پیر حسامالدین راشدی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
راشدی، پیر حسامالدین (
۱۳۲۹-
۱۴۰۲ق/۱۹۱۱-۱۱۹۸۲م)، مشهور به «پیر سند»، ادیب، مصحح متون، روزنامهنگار و ایرانشناس نامدار پاکستانی بود. راشدی در محافل علمی گوناگون عضویت داشته و عهدهدار مشاغل اجرایی متعددی بود که از آن میان میتوان به این موارد اشاره کرد: عضو هیئت مؤسس انجمن ترقی اردو، عضو هیئت امنای دانشگاه سند، عضو انجمن ادبی سند و آکادمی اقبال، عضو دائمی کمیتۀ مشورتی کنگرۀ بینالمللی ایرانشناسان (تهران)، نایبرئیس انجمن فرهنگی
ایران و
پاکستان و مؤسسۀ مطالعات آسیای میانه و غربی دانشگاه کراچی.
زندگی راشدی در کار روزنامهنگاری، نسخهشناسی، و تصحیح و تنقیح متون تاریخی و ادبی سپری شد. او در تصحیح متون، تنها به مقابلۀ نسخههای خطی اکتفا نمیکرد؛ نگارش مقدمه مفصل و تهیۀ حواشی و تعلیقات سودمند، از ویژگیهای آثار او ست. راشدی در عرصۀ تحقیق بیشتر به
ادبیات فارسی در حوزۀ سند میپرداخت. و در راه احیای زبان و ادب و تاریخ سرزمین سند میکوشید. سرانجام در ۷۱سالگی بهسبب ابتلا به بیماری قلبی و سرطان در کراچی چشم از جهان فروبست و بنابر وصیت خود در گورستان کوه مکلی (تته) در حظیرۀ مخدوم محمدهاشم تتوی به خاک سپرده شد.
راشِدی، پیر حسامالدین، مشهور به «پیر سند»، ادیب، مصحح متون، روزنامهنگار و ایرانشناس نامدار پاکستانی (۲۶
رمضان ۱۳۲۹-۶
جمادیالآخر ۱۴۰۲ ق/ ۲۰ سپتامبر ۱۹۱۱-۱ آوریل ۱۹۸۲ م). راشـدی در دهکدۀ بهمنگوته ــ واقع در بخش لارکانۀ استان سند ــ در خانوادهای روحانی، به دنیـا آمد.
در کودکی دینیل شاه لقب داشت.
نسب این خاندان به پیر سید محمد راشد (د
۱۲۳۴ق/ ۱۸۱۸م) میرسید؛ از اینرو، اخلاف او، لقب «راشدی» را برای خود برگزیدند.
برای مشاهدۀ نسبنامۀ وی به
خانۀ پدر و نیای راشدی، محفل
شعر و ادب فارسی بود و این موضوع عشق به
زبان فارسی را در او برانگیخت.
راشدی تحصیلات خود را با آموختن زبان فارسی و با مطالعۀ کتابهایی مانند
بوستان و
گلستان، نزد نیای خود، پیر شاه (د
۱۳۵۰ق/ ۱۹۳۱م) آغاز کرد.
سپس به ادامۀ تحصیل نزد ملا متهل شاه، محمد سومار، محمد الیاس پنوهر و سید علی شاه لکیاری پرداخت.
وی پس از تسلط بر زبان فارسی، به فراگیری زبانهای
عربی و انگلیسی پرداخت و علاوه بر سندی که زبـان مادریاش بود،
اردو را نیز همیشه در مطالعه داشت.
راشدی فعالیت فرهنگی خود را در
۱۳۴۳ق/ ۱۹۲۴م، با روزنامهنگاری آغاز کرد و به همکاری با مجلۀ الراشد پرداخت. این روزنامه را برادر بزرگتر وی، پیر سید علیمحمد راشدی در بهمنگوته تأسیس کرده بود.
او در
۱۳۴۵ق/ ۱۹۲۶م، همکاری خود را با روزنامۀ جاگن که در شکارپور و به زبان سندی منتشر میشد، آغاز کرد.
راشدی در کنار روزنامهنگاری، به داستاننویسی و سرودن
شعر نیز روی آورد و
اشعاری با تخلص «فدایی» سرود.
راشدی سالها با نشریات و جراید گوناگون از جمله روزنامههای سند زمیندار، ستارۀ سند، الوحید، قربانی و مجلات المنار، مهران، اردو، پارس و ایرانشناسی (تهران)، به عنوان نویسنده، سردبیر و معاون سردبیر همکاری داشت. وی همچنین عضو شورای علمی ماهنامۀ نئین زندگی (مجلۀ دولت مرکزی پاکستان به زبان سندی) و مجلۀ انگلیسیزبان انجمن تاریخی پاکستان بود.
وی پس از استقلال پاکستان در
۱۳۲۶ش/ ۱۹۴۷م، مقیم کراچی شد و تا پایان عمر به پژوهش در حوزههای تاریخ و
ادبیات پرداخت.
راشدی در منزل شخصی خود در کراچی، کتابخانهای تشکیل داد که بعدها به «بیتالضیاء» معروف شد.
وی در این کتابخانه حدود ۲۰هزار جلد کتاب فراهم آورد که بیشتر آن به زبان فارسی، و بقیه به زبانهای انگلیسی و عربی و زبانهای
شبهقاره، همچون سندی و اردو و پنجابی و بلوچی و دیگر زبانهای زنده بود.
علاوه بر این، حدود دوهزار جلد کتـاب و رسالۀ خطی فارسی و اردو و پنجابی، بیش از ۳ هزار حلقه فیلم از کتابهای نادر، و مجموعهای از مجلات معتبر در زمینههای شرقشناسی و ایرانشناسی و پاکستانشناسی تهیه کرد.
راشدی به جمعآوری و حفظ اسناد، کتیبهها، عکسها و دیگر منابع تاریخی نیز توجه خاصی داشت.
وی حتی نامههایی را که از سوی استادان و پژوهشگران نقاط مختلف دنیا به دستش میرسید، با دقت بسیار، نگهداری و طبقهبندی میکرد.
این خانه، محل اجتماع اهالی فرهنگ و ادب بود.
بخشی از کتابخانۀ راشدی در زمان حیات او به کتابخانۀ دانشگاه قائد اعظم اسلامآباد، و بخش دیگر آن به انستیتوی سندشناسی دانشگاه سند انتقال یافت.
سفر نیز برای راشدی یک فعالیت فرهنگی بود. وی به کشورهای
عراق،
مصر،
لبنان، انگلستان،
افغانستان،
فیلیپین،
روسیه،
هنگکنگ و چین سفر کرد و از اماکن تاریخی، موزهها و کتابخانههای آن کشورها دیدار کرد.
وی چند بار نیز به ایران سفر کرد؛ نخستین سفر او در
۱۳۴۲ش/ ۱۹۶۳م بود که از طرف دولت ایران برای تقدیر از خدمات فرهنگی وی، «نشان سپاس» به او اعطا شد. بار دیگر در
۱۳۴۴ش/ ۱۹۶۵م، به دعوت وزارت فرهنگ و هنر عازم ایران شد و اینبار نیز «نشان سپاس درجۀ اول» دریافت کرد. نیز برای آگاهی از سفرهای دیگر وی به ایران رجوع شود به
وی در اسفند
۱۳۵۲ش/ مارس ۱۹۷۴م، از طرف دانشگاه تهران به درجۀ دکتری افتخاری نائل آمد و به عضویت کمیتۀ اجرایی کتابخانۀ پهلوی منصوب شد، برای آگاهی بیشتر رجوع شود به
راشدی بهسبب خدمات فرهنگیاش از طرف رئیسجمهوری پـاکستان نیز مدال «ستارۀ امتیاز» دریافت کرد.
راشدی در محافل علمی گوناگون عضویت داشت و عهدهدار مشاغل اجرایی متعددی بود که از آن میان میتوان به این موارد اشاره کرد: عضو هیئت مؤسس انجمن ترقی اردو، عضو هیئت امنای دانشگاه سند، عضو انجمن ادبی سند و آکادمی اقبال، عضو دائمی کمیتۀ مشورتی کنگرۀ بینالمللی ایرانشناسان (تهران)، نایبرئیس انجمن فرهنگی ایران و پاکستان و مؤسسۀ مطالعات آسیای میانه و غربی دانشگاه کراچی، برای آگاهی بیشتر دربارۀ مسئولیتهای فرهنگی وی رجوع شود به
پیر راشدی سرانجام در ۷۱سالگی بهسبب ابتلا به بیماری قلبی و سرطان در کراچی چشم از جهان فروبست و بنابر وصیت خود در گورستان کوه مکلی (تته) در حظیرۀ مخدوم محمدهاشم تتوی به خاک سپرده شد.
دورههای سهگانۀ زندگی راشدی در کار روزنامهنگاری، نسخهشناسی، و تصحیح و تنقیح متون تاریخی و ادبی سپری شد. او در تصحیح متون، تنها به مقابلۀ نسخههای خطی اکتفا نمیکرد؛ نگارش مقدمۀ مفصل و تهیۀ حواشی و تعلیقات سودمند، از ویژگیهای آثار او ست.
راشدی در عرصۀ تحقیق بیشتر به ادبیات فارسی در حوزۀ سند میپرداخت.
و در راه احیای زبان و ادب و تاریخ سرزمین سند میکوشید.
آثـار راشدی عبارت است از:
۱. احوال و آثـار ملک
الشعراء ابوالفضل فیضی (کراچی، بیتا)؛
۲. تاریخ مظهر شاهجهانی، تألیف یوسف میرک بن ابوالقاسم نمکین بهکری در
۱۰۴۴ق/ ۱۶۳۴م؛
۳. تحفة الکرام اثر میر علیشیر قانع تتوی (د
۱۲۰۳ق/ ۱۷۸۹م)، بخش اول از مجلد سوم، در تاریخ سند؛
۴. تذکرۀ تکملۀ
مقالات الشعراء، تألیف محمدابراهیم خلیل تتوی؛
۵. تذکرۀ روضة السلاطین و جواهر العجایب، دو اثر از فخری هروی، همراه دیوان همو؛
۶.
ریاض العارفین (تألیف:
۱۳۰۰ق/ ۱۸۸۳ م)، اثر آفتـابرای لکهنوی، بخش اول (حرف «ا» ـ «ط»)؛
۷. تذکرۀ
شعرای کشمیر، تألیف اصلح میرزا؛
۸. تذکرۀ
شعرای کشمیر (تکملۀ تذکرۀ
شعرای کشمیر تألیف اصلح میرزا)؛
۹. تذکرۀ مشایخ سیوستان، تألیف عبدالغفور بن حیدر سیوهانی در
۱۰۳۹ق/ ۱۸۹۲م؛
۱۰. تذکرۀ
مقالات الشعراء، تألیف میر علیشیر قانع تتوی؛
۱۱. ترخاننامه، تاریخ سلسلههای ارغون و ترخان در سند، تألیف سید میر محمد بن سید جلال تتوی؛
۱۲. حدیقة الاولیاء، قدیمترین تذکرۀ صوفیۀ سند، تألیف سید عبدالقادر تتوی؛
۱۳. دیوان بیرم خان، خان خانان با همکاری محمود حسن صدیقی و محمد صابر؛
۱۴. مثنویات و قصاید میر علیشیر قانع تتوی؛
۱۵. مثنوی چنیسرنامه، سرودۀ ادراکی بیگلاری؛
۱۶. مثنوی مظهر الآثار، سرودۀ سید شاه جهانگیر هاشمی کرمانی؛
۱۷. مثنوی مهر و ماه، سرودۀ جمالی دهلوی؛
۱۸. مکلینامه (بوستان بهار)، دربارۀ مزارات تاریخی مکلی (سند)، تألیف میر علیشیر قانع تتوی؛
۱۹. منشور الوصیت و دستور الحکومت، تألیف میاننور محمد، مخاطب به خدایار خان؛
۲۰. هشتبهشت، سرودۀ ملا عبدالحکیم تتوی، برای آگاهی بیشتر رجوع شود به
۱. دود چـراغ مـحـفـل، در شـرح حـال ۵
شـاعـر فارسیگوی شبهقارۀ هند؛
۲.
مقالات راشدی، مجموعۀ ۲۱ مقاله که در فاصلۀ سالهای ۱۹۴۷-۱۹۸۰م در مجلات و کتابهای گوناگون منتشر شده بود؛
۳. مکاتیب راشدی، شامل مکتوبات علمی و تحقیقی راشدی به محمدباقر؛
۴. میرزا غازی بیگ ترخان اوراس کی بزم ادب؛
۵. هفت مقاله، برای آگاهی بیشتر رجوع شود به
۱. اسلامی کتابخانه؛
۲. امینالملک نواب میر محمد معصوم بکری؛
۳. تذکرۀ امیرخانی؛
۴. تذکرۀ مشاهیر سند؛
۵. ماک بهنا رابیل (۱۹۶۵ م)؛
۶. مهران جون موجون؛
۷. هردوتهی هودینهن، برای آگاهی بیشتر رجوع شود به
برخی آثار راشدی بهسبب بیماری او در سالهای پایانی عمر منتشر نشد که از آن میان میتوان به تاریخ رشیدی تألیف میرزا حیدر دوغلات (د ۹۵۷ ق/ ۱۵۵۰ م) اشاره کرد
دربارۀ آثار منتشرنشدۀ راشدی،
راشدی فهرستی از
مقالات اردو در زمینۀ تحقیقات ایرانی فراهم آورده بود که بعدها در ناموارۀ دکتر محمود افشار (به کوشش ایرج افشار و کریم اصفهانیان، تهران، ۱۳۷۲ ش) به چـاپ رسید. از وی
مقالاتی هم در مجلات معارف (اعظمگره)، هلال (کراچی)، وحید (تهران) و دانش (اسلامآباد) منتشر شده است.
(۱) تسبیحی، محمد حسین، فارسیِ پاکستانی و مطالب پاکستانشناسی، راولپندی، ۱۳۹۴ق/ ۱۹۷۴م، اسلامآباد، ۱۳۹۷ ق/ ۱۹۷۷ م.
(۲) سبیحی، محمد حسین، فارسیِ پاکستانی و مطالب پاکستانشناسی، اسلامآباد، ۱۳۹۷ ق/ ۱۹۷۷ م.
(۳) تفهیمی، ساجدالله، «خدمات پیر حسامالدین راشدی به علوم و ادبیات فارسی»، دانش، اسلامآباد، ۱۳۸۶ ش، شم ۹۰.
(۴) ریاضالاسلام، «پیر حسامالدین راشدی مرحوم بیتالضیاء سے الحمرا تک»، پیر حسامالدین راشدی.
(۵) شهریار نقوی، حیدر، «ایرانشناسی در پاکستان»، وحید، تهران، ۱۳۴۴ ش، س ۳، شم ۲۵.
(۶) صباحالدین، عبدالرحمان، پیر حسامالدین راشدی اور اُن کے علمی کارنامے، کراچی، ۱۹۸۴ م.
(۷) صدیقی، محمود الحسن، «حیات حسام: مقصد و معنی»، پیر حسامالدین راشدی.
(۸) لاکهو، غلام محمد، «پیر حسامالدین راشدی و صحنۀ ایرانشناسی»، دانش، اسلامآباد، ۱۳۸۶ ش، شم ۹۰.
(۹) نقوی، علیرضا، «پیر حسامالدین راشدی و روش تحقیق او»، دانش.
(۱۰) نوشاهی، عارف، «کتابشناسی آثار حسامالدین راشدی»، دانش.
•
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «راشدی»، شماره۶.