• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تخریب بقیع

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



بقیع قبل از تخریبقبرستان بقیع یا بقیعُ الغَرْقَد، کهن‌ترین قبرستان مسلمانان در شرق شهر مدینه در کشور عربستان و محل دفن چهار تن از امامان شیعه و دیگر وابستگان پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و بسیاری از صحابه و مسلمانان است. این قبرستان در حمله وهابیان در ۸ شوال سال ۱۳۴۴ تخریب شده و آرامگاه امامان بقیع ویران گردید، که به این روز یوم الهدم می‌گویند.



وهابیان با تبرک به قبر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و صالحان که سنتی جاری در میان مسلمانان بوده، مخالفند
[۲] خوارزمی، محمد بن اسحق، اثارة الترغیب، ج۲، ص۳۵۲.
و ساختن حرم و بارگاه بر قبر را حرام می‌دانند.
[۳] عبدالرحمن بن براک، شرح العقیدة الطحاویه، ج۱، ص۳۲.
آنان دو بار در آغاز تسلط بر شهرهای حجاز، با حمایت و همراهی آل سعود (حک: ۱۳۴۴ق) به ویران‌سازی قبرها و بارگاه‌های حرمین دست زدند. بر خلاف نظر وهابیان، بنا ساختن بر قبرهای صالحان با قصد احترام و با هدف عبادت خداوند، نه تنها مصداق شرک و بت‌پرستی نیست، بلکه ارزش معنوی دارد و کاری مستحب است.
[۴] مدنی، عبدالعزیز، التاریخ الامین، ص۴۳۱-۴۵۰.

در گذشته، تنها رخدادهای طبیعی همچون سیل و زلزله، موجب ویرانی قبرها می‌شد.
[۶] ازرقی، محمد بن عبدالله، اخبار مکه، ج۲، ص۳۱۷.
[۷] ابن‌فهد، عمر بن محمد بن‌ فهد، اتحاف الوری، ج۳، ص۲۱۳.
گویا وهابیان نخستین گروهی هستند که با دیدگاه مذهبی، مراقد و بارگاه‌ها را ویران کردند. گاه کسانی جز وهابیان، به بهانه وجود کتاب‌هایی در نکوهش خلفا در حرم بقیع، کوشیدند این بارگاه‌ها را ویران کنند، اما موفق نشدند.


وهابیان در آغاز هجوم به شهرهای حجاز، با سلاح فتوا و مناظره اهداف خود را در ویرانی قبرها محقق می‌ساختند. آن‌ها در ۱۲۱۰-۱۲۱۱ق. پس از مذاکره با شریف غالب امیر مکه، در مناظره با دانشوران آن شهر، در گرفتن فتوای حرمت ساخت و تعمیر بارگاه‌ها از این دانشوران اصرار ورزیدند، اما با مخالفت آنان روبه‌رو شدند و به همین‌روی، با جسارت و شدت بیشتر به تخریب و قتل و غارت دست زدند.
[۸] شیخ خزعلی، حسین خلف، تاریخ الجزیرة العربیه، ص۳۶۸-۳۷۸.

نخستین حمله وهابیان به رهبری سعود بن عبدالعزیز در سال ۱۲۱۸ق به حرمین رخ داد. او مکه را محاصره کرد
[۹] جبرتی، عبدالرحمن، عجائب الآثار، ج۲، ص۵۷۳.
و در نامه‌ای به مردم، همانند مشرکان با آن‌ها سخن گفت. سپس وارد مکه شد و مردم را به نابودی مراقد و گنبدها فراخواند، آن‌گاه ساختمان زمزم، بناهای پیرامون کعبه، گنبدها و مرقدهای بسیار را ویران کرد. وی حدود ۲۰ روز در مکه ماند و در نامه‌ای به سلطان عثمانی، اعلام کرد که نشانه‌های شرک را از میان برده است.
[۱۰] جبرتی، عبدالرحمن، عجائب الآثار، ج۲، ص۵۸۵.
[۱۱] شیخ خزعلی، حسین خلف، تاریخ الجزیرة العربیه، ص۳۷۷-۳۷۸.
برخی تاریخ‌نگاران در رخدادهای سال ۱۲۲۱ق. آورده‌اند که پس از موسم حج، وهابیان با قرائت آیه برائت از مشرکان هشدار دادند که سال دیگر به هیچ مشرکی اجازه حج نخواهند داد.
برخی بارگاه‌ها مانند گنبد آمنه و حضرت خدیجه (سلام‌الله‌علیها) که پس از حمله اول وهابیان بازسازی شدند،
[۱۳] غازی، عبدالله بن محمد، افادة الانام، ج۲، ص۱۷۰.
در حمله دوم در ۱۳۴۳-۱۳۴۴ق. از میان رفتند. گزارشگران غربی، رفتار وهابیان در ویران کردن بارگاه‌ها، غارت اموال، نابودی شهرها و کشتار مردم را بازگو کرده‌اند.
[۱۵] خلیلی، جعفر، موسوعة العتبات المقدسه، ج۳، ص۳۳۳.



قبرستان بقیع ناحیه‌ای است در شرق مدینه که به سبب گیاهان خاردار بسیار به بقیع الغرقد شهرت یافت. قبرستانی است مستطیل شکل به طول ۱۵۰ و عرض ۱۰۰ متر که پیشینه آن به آغاز اسلام می‌رسد.
[۱۹] رفعت پاشا، ابراهیم، مرآة الحرمین، ج۱، ص۴۲۵.
[۲۰] انصاری، عبدالقدوس، آثار المدینة المنوره، ص۱۷۱-۱۷۲.

حدیثی از پیامبر، بقیع را روشنایی بخش آسمان و زمین دانسته است.
آورده‌اند که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) برای نشانه‌گذاری محل دفن عثمان بن مظعون، سنگ بزرگی روی قبر وی نهاد و مروان بن حکم در دوران امارتش آن‌را جابه‌جا کرد یا به روی قبر عثمان بن عفان منتقل نمود. نیز در قطعه سنگ مرمرینی به تاریخ ۳۳۲ق با این نوشته که این قبر فاطمه دختر رسول خدا است، نشانه‌هایی برای تمایز محل قبرها و بارگاه‌ها دیده می‌شود.
در گزارشی از سده ششم ق. وجود بنا و بارگاه پیرامون شماری از قبرهای بقیع تایید شده است. این منبع گزارش می‌دهد که قبر مالک بن انس را با سنگ و گل به قدر چهار وجب از زمین برجسته کردند و در سنگ نوشته‌ای سال و روز وفاتش را ثبت نمودند. سپس از روضه عباس، روضه ابراهیم و عثمان بن عفان که وضعی همانند داشته‌اند، یاد کرده است. مجدالملک براوستانی قمی۴۹۲ق)، مستوفی کل سلجوقیان، بارگاهی شکوهمند بر قبرهای امامان بقیع و نیز عثمان بن عفان یا عثمان بن مظعون با معماری و تزئینات ویژه ساخت. یک سده پس از این ساخت، گزارش ابن‌جبیر۶۱۴ق) نشان می‌دهد که هنوز بارگاه امامان بقیع برپا و برجا بوده است. بارگاه امامان بقیع را کسی جز براوستانی نساخته است. از این‌رو، وصف ابن‌نجار (م ۶۴۳ق.) از مراقد بقیع که در باور او، بنایی مستحکم و کهن و استوار داشته، اشاره به همین بارگاه است. وصف ابن‌بطوطه۷۷۹ق) نشان می‌دهد در دوره او بر قبرهای گوناگون بقیع، بارگاه و گنبد برپا بوده است. درگزارش سمهودی۹۱۱ق) نیز وجود بارگاه و بنای مستحکم بر قبرهای امامان بقیع تایید شده است.


این بارگاه مقدس و دیگر مراقد حرمین که مورد توجه مردم و سفرنامه‌نویسان بوده، در حمله نخست وهابیان به سال‌های ۱۲۱۸-۱۲۲۱ق. از میان رفت. به گزارش عبدالرحمن جبرتی، نیروهای وهابی پس از یک سال و نیم محاصره و ایجاد قحطی در مدینه وارد شهر شدند و جز مرقد نبوی دیگر بارگاه‌ها را از میان بردند. ایجاد قحطی منحصر به مدینه نبود، بلکه جده و مکه و هر شهر دیگر که مردمش مقاومتی نشان دادند، به قحطی و قتل و غارت دچار شد.
در این حمله، بارگاه امامان بقیع و گنبد حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) نابود شد و دیگر مکان‌های مقدس نیز از تعرض بی‌نصیب نماندند.
[۳۳] وردانی، صالح، خطر الوهابی، ص۱۹۳.
وهابیان گوهرها، یاقوت‌ها، زمردها، نقره‌ها، قندیل‌ها، پرده‌ها و شمشیرهای گوهرنشان متعلق به شاهان و خلفای گذشته در مرقد نبوی و اشیای گران‌بهای مرقد بقیع
[۳۴] حمد الجاسر، رسائل فی تاریخ المدینه، ص۶۵.
[۳۵] بریجز، هارفورد جونز، خاطرات سرهارد فورد، ترجمه صالحی علامه، مانی، ص۱۰.
را بار شتران کردند و با خود بردند و میان قوم و قبیله خویش و شیوخ وهابیان تقسیم نمودند،
[۳۶] سیدجوادی، احمد، دائرة المعارف تشیع، ج۳، ص۳۸۵، «بقیع».
سپس آنان به بنا و بارگاه شهیدان احد هجوم بردند و آن‌را با خاک یکسان کردند.

۴.۱ - اعتراض به تخریب

به دنبال ویرانی بسیاری از بناها و مرقدهای متبرک، ناخرسندی عمومی مسلمانان، سلطان عثمانی را واداشت که محمد علی پاشا را به نبرد با سعود بن عبدالعزیز بفرستد. محمد علی پاشا، حاکم مصر، در ۱۸ رجب ۱۲۲۳ق یا ۱۲۳۲ق.
[۳۸] بریجز، هارفورد جونز، خاطرات سرهارد فورد، ترجمه صالحی علامه، مانی، ص۱۱.
ارتشی را به فرماندهی پسرش ابراهیم پاشا روانه نبرد با وهابیان کرد.
[۳۹] سباعی، احمد، تاریخ مکه، ص۶۰۳.
آنان مدینه را محاصره کردند و بسیاری از وهابیان را کشتند و شماری انبوه را پس از پناه بردن به قلعه نزدیک باب الشامی، دستگیر کردند.
[۴۰] آل بسام، عبدالله بن عبدالرحمن بن صالح، خزانة التواریخ النجدیه، ج۴، ص۱۷۴.
سعود بن عبدالعزیز شکست خورد و تلاشش برای راضی کردن محمد علی پاشا که او و یارانش را نزد سلطان عثمانی نفرستد، بی‌ثمر ماند.
[۴۱] حمد الجاسر، رسائل فی تاریخ المدینه، ص۶۶.
[۴۲] نجفی، سیدمحمدباقر، مدینه شناسی، ص۳۳۸-۳۳۹.

سعود بن عبدالعزیز و همراهان دستگیر شده‌اش نزد سلطان عثمانی فرستاده شدند و سپس همگی در استانبول اعدام گشتند، اما نهضت وهابیان در میان فرزندان و بستگان ابن‌سعود ریشه دواند. در مرحله بعد، قیامی تازه صورت گرفت و آنان در ۱۳۴۳ق. با غلبه بر شریفان هاشمی، به تدریج بر عربستان چیره شدند و در ۱۳۵۱ق. المملکة العربیة السعودیه در هیئت سیاسی خود شکل یافت و همه مکان‌های مذهبی را زیر نفوذ گرفت و ویران‌سازی بارگاه‌ها را کامل نمود.
[۴۳] سباعی، احمد، تاریخ مکه، ص۷۲۳-۷۵۳.
[۴۴] فراهانی، حسن، روزشمار تاریخ معاصر ایران، ج۱، ص۲۶۶.
[۴۵] ادموند کلیفورد باسورت، سلسله‌های اسلامی جدید، ص۲۳۵.


۴.۲ - درخواست بازسازی

پس از حمله اول وهابیان، عثمانی‌ها بسیاری از این گنبدها را به درخواست عمومی بازسازی کردند. محمد علی پاشا بخش‌های ویران شده مرقد نبوی را بازسازی نمود.
[۴۷] حمد الجاسر، رسائل فی تاریخ المدینه، ص۶۶.
در سال ۱۲۳۳ق. به دستور سلطان محمود عثمانی، گنبد بیت الاحزان متعلق به حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها)، قبه زوجات الرسول و نیز گنبد عثمان بن عفان بازسازی شد.
[۴۸] رفعت پاشا، ابراهیم، مرآة الحرمین، ج۱، ص۴۲۶.
تصاویری از وضع این بارگاه‌ها پیش از ویرانی دوم، در منابع آمده است.
[۴۹] مدنی، عبدالعزیز، التاریخ الامین، ص۴۷۹.



قبر امامان در بقیع در حمله دوم وهابیان به فرماندهی عبدالله بن سعود در هشتم شوال ۱۳۴۴ق. به مدینه، دانشوران وهابی، به ویرانی گنبدها و بارگاه‌های شهر فتوا دادند.
[۵۰] آل بسام، عبدالله بن عبدالرحمن بن صالح، خزانة التواریخ النجدیه، ج۸، ص۱۵۹.
آورده‌اند که امیر سعودی در خطابه‌ای، مردم و دانشوران مدینه را واداشت تا خود به گونه مستقیم مرقدها و گنبدها را ویران کنند.
[۵۱] سباعی، احمد، تاریخ مکه، ص۵۸۷.

در گزارش دیگری آورده‌اند که وهابیان قاضی القضات خود، شیخ عبدالله بلیهد، را نزد دانشمندان مدینه فرستادند و در جلسه‌ای از آن‌ها درباره ویرانی قبرها و بارگاه‌ها نظر خواستند و ادعا نمودند که دانشمندان شهر با نظر وهابیان موافق هستند. وهابیان در این حمله، همه مرقدها و گنبدهای عموها و عمه‌ها و همسران و فرزندان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، بارگاه صحابه، تابعان، صالحان، و دانشوران را هرجا یافتند، منهدم کردند و هیچ اثری از بارگاه و گنبد در بقیع بر جای نگذاشتند.
[۵۲] امین، سیدمحسن، کشف الارتیاب، ص۶.
صندوق‌ها و ضریح‌های مرقدهای بقیع را یکسره نابود کردند و تنها قطعه‌ای سنگی به نشانه روی قبرها نهادند. واپسین نشانه‌های آثار گذشته و حتی دیوارها و قبه‌های ورودی بقیع در این حمله نابود گشت.
[۵۳] کعکی، عبدالعزیز، معالم المدینة المنوره، ج۳، ص۲۱۳.
وهابیان سپس به سوی مرقد نبوی تیراندازی کردند. آورده‌اند که دانشوران وهابی موافق ویرانی مرقد نبوی بودند، اما امیر عبدالله بن سعود با اندیشیدن به فرجام کار و بیم از مسلمانان، از این کار خودداری کرد.

۵.۱ - دستور تخریب

برخی رفتار وهابیان در ویرانی قبرها را به دستور انگلستان دانسته‌اند.
[۵۵] حرزالدین، محمد، مراقد المعارف، ج۲، ص۲۸۲.
در گزارشی به پشتوانه اسناد آورده‌اند که اروپاییان سده نوزدهم م. که با سختکوشی در جست‌وجوی آثار باستانی، بارگاه‌ها، سنگ نگاره‌ها و کتیبه‌های نجد و حرمین بودند، با نفرت و واکنش سخت وهابیان و نجدیان روبه‌رو شدند. این نجدیان شماری از محققان غربی جستجوگر ناشناخته‌های عربستان را کشتند.
[۵۶] بررسی‌های تاریخی، ش۶۵، ص۷۴-۷۵، «راوبط ایران با حکومت مستقل نجد».
از این‌رو، چه بسا انگیزه وهابیان در ویرانی قبرها را بتوان همین دانست. البته بدون شک، مهم‌ترین انگیزه وهابیان، دیدگاهشان درباره بنا بر قبرها است.

۵.۲ - تخریب آثار تاریخی

تخریب‌های وهابیان منحصر به بارگاه‌ها نبود. آنان افزون بر ویرانی قبور، بسیاری از آثار تاریخی چون خانه امام سجاد (علیه‌السّلام)، خانه امام صادق (علیه‌السّلام)، مشربه‌ ام ابراهیم، مسجد فاطمه ، مبرک ناقه پیامبر، محل عریش پیامبر، خانه ارقم بن ابی‌ارقم، خانه ابوایوب انصاری، مرقد علی عریضی، و مساجد شیعیان و اهل‌سنت را از میان بردند.
[۵۷] مدنی، عبدالعزیز، التاریخ الامین، ص۳۶۵-۳۶۶.
[۵۹] کعکی، عبدالعزیز، معالم المدینة المنوره، ج۳، ص۲۱۳.

کسانی از حج‌گزاران و رجال سیاسی دوره قاجار که هم زمان با این ایام مسافر حرمین بوده‌اند، وضع اندوه‌زای بقیع را وصف کرده‌اند.
[۶۰] طباطبایی، سفرنامه فرهاد میرزا، ص۱۷۰.
[۶۱] جعفریان، رسول، سفرنامه مکه حسام السلطنه، ص۱۵۱-۱۵۲.
[۶۲] محبوبی اردکانی، حسین، چهل سال تاریخ ایران، ج۲، ص۶۲۴.
دیدن بقیع در این وضع، موجب ناخرسندی زائران می‌شد. آنان ضمن بازگویی اندوه خود، آرزوی ساختن بارگاه‌ها را در خاطراتشان می‌نوشتند.
[۶۳] کربلایی کرناتکی، حافظ محمد، تذکرة الطریق، ص۱۳۹.

کسانی از غربیان نیز پس از ویرانی این مرقدها از آن‌ها دیدار کرده و وضع را گزارش نموده‌اند. سر هارد فورد در خاطراتش به ویرانی گنبدهای امامان بقیع و چپاول گوهرهای مرقد نبوی اشاره کرده است.
[۶۵] بریجز، هارفورد جونز، خاطرات سرهارد فورد، ترجمه صالحی علامه، مانی، ص۱۰.
ریتر، رفتار وهابیان در ویرانی مرقدهای بقیع را به زلزله‌ای ویرانگر تشبیه کرده است. دونالدسون نیز وضع ناگوار پس از اقدام وهابیان در ویرانی قبرها را وصف کرده است.

۵.۳ - خشم مسلمانان

انتشار گزارش ویرانی قبرها و مکان‌های مقدس و مساجد، موجی از خشم و نفرت و نگرانی را در میان مسلمانان برانگیخت. بسیاری از سران و نمایندگان سیاسی و مذهبی کشورهای اسلامی به این رفتار وهابیان واکنش نشان دادند و آن‌را محکوم کردند. هراس وهابیان از قیام عمومی مسلمانان، مانع ویرانی مرقد نبوی شد، اما آنان همچنان به حرام‌بودن ساخت هرگونه مرقد و بارگاه باور دارند.
[۶۸] نجمی، محمدصادق، تاریخ حرم ائمه بقیع، ص۵۱-۵۲.

اندکی پس از این تخریب‌ها، کسانی از خود وهابیان و سعودی‌ها به مخالفت با سران خویش پرداختند و کارهای تندروانه آن‌ها را محکوم کردند.
[۶۹] آل بسام، عبدالله بن عبدالرحمن بن صالح، خزانة التواریخ النجدیه، ج۸، ص۱۵۹-۱۶۰.
از کشورها و شهرهای دور و نزدیک نیز به شکل‌های گوناگون به ویرانی گنبدها و مکان‌های متبرک اعتراض نمودند. مردم آذربایجان شوروی، ازبکستان، ترکمنستان، ایران، ترکیه، افغانستان، عراق، چین، مغولستان، و هند در نامه‌ها و مکاتبات بسیار، ضمن اظهار تاسف و محکومیت، به فرجام ویرانی مرقد نبوی هشدار دادند.
[۷۰] قاضی عسکر، سیدعلی، تخریب و بازسازی بقیع، ص۵۵-۵۶.

سیدابوالحسن اصفهانی و دیگر دانشوران و بزرگان نجف و قم بر ضد وهابیان موضع تند گرفتند. آورده‌اند که گزارش ویرانی آرامگاه‌های بقیع، گریه آیت‌الله حائری ، بنیان‌گذار حوزه علمیه قم، را بر منبر درس برانگیخت و او درس خود را تعطیل کرد و بازار قم تعطیل شد.
در کنفرانس اسلامی کراچی نیز دانشورانی چون محمدحسین کاشف الغطاء و محمدتقی طالقانی، نماینده آیت‌الله بروجردی، با نماینده سعودیان گفت‌وگو نمودند و بر لزوم بازسازی آرامگاه‌های بقیع تاکید کردند.

۵.۴ - اعتراض ایران به آل سعود

خبر هتک حرمت به امامان بقیع، در ایران موجب نگرانی عمومی شد. نمایندگان در مجلس شورای ملی به آل سعود اعتراض کردند و با تشکیل کمیسیونی، هیئتی برای تحقیق در ۱۳۰۴ش. به حجاز فرستادند. در روزنامه‌ها و نشریات ایران از طرح‌هایی در رویارویی با آل سعود سخن می‌رفت.
[۷۴] گزیده مقالات و روزنامه‌های مهم، ص۱۹۵.
آورده‌اند که آیت‌الله بروجردی، نماینده خود، محمدتقی طالقانی (آل احمد)، را برای بررسی امور به مدینه فرستاد. سیدمحسن امین برای بررسی اوضاع به حجاز رفت و نتیجه تحقیق خود را به مسلمانان عرضه کرد. همچنین شماری از فقیهان به لزوم بنای مجدد بارگاه‌های بقیع فتوا دادند.

۵.۵ - واکنش به ویرانی قبور

از دیگر واکنش‌ها به ویرانی قبور، نگارش کتاب و رساله در تحکیم مبانی فقهی بنا بر قبور بود. محمدجواد بلاغی در رساله رد الفتوی بهدم قبور الائمة فی البقیع زیربنای اندیشه وهابیان در جواز ویرانی قبرها را مخدوش ساخت.
[۷۶] رفاعی، عبدالجبار، معجم ما کتب فی الحج، ص۱۷۱.
نیز کتاب‌هایی در گزارش سوگمندانه ویرانی قبرهای بقیع نوشته شد. از جمله عبدالرزاق موسوی آل مقرم در کتاب ثامن شوال رخداد سال ۱۳۴۳ق. را به تفصیل گزارش کرد.
[۷۷] رفاعی، عبدالجبار، معجم ما کتب فی الحج، ص۸۵.
در البقیع قصة تدمیر آل سعود للآثار الاسلامیه نوشته یوسف هاجری و قبور ائمة البقیع قبل تهدیمها اثر عبدالحسین حیدری موسوی، روند ویرانی بارگاه امامان بقیع بازگو شده است. کتاب بقیع الغرقد نوشته حسن آل برغانی تاریخچه حمله نخست وهابیان به مدینه و ویرانی قبرهای بقیع را آورده است.
واکنش سوگوارانه دیگر مسلمانان به این رفتار وهابیان، اظهار ناخرسندی در قالب سروده‌ها است. شاعران بسیار، ناخرسندی خود را از ویرانی قبرها در قالب اشعار بازگو کرده‌اند.
[۷۸] مدنی، عبدالعزیز، التاریخ الامین، ص۳۶۶-۳۶۸.
[۸۰] سیدجوادی، احمد، دائرة المعارف تشیع، ج۳، ص۳۸۵، «بقیع غرقد».


۵.۶ - یوم الهدم

هشتم شوال به یوم الهدم شهرت یافت و در خاطر شیعیان باقی ماند. آنان همواره یادکرد ویرانی قبرهای بقیع را در مراسم سوگ گرامی می‌دارند و هر سال در هشتم شوال با برپایی مجالس به مرثیه‌خوانی برای امامان بقیع می‌پردازند و با یادآوری ویرانی قبرهای بقیع، در انتظارند تا فرصتی فراهم آید و مطالبه بازسازی آن مرقدها محقق گردد.


(۱) آثار المدینة المنوره، عبدالقدوس الانصاری، مدینه، المکتبة السلفیه، ۱۳۹۳ق.
(۲) اتحاف الوری، عمر بن محمد بن فهد (م. ۸۸۵ق.)، به کوشش عبدالکریم، مکه، جامعة‌ام القری، ۱۴۰۸ق.
(۳) اثارة الترغیب، محمد بن اسحق الخوارزمی (م. ۸۲۷ق.)، به کوشش الذهبی، مکه، مکتبة نزار مصطفی الباز، ۱۴۱۸ق.
(۴) اخبار مکه، الازرقی (م. ۲۴۸ق.)، به کوشش رشدی الصالح، مکه، مکتبة الثقافه، ۱۴۱۵ق.
(۵) اخبار مکه، الفاکهی (م. ۲۷۹ق.)، به کوشش ابن دهیش، بیروت، دار خضر، ۱۴۱۴ق.
(۶) الاستبصار فی عجائب الامصار، نویسنده مراکشی (م. قرن۶ق.)، به کوشش سعد زغلول، بغداد، دار الشؤون الثقافیه، ۱۹۷۶م.
(۷) افادة الانام، عبدالله بن محمد الغازی (م. ۱۳۶۵ق.)، به کوشش ابن دهیش، مکه، مکتبة الاسدی، ۱۴۳۰ق.
(۸) الامکنة و المیاه و الجبال و الآثار، نصر بن عبدالرحمن اسکندری (م. ۵۶۱ق.)، ریاض، مرکز الملک فیصل، ۱۴۲۵ق.
(۹) بررسی‌های تاریخی (مجله).
(۱۰) بقیع الغرقد فی دراسة شامله، محمد امین امینی، تهران، مشعر، ۱۴۲۸ق.
(۱۱) التاریخ الامین لمدینة سید المرسلین، عبدالعزیز المدنی، مطبعة الامین، ۱۴۱۸ق.
(۱۲) تاریخ الجزیرة العربیة فی عصر شیخ محمد بن عبدالوهاب، حسین خلف شیخ خزعلی، بیروت، مکتبة الهلال، ۲۰۰۸.
(۱۳) التاریخ القویم، محمد طاهر الکردی، به کوشش ابن دهیش، بیروت، دار خضر، ۱۴۲۰ق.
(۱۴) تاریخ حرم ائمه بقیع، محمد صادق نجمی، تهران، مشعر، ۱۳۸۶ش.
(۱۵) تاریخ مکه، احمد السباعی (م. ۱۴۰۴ق.)، نادی مکة الثقافی، ۱۴۰۴ق.
(۱۶) تحصیل المرام، محمد بن احمد الصباغ (م. ۱۳۲۱ق.)، به کوشش ابن دهیش، ۱۴۲۴ق.
(۱۷) تخریب و بازسازی بقیع به روایت اسناد، سید علی قاضی عسکر، تهران، مشعر، ۱۳۸۶ش.
(۱۸) تذکرة الطریق، حافظ محمد کربلایی کرناتکی (م. قرن ۱۳ق.)، به کوشش اسرا دوغان، قم، نشر مورخ، ۱۳۸۶ش.
(۱۹) الجامع اللطیف، محمد ابن ظهیره (م. ۹۸۶ق.)، به کوشش علی عمر، قاهره، مکتبة الثقافة الدینیه، ۱۴۲۳ق.
(۲۰) چهل سال تاریخ ایران، حسین محبوبی اردکانی، تهران، اساطیر، ۱۳۷۴ش.
(۲۱) خاطرات سر هارد فورد جونز، سر هارد جونز، ترجمه، مانی صالحی علامه، تهران، نشر ثالث، ۱۳۸۶ش.
(۲۲) خزانة التواریخ النجدیه، عبدالله بن عبدالرحمن بن صالح، آل سبام، ۱۴۱۹ق.
(۲۳) خطر الوهابی ثلاث رسائل ضد الوهابیه، صالح الوردانی.
(۲۴) دائرة المعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر بجنوردی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ، ۱۳۷۲ش.
(۲۵) دائرة المعارف تشیع، زیر نظر سیدجوادی و دیگران، تهران، نشر شهید سعید محبی، ۱۳۷۵ش.
(۲۶) الدرة الثمینه، محمد ابن النجار (م. ۶۴۳ق.)، بیروت، دار الارقم.
(۲۷) رحلة ابن بطوطه، ابن بطوطه (م. ۷۷۹ق.)، به کوشش التازی، الرباط، المملکة المغربیه، ۱۴۱۷ق.
(۲۸) رسائل فی تاریخ المدینه، حمد الجاسر، ریاض، دار الیمامه.
(۲۹) روزشمار تاریخ معاصر ایران، حسن فراهانی، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، ۱۳۸۵ش.
(۳۰) الزهور المقتطفة من تاریخ مکة المشرفه، فاسی (م. ۸۳۲ق.)، به کوشش ذهبی، ریاض، مکتبة نزار، ۱۴۱۸ق.
(۳۱) سفرنامه فرهاد میرزا، (م. ۱۳۰۵ق.)، به کوشش طباطبایی، تهران، مؤسسه مطبوعاتی علمی، ۱۳۶۶ش.
(۳۲) سفرنامه مکه حسام السلطنه، رسول جعفریان، تهران، مشعر، ۱۳۷۴ش.
(۳۳) سلسله‌های اسلامی جدید راهنمای گاه شماری و تبارشناسی، ادموند کلیفورد باسورت، ترجمه، فریدون بدره‌ای، تهران، مرکز باستان شناسی اسلام و ایران، ۱۳۸۱ش.
(۳۴) شرح العقیدة الطحاویه، عبدالرحمن بن البراک، به کوشش عبدالرحمن السدیس، التدمریه، ۱۴۲۹ق.
(۳۵) شفاء الغرام، محمد الفاسی (م. ۸۳۲ق.)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۱ق.
(۳۶) الصحاح، الجوهری (م. ۳۹۳ق.)، به کوشش العطار، بیروت، دار العلم للملایین، ۱۴۰۷ق.
(۳۷) صفویه در عرصه فرهنگ، رسول جعفریان، تهران، پژوهشکده حوزه و دانشگاه، ۱۳۷۹ش.
(۳۸) عتبات عالیات عراق، اصغر قائدان، تهران، مشعر، ۱۳۸۷ش.
(۳۹) عجائب الآثار، عبدالرحمن الجبرتی (م. ۱۲۳۷ق.)، بیروت، دار الجیل.
(۴۰) القاموس المحیط، الفیروزآبادی (م. ۸۱۷ق.)، بیروت، دار العلم.
(۴۱) کشف الارتیاب، سید محسن الامین (م. ۱۳۷۱ق.)، به کوشش امین، مکتبة الحریس، ۱۳۸۲ق.
(۴۲) گزیده مقالات و روزنامه‌های مهم در باره خلیج فارس، امیر هوشنگ انوری، مقدمه و بازبینی حسن حبیبی، تهران، بنیاد ایران شناسی، ۱۳۸۷ش.
(۴۳) لسان العرب، ابن منظور (م. ۷۱۱ق.)، قم، ادب الحوزه، ۱۴۰۵ق.
(۴۴) مدینه شناسی، سید محمد باقر نجفی، تهران، شرکت قلم، ۱۳۶۴ش.
(۴۵) مراقد المعارف، محمد حرزالدین (م. ۱۳۶۵ق.)، به کوشش محمد حسین حرزالدین، قم، سعید بن جبیر، ۱۳۷۱ش.
(۴۶) مرآة الحرمین، ابراهیم رفعت پاشا (م. ۱۳۵۳ق.)، قم، المطبعة العلمیه، ۱۳۴۴ق.
(۴۷) معجم ما کتب فی الحج، عبدالجبار الرفاعی، تهران، مشعر، ۱۴۲۷ق.
(۴۸) موسوعة العتبات المقدسه، جعفر خلیلی، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۷ق.
(۴۹) موسوعة مرآة الحرمین الشریفین، ایوب صبری پاشا (م. ۱۲۹۰ق.)، قاهره، دار الآفاق العربیه، ۱۴۲۴ق.
(۵۰) وفاء الوفاء، السمهودی (م. ۹۱۱ق.)، به کوشش خالد عبدالغنی، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۲۰۰۶م.
(۵۱) معالم المدینة المنوره، عبدالعزیز، بیروت، مکتبة الهلال، ۱۴۱۹ق.


۱. امینی، محمدامین، بقیع الغرقد، ص۸-۱۰.    
۲. خوارزمی، محمد بن اسحق، اثارة الترغیب، ج۲، ص۳۵۲.
۳. عبدالرحمن بن براک، شرح العقیدة الطحاویه، ج۱، ص۳۲.
۴. مدنی، عبدالعزیز، التاریخ الامین، ص۴۳۱-۴۵۰.
۵. امینی، محمدامین، بقیع الغرقد، ص۱۲.    
۶. ازرقی، محمد بن عبدالله، اخبار مکه، ج۲، ص۳۱۷.
۷. ابن‌فهد، عمر بن محمد بن‌ فهد، اتحاف الوری، ج۳، ص۲۱۳.
۸. شیخ خزعلی، حسین خلف، تاریخ الجزیرة العربیه، ص۳۶۸-۳۷۸.
۹. جبرتی، عبدالرحمن، عجائب الآثار، ج۲، ص۵۷۳.
۱۰. جبرتی، عبدالرحمن، عجائب الآثار، ج۲، ص۵۸۵.
۱۱. شیخ خزعلی، حسین خلف، تاریخ الجزیرة العربیه، ص۳۷۷-۳۷۸.
۱۲. جبرتی، عبدالرحمن، عجائب الآثار، ج۳، ص۱۹۳.    
۱۳. غازی، عبدالله بن محمد، افادة الانام، ج۲، ص۱۷۰.
۱۴. خلیلی، جعفر، موسوعة العتبات المقدسه، ج۲، ص۳۰۳.    
۱۵. خلیلی، جعفر، موسوعة العتبات المقدسه، ج۳، ص۳۳۳.
۱۶. جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح، ج۳، ص۱۱۸۷.    
۱۷. ابن‌منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۸، ص۱۸.    
۱۸. فیروزآبادی، القاموس المحیط، ج۳، ص۶، «بقع».    
۱۹. رفعت پاشا، ابراهیم، مرآة الحرمین، ج۱، ص۴۲۵.
۲۰. انصاری، عبدالقدوس، آثار المدینة المنوره، ص۱۷۱-۱۷۲.
۲۱. امینی، محمدامین، بقیع الغرقد، ص۳۴.    
۲۲. ابن‌نجار، محمد بن محمود، الدرة الثمینه، ص۱۶۴.    
۲۳. خوارزمی، محمد بن اسحق، اثارة الترغیب، ج۱، ص۳۴۸.    
۲۴. صبری پاشا، ایوب، موسوعة مرآة الحرمین، ج۴، ص۷۲۱.    
۲۵. صبری پاشا، ایوب، موسوعة مرآة الحرمین، ج۴، ص۷۲۸.    
۲۶. کاتب مراکشی، الاستبصار، ص۴۲.    
۲۷. ابن‌نجار، محمد بن محمود، الدرة الثمینه، ص۱۶۶.    
۲۸. ابن‌بطوطه، رحلة ابن بطوطه، ج۱، ص۳۶۰-۳۶۱.    
۲۹. سمهودی، وفاء الوفاء، ج۳، ص۱۰۰.    
۳۰. جبرتی، عبدالرحمن، عجائب الآثار، ج۳، ص۹۱.    
۳۱. جبرتی، عبدالرحمن، عجائب الآثار، ج۲، ص۶۰۴.    
۳۲. جبرتی، عبدالرحمن، عجائب الآثار، ج۳، ص۱۱.    
۳۳. وردانی، صالح، خطر الوهابی، ص۱۹۳.
۳۴. حمد الجاسر، رسائل فی تاریخ المدینه، ص۶۵.
۳۵. بریجز، هارفورد جونز، خاطرات سرهارد فورد، ترجمه صالحی علامه، مانی، ص۱۰.
۳۶. سیدجوادی، احمد، دائرة المعارف تشیع، ج۳، ص۳۸۵، «بقیع».
۳۷. قائدان، اصغر، عتبات عالیات عراق، ص۱۱۱.    
۳۸. بریجز، هارفورد جونز، خاطرات سرهارد فورد، ترجمه صالحی علامه، مانی، ص۱۱.
۳۹. سباعی، احمد، تاریخ مکه، ص۶۰۳.
۴۰. آل بسام، عبدالله بن عبدالرحمن بن صالح، خزانة التواریخ النجدیه، ج۴، ص۱۷۴.
۴۱. حمد الجاسر، رسائل فی تاریخ المدینه، ص۶۶.
۴۲. نجفی، سیدمحمدباقر، مدینه شناسی، ص۳۳۸-۳۳۹.
۴۳. سباعی، احمد، تاریخ مکه، ص۷۲۳-۷۵۳.
۴۴. فراهانی، حسن، روزشمار تاریخ معاصر ایران، ج۱، ص۲۶۶.
۴۵. ادموند کلیفورد باسورت، سلسله‌های اسلامی جدید، ص۲۳۵.
۴۶. صبری پاشا، ایوب، موسوعة مرآة الحرمین، ج۴، ص۵۳۴.    
۴۷. حمد الجاسر، رسائل فی تاریخ المدینه، ص۶۶.
۴۸. رفعت پاشا، ابراهیم، مرآة الحرمین، ج۱، ص۴۲۶.
۴۹. مدنی، عبدالعزیز، التاریخ الامین، ص۴۷۹.
۵۰. آل بسام، عبدالله بن عبدالرحمن بن صالح، خزانة التواریخ النجدیه، ج۸، ص۱۵۹.
۵۱. سباعی، احمد، تاریخ مکه، ص۵۸۷.
۵۲. امین، سیدمحسن، کشف الارتیاب، ص۶.
۵۳. کعکی، عبدالعزیز، معالم المدینة المنوره، ج۳، ص۲۱۳.
۵۴. خلیلی، جعفر، موسوعة العتبات المقدسه، ج۳، ص۲۱۸.    
۵۵. حرزالدین، محمد، مراقد المعارف، ج۲، ص۲۸۲.
۵۶. بررسی‌های تاریخی، ش۶۵، ص۷۴-۷۵، «راوبط ایران با حکومت مستقل نجد».
۵۷. مدنی، عبدالعزیز، التاریخ الامین، ص۳۶۵-۳۶۶.
۵۸. امینی، محمدامین، بقیع الغرقد، ص۴۹-۵۱.    
۵۹. کعکی، عبدالعزیز، معالم المدینة المنوره، ج۳، ص۲۱۳.
۶۰. طباطبایی، سفرنامه فرهاد میرزا، ص۱۷۰.
۶۱. جعفریان، رسول، سفرنامه مکه حسام السلطنه، ص۱۵۱-۱۵۲.
۶۲. محبوبی اردکانی، حسین، چهل سال تاریخ ایران، ج۲، ص۶۲۴.
۶۳. کربلایی کرناتکی، حافظ محمد، تذکرة الطریق، ص۱۳۹.
۶۴. خلیلی، جعفر، موسوعة العتبات المقدسه، ج۳، ص۲۱۸-۲۱۹.    
۶۵. بریجز، هارفورد جونز، خاطرات سرهارد فورد، ترجمه صالحی علامه، مانی، ص۱۰.
۶۶. خلیلی، جعفر، موسوعة العتبات المقدسه، ج۳، ص۲۱۸.    
۶۷. خلیلی، جعفر، موسوعة العتبات المقدسه، ج۳، ص۳۳۰.    
۶۸. نجمی، محمدصادق، تاریخ حرم ائمه بقیع، ص۵۱-۵۲.
۶۹. آل بسام، عبدالله بن عبدالرحمن بن صالح، خزانة التواریخ النجدیه، ج۸، ص۱۵۹-۱۶۰.
۷۰. قاضی عسکر، سیدعلی، تخریب و بازسازی بقیع، ص۵۵-۵۶.
۷۱. امینی، محمدامین، بقیع الغرقد، ص۵۲-۵۳.    
۷۲. امینی، محمدامین، بقیع الغرقد، ص۵۳.    
۷۳. مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، دانشنامه بزرگ اسلامی، ج۱۲، ص۴۹۷۲، «بقیع».    
۷۴. گزیده مقالات و روزنامه‌های مهم، ص۱۹۵.
۷۵. امینی، محمدامین، بقیع الغرقد، ص۵۵.    
۷۶. رفاعی، عبدالجبار، معجم ما کتب فی الحج، ص۱۷۱.
۷۷. رفاعی، عبدالجبار، معجم ما کتب فی الحج، ص۸۵.
۷۸. مدنی، عبدالعزیز، التاریخ الامین، ص۳۶۶-۳۶۸.
۷۹. امینی، محمدامین، بقیع الغرقد، ص۳۳۵-۳۴۱.    
۸۰. سیدجوادی، احمد، دائرة المعارف تشیع، ج۳، ص۳۸۵، «بقیع غرقد».



حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت، برگرفته از مقاله «تخریب قبور»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۹/۰۳/۱۱.    






جعبه ابزار