پیری ساره (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ساره ، همسر ابراهیم علیه السلام هنگام
بشارت فرشتگان به تولد
اسحاق علیه السلام در دوران
پیری و سالخوردگی بود.
ساره، همسر
حضرت ابراهیم علیه السلام هنگام
بشارت فرشتگان به تولد اسحاق علیه السلام در دوران پیری و سالخوردگی بود: «... فبشرنـها باسحـق... • قالت یـویلتی ءالد وانا عجوز وهـذا بعلی شیخا...» ... اورا به اسحاق بشارت دادیم...• گفت: ای وای بر من! آیا من
فرزند میآورم در حالی که پیرزنم و این شوهرم پیر مردی است این راستی چیز
عجیبی است.
اسحاق نام فرزندی است که همسر ابراهیم از آن جناب آورد و
یعقوب نام
پسر اسحاق است، و بنابراین منظور ملائکه این بوده که به وی بفهمانند که
نسل او باقی میماند.
کلمه ویل به معناى
قبح و زشتى است ، و هر بدى را که مایه
اندوه آدمى شود ویل مى گویند، مانند مردن یا
مصیبت دیدن یا
جنایت فجیع یا رسوائى و امثال آن ، و این
ندا در جایى گفته مى شود که طرف بخواهد بطور
کنایه بفهماند که آن مصیبت ، آن امر فجیع ، آن رسوایى و... دارد مى رسد، پس وقتى گفته مى شود: (یا ویلى) معنایش این است که مصیبتم رسید، خاک بر سرم شد و آنچه مایه اندوه من است بر سرم آمد، و آوردن حرف (تاء) و گفتن : (یا ویلتى) زمانش وقتى است که بخواهند همان ویل را فریاد بزنند و دیگران را خبردار کنند.
و کلمه عجوز به معناى سالخوردگى زنان ، و کلمه
بعل به معناى شوهر و یا به عبارتى دیگر همسر زن است و معناى اصلى این کلمه کسى است که قائم به امرى بوده و در آن امر مستغنى از غیر باشد،مثلا به
درخت خرمایی که بی نیاز از
آبیاری با آب نهر و چشمه است و به آب
باران اکتفاء میکند بعل میگویند و نیز به صاحب و رب (همنشین و مربی) بعل گویند، کلمه
بعلبک هم (که امروز نام شهری در لبنان است) از همین باب است چون در قدیم هیکل و معبد بعضی از بتها در آنجا قرار داشت.
بشارت به فرزنددار شدن در سن
پیری ، منشا
تعجب ساره ، همسر ابراهیم علیه السلام بود: «... فبشرنـها باسحـق ومن وراء اسحـق یعقوب• قالت یـویلتی ءالد وانا عجوز وهـذا بعلی شیخا ان هـذا لشیء
عجیب» و همسرش ایستاده بود خندید او را بشارت به اسحاق و پس از او یعقوب دادیم• گفت: ای وای بر من! آیا من فرزند میآورم در حالی که پیرزنم و این شوهرم پیر مردی است این راستی چیز
عجیبی است.
و کلمه
عجیب - بر وزن فعیل -
صفت مشبهه از ماده
عجب است، و
تعجب حالتی است که به
انسان در هنگام دیدن چیزی که سبب آن را نمیداند دست میدهد و به همین جهت بیشتر در مواقع استثنایی و نادر به آدمی دست میدهد چون در این مواقع معمولا انسان سبب
حادثه را نمیداند و اینکه همسر ابراهیم علیه السلام گفت : «یا ویلتی ءالد» گفتارش در مورد
تعجب و
تحسر بوده، چون وقتی بشارت ملائکه را شنیده آن حالتی که یک پیرزن
نازا از همسر پیرمردش باردار شده و دارد بچه اش را میزاید در نظرش مجسم شده و معلوم است که چنین پیشامدی سابقه نداشته و قهرا امری شگفت آور خواهد بود، علاوه بر این، از نظر افکار عمومی مردم نیز وضعی ننگ آور و زشت است و خنده و
تمسخر مردم را برمی انگیزد و چنین چیزی مایه رسوایی است.
«فاقبلت امراته فی صرة فصکت وجهها وقالت عجوز عقیم»در این هنگام همسرش جلو آمد در حالی که (از خوشحالی و
تعجب)
فریاد میکشید و به صورت خود زد و گفت (آیا پسری خواهم آورد در حالی که) پیرزنی نازا هستم؟!.
در
مجمع البیان میگوید: کلمه صره به معنای
فریاد شدید است، و از
صریر دروازه گرفته شده، که هنگام باز و بسته شدن صدا میکند، و این کلمه در مورد جماعت هم به همین شکل
استعمال میشود. و کلمه (صک) زدن با
اعتماد شدید است. و معنای آیه این است که : (در این میان) همسر
ابراهیم که بشارت را شنیده بود با فریاد و زاری آمد در حالی که
سیلی به صورت خود میزد، و میگفت : آخر من پیرزنی هستم که در جوانیام نازا بودم چگونه حالا که پیر شدهام بچه میآورم؟ و یا معنایش این است که : آیا هیچ سابقه دارد که زنی
عجوز و عقیم بچه بزاید.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۷، ص۲۷۶، برگرفته از مقاله «پیری ساره».