ارقم قال اول من اسلم مع رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) علی؛ زید بن ارقم گفته است: نخستین فردی که به رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) اسلام آورد، علی است.»

ابن‌سعد در کتاب «الطبقات الکبری» نیز این روایت را آورده است: ذکر اسلام علی وصلاته «قال اخبرنا وکیع بن الجراح ویزید بن‌هارون وعفان بن مسلم عن شعبة عن عمرو بن مرة عن ابی‌حمزة مولی الانصار عن زید بن ارقم قال اول من اسلم مع رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) علی.»
در مسند احمد نیز روایت آمده است: «۱۹۳۰۰ حدثنا عبدالله حدثنی ابی‌ثنا وَکِیعٌ ثنا شُعْبَةُ عن عَمْرِو بن مُرَّةَ عن ابی‌حَمْزَةَ مولی الاَنْصَارِ عن زَیْدِ بن اَرْقَمَ قال اَوَّلُ من اَسْلَمَ مع رسول اللَّهِ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) علی رضی الله عنه»

۳.۱ - صحیح شمردن حدیث

ابن‌ابی‌عاصم بعد از نقل روایت، سندش را حسن می‌داند و می‌نویسد: «۷۰ حدثنا ابوبکر ثنا وکیع عن شعبة عن عمرو بن مرة عن ابی‌حمزة مولی الانصار عن زید بن ارقم قال اول من اسلم مع رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) علی بن ابی‌طالب واسناده جید.»
حاکم نیشابوری نیز روایت را تصحیح کرده و ذهبی در تعلیقه اش نیز بر صحت آن تصریح کرده است:
«۴۶۶۳ اخبرنا احمد بن جعفر القطیعی ثنا عبدالله بن احمد بن حنبل حدثنی ابی‌ثنا محمد بن جعفر ثنا شعبة عن عمرو بن مرة عن ابی‌حمزة عن زید بن ارقم رضی الله عنه قال ان اول من اسلم مع رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) علی بن ابی‌طالب رضی الله عنه هذا حدیث صحیح الاسناد وانما الخلاف فی هذا الحرف ان ابا بکر الصدیق رضی الله عنه کان اول الرجال البالغین اسلاما وعلی بن ابی‌طالب تقدم اسلامه قبل البلوغ» تعلیق الذهبی قی التلخیص: صحیح.
این روایت سندش صحیح است؛ اما اختلاف در این است که ابوبکر اولین مرد بالغ مسلمان است و علی اسلام آوردنش قبل از بلوغ بوده است. ذهبی در تلخیص تعلیق زده است که روایت صحیح است.
عاصمی مکی می‌نویسد: عن زید بن ارقم قال کان اول من اسلم علی بن ابی‌طالب خرجه احمد والترمذی وصححه؛ زید بن ارقم گفته است: نخستین کسی اسلام ‌آورد، علی بن ابی‌طالب بود. این روایت را احمد نقل کرده و ترمذی آن را تصحیح کرده است.


سلمان فارسی از صحابه گرامی رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نیز روایت کرده‌اند که نخستین مسلمان در دین اسلام امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) است.
روایت ایشان در کتاب «المصنف» ابن‌ابی‌شیبه با این سند معتبر نقل شده است:
«۳۲۱۱۲ حدثنا معاویة بن هشام قال ثنا قیس عن سلمة بن کهیل عن ابی‌صادق عن علیم عن سلمان قال ان اول هذه الامة ورودا علی نبیها اولها اسلاما علی بن ابی‌طالب؛ سلمان می‌گوید: نخستین فردی که بررسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) وارد می‌شود کسی است که در اسلام آوردن نخستین شخص بوده است.»

این روایت در کتاب‌های دیگر اهلسنت همانند معجم کبیر طبرانی با همین سند نقل شده است.
«۶۱۷۴ حدثنا اِبْرَاهِیمُ بن مُحَمَّدِ بن بَرَّةَ الصَّنْعَانِیُّ وَالْحَسَنُ بن عبدالاَعْلَی التُّرْسِیُّ قَالا انا عبدالرَّزَّاقِ انا الثَّوْرِیُّ عن سَلَمَةَ بن کُهَیْلٍ عن ابی‌صَادِقٍ عن عَلِیمٍ عن سَلْمَانَ رضی اللَّهُ عنه قال اَوَّلُ هذه الاُمَّةِ وُرُودًا علی نَبِیِّهَا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) اَوَّلُهَا اِسْلامًا عَلِیُّ بن ابی‌طَالِبٍ.»

۴.۱ - دیدگاه هیثمی

هیثمی بعد از نقل روایت تصریح می‌کند که این روایت طبرانی نقل کرده و روایانش موثق هستند: وعن سلمان قال اول هذه الامة ورودا علی نبیها (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) اولها اسلاما علی بن ابی‌طالب رضی الله عنه رواه الطبرانی ورجاله ثقات.
این روایت با همین سند در برنامه «جوامع الکلم» نیز تصحیح شده است.


یکی دیگر از صحابه رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) «عفیف کندی» است. این صحابی رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) داستان نماز خواند امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) با رسول خدا را در کنار کعبه گزارش کرده است:
« ۱۷۸۷حدثنا عبدالله حدثنی اَبِی ثنا یَعْقُوبُ ثنا اَبِی عَنِ بن اِسْحَاقَ حدثنی یحیی بن الاَشْعَثِ عن اِسْمَاعِیلَ بن اِیَاسِ بن عَفِیفٍ الکندی عن ابیه عن جَدِّهِ قال کنت امْرَاً تاجر فَقَدِمْتُ الْحَجَّ فَاَتَیْتُ الْعَبَّاسَ بن عبدالمُطَّلِبِ لابتاع منه بَعْضَ التِّجَارَةِ وکان امْرَاً تَاجِراً فَوَاللَّهِ انی لَعِنْدَهُ بِمِنًی اِذْ خَرَجَ رَجُلٌ من خِبَاءٍ قَرِیبٍ منه فَنَظَرَ الی الشَّمْسِ فلما رَآهَا مَالَتْ یَعْنِی قام یصلی قال ثُمَّ خَرَجَتِ امْرَاَةٌ من ذلک الْخِبَاءِ الذی خَرَجَ منه ذلک الرَّجُلُ فَقَامَتْ خَلْفَهُ تُصَلِّی ثُمَّ خَرَجَ غُلاَمٌ حین رَاهَقَ الْحُلُمَ من ذلک الْخِبَاءِ فَقَامَ معه یصلی قال فقلت لِلْعَبَّاسِ من هذا یا عَبَّاسُ قال هذا محمد بن عبدالله بن عبدالمُطَّلِبِ بن اخی قال فقلت من هذه الْمَرْاَةِ قال هذه امْرَاَتُهُ خَدِیجَةُ ابْنَةُ خُوَیْلِدٍ قال قلت من هذا الْفَتَی قال هذا علی بن اَبِی طَالِبٍ بن عَمِّهِ قال فقلت فما هذا الذی یَصْنَعُ قال یصلی وهو یَزْعُمُ انه نبی ولم یَتْبَعْهُ علی اَمْرِهِ الا امْرَاَتُهُ وابن عَمِّهِ هذا الْفَتَی وهو یَزْعُمُ انه سَیُفْتَحُ علیه کُنُوزُ کِسْرَی وَقَیْصَرَ قال فَکَانَ عَفِیفٌ وهو بن عَمِّ الاَشْعَثِ بن قَیْسٍ یقول وَاَسْلَمَ بَعْدَ ذلک فَحَسُنَ اِسْلاَمُهُ لو کان الله رزقنی الاِسْلاَمَ یَوْمَئِذٍ فاکون ثَالِثاً مع علی بن اَبِی طَالِبٍ رضی الله عنه.»

عفیف کندی می‌گوید: من مردی بازرگان بودم که برای انجام کارهای تجاری به حج، نزد عباس بن عبدالمطلب که او هم تاجر بود رفتم، تا از او کالایی خریداری نمایم، روزی که در منا بودیم ناگهان مردی از خیمه مجاور ما بیرون آمده و به آفتاب نگاه می‌کرد، چون دید آفتاب، به سمت مغرب میل نموده و از وسط آسمان گذشته، برخاست و به نماز مشغول شد، سپس دیدم زنی از همان خیمه بیرون آمد و به وی اقتدا کرد و با او نماز خواند و نوجوانی نیز از همان خیمه بیرون آمده و با او نماز بجای آورد، چون این منظره برای من بی‌سابقه و شگفت‌انگیز بود، از عباس پرسیدم، این مرد کیست؟ گفت: محمد بن عبدالله بن عبدالمطلب پسر برادر من است، گفتم: این زن کیست؟ گفت: همسرش خدیجه، دختر خویلد، گفتم: این نوجوان کیست؟ گفت: علی بن ابی‌طالب، پسر عموی اوست. گفتم: این عمل چه بود؟ گفت: نماز می‌گزارد و گمان دارد که او پیامبر است، اما جز این زن و این جوان، کسی او را پیروی نمی‌کند و او بر این باور است که به همین زودی، گنجهای قیصر و کسری را تصاحب نموده و سرزمین آنها را فتح خواهد کرد! این عفیف پسر عموی اشعث بن قیس است که پس از مدتی مسلمان شد و از روی تاسف می‌گفت: اگر در آن روز مسلمان بودم، سومین فرد که اسلام آورده بود، به شمار می‌آمدم و از فضیلت سبقت به اسلام بهره‌مند می‌شدم.

۵.۱ - حکم به صحت روایت

ابو‌بکر هیثمی از جمله کسانی است که بعد از نقل روایت، به توثیق رجال سند روایت احمد بن حنبل تصریح کرده است:
وعن عفیف الکند وقال کنت امرا تاجرا فقدمت مکة فاتیت العباس بن عبدالمطلب لابایع منه بعض التجارة وکان امرا تاجرا قال فوالله انی لعنده بمنی اذ خرج رجل من خباء قریب منه اذ نظر الی السماء فلما رآها مالت قام یصلی ثم خرجت امراة من ذلک الخباء الذی خرج ذلک الرجل منه فقامت خلفه تصلی ثم خرج غلام... قال فکان عفیف وهو ابن‌عم الاشعث بن قیس یقول واسلم بعد فحسن اسلامه لو کان الله رزقنی الاسلام یومئذ فاکون ثانیا مع علی بن ابی‌طالب رواه احمد و ابو‌یعلی بنحوه والطبرانی باسانید ورجال احمد ثقات قلت ویاتی حدیث ابن‌مسعود کذلک فی مناقب خدیجة.
این روایت را احمد و ابویعلی و طبرانی با سند نقل کرده است و رجال روایت احمد ثقه هستند.
مقدسی حنبلی نیز بعد از نقل روایت به حسن بودن سندش تصریح کرده است: فکان عفیف وهو ابن‌عم الاشعث بن قیس یقول واسلم بعد ذلک فحسن اسلامه لو کان الله رزقنی الاسلام یومئذ فاکون ثالثا مع علی بن طالب رضی الله عنه اسناده حسن.

۵.۲ - ترجمه عفیف کندی

ابن‌حجر ایشان را این‌گونه معرفی کرده است: ۵۵۹۰ عفیف الکندی بن عم الاشعث بن قیس وقیل عمه وبه جزم الطبری وقیل اخوه والاکثر علی انه بن عمه واخوه لامه وبه جزم ابونعیم قال بن حبان له صحبة وقال الطبری اسمه شرحبیل وعفیف لقب وقال الجاحظ اسمه شراحیل ولقب عفیفا.
عفیف کندی پسر عموی اشعث بن قیس است. برخی گفته عموی اوست، طبری بر این عقیده است ... ابن‌حبان گفته است: وارد صحابه است.


سعد بن ابی‌وقاص یکی دیگر از صحابه رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) است. ایشان هم در مقابل شخصی که در بازار مدینه به امیرمؤمنان توهین می‌کرد، و در میان جمعیتی که در آنجا گرد آمده بودند، گفت: چرا به علی دشنام می‌دهی؟ آیا علی نخستین کسی نبود که اسلام آورد و با رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نماز خواند؟

۶.۱ - نقل حاکم نیشابوری

حاکم نیشابوری این روایت را با سند صحیح این‌گونه نقل کرده است:
«۶۱۲۱ فحدثنا بشرح هذا الحدیث الشیخ ابوبکر بن اسحاق انا الحسن بن علی بن زیاد السری ثنا حامد بن یحیی البلخی بمکة ثنا سفیان عن اسماعیل بن ابی‌خالد عن قیس بن ابی‌حازم قال کنت بالمدینة فبینا انا اطوف فی السوق اذ بلغت احجار الزیت فرایت قوما مجتمعین علی فارس قد رکب دابة وهو یشتم علی بن ابی‌طالب والناس وقوف حوالیه اذ اقبل سعد بن ابی‌وقاص فوقف علیهم فقال ما هذا فقالوا رجل یشتم علی بن ابی‌طالب فتقدم سعد فافرجوا له حتی وقف علیه فقال یا هذا علی ما تشتم علی بن ابی‌طالب الم یکن اول من اسلم الم یکن اول من صلی مع رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) الم یکن ازهد الناس الم یکن اعلم الناس وذکر حتی قال الم یکن ختن رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) علی ابنته الم یکن صاحب رایة رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فی غزواته ثم استقبل القبلة ورفع یدیه وقال اللهم ان هذا یشتم ولیا من اولیائک فلا تفرق هذا الجمع حتی تریهم قدرتک قال قیس فوالله ما تفرقنا حتی ساخت به دابته فرمته علی‌هامته فی تلک الاحجار فانفلق دماغه ومات.» هذا حدیث صحیح علی شرط الشیخین ولم یخرجاه»

قیس بن حازم می‌گوید: هنگامی که در مدینه بودم، روزی حین گردش در بازار، به دکان‌های زیتون فروشی رسیدم. گروهی را دیدم که گرد سواره‌ای اجتماع کرده و او هم از علی بن ابیطالب (علیه‌السّلام) بدگوئی می‌کند. در این هنگام، «سعد بن ابی وقّاص» آمد و در برابر جمعیت ایستاد و پرسید: این سواره کیست؟ در پاسخ گفتند: شخصی است که از حضرت علی (علیه‌السّلام) بدگوئی می‌کند. «سعد» پیش رفت و مردم به او راه دادند تا در برابر آن سواره قرار گرفت و گفت: ‌ای فلان! چرا از علی بن ابیطالب (علیه‌السّلام) بدگوئی می‌کنی؟ مگر او نخستین کسی نیست که ایمان آورده است؟ مگر او نخستین کسی نیست که با پیغمبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نماز گزارده است؟ مگر او زاهدترین مردم و عالیترین مردم نمی‌باشد؟ و در این هنگام اوصاف برجسته حضرت علی (علیه‌السّلام) را یک یک بیان می‌کرد تا آنجا که گفت: مگر علی (علیه‌السّلام) داماد پیغمبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و همسر گرانمایه فاطمه اطهر (علیهاالسّلام) نیست؟ مگر او پرچمدار رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در جنگ‌ها نبود؟ سپس رو به قبله در حالی که دست‌ها به سوی آسمان بلند کرده بود، عرض کرد: پروردگارا! این شخص، درباره ولیّی از اولیاء تو بدگوئی می‌کند و به وی ناسزا می‌گوید، پیش از آنکه این مردم پراکنده شوند، قدرت خودت را به آنها نشان ده. «قیس» گوید: به خدا سوگند! هنوز متفرق نشده بودیم که اسب آن پلید، رم کرد و او را با سر در میان دکان زیتون فروشی‌انداخت؛ بطوری که سرش شکست و مغزش متلاشی شد و مرد! «حاکم» گوید: این حدیث بنا به رای «بخاری» و «مسلم»، صحیح است. تعلیق الذهبی فی التلخیص: علی شرط البخاری ومسلم.


از بریده نیز با سند معتبر روایت شده است که می‌گوید: علی (علیه‌السّلام) نخستین کسی است که اسلام آورده و با رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نماز خوانده است.

۷.۱ - نقل شیبانی

«۱۷۷ حدثنا محمد بن مرزوق نا عبدالعزیز بن الخطاب نا علی بن غراب نا یوسف بن صهیب عن عبدالله بن بریدة ان خدیجة اول من اسلم مع رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) وعلی بن ابی‌طالب رضی الله عنه.»
این روایت در جای دیگر از کتاب احمد شیبانی، از «بریده عن ابیه» نقل شده است: «۲۹۹۸ حدثنا محمد بن مرزوق نا عبدالعزیز بن الخطاب نا علی بن غراب نا یوسف بن صهیب عن بن بریدة عن ابیه قال خدیجة رضی الله عنها اول من اسلم مع رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) وعلی بن ابی‌طالب رضی الله عنه.»

۷.۲ - نقل ابن ابی‌عاصم و طبرانی

ابن‌ابی‌عاصم نیز این روایت را از بریده اسلمی نقل کرده و در پایان به سند معتبر بودن سندش نیز تصریح کرده است: «۷۴ حدثنا محمد بن مرزوق ثنا عبدالعزیز بن الخطاب ثنا علی بن غراب ثنا یوسف بن صهیب عن ابن‌بریدة عن ابیه ان خدیجة اول من اسلم مع رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) وعلی بن ابی‌طالب واسناده حسن.»
طبرانی این روایت را با‌اندک تغییر در سند نقل کرده و سندش نیز معتبر است: «۱۱۰۲ حدثنا الْعَبَّاسُ بن الْفَضْلِ الاَسْفَاطِیُّ قال ثنا عبدالعَزِیزِ بن الْخَطَّابِ ثنا عَلِیُّ بن غُرَابٍ عن یُوسُفَ بن صُهَیْبٍ عَنِ بن بُرَیْدَةَ عن ابیه قال خَدِیجَةُ اَوَّلُ من اَسْلَمَ مع رسول اللَّهِ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) وَعَلِیُّ بن ابی‌طَالِب.»

۷.۳ - نقل هیثمی و صالحی

ابو‌بکر هیثمی بعد از نقل روایت طبرانی به موثق بودن رجال سندش تصریح کرده است:
وعن بریدة قال خدیجة اول من اسلم مع رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) وعلی بن ابی‌طالب رواه الطبرانی ورجاله وثقوا وفیهم ضعف ... این روایت را طبرانی نقل کرده و رجال سندش موثق هستند و البته تضعیف هم شده‌اند. (منظورش این است که علاوه بر توثیق تضعیف هم دارند. طبق مبنای اهلسنت، روایت این‌گونه راوی حسن می‌شود)
صالحی شامی در کتاب «سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد»، تصریح می‌کند که طبرانی این روایت از «بریک» با سندی که رجال آن موثق هستند، نقل کرده است:
روی الطبرانی برجال ثقات عن بریک - رضی الله تعالی عنه - قال: خدیجة اول من اسلم مع رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) وعلی بن ابی‌طالب.
اما با جستجویی که در کتابهای طبرانی انجام شد، اسم «بریک» یافت نشد، بلکه از بریده نقل شده از این جا روشن می‌شود که «بریک» در نوشتار صالحی شامی اشتباه در هنگام نسخه برداری (تصحیف) است.


مالک بن حویرث نیز از صحابه رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) است. ایشان نیز تصریح کرده که علی (علیه‌السّلام) نخستین شخص مسلمان از میان مردان است.
این روایت را طبرانی با سند معتبر نقل کرده است:
«۶۴۸ حدثنا عُبَیْدٌ العجلی ثنا الْحَسَنُ بن عَلِیٍّ الْحُلْوَانِیُّ ثنا عِمْرَانُ بن اَبَانَ ثنا مَالِکُ بن الْحَسَنِ بن مَالِکِ بن الْحُوَیْرِثِ عن ابیه قال قال مَالِکُ بن الْحُوَیْرِثِ کان اَوَّلَ من اَسْلَمَ مِنَ الرِّجَالِ عَلِیٌّا وَمَنَ النِّسَاءِ خَدِیجَة...؛ مالک بن حویرث می‌گوید: نخستین شخصی که از میان مردان اسلام آورده، علی و از جمله زنان خدیجه است.»

۸.۱ - سخن هیثمی

هیثمی درباره سند روایت می‌نویسد: وعن مالک بن الحویرث قال اول من اسلم من الرجال علی ومن النساء خدیجة رواه الطبرانی وفی رجاله ضعف ووثقهم ابن‌حبان.
این روایت را طبرانی نقل کرده و در رجال سندش افراد ضعیف وجود دارد اما ابن‌حبان آنها را توثیق کرده است.

۸.۲ - بازبینی سند حدیث

در بررسی تفصیلی افراد موجود در سند روایت باید گفت:

۸.۲.۱ - عبید عجلی

نخستین راوی در سند روایت، عبید عجلی است. ذهبی در ابتدا ایشان را معرفی کرده آنگاه سخن خطیب را در توثیق وی آورده و تصریح می‌کند که از جمله شاگردان ابن‌معین بوده است:
عبید العجل. واسمه حسین بن محمد بن حاتم الحافظ ابوعلی البغدادی. قال الخطیب: کان متقناً حافظاً. وقال ابن‌المنادی: کان من المتقدمین فی حفظ المسند خاصة ... قلت: وکان من تلامذة ابن‌معین، وهو لقبه بعبید العجل؛ عبید عجل، اسمش حسین بن محمد بن حاتم، حافظ و کنیه اش ابوعلی بغدادی است. خطیب گفته است: وی فرد مورد اعتماد در نقل و حافظ (کسی که صد هزار روایت حفظ باشد) است. ابن‌منادی گفته: وی از پیشگامان در حفظ روایات مسند بوده است ...
سیوطی نیز در کتاب «طبقات الحفاظ»، ایشان را به «حافظ متقن؛ حافظ مورد اعتماد در نقل، توصیف کرده است: ۶۷۰ عبید العجل هو الحافظ المتقن ابوعلی حسین بن محمد بن حاتم البغدادی تلمیذ یحیی بن معین قال الخطیب متقن حافظ.

۸.۲.۲ - حسن بن علی

ذهبی حَسَنُ بن عَلِیٍّ حُلْوَانِیّ را به «حافظ»، «ثبت» و «حجة» معرفی کرده است: ۱۰۴۹ الحسن بن علی الهذلی الحلوانی الخلال الحافظ نزیل مکة عن ابی‌معاویة ووکیع وعنه البخاری ومسلم و ابو‌داود والترمذی وابن ماجة والسراج ثبت حجة توفی ۲۴۲ خ م د ت ق
ابن‌حجر نیز ایشان را ثقه و حافظ می‌داند: ۱۲۶۲ الحسن بن علی بن محمد الهذلی ابوعلی الخلال الحلوانی بضم المهملة نزیل مکة ثقة حافظ...

۸.۲.۳ - عمران بن ابان

ابن‌حبان عِمْرَانُ بن اَبَانَ را در کتاب «الثقات» آورده است: ۱۴۶۴۲ عمران بن ابان الواسطی اخو محمد بن ابان یروی عن الحسن بن عبدالله بن مالک وابراهیم بن میسرة روی عنه العراقیون والحسن بن علی الحلوانی مات سنة خمس ومائتین قبل یزید بن‌هارون
مقدسی در کتاب «ذخیرة الحفاظ»، بعد از نقل روایت می‌گوید: این روایت را عمران بن ابان از مالک بن الحسن نقل کرده و در روایت عمران اشکالی نیست: ۳۹۰۷ - حدیث: کان اول من اسلم من الرجال: علی، وخدیجة اول من اسلم من النساء. رواه مالک بن الحسن: عن ابیه، عن جده، وجده مالک بن الحویرث ورواه عنه عمران بن ابان، وهو لاباس به.
درباره چندین روایت دیگر که از عمران بن ابان نقل شده تعبیر مقدسی درباره عمران بن ابان همین است: واورده فی ترجمة مالک بن الحسن بن مالک بن الحویرث: عن ابیه، عن جده: مالک بن الحویرث مرفوعا: الحسن والحسین سیدا شباب اهل الجنة، وابرهما خیر منهما. ورواه عنه عمران بن ابان. وعمران لا باس به.
در روایت دیگر نیز درباره عمران بن ابان تعبیر «لا باس به» دارد: فقال جبریل: یامحمدا من ادرک والدیه، او احدهما، او ادرکه رمضان، ... ورواه عنه عمران بن ابان، وهو لاباس به.
مزی در کتاب «تهذیب الکمال»، بعد از معرفی و این که ابن‌حبان را وی در کتاب «ثقات» آورده، از ابن‌عدی نقل کرده که درباره او گفته: من در روایتش اشکالی نمی‌بینم و در میان روایاتش روایت منکر نمی‌یابم: ۴۴۷۹ - ص: عِمْران بن ابان بن عِمْران بن زیاد بن ناصح، ... وذکره ابن‌حِبَّان فی کتاب الثقات. وَقَال ابواحمد بن عدی: له احادیث غرائب، ویروی عن محمد بن مسلم الطائفی خاصة غرائب، ولا اری بحدیثه باسًا، ولم ار فی حدیثه حدیثًا منکرا فاذکره ... ابن‌حبان او را در کتاب «الثقات» ذکر کرده است. ابن‌عدی گفته است: ... من در روایت او اشکالی نمی‌بینم و روایت منکری هم در آن نمی‌بینم.
هیثمی در کتاب «مجمع الزوائد ومنبع الفوائد»، تصریح می‌کند که عمران بن ابان و مالک بن حسن، هرچند ضعیف هستند؛ اما توثیق شده‌اند: وعن ملک بن الحویرث قال قال رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) الحسن والحسین سیدا شباب اهل الجنة و ابوهما خیر منهما رواه الطبرانی وفیه عمران بن ابان ومالک بن الحسن وهما ضعیفان وقد وثقا.

۸.۲.۴ - مالک بن حسن

ابن‌حبان مَالِکُ بن حَسَنِ را در کتاب «الثقات»، آورده و نشانگر این است که از نظر وی موثق است: ۱۰۹۳۵ مالک بن الحسن بن مالک بن الحویرث یروی عن ابیه عن جده روی عنه عمران بن ابان الواسطی حدیث آمین آمین آمین
ایشان از نظر ابن‌حبان موثق است و نام وی را در کتابش آورده است: ۲۱۰۸ الحسن بن مالک بن الحویرث یروی عن ابیه (الحسن بن مالک) روی عنه ابنه مالک بن الحسن بن مالک بن الحویرث
از این رو در صحیحش از این شخص روایت نقل کرده است.

۸.۲.۵ - مالک بن حویرث

این راوی از جمله صحابه است و توثیق نیاز ندارد. ذهبی می‌نویسد: ۵۲۴۶ مالک بن الحویرث اللیثی صحابی ... ابن‌حجر نیز می‌نویسد: ۶۴۳۳ مالک بن الحویرث بالتصغیر ابوسلیمان اللیثی صحابی...
در نتیجه این روایت نیز معتبر است.


ابورافع (اسلم القبطی) یکی از صحابی رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) است. وی نیز می‌گوید: نخستن فرد مسلمان از میان مردان امیرمؤمنان علی (علیه‌السّلام) است. این روایت را بزار با سند صحیح نقل کرده است:
«۳۸۷۲ حدثنا عباد قال نا علی بن‌هاشم بن البرید قال نا محمد بن عبیدالله بن ابی‌رافع عن ابیه رضی الله عنه قال اول من اسلم من الرجال علی واول من اسلم من النساء خدیجة؛ محمد بن عبیدالله بن ابورافع از پدرش نقل کرده است که نخستین فرد مسلمان از میان مردان علی و نخستین فرد از زنان خدیجه است.»
هیثمی بعد از نقل روایت، به صحت سند آن تصریح کرده است: وعن ابی‌رافع قال اول من اسلم من الرجال علی واول من اسلم من النساء خدیجة رواه البزار ورجاله رجال الصحیح.

۹.۱ - نقل‌های دیگر

بزار روایت ابورافع را با همین سند با عبارت دیگر نقل کرده است: ۳۸۷۱ حدثنا عباد بن یعقوب قال نا علی بن‌هاشم بن البرید قال حدثنی محمد بن عبیدالله بن ابی‌رافع عن ابیه عن ابی‌رافع رضی الله عنه قال نبی النبی یوم الاثنین واسلم علی یوم الثلاثاء؛ رسول خدا در روز دو شنبه مبعوث به رسالت شد و علی در روز سه شنبه اسلام آورد.
طبرانی روایت دیگری را از ابورافع این‌گونه آورده است:
«۹۵۲ حدثنا الْحُسَیْنُ بن اِسْحَاقَ التُّسْتَرِیُّ ثنا یحیی الْحِمَّانِیُّ ثنا عَلِیُّ بن هَاشِمٍ عن مُحَمَّدِ بن عبیدالله بن ابی‌رَافِعٍ عن ابیه عن جَدِّهِ قال صلی النبی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) غَدَاةَ الاثنین وَصَلَّتْ خَدِیجَةُ رضی اللَّهُ عنها یوم الاثنین من آخِرِ النَّهَارِ وَصَلَّی عَلِیٌّ یوم الثُّلاثَاءِ فَمَکَثَ عَلِیٌّ یُصَلِّی مُسْتَخْفِیًا سَبْعَ سِنِینَ وَاَشْهُرًا قبل اَنَ یُصَلِّیَ اَحَدٌ.»
ابورافع می‌گوید: رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در صبح روز دوشنبه نماز خواند و حضرت خدیجه در آخر روز دوشنبه نماز خواند و علی روز سه شنبه نماز به جا آورد؛ پس علی هفت سال و چند ماه قبل از همه نماز خوانده است.
حاکم نیشابوری نیز روایت ابورافع را با این سند صحیح نقل کرده است:
«اَخْبَرَنِی ابوسَعِیدٍ اَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَمْرٍو الاَخْمَسِیُّ، ثنا الْحُسَیْنُ بْنُ حُمَیْدِ بْنِ الرَّبِیعِ، ثنا مُخَوَّلُ بْنُ اِبْرَاهِیمَ النَّهْدِیُّ، ثنا عبدالرَّحْمَنِ بْنُ الاَسْوَدِ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عبیدالله بْنِ ابی‌رَافِعٍ، عَنْ اَبِیهِ، عَنْ جَدِّهِ ابی‌رَافِعٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ، اَنّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ صَلَّی یَوْمَ الاثْنَیْنِ وَصَلَّتْ مَعَهُ خَدِیجَةُ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهَا، وَاَنَّهُ عَرَضَ عَلَی عَلِیٍّ یَوْمَ الثُّلاثَاءِ الصَّلاةَ فَاَسْلَمَ، وَقَالَ: دَعْنِی اَوْ آمُرُ اَبَا طَالِبٍ فِی الصَّلاةِ، قَالَ: فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ: اِنَّمَا هُوَ اَمَانَةٌ، قَالَ: فَقَالَ عَلِیٌّ: فَاُصَلِّی اِذَنْ، فَصَلَّی مَعَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ یَوْمَ الثُّلاثَاءِ.» هَذَا حَدِیثٌ صَحِیحُ الاِسْنَادِ، وَلَمْ یُخَرِّجَاهُ.
ابورافع می‌گوید: رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) روز دوشنبه نماز خواند و همراه ایشان خدیجه نماز خواند و رسول خدا در روز سه شنبه نماز را بر علی عرضه کرد ایشان اسلام آورد و فرمود:...


ابوموسی اشعری نیز می‌گوید: علی بن ابی‌طالب اولین فرد مسلمان از میان مردان است. حاکم نیشابوری روایتش را این‌گونه نقل کرده است:
«۵۹۶۳ حدثنا ابوالعباس محمد بن یعقوب ثنا الحسن بن علی بن عفان العامری ثنا حسین بن عطیة ثنا یحیی بن سلمة بن کهیل عن ابیه عن محمد بن علی عن بن عباس قال قال ابوموسی الاشعری ان علیا اول من اسلم مع رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم).» هذا حدیث صحیح الاسناد ولم یخرجاه والغرض من اخراجه براءة ساحة ابی‌موسی من نقص علی ثم روایة بن عباس عنه.»
ابوموسی اشعری گفته است: همانان علی نخستین فردی است که به رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) اسلام آورد. این روایت سندش صحیح است ولی بخاری و مسلم آن را نیاورده‌اند. اما هدف از آوردن این روایت، پیراسته کردن ابوموسی از تنقیص وی به علی است.


امام حسن مجتبی (علیه‌السّلام) فرزند امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) نیز در حضور معاویه، عمروعاص، و طرفدارانش علی (علیه‌السّلام) را نخستین فرد مسلمان معرفی کرده است.
خلاصه این روایت طولانی این است که روزی در نزد معاویه عمرو عاص، ولید بن عقبه، عقبة بن ابوسفیان، مغیرة بن شعبه بودند. به معاویه گفتند: از حسن بن علی نیز دعوت کنید تا بیاید و ما او را سرزنش کنیم که چرا پدرش عثمان را کشته است. معاویه گفت: شما حریف ایشان نمی‌شوید و هرچیزی که درباره او بگویید مردم شما را تکذیب خواهند کرد. اما آنها پا فشاری کردند. امام حسن (علیه‌السّلام) در این مجلس حاضر شد و هر یکی از عمرو بن عاص، و افراد نامبرده فوق شروع کردن به توبیخ کردن و به علی (علیه‌السّلام) راجع به قتل عثمان تهمت زدند. بعد از این که نوبت آنها تمام شد، امام حسن (علیه‌السّلام) ایستاد و فرمود:

فقام الحسن (علیه‌السّلام) فحمد الله تعالی واثنی علیه وقال بک ابدا یا معاویة لم یشتمنی هؤلاء ولکن انت تشتمنی بغضا وعداوة وخلافا لجدی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) ثم التفت الی الناس وقال انشدکم الله اتعلمون ان الرجل الذی شتمه هؤلاء کان اول من آمن بالله وصلی للقبلتین وانت یا معاویة ویومئذ کافر تشرک بالله ...

بعد از ستایش خداوند و به جا آوردن ثنای الهی فرمود: ‌ای معاویه از تو شروع می‌کنم. آنها مرا دشنام ندادند بلکه تو مرا دشنام دادی به خاطر بغض و عدوت و مخالفت با جدم رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم). سپس رو به سوی مردم کرد و فرمود: شما را به خدا سوگند می‌دهم، آیا می‌دانید مردی را که اینها دشنام دادند، ‌نخستین کسی که بود به خدا ایمان آورد و به سوی دو قبله نماز خواند اما تو‌ ای معاویه در آن روز کافر بودی و به خدا شرک می‌ورزیدی؟
این روایت در این منابع نقل شده است.


در روایت دیگر از عمر بن خطاب آمده است: وی در مجلسی که درباره پیشگامان در اسلام صحبت می‌شد، گفت: علی سه تا ویژگی دارد و یکی از آنها را برای خودش آرزو می‌کرد. یکی از ویژگی‌های علی است که است که رسول خدا به او فرمود: ‌ای علی تو نخستین مؤمن و مسلمان هستی.
متن روایت به نقل ابن‌عساکر این است:
«واخبرنا ابوغالب بن البنا انا ابوالحسین بن الابنوسی انا ابومحمد عبدالله بن محمد بن سعید بن محارب بن عمرو الانصاری الاوسی الاصطخری نا ابومحمد عبدالله بن اذران الخیاط بشیراز سنة اربع وثلاثمائة نا ابراهیم بن سعید الجوهری وصی المامون حدثنی امیرالمؤمنین المامون حدثنی امیرالمؤمنین الرشید حدثنی امیرالمؤمنین المهدی حدثنی امیرالمؤمنین المنصور عن ابیه عن جده عن عبدالله بن عباس قال سمعت عمر بن الخطاب وعنده جماعة فتذاکروا السابقین الی الاسلام فقال عمر اما علی سمعت رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) یقول فیه ثلاث خصال لوددت ان لی واحدة منهن فکان احب الی مما طلعت علیه الشمس کنت انا و ابوعبیدة و ابوبکر وجماعة من الصحابة اذ ضرب النبی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بیده علی منکب علی فقال له یا علی انت اول المؤمنین ایمانا واول المسلمین اسلاما وانت منی بمنزلة‌هارون من موسی.»

عبدالله بن عباس می‌گوید: نزد عمر بن خطاب عده‌ای بودند که از پیشگامان در اسلام سخن می‌گفتند، عمر گفت: اما درباره علی، از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) شنیدم که درباره او سه ویژگی بیان کردند، من دوست دارم اگر یکی از آنها برای من بود، محبوب‌تر بود از آنچه آفتاب بر آن طلوع می‌کند. من و ابوعبیده و ابوبکر و گروهی از صحابه جایی بودیم که رسول خدا دستش را بر شانه علی گذاشت و به ایشان فرمود: ‌ای علی تو نخستین مؤمن از نظر ایمان و نخستین مسلمان از نظر اسلام آوردن هستی...
این روایت در چندین منبع دیگر اهلسنت از جمله ذخائر العقبی نقل شده است: وعن عمر رضی الله عنه قال کنت انا و ابوعبیدة و ابوبکر وجماعة اذ ضرب رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) منکب علی بن ابی‌طالب فقال یا علی انت اول المؤمنین ایمانا وانت اول المسلمین اسلاما وانت منی بمنزلة هرون من موسی.


جابر بن عبدالله انصاری نیز گفته است: رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) روز دوشنبه مبعوث به رسالت شد و علی (علیه‌السّلام) در روز سه شنبه با حضرت نماز خواند:
طبری و برخی دیگر این روایت را نقل کرده‌اند: حدثنا زکریاء بن یحیی الضریر قال حدثنا عبدالحمید بن بحر قال اخبرنا شریک عن عبدالله بن محمد بن عقیل عن جابر قال: بعث النبی یوم الاثنین وصلی علی یوم الثلاثاء؛ جابر می‌گوید: رسول خدا در روز دوشبنه مبعوث به رسالت شد، و علی در روز سه شنبه همراه ایشان نماز خواند.
ابن‌کثیر نیز می‌نویسد: وحدثنا عبدالحمید بن یحیی حدثنا شریک عن عبدالله بن محمد بن عقیل عن جابر قال بعث النبی یوم الاثنین وصلی علی یوم الثلاثاء.


از انس بن مالک نیز نقل شده است که علی در روز دوم بعثت نماز خوانده است: «۳۷۲۸ حدثنا اسماعیل بن مُوسَی حدثنا عَلِیُّ بن عَابِسٍ عن مُسْلِمٍ الْمُلَائِیِّ عن اَنَسِ بن مَالِکٍ قال بُعِثَ النبی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) یوم الاثنین وَصَلَّی عَلِیٌّ یوم الثُّلَاثَاءِ...»
همین مضمون از بریده نیز نقل شده و حاکم نیشابوری این روایت را تصحیح کرده است. این روایت در روایات بریده آورده شد.


عبدالرحمن بن عوف نیز می‌گوید: پیشگامان در اسلام ده نفر هستند و نخستین آنها علی بن ابی‌طالب (علیه‌السّلام) است.
این روایت را ابن‌عساکر این‌گونه نقل کرده است: اخبرنا ابوالبرکات الانماطی انا محمد بن المظفر بن بکران انا ابوالحسن العتیقی انا یوسف بن احمد انا ابوجعفر العقیلی انا محمد بن عبدوس نا اسماعیل بن موسی نا الحسن بن علی الهمدانی عن حمید بن القاسم بن حمید بن عبدالرحمن بن عوف عن ابیه عن عبدالرحمن بن عوف فی قوله جل وعز (والسابقون الاولون) قال هم عشرة من قریش کان اولهم اسلاما علی بن ابی‌طالب.
عبدالرحمن بن عوف در ذیل آیه «والسابقون الاولون» گفته است: پیشگامان نخستین ده نفر از قریش هستند، نخستین آنها از نظر سبقت در اسلام علی بن ابی‌طالب است.


عمرو بن حمق خزاعی یکی دیگر از صحابی رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و از ارادتمندان حضرت علی (علیه‌السّلام) است.
نصر بن مزاحم و برخی دیگر روایت طولانی نقل کرده‌اند که حجر بن عدی و عمرو بن حمق از معاویه برائت می‌جستند و به اهل شام نفرین می‌کردند، امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) این دو صحابه بزرگوار را احضار فرمودند و به آنها توصیه‌هایی کردند. در قسمتی از روایت آمده است که عمرو بن حمق به امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) فرمود:

نصر: عمر بن سعد، عن عبدالرحمن، عن الحارث بن حصیرة، عن عبدالله بن شریک قال: خرج حجر بن عدی، وعمرو بن الحمق، یظهران البراءة واللعن من اهل الشام، فارسل الیهما علی: ان کفا عما یبلغنی عنکما فاتیاه ... وقال عمرو بن الحمق: انی والله یا امیرالمؤمنین ما اجبتک ولا بایعتک علی قرابة بینی وبینک، ولا ارادة مال تؤتینیه، ولا التماس سلطان یرفع ذکری به، ولکن اجبتک لخصال خمس: انک ابن‌عم رسول الله صلی الله علیه وآله، واول من آمن به.

همانا به خدا سوگند‌ای امیرمؤمنان من بر اساس قرابتی که بین ما است با شما بیعت نکردم... بلکه به خاطر پنج ویژگی که در شما است به شما پاسخ دادم. همانا شما پسر عموی رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و نخستین کسی هستید که به آن حضرت ایمان آوردید ...

۱۶.۱ - نقل‌های کتب دیگر

در شرح نهج البلاغه و برخی کتاب‌های دیگر سخن عمرو بن حمق این‌گونه آمده است:
ولکننی احببتک بخصال خمس انک ابن‌عم رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) ووصیه و ابوالذریة التی بقیت فینا من رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) واسبق الناس الی الاسلام واعظم المهاجرین سهم...
‌ای علی! با تو به خاطر پنچ ویژگی بیعت کردم: اول این که شما پسر عموی رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) هستید، دوم جانشین، سوم پدر ذریه آن حضرت هستید که در میان ما وجود دارد و چهارم این که شما پیشگام‌ترین فرد به سوی اسلام هستید ...


ابن‌عساکر در تاریخ مدینة دمشق از یعلی بن مرة‌ ثقفی نیز نقل کرده است که می‌گوید: علی (علیه‌السّلام) نخستین کسی است که اسلام آورده است:
اخبرنا ابوالاعز قراتکین بن الاسعد نا ابومحمد الجوهری نا ابوحفص عمر بن محمد بن علی بن الزیات نا قاسم بن زکریا نا اسماعیل بن موسی نا عمر بن سعد عن عمر بن عبدالله بن یعلی بن مرة الثقفی عن ابیه عن جده قال اول من اسلم علی.


ابوسفیان بن حرب بن امیه یکی از دشمنان سر سخت رسول خدا و امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) بود که در فتح مکه ظاهرا مسلمان شد. وی در هنگام بیعت با ابوبکر شعری را گفت که در آن علی (علیه‌السّلام) را نخستن نماز گذار معرفی کرده است: وقال ابوسفیان بن حرب بن امیة بن عبد شمس، حین بویع ابوبکر:
ما کنت احسب ان الامر منصرف عن‌هاشم ثم منها عن ابی‌حسن•••••الیس اول من صلی لقبلتهم واعلم الناس بالاحکام والسنن
من گمان نمی‌کردم که امر (امامت) از‌ هاشم سپس از ابوالحسن (علی) گرفته شود. آیا علی نخستین کسی نیست که به سوی قبله مسلمانان نماز خواند؟ آیا ایشان داناترین مردم به احکام و سنت نیست؟


معاویة بن ابوسفیان نیز از جمله کسانی است که به اول مؤمن بودن حضرت علی (علیه‌السّلام) اعتراف دارد. ابوبکر بخاری سخن معاویه را این‌گونه نقل کرده است:

«فقد روی ان رجلا جاء الی معاویة - رضی الله عنه - فقال له جئتک من عند اکذب الناس، اجبن الناس، وابخل الناس - یعنی علیا - رضی الله عنه - فاعطاه واکثر له ثم خلا به، فقال له: ویحک کیف قلت اکذب الناس، وهو اول صدیق رسول الله، واول من آمن بالله وهو الصدیق الاکبر، وکیف قلت اجبن الناس، وقد علمت العرب انه لیس فیها اشجع منه، وکیف قلت ابخل الناس، وما جمع قط صفراء ولا بیضاء.»

روایت شده است که مردی نزد معاویه آمد و به او گفت: من از نزد دروغگوترین، ترسو‌ترین، بخیل‌ترین مردم (یعنی علی) آمده‌ام. معاویه به وی پاداش داد و سپس در خلوت با او گفت: وای بر تو چگونه علی را دروغگو‌ترین مردم گفتی؟ در حالی که او نخستین کسی است که رسول خدا را تصدیق کرد و نخستن کسی است که به خدا ایمان آورد و او صدیق اکبر است. و چگونه ایشان را ترسو‌ترین مردم توصیف کرید در حالی که عرب می‌داند جز او کسی شجاع‌تر نیست ...


ابن‌عبدالبر در کتاب «الاستیعاب» نقل کرده که جمعی از صحابه از جمله سلمان، ابوذر، مقداد، خباب، عمار بن یاسر، ابوسعید خدری، زید بن ارقم امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) را نخستین مسلمان می‌دانسته‌اند:
وروی عن سلمان وابی ذر والمقداد وخباب وجابر وابی سعید الخدری وزید بن الارقم ان علی بن ابی طالب رضی الله عنه اول من اسلم وفضله هؤلاء علی غیره وقال ابن‌اسحاق اول من آمن بالله وبرسوله محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) من الرجال علی بن ابی طالب وهو قول ابن‌شهاب الا انه قال من الرجال بعد خدیجة وهو قول الجمیع فی خدیجة.
از سلمان فارسی، ابوذر، مقداد، خباب (بن ارت) جابر بن عبدالله، ابوسعید خدری، زید بن ارقم روایت شده که علی بن ابی‌طالب نخستین مسلمان است و آنها علی را بر غیر ایشان برتر دانسته‌اند.
ابن‌اسحاق می‌گوید: نخستین کسی که به خدا و رسول خدا حضرت محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از میان مردان ایمان آورده، علی بن ابی‌طالب است و این قول ابن‌شهاب است...

۲۰.۱ - نقل روایت در کتب دیگر

این سخن ابن‌عبدالبر را برخی از علمای اهلسنت نقل کرده‌اند: وقال ابوذر و المقداد، وخباب، وجابر، و ابوسعید الخدری، وغیرهم: اِن علیاً اَوّل من اَسلم بعد خدیجة، وفضله هؤلاءِ علی غیره. قاله ابوعمر.
[۸۳] عراقی؛ زین‌الدین، طرح التثریب فی شرح التقریب، ج۱، ص۷۳.

زین‌الدین عراقی نیز در کتاب «التقیید و الایضاح شرح مقدمة ابن‌الصلاح»، نیز می‌گوید: وما ذکرنا انه الصحیح من ان علیا اول ذکر اسلم هو قول اکثر الصحابة ابی ذر وسلمان الفارسی وخباب بن الارت وخزیمة بن ثابت وزید بن ارقم وابی ایوب الانصاری والمقداد بن الاسود ویعلی بن مرة وجابر بن عبدالله وابی سعید الخدری وانس بن مالک وعفیف الکندی.
آنچه را ما ذکر کردیم صحیح این است که علی نخستن مرد مسلمان است و این قول بسیاری از صحابه همانند ابوذر... است.


ولید بن جابر یکی از صحابه رسول خدا است که در جنگ صفین نیز همراه علی (علیه‌السّلام) بوده است. وی هنگامی که بر معاویه وارد شد، با شجاعت تمام از علی (علیه‌السّلام) دفاع کرد و به معاویه گفت: علی نخستین مسلمان بود.
ابوهلال عسکری این گفتگو را این‌گونه نقل کرده است: اخبرنا ابواحمد قال: اخبرنا ابوبکر بن درید عن ابی‌حاتم، عن الاصمعی قال: وفد الولید بن جابر بن ظالم علی النبی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) وصحب علیاً وشهد معه صفین، وکان من فرسانه المشهورین. ثم وفد علی معاویة فی الاستقامة فدخل فی جماعة وفد العراق، فلما انتسب له قال: انت صاحب لیلة الهریر؟ قال: نعم، قال: والله لکانی بک الآن ترتجز وتقول:
شدوا فدا لکم‌ام واب فانما الملک غدا لمن غلب•••••هذا ابن‌عم المصطفی والمنتخب بنوه فی العلیاء سادات العرب•••••لیس بموضوم اذا نص النسب اول من صام وصلی واقترب
قال: انا قائلها وذلک انا کنا مع رجل لا نعلم خصلة توجب الخلافة ولا فضیلة تصیر الی المقدمة الا وهی مجموعة له، وکان اول الناس سلماً وارجحهم حلماً واکثرهم علماً.

اصمعی می‌گوید: ولید بن جابر بر رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) همراه گروهی وارد شد و همراه علی نیز در صفین حضور داشت و از سواران مشهور آن حضرت بود. سپس بر معاویه در حال استقامت وارد شد و به همراه گروه مهمانان عراق بود؛ وقتی که معاویه از او خواست که خود را معرفی کند و گفت: آیا تو فرمانده لیلة الهریر بودی گفت: آری! معاویه گفت: قسم به خدا انگار همین الان بود که تو رجز می‌خواندی که:
حمله کنید که پدر و مادرم به فدای شما؛ که حکومت فردا به دست شخص پیروز می‌رسد••••این پسر عموی مصطفی و شخص برگزیده است؛ پسران او در بزرگی، سادات عرب هستند•••••و اگر سخن از نسب او آید، شخص فرومایه نیست؛ او اولین کسی است که روزه گرفت و نماز خواند و به خدا نزدیک شد.
ولید گفت: من گوینده این اشعارم، به دلیل این که ما با مردی بودیم که در وجود او تمام ویژگی‌های خلافت و فضیلت جمع بود و او نخستین مردم در اسلام آوردن و برترین مردم از نظر حلم و سر آمد‌ترین مردم از نظر علم بود.


ابودرداء یکی دیگر از صحابه رسول خدا است. ایشان در ماجرای خواستگاری ارینب دختر اسحاق که از سوی معاویه مامور به این کار شده بود، برای یزید ابتدا نزد امام حسین (علیه‌السّلام) در مدینه می‌رود و جریان را برایش تعریف می‌کند.
امام حسین (علیه‌السّلام) نیز می‌فرماید: وقتی نزد دختر اسحاق رفتی از ایشان برای من هم خواستگاری کن. ابودرداء وقتی نزد ارینب رفت، امام حسین (علیه‌السّلام) را پسر نخستین کسی که از میان امت اسلام به رسول خدا ایمان آورد، معرفی کرد.
قسمتی از متن روایت این است:
فلما دخل علیها قال لها ایتها المراة ان الله خلق الامور بقدرته وکونها بعزته فجعل لکل امر قدرا ولکل قدر سببا فلیس لاحد عن قدر الله مستحاص ولا عن الخروج عن علمه مستناص فکان مما سبق لک وقدر علیک الذی کان من فراق عبدالله بن سلام ایاک ولعل ذلک لا یضرک وان یجعل الله لک فیه خیرا کثیرا وقد خطبک امیر هذه الامة وابن الملک وولی عهده والخلیفة من بعده یزید بن معاویة وابن بنت رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) وابن اول من آمن به من امته وسید شباب اهل الجنة یوم القیامة وقد بلغک سناهما وفضلهما ...

ابودرداء به ارینب وارد، و پس از بیان مطالب و مقدماتی چند، راجع به تقدیرات خداوند جهان و صبر و تسلیم در مقابل حوادث و تسلی دادن به ارینب از جهت فراق عبدالله بن سلام، اظهار داشت: من از جانب دو نفر برای خطبه و خواستگاری تو به اینجا آمده ام، اول امیر این امت و پسر ملک و ولی عهد و خلیفه او یزید بن معاویه، دوم پسر دختر رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و پسر نخستین کسی که قبول اسلام نمود و سید و آقای جوانان اهل بهشت حضرت حسین بن علی (علیه‌السلام)، و البته شما خودتان هر دو تای آنها را از جهت سن و فضیلت و مرتبت و سائر خصوصیات می‌شناسید، پس هر یکی از آنها را که می‌خواهید انتخاب و تعیین نمائید ...


عبدالله بن ابوسفیان بن حارث بن عبدالمطلب نزد ولید بن عقبه آمد و اشعاری را قرائت کرد و در این اشعارش تصریح می‌کند که علی نخستین شخصی است که نماز خوانده است: فمنها قول عبدالله بن ابی‌سفیان بن الحارث بن عبدالمطلب مجیباً للولید بن عقبة بن ابی‌معیط:
وان ولی الامر بعد محمد علی وفی کل المواطن صاحبه•••••وصی رسول الله حقاً وصنوه واول من صلی ومن لان جانبه
همانان ولی امر بعد از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) علی است و او در همه جا همراه پیامبر بود•••••علی جانشین بر حق رسول خدا و پسر عموی رسول خدا و نخستین کسی است که نماز خواند ...


خزیمة بن ثابت یکی دیگر از صحابه نیز در اشعاری دارد، که امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) را نخستین نمازگزار در اسلام معرفی کرده است: وقال خزیمة بن ثابت فی هذا:
وصی رسول الله من دون اهله وفارسه مذ کان فی سالف الزمن•••••واول من صلی من الناس کلهم سوی خیرة النسوان والله ذو المنن
او وصی رسول اللَّه است، نه از غیر اهل او، سوار در میدان جنگهای رسول خدا در زمانهای پیشین.•••••او تنها فرد از میان مردم است که با آن حضرت نماز خواند، جز بهترین زنان (مراد خدیجه کبری است) و خداوند صاحب نعمت‌هاست.

مرزبانی نیز اشعاری از خزیمة بن ثابت درباره امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) را نقل می‌کندو در آن تصریح می‌کند، علی نخستین فرد مسلمان بود که نماز خواند. اشعار وی در کتاب‌های متعددی نقل شده است. زین‌الدین عراقی در کتاب «التقیید و الایضاح شرح مقدمة ابن‌الصلاح»، می‌نویسد:
وانشد ابوعبیدالله المرزبانی لخزیمة بن ثابت: ما کنت احسب هذا الامر منصرفا عن‌هاشم ثم منها عن ابی الحسن•••••الیس اول من صلی لقبلتهم واعلم الناس بالقرآن والسنن
مرزبانی نیز اشعار خزیمة بن ثابت را نقل کرده است که: من گمان نمی‌کردم که این امر (امامت) از‌ هاشم گرفته شود سپس از ابوالحسن (علی)•••••آیا او نخستین کسی نیست که به سوی قبله مسلمانان نماز خوانده است؟ آیا او داناترین مردم به قرآن و سنت نیست؟
ابناسی نیز می‌نویسد: وانشد المرزبانی لخزیمة بن ثابت فی علی رضی الله عنه: ما کنت احسب هذا الامر منصرفا عن هاشم ثم منها عن ابی‌حسن•••••الیس اول من صلی لقبلتهم واعلم الناس بالفرقان والسنن


از ابوالاسود دؤلی نیز شعر ذیل را درباره امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) سروده است: وقال ابوالاسود الدؤلی یهدد طلحة والزبیر: وان علیاً لکم مصحر... یماثله الاسد الاسود•••••اما انه اول العابدین... بمکة والله لا یعبد
ابوالاسود دولی این اشعار را سرود و طلحه و زبیر را تهدید کرد: حضرت علی در بیابان اردو زده است، و مانند شیر سیاه است•••••قسم به خدا او اولین پرستش‌گر خدا در مکه بود در حالی که کسی خدا را نمی‌پرستید.
ابن‌ابی‌الحدید در جای دیگر می‌نویسد: وان علیا لکم مصحر... الا انه الاسد الاسود•••••اما انه ثالث العابدین... بمکة والله لا یعبد
و بدرستی‌که علی در بیابان اردو زده است و او شیر سیاه است•••••او سومین پرستش‌گر خدا (بعد پیامبر و حضرت خدیجه) بود در حالی‌که کسی خدا را نمی‌پرستید.


در شعر زفر بن یزید بن حذیفه اسدی نیز امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) نخستین مسلمان معرفی شده است:
وقال زفر بن یزید بن حذیفة الاسدی: فحوطوا علیاً وانصروه فانه وصی وفی الاسلام اول اول•••••وان تخذلوه والحوادث جمة فلیس لکم عن ارضکم متحول
پس علی را در بر گیرید و او را یاری کنید؛ زیرا او جانشین رسول خدا و در اسلام آوردن نخستین است•••••و اگر را یاری نکنید در حالی که حوادث دست به دست هم داده، نمی‌توانید این تحول را از سرزمین‌تان دور سازید.

۲۶.۱ - ترجمه زفر بن یزید

ابن‌حجر در مورد او می‌نویسد: زفر بن یزید بن حذیفة الاسدی اسد خزیمة کان من ساداتهم وثبت علی اسلامه حین ظهر طلیحة بن خویلد؛ زفر از بزرگان بنی خزیمه بود و در هنگام حمله طلیحة بن خویلد (مدعی نبوت) بر آنها بر اسلام خویش باقی ماند.


تا این جا ثابت شد که در کلام صحابه رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نیز امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) با اسناد معتبر نخستین مسلمان معرفی شده است و از اشعاری که از صحابه آمده نیز همین مطلب قابل اثبات است.


۱. واقعه/سوره۵۶، آیه۱۰.    
۲. واقعه/سوره۵۶، آیه۱۱.    
۳. حلی، حسن بن یوسف، منهاج الکرامة فی معرفة الامامة، ص۱۲۹، تحقیق:عبدالرحیم مبارک، ناشر:مؤسسة عاشوراء للتحقیقات والبحوث الاسلامیة - مشهد:تاسوعا، ۱۳۷۹.    
۴. ابن‌تیمیه، ابوالعباس، منهاج السنة النبویة، ج۷، ص۱۵۵، تحقیق:د. محمد رشاد سالم، ناشر:مؤسسة قرطبة، الطبعة:الاولی، ۱۴۰۶ه.    
۵. ذهبی، شمس‌الدین، تاریخ الاسلام ووفیات المشاهیر والاعلام، ج۳، ص۶۲۴، تحقیق:د. عمر عبدالسلام تدمری، ناشر:دار الکتاب العربی - لبنان/ بیروت، الطبعة:الاولی، ۱۴۰۷ه - ۱۹۸۷م.    
۶. صنعانی، عبدالرزاق بن همام، المصنف، ج۱۰، ص۱۵۷، تحقیق:حبیب الرحمن الاعظمی، دار النشر:المکتب الاسلامی – بیروت، الطبعة:الثانیة ۱۴۰۳.    
۷. طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، ج۱۰، ص۲۵۷، تحقیق:حمدی بن عبدالمجید، ناشر:مکتبة الزهراء - الموصل، الطبعة:الثانیة، ۱۴۰۴ه – ۱۹۸۳م.    
۸. هیثمی، علی بن ابی‌بکر، مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، ج۶، ص۲۴۱، ناشر:دار الریان للتراث/‌ دار الکتاب العربی - القاهرة، بیروت – ۱۴۰۷ه.    
۹. زیلعی، عبدالله بن یوسف، نصب الرایة لاحادیث الهدایة، ج۳، ص۴۶۲، تحقیق:محمد یوسف البنوری، ناشر:دار الحدیث - مصر – ۱۳۵۷ه.    
۱۰. شیبانی، احمد بن عمرو، الآحاد والمثانی، ج۱، ص۱۵۱، تحقیق:د. باسم فیصل احمد الجوابرة، ناشر:دار الرایة - الریاض، الطبعة:الاولی، ۱۴۱۱ – ۱۹۹۱م.    
۱۱. شیبانی، احمد بن عمرو، الاوائل لابن ابی‌عاصم، ج۱، ص۷۹، ‌تحقیق:محمد بن ناصر العجمی، دار النشر:دار الخلفاء للکتاب الاسلامی – الکویت، طبق برنامه الجامع الکبیر.    
۱۲. عراقی، زین‌الدین، التقیید والایضاح شرح مقدمة ابن‌الصلاح، ج۱، ص۳۱۰، تحقیق:عبدالرحمن محمد عثمان، ناشر:دار الفکر للنشر والتوزیع - بیروت، الطبعة:الاولی، ۱۳۸۹ه - ۱۹۷۰م.    
۱۳. زهری، محمد بن، الطبقات الکبری، ج۳، ص۲۱، ناشر:دار صادر - بیروت.    
۱۴. شیبانی، احمد بن حنبل، مسند احمد بن حنبل، ج۵، ص۱۷۸.    
۱۵. شیبانی، احمد بن حنبل، فضائل الصحابة، ج۲، ص۶۸۲، تحقیق د. وصی الله محمد عباس، ناشر:مؤسسة الرسالة - بیروت، الطبعة:الاولی، ۱۴۰۳ه – ۱۹۸۳م.    
۱۶. شیبانی، احمد بن عمرو، الاوائل لابن ابی‌عاصم، ج۱، ص۹۷، تحقیق:محمد بن ناصر العجمی، دار النشر:دار الخلفاء للکتاب الاسلامی – الکویت، طبق برنامه الجامع الکبیر.    
۱۷. حاکم نیسابوری، محمد بن عبدالله، المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۴۳، تحقیق:مصطفی عبدالقادر عطا، ناشر:دار الکتب العلمیة - بیروت الطبعة:الاولی، ۱۴۱۱ه - ۱۹۹۰.    
۱۸. عراقی، زین‌الدین، التقیید والایضاح شرح مقدمة ابن‌الصلاح، ج۱، ص۳۱۱، تحقیق:عبدالرحمن محمد عثمان، ناشر:دار الفکر للنشر والتوزیع - بیروت، الطبعة:الاولی، ۱۳۸۹ه - ۱۹۷۰م.    
۱۹. شیبانی، عمرو بن ابی‌عاصم، السنة، ج۲، ص۶۰۲، تحقیق:محمد ناصر‌الدین الالبانی، ناشر:المکتب الاسلامی - بیروت، الطبعة:الاولی، ۱۴۰۰ه.    
۲۰. أبوعروة، معمر بن راشد، الجامع (منشور کملحق بمصنف عبدالرزاق)، ج۱۱، ص۲۲۷.    
۲۱. محمد بن حبان، أبوحاتم، الثقات، ج۸، ص۴۴۹، ش۱۴۳۶۷، تحقیق:السید شرف‌الدین احمد، ناشر:دار الفکر، الطبعة:الاولی، ۱۳۹۵ه – ۱۹۷۵م.    
۲۲. عسقلانی، احمد بن علی بن حجر، تهذیب التهذیب، ج۱۰، ص۲۸۸، ش۵۰۷.    
۲۳. ابن‌عبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج۳، ص۱۰۹۰، تحقیق:علی محمد البجاوی، ناشر:دار الجیل - بیروت، الطبعة:الاولی، ۱۴۱۲ه.    
۲۴. ابن ابی‌شیبة، عبدالله بن محمد، الکتاب المصنف فی الاحادیث والآثار، ج۷، ص۳۳۸، تحقیق:کمال یوسف الحوت، ناشر:مکتبة الرشد - الریاض، الطبعة:الاولی، ۱۴۰۹ه.    
۲۵. زهری، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۱۵.    
۲۶. شیبانی، احمد بن حنبل، مسند احمد بن حنبل، ج۳۲، ص۳۲.    
۲۷. شیبانی، احمد بن عمرو، الاوائل لابن ابی‌عاصم، ج۱، ص۷۹، تحقیق:محمد بن ناصر العجمی، دار النشر:دار الخلفاء للکتاب الاسلامی – الکویت، طبق برنامه الجامع الکبیر.    
۲۸. حاکم نیسابوری، محمد بن عبدالله، المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۴۷، تحقیق:مصطفی عبدالقادر عطا، ناشر:دار الکتب العلمیة - بیروت الطبعة:الاولی، ۱۴۱۱ه - ۱۹۹۰.    
۲۹. عاصمی، عبدالملک بن حسین، سمط النجوم العوالی، ج۳، ص۲۷.    
۳۰. ابن ابی‌شیبه، عبدالله بن محمد، الکتاب المصنف فی الاحادیث والآثار، ج۶، ص۳۷۱، تحقیق:کمال یوسف الحوت، ناشر:مکتبة الرشد - الریاض، الطبعة:الاولی، ۱۴۰۹ه.    
۳۱. طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، ج۶، ص۲۶۵، تحقیق:حمدی بن عبدالمجید، ناشر:مکتبة الزهراء - الموصل، الطبعة:الثانیة، ۱۴۰۴ه – ۱۹۸۳م.    
۳۲. هیثمی، علی بن ابی‌بکر، مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، ج۹، ص۱۰۲، ناشر:دار الریان للتراث/‌ دار الکتاب العربی - القاهرة، بیروت – ۱۴۰۷ه.    
۳۳. شیبانی، احمد بن حنبل، مسند احمد بن حنبل، ج۳، ص۳۰۶.    
۳۴. هیثمی، علی بن ابی‌بکر، مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، ج۹، ص۱۰۳، ناشر:دار الریان للتراث/‌ دار الکتاب العربی - القاهرة، بیروت – ۱۴۰۷ه.    
۳۵. مقدسی، محمد بن عبدالواحد، الاحادیث المختارة،، ج۸، ص۳۸۸، تحقیق عبدالملک بن عبدالله بن دهیش، ناشر:مکتبة النهضة الحدیثة - مکة المکرمة، الطبعة:الاولی، ۱۴۱۰ه.    
۳۶. عسقلانی، احمد بن علی بن حجر، الاصابة، ج۴، ص۴۲۵.    
۳۷. حاکم نیسابوری، محمد بن عبدالله، المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۵۷۱، تحقیق:مصطفی عبدالقادر عطا، ناشر:دار الکتب العلمیة - بیروت الطبعة:الاولی، ۱۴۱۱ه - ۱۹۹۰.    
۳۸. شیبانی، احمد بن عمرو، الآحاد والمثانی، ج۱، ص۱۴۸، تحقیق:د. باسم فیصل احمد الجوابرة، ناشر:دار الرایة - الریاض، الطبعة:الاولی، ۱۴۱۱ – ۱۹۹۱م.    
۳۹. شیبانی، احمد بن عمرو، الآحاد والمثانی، ج۵، ص۳۸۴، تحقیق:د. باسم فیصل احمد الجوابرة، ناشر:دار الرایة - الریاض، الطبعة:الاولی، ۱۴۱۱ – ۱۹۹۱م.    
۴۰. شیبانی، احمد بن عمرو، الاوائل لابن ابی‌عاصم، ج۱، ص۸۰، دار النشر:دار الخلفاء للکتاب الاسلامی - الکویت، تحقیق:محمد بن ناصر العجمی.    
۴۱. طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، ج۲۲، ص۴۵۲، تحقیق:حمدی بن عبدالمجید، ناشر:مکتبة الزهراء - الموصل، الطبعة:الثانیة، ۱۴۰۴ه – ۱۹۸۳م.    
۴۲. هیثمی، علی بن ابی‌بکر، مجمع الزوائد، ج۹، ص۲۲۰، ناشر:دار الریان للتراث/‌ دار الکتاب العربی - القاهرة، بیروت – ۱۴۰۷ه.    
۴۳. صالحی، محمد بن یوسف، سبل الهدی والرشاد فی سیرة خیر العباد، ج۱۱، ص۱۵۶، تحقیق:عادل احمد عبدالموجود وعلی محمد معوض، ناشر:دار الکتب العلمیة - بیروت، الطبعة:الاولی، ۱۴۱۴ه.    
۴۴. طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، ج۱۹، ص۲۹۱، تحقیق:حمدی بن عبدالمجید، ناشر:مکتبة الزهراء - الموصل، الطبعة:الثانیة، ۱۴۰۴ه – ۱۹۸۳م.    
۴۵. هیثمی، علی بن ابی‌بکر، مجمع الزوائد، ج۹، ص۲۲۰، ناشر:دار الریان للتراث/‌ دار الکتاب العربی - القاهرة، بیروت – ۱۴۰۷ه.    
۴۶. ذهبی، شمس‌الدین، تاریخ الاسلام، ج۲۲، ص۲۰۲، تحقیق:د. عمر عبدالسلام تدمری، ناشر:دار الکتاب العربی - لبنان/ بیروت، الطبعة:الاولی، ۱۴۰۷ه - ۱۹۸۷م.    
۴۷. سیوطی، جلال‌الدین، طبقات الحفاظ، ج۱، ص۲۹۷، ناشر:دار الکتب العلمیة - بیروت، الطبعة:الاولی، ۱۴۰۳ه.    
۴۸. ذهبی، شمس‌الدین، الکاشف، ج۱، ص۳۲۸، تحقیق:محمد عوامة، ناشر:دار القبلة للثقافة الاسلامیة، مؤسسة علو - جدة، الطبعة:الاولی، ۱۴۱۳ه - ۱۹۹۲م.    
۴۹. عسقلانی، احمد بن علی بن حجر، تقریب التهذیب، ج۱، ص۱۶۲، تحقیق:محمد عوامة، ناشر:دار الرشید - سوریا، الطبعة:الاولی، ۱۴۰۶ - ۱۹۸۶.    
۵۰. محمد بن حبان، أبوحاتم، الثقات، ج۸، ص۴۹۷، تحقیق:السید شرف‌الدین احمد، ناشر:دار الفکر، الطبعة:الاولی، ۱۳۹۵ه – ۱۹۷۵م.    
۵۱. مقدسی، مطهر بن طاهر، ذخیرة الحفاظ، ج۳، ص۱۷۲۹، تحقیق:د. عبدالرحمن الفریوائی، ناشر:دار السلف - الریاض، الطبعة:الاولی، ۱۴۱۶ ه -۱۹۹۶م.    
۵۲. مقدسی، مطهر بن طاهر، ذخیرة الحفاظ، ج۳، ص۱۲۵۸، تحقیق:د. عبدالرحمن الفریوائی، ناشر:دار السلف - الریاض، الطبعة:الاولی، ۱۴۱۶ ه -۱۹۹۶م.    
۵۳. مقدسی، مطهر بن طاهر، ذخیرة الحفاظ، ج۲، ص۷۵۴، تحقیق:د. عبدالرحمن الفریوائی، ناشر:دار السلف - الریاض، الطبعة:الاولی، ۱۴۱۶ ه -۱۹۹۶م.    
۵۴. مزی، یوسف بن زکی، تهذیب الکمال، ج۲۲، ص۳۰۵، تحقیق:د. بشار عواد معروف، ناشر:مؤسسة الرسالة - بیروت، الطبعة:الاولی، ۱۴۰۰ه – ۱۹۸۰م.    
۵۵. هیثمی، علی بن ابی‌بکر، مجمع الزوائد، ج۹، ص۱۸۳، ناشر:دار الریان للتراث/‌ دار الکتاب العربی - القاهرة، بیروت – ۱۴۰۷ه.    
۵۶. محمد بن حبان، أبوحاتم، الثقات، ج۷، ص۴۶۱، تحقیق:السید شرف‌الدین احمد، ناشر:دار الفکر، الطبعة:الاولی، ۱۳۹۵ه – ۱۹۷۵م.    
۵۷. محمد بن حبان، أبوحاتم، الثقات، ج۴، ص۱۲۴، تحقیق:السید شرف‌الدین احمد، ناشر:دار الفکر، الطبعة:الاولی، ۱۳۹۵ه – ۱۹۷۵م.    
۵۸. ذهبی، شمس‌الدین، الکاشف، ج۲، ص۲۳۴، تحقیق:محمد عوامة، ناشر:دار القبلة للثقافة الاسلامیة، مؤسسة علو - جدة، الطبعة:الاولی، ۱۴۱۳ه - ۱۹۹۲م.    
۵۹. عسقلانی، احمد بن علی بن حجر، تقریب التهذیب، ج۱، ص۵۱۶، تحقیق:محمد عوامة، ناشر:دار الرشید - سوریا، الطبعة:الاولی، ۱۴۰۶ - ۱۹۸۶.    
۶۰. بزار، احمد بن عمرو، البحر الزخار (مسند البزار)، ج۹، ص۳۲۲، ح۳۸۷۲، تحقیق:د. محفوظ الرحمن زین الله، ناشر:مؤسسة علوم القرآن، مکتبة العلوم والحکم - بیروت، المدینة الطبعة:الاولی، ۱۴۰۹ ه.    
۶۱. هیثمی، علی بن ابی‌بکر، مجمع الزوائد، ج۹، ص۲۲۰، ناشر:دار الریان للتراث/‌ دار الکتاب العربی - القاهرة، بیروت – ۱۴۰۷ه.    
۶۲. بزار، احمد بن عمرو، البحر الزخار (مسند البزار)، ج۹، ص۳۲۱، ح۳۸۷۱، تحقیق:د. محفوظ الرحمن زین الله، ناشر:مؤسسة علوم القرآن، مکتبة العلوم والحکم - بیروت، المدینة الطبعة:الاولی، ۱۴۰۹ ه.    
۶۳. طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، ج۱، ص۳۲۰، تحقیق:حمدی بن عبدالمجید، ناشر:مکتبة الزهراء - الموصل، الطبعة:الثانیة، ۱۴۰۴ه – ۱۹۸۳م.    
۶۴. حاکم نیسابوری، محمد بن عبدالله، المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۲۰۱.    
۶۵. حاکم نیسابوری، محمد بن عبدالله، المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۵۲۸، تحقیق:مصطفی عبدالقادر عطا، ناشر:دار الکتب العلمیة - بیروت الطبعة:الاولی، ۱۴۱۱ه - ۱۹۹۰.    
۶۶. حموی، ابوبکر بن حجة، ثمرات الاوراق، ج۱، ص۵۶.    
۶۷. اتلیدی، محمد دیاب، اعلام الناس بما وقع للبرامکة مع بنی العباس، ج۱، ص۲۸، تحقیق:محمد احمد عبدالعزیز سالم، دار النشر:دار الکتب العلمیة - بیروت/لبنان، الطبعة:الاولی ۱۴۲۵ه۲۰۰۴م.    
۶۸. دمشقی باعونی، شمس‌الدین محمد بن احمد، جواهر المطالب فی مناقب الامام علی بن ابی‌طالب (علیه‌السّلام)، ج۲، ص۲۱۸، تحقیق:الشیخ محمد باقر المحمودی، ناش:مجمع احیاء الثقافة الاسلامیة - قم – ایران، چاپ:الاولی۱۴۱۵.    
۶۹. ابن‌عساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینة دمشق وذکر فضلها وتسمیة من حلها من الاماثل، ج۴۲، ص۱۶۷، تحقیق:محب‌الدین عمر بن غرامة، ناشر:دار الفکر - بیروت - ۱۹۹۵.    
۷۰. طبری، احمد بن عبدالله، ذخائر العقبی فی مناقب ذوی القربی، ج۱، ص۵۸، ناشر:دار الکتب المصریة - مصر.    
۷۱. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۱، ص۵۵.    
۷۲. ابن‌کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة والنهایة، ج۳، ص۳۶.    
۷۳. ترمذی، محمد بن عیسی، سنن الترمذی، ج۵، ص۶۴۰، تحقیق:احمد محمد شاکر وآخرون، ناشر:دار احیاء التراث العربی - بیروت.    
۷۴. ابن‌عساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینة دمشق وذکر فضلها وتسمیة من حلها من الاماثل، ج۴۲، ص۴۳، تحقیق:محب‌الدین عمر بن غرامة، ناشر:دار الفکر - بیروت - ۱۹۹۵.    
۷۵. منقری، نصر بن مزاحم، وقعة صفین، ج۱، ص۸۵.    
۷۶. ابن ابی‌الحدید، عز‌الدین بن هبة‌الله، شرح نهج‌البلاغة، ج۳، ص۱۸۱.    
۷۷. صفوت، احمد زکی، جمهرة خطب العرب، ج۱، ص۳۲۱، ناشر:المکتبة العلمیة - بیروت. طبق برنامه الجامع الکبیر.    
۷۸. ابن‌عساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینة دمشق وذکر فضلها وتسمیة من حلها من الاماثل، ج۴۲، ص۴۴، تحقیق:محب‌الدین عمر بن غرامة، ناشر:دار الفکر - بیروت - ۱۹۹۵.    
۷۹. ابن ابی‌الحدید، عز‌الدین بن هبة‌الله، شرح نهج‌البلاغة، ج۱۳، ص۲۳۲.    
۸۰. کلاباذی بخاری، محمد بن ابی‌اسحاق، بحر الفوائد المشهور بمعانی الاخبار، ج۱، ص۳۱۳، تحقیق:محمد حسن محمد حسن اسماعیل - احمد فرید المزیدی، دار النشر:دار الکتب العلمیة - بیروت/ لبنان، الطبعة:الاولی ۱۴۲۰ه - ۱۹۹۹م.    
۸۱. ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله بن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج۳، ص۱۰۹۰، تحقیق:علی محمد البجاوی، ناشر:دار الجیل - بیروت، الطبعة:الاولی، ۱۴۱۲ه.    
۸۲. ابن‌اثیر، علی بن محمد، اسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج۴، ص۸۷.    
۸۳. عراقی؛ زین‌الدین، طرح التثریب فی شرح التقریب، ج۱، ص۷۳.
۸۴. ابن ابی‌الحدید، عز‌الدین بن هبة‌الله، شرح نهج‌البلاغة، ج۴، ص۱۱۶.    
۸۵. عراقی، زین‌الدین، التقیید والایضاح شرح مقدمة ابن‌الصلاح، ج۱، ص۳۰۹، تحقیق:عبدالرحمن محمد عثمان، ناشر:دار الفکر للنشر والتوزیع - بیروت، الطبعة:الاولی، ۱۳۸۹ه - ۱۹۷۰م.    
۸۶. عسکری، حسن بن عبدالله، الاوائل للعسکری، ج۱، ص۱۳۴.    
۸۷. دینوری، عبدالله بن مسلم، الامامة والسیاسة، ج۱، ص۲۲۱.    
۸۸. ابن ابی‌الحدید، عز‌الدین بن هبة‌الله، شرح نهج‌البلاغة، ج۱۳، ص۲۳۱.    
۸۹. ابن ابی‌الحدید، عز‌الدین بن هبة‌الله، شرح نهج‌البلاغة، ج۱۳، ص۲۳۱.    
۹۰. عراقی، زین‌الدین، التقیید والایضاح شرح مقدمة ابن‌الصلاح، ج۱، ص۳۰۹، تحقیق:عبدالرحمن محمد عثمان، ناشر:دار الفکر للنشر والتوزیع - بیروت، الطبعة:الاولی، ۱۳۸۹ه - ۱۹۷۰م.    
۹۱. ابناسی، برهان‌الدین، الشذا الفیاح من علوم ابن‌الصلاح، ج۲، ص۵۰۹، تحقیق:صلاح فتحی هلل، ناشر:مکتبة الرشد - الریاض، الطبعة:الاولی۱۴۱۸ه ۱۹۹۸م.    
۹۲. ابن ابی‌الحدید، عز‌الدین بن هبة‌الله، شرح نهج‌البلاغة، ج۱۳، ص۲۳۲.    
۹۳. ابن ابی‌الحدید، عز‌الدین بن هبة‌الله، شرح نهج‌البلاغة، ج۹، ص۳۱۴.    
۹۴. ابن ابی‌الحدید، عز‌الدین بن هبة‌الله، شرح نهج‌البلاغة، ج۱۳، ص۲۳۲.    
۹۵. عسقلانی، احمد بن علی بن حجر، الاصابة فی تمییز الصحابة، ج۲، ص۵۲۵.    



موسسه ولیعصر، برگرفته از مقاله «امیرالمومنین (علیه‌السّلامنخستین مسلمان».    






جعبه ابزار