پیشانی جنبندگان (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
گرفتن به
ناصیه (موی جلوی سر) کنایه است از کمال
تسلط و نهایت قدرت، و بر
صراط مستقیم بودن خدای تعالی به معنای این است که او سنتش در میان مخلوقات یک سنت ثابت است و هرگز، تغییر نمیکند و آن این است که امور را بر یک منوال یعنی بر منوال
عدل و حکمت تدبیر کند و چون چنین است پس او همواره حق را به کرسی مینشاند و
باطل را هر جا که با حق در بیفتد رسوا میسازد.
گرفتن موی
پیشانی جنبندگان، کنایه از
قدرت و تسلط خداوند بر ایشان می باشد: «... ما من دابة الا هو ءاخذ بناصیتهآ ان ربی علی صرط مستقیم». .. هیچ جنبندهای نیست مگر اینکه او بر وی تسلط دارد (اما سلطهای توام با
عدالت چرا که) پروردگار من بر صراط مستقیم است.
«ناصیه» به معنای موی بالای
پیشانی است و در این آیه، کنایه از قدرت خداوند است.
کلمه
دابه به معنای هر جنبنده و جانداری است که روی زمین حرکت و جنبشی دارد، و شامل تمامی حیوانات میشود، و گرفتن به
ناصیه (موی جلوی سر) کنایه است از کمال
تسلط و نهایت قدرت، و بر
صراط مستقیم بودن خدای تعالی به معنای این است که او سنتش در میان مخلوقات یک سنت ثابت است و هرگز، تغییر نمیکند و آن این است که امور را بر یک منوال یعنی بر منوال
عدل و حکمت تدبیر کند و چون چنین است پس او همواره حق را به کرسی مینشاند و
باطل را هر جا که با حق در بیفتد رسوا میسازد.
پس معنای آیه این شد که : من بر الله توکل میکنم که رب من و رب شما است، او است که میتواند حجتی را که به شما
القاء کردم (و آن حجت این بود که علنا از آلهه شما بیزاری جستم و اعلام کردم که نه شما با همه زور و قلدریتان میتوانید به من آسیبی برسانید و نه آلهه شما) به ثمر برساند چون او است تنها مالک و صاحب سلطنت بر من و بر شما و بر هر جنبنده، و سنت او عادله و تغییر ناپذیر است پس به زودی
دین خود را یاری نموده و مرا از شر شما حفظ میکند.
در اینجا به دو نکته باید توجه داشت :
ناصیه در اصل به معنی موی
پیش سر میباشد، و از ماده نصا (بر وزن نصر) به معنی
اتصال و پیوستگی آمده است، و اینکه در جمله بالا خداوند میفرماید: هیچ جنبندهای نیست مگر اینکه ما ناصیه او را میگیریم، اشاره به قدرت قاهره او بر همه چیز است، به گونهای که هیچ موجودی در برابر
اراده او هیچگونه تاب مقاومت ندارد، زیرا معمولا هنگامی که موی
پیش سر
انسان یا حیوانی را محکم بگیرند، قدرت مقاومت از او سلب میشود.
این تعبیر برای آن است که مستکبران مغرور و بت پرستان از خود راضی، و سلطه جویان ستمکار، فکر نکنند اگر چند روزی میدان به آنها داده شده است، دلیل بر آنست که میتوانند در برابر اراده پروردگار، کوچکترین مقاومتی کنند باشد که آنها به این واقعیت توجه کنند و از مرکب
غرور فرود آیند.
این نکته را نیز از نظر نباید دور داشت که سخنان
هود در برابر مشرکان بیان کننده این واقعیت است که هر قدر دشمنان لجوج بر لجاجت خود بیفزایند، رهبر قاطع باید بر
استقامت خود بیفزاید، قوم هود او را سخت از بتها ترساندند، او در مقابل، آنها را به نحو شدیدتری از قدرت قاهره خداوند بیم داد.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۷، ص۲۸۰، برگرفته از مقاله «پیشانی جنبندگان».