• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

پیدایش فرقه‌های شیعه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



شیعه، یکی از بزرگ‌ترین فرق اسلامی است که در عصر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) پی‌ریزی شده است و پیروانی پیدا کرده و پس از رحلت آن حضرت، به تدریج رشد نموده است، ولی مدتی نگذشت که عواملی باعث شد که گروه‌هایی از دل تشیع اصیل انشعاب پیدا کنند و امامت را منحصر در اهل بیت دوازده گانه ندانند.



زبیدی، شیعه را در لغت به معنای هوادار و طرفدار معنی می‌کند و آنها را قومی می‌داند که دوستدار عترت و خاندان پیامبر هستند.


شیعه در اصطلاح، به کسانی گفته می‌شود که به امامت و خلافت بلا فصل علی (علیه‌السّلام) اعتقاد دارند و بر این عقیده‌اند که امامت او از طریق نص جلی یا خفی (قائلان به «نص جلی» یعنی کسانی که به نص و تعیین آشکار قایل شدند، و گویند: پیغمبر به نص جلی در روز غدیر خم علی (علیه‌السّلام) را به خلافت و امامت برگزید، و آنان امامیه هستند. و قائلان به «نص خفی» که همان زیدیه باشند و گفتند: نصی را که پیغمبر درباره علی کرده «نص خفی» یعنی تعیین پنهان است.) ثابت شده است و امامت حق او و فرزندان او است.


شیعه، یکی از بزرگ‌ترین فرق اسلامی است که در عصر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) پی‌ریزی شده است و پیروانی پیدا کرده و پس از رحلت آن حضرت، به تدریج رشد نموده است، و بر این باورند که خلافت اسلامی که البته ولایت باطنی و پیشوائی معنوی لازم لاینفک آن است، از آن علی و اولاد علی (علیه‌السّلام) است که به موجب تصریح خود پیغمبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و سایر ائمه، اهل بیت، دوازده تن می‌باشند. ولی مدتی نگذشت که عواملی باعث شد که گروه‌های از دل تشیع اصیل انشعاب پیدا کنند و امامت را منحصر در اهل بیت دوازده گانه ندانند.


پدید آمدن فرقههای گوناگون در تشیع، بخاطر درک ناصحیح مفاهیم دینی و منافع و اغراض شخصی و اختلاف بر سر شمار امامان و چگونگی تعیین امام بود که این اختلاف به تدریج در امامت و جانشینی رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و چگونگی تعیین، نصب و ویژگی‌های شخصی امام و مسائل فکری و اصول عقیدتی و مسائل فرعی فقهی، توسعه پیدا کرد. (آیت الله سبحانی در «بحوث فی الملل و النحل» چند عامل مهم که باعث تفرقه بین امت اسلامی شد را بیان می‌کند که بعضی از این عوامل را می‌توان از زمینه‌های اختلاف در تشیع هم به شمار آورد : ۱. تعصبات قبیله‌ای و خانوادگی که بزرگترین اختلاف درباره رهبری و امامت بعد از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بود؛ ۲. برداشت‌های نادرست از حقایق و منابع دینی؛ ۳. ممانعت برخی کسان و گروه‌ها از نشر و نقل و کتابت احادیث پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)؛ ۴. تاثیر باورهای ادیان دیگر؛ همانند بدعت‌های دینی یهود، آموزه‌های سست مسیحیت و اساطیر مجوس؛ ۵. آشنایی مسلمانان با فرهنگ و آداب ملل دیگر؛ همچون ایرانیان، رومیان و هندیان؛ ۶. اجتهاد در برابر نص.)


شیعه در زمان سه پیشوای اول (حضرت امیرالمؤمنین علی و حسن بن علی و حسین بن علی علیهم السلام) هیچگونه انشعابی نداشت اما طولی نکشید که شیعیان در میان خودشان بعد از شهادت امام سوم دچار اختلاف و انشعاب داخلی شدند. و در این هنگام بود که فرقههای شیعه یکی پس از دیگری به خاطر اختلاف بر سر امامت و رهبری، و عواملی که ذکر شد، از اصل نخستین تشیع جدا شدند و گروه و فرقه خاصی را به وجود آورده و باعث گمراهی عده‌ای از مسیر اصلی تشیع شدند امروزه بیشتر این فرق تشیع منقرض شده است (چند فرقه مهم شیعه که منقرض شده‌اند؛ ۱. کیسانیه، ۲. فطحیه که عبدالله افطح فرزند امام صادق (علیه‌السّلام) را امام می‌دانستند ۳. واقفیه؛ در امامت حضرت موسی بن جعفر (علیه‌السّلام) متوقف شدند (این فرقه در دوران امامت حضرت جواد (علیه‌السّلام) بر اثر توبه بیشتر آنان و قبول امامت آن حضرت از میان رفتند)) و تنها نامی از آنها در لابلای کتابها به چشم می‌خورد. هر چند شمار فرقههای شیعه را کسانی مانند شهرستانی بسیار ذکر کرده‌اند.(«نکته‌ای که باید به آن اشاره کنیم این است که شهرستانی بخاطر تعصبات سیاسی یا تضعیف شیعه فرقههای زیادی را به شیعه نسبت می‌دهد که وجود خارجی ندارند و در تعصب او همین بس که علامه مطهری در مجموعه آثار، از او به عنوان دشمن تشیع یاد می‌کند».)
[۸] شهید مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۱۸، ص۷۴.
ولی مشهورترین فرقههای شیعه که فرقه نویسان ذکرکرده‌اند: کیسانیه، زیدیه، اسماعیلیه، امامیه، فطحیه و غلات (لازم به یاد آوری است که هر چند فرقه نویسان غلات را از تشیع به شمار آورده‌اند ولی علمای شیعه، آنها را کافر و نجس دانسته و از فرق شیعه نمی‌شمارند.) هستند


کیسانیه، نام یکی از فرقههای شیعه است که چند سال بعد از شهادت امام حسین (علیه‌السّلام) به وجود آمد و این گروه اولین فرقه‌ای بود که از درون تشیع انشعاب پیدا کرد و آنان بر این باورند که امامت بعد از آن حضرت به برادرش محمد حنفیه رسیده است و محمد حنفیه همان مهدی موعود است و اینکه او نمرده و در کوه رضوی در اطراف مکه غائب شده است و به زودی باز می‌گردد و فرمانروای زمین می‌شود.
[۹] نوبختی، حسن بن موسی نوبختی، فرق الشیعة، بیروت، دار الاضواء، ۱۴۰۴ق، چاپ دوم، ص۲۶-۲۷.


۶.۱ - اختلاف در نام گذاری

کیسانیه رابه کیسان نسبت داده‌اند در این که کیسان چه کسی است چند قول مطرح است:
۱) آیت‌الله سبحانی اولین قول را این چنین بیان می‌کند که کیسان نام محمد بن حنفیه است.
۲). کیسان بنابر قول گروهی از فرقه نویسندگان، آزاد کرده امام علی (علیه‌السّلام) بوده است.
۳). و به قول گروهی دیگر: کیسان مختار ثقفی می‌باشد، و کیسانیه منسوب به او می‌باشند.در علت نام گذاری مختار به این لقب نوبختی چنین می‌گوید : مختار را لقب کیسان داده شده است بخاطر اینکه رئیس شهربانی او که ابوعمره بود کیسان نام داشت. (نوبختی در شرح حال ابو عمره می‌نویسد: این مرد در گفتار و رفتار از مختار سخت‌تر و تند‌تر بود و می‌گفت محمد بن حنفیه امام و جانشین علی‌بن‌ابی‌طالب است و مختار کارگزار او می‌باشد و هرکه خود را بر علی (علیه‌السّلام) مقدم داشته است، کافر می‌دانست و نیز اصحاب صفین و جمل را کافر می‌شمرد و می‌گفت جبرئیل بر مختار فرو می‌آید و از طرف خدا به او وحی می‌شود ولی مختار او را نمی‌بیند. برخی دیگر می‌گویند که مختار به نام کیسان نامی که غلام علی‌بن‌ابی‌طالب (علیه‌السّلام) بود، کیسان خوانده شده است و او کسی بود که مختار را به خونخواهی حسین بن علی (علیه‌السّلام) واداشت و کشندگان آن حضرت را معرفی می‌کرد و رازدار و رایزن و دست اندر کار وی بود.)
[۱۳] نوبختی، حسن بن موسی، فرق الشیعة، ص۲۳.

۴). علامه مجلسی روایتی را نقل می‌کند که با استناد به آن کیسان لقب خود مختار است؛ روایت این است که روزی مختار بر ران حضرت علی (علیه‌السّلام) نشسته بود و حضرت دست بر سر او می‌کشید و می‌فرمود : یا کیس یا کیس (ای باهوش)» و به خاطر این، کیسان نامیده شد این روایت را اشعری از بحار نقل می‌کند و یکی از علت‌های نام گذاری این فرقه به کیسانیه به شمار می‌آورد.
[۱۵] اشعری قمی، سعد بن عبدالله، المقالات و الفرق، (بی جا) مرکز انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۶۰ ش، چاپ دوم، ص۱۶۴.


۶.۲ - انشعابهای داخلی کیسانیه

بعضی از کتابهای ملل ونحل کیسانیه را به یازده فرقه تقسیم کرده‌اندولی نوبختی آنان را به سه گروه: مختاریه (کیسانیه خالص)؛ پیروان مختار ثقفی هستند، حارثیه؛ پیروان عبدالله بن حارث را گویند
[۱۸] نوبختی، حسن بن موسی، فرق الشیعه، ص۳۲.
و عباسیه؛ این گروه امامت را در فرزندان عباس می‌دانند،
[۱۹] نوبختی، حسن بن موسی، فرق الشیعه، ص۳۶.
تقسیم کرده است.
[۲۰] نوبختی، حسن بن موسی، فرق الشیعه، ص۳۱-۳۶.



این فرقه از جمله فرقههای شیعه است که امام علی (علیه‌السّلام) رابه عنوان امام و جانشین پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌شناسند و پس از ایشان به امامت امام حسن (علیه‌السّلام) و امام حسین (علیه‌السّلام) عقیده دارند ولی بعد از امام حسین (علیه‌السّلام)، زید فرزند امام سجاد (علیه‌السّلام) را امام می‌دانند پس از شهادت امام حسین (علیه‌السّلام)، چون زید بن علی (۱۲۲-۸۰ﻫ) علیه امویان شورید، برخی شیعیان پنداشتند که او امام است؛ زیرا به گمان آنان امام، کسی است که دو شرط داشته باشد : ۱). از نسل فاطمه (علیهاالسّلام) باشد، ۲). با شمشیر قیام کند. این گروه، خود را «زیدیه» خواندند. این در حالی است که بعضی از علمای شیعه بر این باورند که زید بن علی (علیه‌السّلام) هیچ گاه ادعای امامت نکرده و حضرت باقر (علیه‌السّلام) و حضرت صادق (علیه‌السّلام) را امام می‌دانسته است.
بنا به آنچه گفته‌اند (زیدیه) در اصول اسلام، مذاق معتزله و در فروع، فقه ابی حنیفه رئیس یکی از چهار مذهب اهل سنت را دارند. اختلافات مختصری نیز در پاره‌ای از مسائل در میانشان هست.

۷.۱ - انشعابات زیدیه

نویسندگان ملل ونحل در تقسیم فرقههای زیدیه با هم یک نظر نیستند ولی مشهورترین و مهمترین این فرقه به سه دسته تقسیم می‌شود : جارودیه، صالحیه و سلیمانیه.


آنان پیروان ابی الجارود منذر همدانی (م ۱۵۰ق) وی ابتدا از اصحاب امام باقر (علیه‌السّلام) و امام صادق (علیه‌السّلام) بود بعد به فرقه زیدیه پیوست و آنها را گرد خود جمع کرد. امام باقر (علیه‌السّلام) او را «سرحوب» لقب داده بود و می‌گفت: این سرحوب، شیطانی کور است که در دریا جای دارد. بخاطر همین این فرقه به «سرحوبیه»، معروف شدند اینان به خلافت بلافصل علی بن ابی طالب (علیه‌السّلام) عقیده دارند و کسی که ترک بیعت با علی (علیه‌السّلام) کند، او را کافر می‌دانند. و پس از امام علی (علیه‌السّلام)، دو فرزندش، امام حسن و امام حسین (علیه‌السّلام) به امامت رسیده‌اند و پس از این دو امام، هر کس از فرزندان آنان قیام کند و شورای مسلمانان او را به امامت برگزیند، امام است.
[۲۵] نوبختی، حسن بن موسی، فرق الشیعه، ص۲۱.
در مورد امام آخر دچار اختلاف شده‌اند عده‌ای از جارودیه به نام (محمدیه) قائل به امامت محمد بن عبدالله بن حسن بن حسن بن علی بن ابی طالب (علیهماالسلام) که همان (نفس زکیه) است می‌باشد، و می‌گوید: او امام منتظر و مهدی این امت است و رجعت خواهد نمود. او نمرده است و کشته نشد و خروج می‌کند، و دنیا را پر از عدل و داد می‌نماید. دسته دیگر از آنان معروف به (طالقانیه) که به مرگ (نفس زکیه) اعتراف دارند و می‌گویند امامت در محمد بن قاسم می‌باشد، و او نمرده است و کشته نشده و خروج خواهد نمود و دسته سوم از آنان به نام (عمریه)، می‌گویند امام منتظر یحیی بن عمر است که معروف است در کوفه کشته شد، ولی کشته نشده است.


پیروان سلیمان بن جریر را، «سلیمانیه» می‌گویند. عقیده وی در مساله‌ی امامت اینگونه است:
الف: راه تعیین امام شوراست (امامت انتخابی است، نه انتصاب از جانب خدا و پیامبر)
ب : با رای دو نفر نیز امام تعیین می‌شود.
ج : امامت مفضول با وجود افضل جایز است.
د : امامت ابوبکر و عمر که به انتخاب امت انجام گرفت صحیح بود، و گاهی می‌گفت: اگر چه امت با وجود علی در انتخاب آنان مرتکب خطا گردید، ولی چون خطای اجتهادی بود به درجه‌ی فسق نمی‌رسد.
و عثمان را به دلیل بدعت‌هایی که در دین انجام داد، و عایشه و طلحه و زبیر را به سبب جنگ با حضرت علی (علیه‌السّلام) تکفیر می‌کرد. هم چنین عقیده‌ی ائمه‌ی شیعه را در مساله‌ی تقیه و بدا به شدت رد می‌کرد.


«صالحیه» پیروان حسن بن صالح بن حی (۱۶۸ق) و کثیرالنواء ملقب به ابتر بودند: عقیده‌ی آنان در مساله ی امامت این بود:
علی (علیه‌السّلام) پس از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بر دیگران برتر، و به امر امامت سزاوارتر بود، لیکن خود او از روی میل و رغبت امامت را به دیگران تفویض کرد. و ما به آنچه علی (علیه‌السّلام) به آن راضی گردید رضایت می‌دهیم.
امامت مفضول در صورتی که فاضل و افضل به آن راضی باشند جایز است.
درباره‌ی عثمان باید توقف کرد و سخن در مدح و ذم او نگفت، زیرا از یک طرف جزء ده نفری است که به بهشت بشارت داده شده‌اند، و از طرف دیگر بدعت‌هایی را در دنیای اسلام انجام داد و روشی را برگزید که مورد رضایت صحابه نبود.
و هر یک از فرزندان فاطمه (علیهاالسلام) که عالم و زاهد و شجاع باشد و قیام کند امام خواهد بود.


پیدایش فرقه اسماعیلیه به نیمه قرن دوم هجری پس از شهادت امام صادق (علیه‌السّلام) (۱۴۸ق) باز می‌گردد که در آن زمان شیعه به چند فرقه انشعاب پیدا کرد:
۱- ناووسیه: آنان گروهی بودند که مرگ امام صادق (علیه‌السّلام) را انکار کرده و او را آخرین امام شیعه و مهدی موعود دانستند، و چون رهبر آنان عبدالله بن ناووس نام داشت، به ناووسیه شهرت یافتند.
[۲۹] نوبختی، حسن بن موسی، فرق الشیعه، ص۶۷.

۲ـ فطحیه: آنان کسانی بودند که عبدالله افطح را امام و جانشین حضرت صادق (علیه‌السّلام) دانستند. (افطح در لغت به معنی عریض است، و چون عبدالله دارای سر یا پاهای عریض بود به این لقب شهرت یافته است.) عبدالله پس از اسماعیل بزرگ‌ترین فرزند امام صادق (علیه‌السّلام) بود.
۳- سمیطیه: آنان گروهی‌اند که پس از امام صادق (علیه‌السّلام) به امامت فرزند دیگر امام (محمد) معتقد شدند. از آنجا که رهبر این فرقه، یحیی بن ابی السمیط نام داشت، به سمیطیه معروف شدند.
[۳۱] نوبختی، حسن بن موسی، فرق الشیعه، ص۷۷.

۴ـ موسویه: آنان کسانی‌اند که به امامت موسی بن جعفر الکاظم (علیه‌السّلام) معتقد هستند و او را مهدی منتظر می‌دانند.
۵ـ اسماعیلیه: آنان کسانی بودند که اسماعیل (۱۰۱-۱۳۸ ق) بزرگ‌ترین فرزند امام صادق (علیه‌السّلام) را که در زمان حیات پدر درگذشت، امام دانستند،
[۳۳] نوبختی، حسن بن موسی، فرق الشیعه، ص۶۷.
و به فرقه‌هایی تقسیم شدند که برخی منقرض گردیده و برخی همچنان باقی هستند.(لقب‌های دیگری هم برای اسماعیلیه مانند باطنیه، تعلیمیه، سبعیه، حشیشیه، ملاحده و قرامطه ذکر شده است.)

۱۱.۱ - فرقههای اسماعیلیه

الف) اسماعیلیه‌ی خالص: آنان گروهی بودند که به امامت اسماعیل گرویده و مرگ او را انکار کرده، گفتند او زنده و غایب است و روزی ظهور خواهد کرد.
[۳۴] نوبختی، حسن بن موسی، فرق الشیعه، ص۶۷-۶۸.

ب) مبارکیه: آنان کسانی‌اند که به مرگ اسماعیل اعتراف کردند، ولی در مساله‌ی امامت بر این عقیده شدند که منصب امامت از اسماعیل به فرزندش محمد منتقل گردیده است.
[۳۵] نوبختی، حسن بن موسی، فرق الشیعه، ص۶۸-۶۹.

ج) قرمطیه (قرامطه): پس از گذشت زمانی از مبارکیه شاخه‌ای به وجود آمد که به قرامطه شهرت یافت، گفتند: محمد بن اسماعیل زنده و هفتمین و آخرین امام است.
[۳۶] نوبختی، حسن بن موسی، فرق الشیعه، ص۷۱-۷۲.



شیعه امامیه، فرقه‌ای است که به اثنی عشریه (دوازده امامی) معروف شده است و معتقد به دوازده امام از بنی هاشم هستند که پیامبر آنها را از جانب خدابه امامت و رهبری منصوب کرده است و آنها ۱-امام علی بن ابی طالب (علیه‌السّلام) ۲-امام حسن بن علی (علیه‌السّلام) ۳-امام حسین بن علی (علیه‌السّلام) ۴-امام علی بن حسین (علیه‌السّلام) ۵-امام محمدبن علی (علیه‌السّلام) ۶-امام جعفربن محمد (علیه‌السّلام) ۷-امام موسی بن جعفر (علیه‌السّلام) ۸- امام علی بن موسی (علیه‌السّلام) ۹- امام محمدبن علی (علیه‌السّلام) ۱۰- امام علی بن محمد (علیه‌السّلام) ۱۱- امام حسن بن علی (علیه‌السّلام) ۱۲- امام محمدبن حسن المهدی (علیه‌السّلام)، می‌باشند.
[۳۷] علامه حلی، ابن طهر حسن بن یوسف حلی، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، قم، مؤسسه امام صادق علیه‌السّلام ، ۱۳۸۲ش، چاپ دوم.
و اصول مذهب شیعه اثنا عشریه توحید، نبوت، معاد، عدل و امامت است.


غلات (علامه مجلسی مظاهر غلو را در اعتقاد به این امور، برشمرده است: ۱). الوهیت پیامبر و ائمه‌ی طاهرین (علیهم‌السلام) ۲) در معبودیت یا خالقیت و رازقیت شریک خدایند. ۳) حلول خداوند در آن‌ها یا اتحاد خداوند با آنان. ۴) آنان بدون وحی و الهام الهی، از غیب آگاهند. ۵) ـ نبوت درباره‌ی ائمه‌ی طاهرین (علیهم‌السلام). ۶) ـ تناسخ ارواح ائمه در بدن‌های یکدیگر. ۷) با معرفت آنان، اطاعت خداوند و ترک معصیت الهی لازم نیست.) گروهی از متظاهرین به اسلامند که امیرالمؤمنین و امامان و فرزندان او را به مقام الوهیت و نبوت توصیف کردند، و در حق آنان از حد اعتدال تجاوز کردند.... و آنها گمراه و کافر هستند.تاریخچه غلوبه به دوره حکومت حضرت علی (علیه‌السّلام) می‌رسد که روایاتی در مورد غلو درباره آن حضرت رسیده است و حدود ۱۰۰ روایت را مجلسی در بحار جلد۲۵ در رد غلو ذکرکرده است که نیاز به بررسی بیشتری دارد. غلو در زمان امام باقر (علیه‌السّلام) و امام صادق (علیه‌السّلام) به اوج خود رسید که این دو بزرگوار با شدت تمام با غالیان مبارزه کرده و آنها را مورد تکذیب قرار دادند. این فرقه به گروهای زیادی بشاریه (پیروان بشار شعیری کوفی: که گویند علی (علیه‌السّلام) خداست و محمد بنده علی (علیه‌السّلام)است.) ،
[۴۱] اشعری، ابو الحسن، المقالات والفرق، ص۵۶.
بیانیه (از غلات و پیروان بیان بن سمعان تمیمی نهدی از معاصرین امام سجاد (علیه‌السّلام) و امام باقر (علیه‌السّلام) بود که علی (علیه‌السّلام) را خدا شمرد و قائل به تناسخ و رجعت شد. ادعای نبوت کرد.)
[۴۲] نوبختی، حسن بن موسی، فرق الشیعه، ص۳۴.
نصیریه (منسوب به محمدبن نمیر و به الوهیت علی (علیه‌السّلام) اعتقاد دارند.) اهل حق، (اهل حق به معنی مردان خدا در اصطلاح نام گروهی است که علی الهی نیز گویند و قائل به حلول و تناسخند و علی (علیه‌السّلام) را مظهر خدا شمارند.) بکتاشیه (پیرو شخصی به نام حاج بکتاش که پیشوای طریقه‌ی مذهبی و تصوفی بود هر چند خود را از اهل سنت می‌دانند ولی بیشتر به غلات شیعه شباهت دارند و به چهارده معصوم قائل هستند.) و غیره انشعاب پیدا کرده است.
اینها مهمترین فرقه‌هایی تشیع بودکه به طور چکیده بیان شد، و یکی از علت‌های به وجود آمدن سه فرقه مهم، کیسانیه، زیدیه، اسماعیلیه در درون شیعه، بیشتر بخاطر اختلاف در مسئله امامت و رهبری بوده است و فرقه غالیان را بسیاری از دانشمندان شیعه جزء تشیع نمی‌شمارند (شیخ صدوق گوید: «اعتقاد ما درباره غالیان و تفویضیان آن است که آنها کافر بخدایند و بدترند از یهود و نصاری و مجوس و قدریه و حروریه (نوعی خوارج). ....» ) و دیگر فرقه‌ها‌ی انحرافی مثل شیخیه، بابیه، بهائیه، احمدیه را از فرقههای انحرافی و گمراه به شمار می‌آیند که نیاز به بررسی بیشتر دارد.


فرقه؛ پیدایش فرقه اسماعیلیه خالصه.


۱. زبیدی، محمد بن محمد بن عبد الرزاق الحسینی زبیدی، تاج العروس من جواهر القاموس، ج۲۱، ص۳۰۲.    
۲. شهرستانی، محمد بن عبد الکریم بن احمد، الملل و النحل، دو جلدی تحقیق محمد بدران، ایران، قم، الشریف الرضی، ۱۳۶۴ ش، چاپ سوم، ج۱، ص۱۶۹.    
۳. علامه طباطبایی، محمد حسین، شیعه در اسلام، ایران قم، دفتر نشر اسلامی، ۱۳۷۸ ش، چاپ سیزدهم، ص۷۳.    
۴. سبحانی جعفر، بحوث فی الملل و النحل، قم، مؤسسة النشر الاسلامی- مؤسسة الامام الصادق علیه‌السّلام سال وچاپ:گوناگون، ج۱، ص۵۰.    
۵. علامه طباطبایی، محمد حسین، شیعه در اسلام، ص۶۴.    
۶. علامه طباطبایی، محمد حسین، شیعه در اسلام، ص۶۵-۶۶.    
۷. شهرستانی، محمد بن عبد الکریم بن احمد، الملل والنحل، ج۱، ص۱۶۹الی ۲۳۵.    
۸. شهید مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۱۸، ص۷۴.
۹. نوبختی، حسن بن موسی نوبختی، فرق الشیعة، بیروت، دار الاضواء، ۱۴۰۴ق، چاپ دوم، ص۲۶-۲۷.
۱۰. سبحانی، جعفر، بحوث فی الملل والنحل، ج۷، ص۳۱.    
۱۱. شهرستانی، محمد بن عبد الکریم بن احمد، الملل و النحل، ج۱، ص۱۷۰.    
۱۲. بغدادی، عبد القاهر، الفرق بین الفرق و بیان الفرقة الناجیة منهم، بیروت، دار الجیل- دار الآفاق، ۱۴۰۸ ق، ص۲۷.    
۱۳. نوبختی، حسن بن موسی، فرق الشیعة، ص۲۳.
۱۴. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، مؤسسة الوفاء، ۱۴۰۴ ق، ج۴۵، ص۳۵۱.    
۱۵. اشعری قمی، سعد بن عبدالله، المقالات و الفرق، (بی جا) مرکز انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۶۰ ش، چاپ دوم، ص۱۶۴.
۱۶. اشعری، ابو الحسن، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، آلمان- ویسبادن، فرانس شتاینر، ۱۴۰۰، چاپ سوم، ص۱۸-۲۳.    
۱۷. شهرستانی، محمد بن عبد الکریم بن احمد، الملل و النحل، ج۱، ص۱۷۱.    
۱۸. نوبختی، حسن بن موسی، فرق الشیعه، ص۳۲.
۱۹. نوبختی، حسن بن موسی، فرق الشیعه، ص۳۶.
۲۰. نوبختی، حسن بن موسی، فرق الشیعه، ص۳۱-۳۶.
۲۱. مجلسی، محمدباقر، مرآة العقول، تحقیق سید هاشم رسولی، تهران، دار الکتب الاسلامیة، ۱۴۰۴ ق، چاپ دوم، ج۴، ص۱۱۸.    
۲۲. علامه طباطبایی، محمد حسین، شیعه در اسلام، ص۶۷ به نقل از ملل ونحل شهرستانی و کامل ابن اثیر.    
۲۳. اشعری، ابو الحسن، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ص۶۶.    
۲۴. شهرستانی، محمد بن عبد الکریم بن احمد، الملل والنحل، ج۱، ص۱۸۵.    
۲۵. نوبختی، حسن بن موسی، فرق الشیعه، ص۲۱.
۲۶. اشعری، ابو الحسن، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین النص، ص۶۷.    
۲۷. شهرستانی، محمد بن عبد الکریم بن احمد، الملل والنحل، ج۱، ص۱۸۶.    
۲۸. شهرستانی، محمد بن عبد الکریم بن احمد، الملل والنحل، ج۱، ص۱۸۷-۱۸۸.    
۲۹. نوبختی، حسن بن موسی، فرق الشیعه، ص۶۷.
۳۰. شیخ مفید، محمد بن محمد بن النعمان، الفصول المختارة، قم، المؤتمر العالمی للشیخ المفید، ۱۴۱۳ ق، چاپ اول، ص۳۰۶.    
۳۱. نوبختی، حسن بن موسی، فرق الشیعه، ص۷۷.
۳۲. بغدادی، عبد القاهر، الفرق بین الفرق و بیان الفرقة الناجیة منهم، ص۴۶.    
۳۳. نوبختی، حسن بن موسی، فرق الشیعه، ص۶۷.
۳۴. نوبختی، حسن بن موسی، فرق الشیعه، ص۶۷-۶۸.
۳۵. نوبختی، حسن بن موسی، فرق الشیعه، ص۶۸-۶۹.
۳۶. نوبختی، حسن بن موسی، فرق الشیعه، ص۷۱-۷۲.
۳۷. علامه حلی، ابن طهر حسن بن یوسف حلی، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، قم، مؤسسه امام صادق علیه‌السّلام ، ۱۳۸۲ش، چاپ دوم.
۳۸. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۲۵، ص۳۴۶.    
۳۹. شیخ مفید، محمد بن محمد بن النعمان، تصحیح اعتقادات الامامیة، قم، المؤتمر العالمی للشیخ المفید، ۱۴۱۳ ق، چاپ اول، ص۱۳۱.    
۴۰. علامه مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۲۵، ص۲۶۵.    
۴۱. اشعری، ابو الحسن، المقالات والفرق، ص۵۶.
۴۲. نوبختی، حسن بن موسی، فرق الشیعه، ص۳۴.
۴۳. شهرستانی، محمد بن عبد الکریم بن احمد، الملل والنحل، ج۱، ص۲۲۰.    
۴۴. شیخ صدوق، (۳۸۶ ق)، الاعتقادات، چاپ قم المؤتمر العالمی للشیخ المفید، ۱۴۱۴ ق، چاپ دوم، ص۹۷.    



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «پیدایش فرقه های شیعه» تاریخ بازیابی ۹۵/۰۱/۱۵.    






جعبه ابزار