• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

وکل‌ (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





وَکْل (به فتح واو و سکون کاف) و وُکول (به ضم واو و کاف) از واژگان قرآن کریم به معنای واگذار کردن است. این واژه دارای مشتقاتی است که در آیات قرآن به کار رفته است؛ مانند: تَوَکُّل (به فتح تاء و واو و ضم کاف مشدده) به معنای قبول وکالت و اعتماد و وَکِیل‌ (به فتح واو و کسر کاف) به معنای کار ساز و مدبر آن و از اسماء حسنی.



وَکْل و وُکول به معنای واگذار کردن است. «وَکَلَ‌ الیه الامر وَکْلًا و وُکُولًا: فوّضه الیه» وکیل به معنای موکول کسی است که کار باو واگذار شده است. تَوْکیل‌ به معنای وکیل کردن است. «وَکَّلَهُ‌ تَوْکِیلًا: جعله وکیلا» و اسم آن وکالة است.


(قُلْ یَتَوَفَّاکُمْ مَلَکُ الْمَوْتِ الَّذِی‌ وُکِّلَ‌ بِکُمْ‌) «بگو: شما را ملک الموت می‌میراند که بر مرگ شما وکیل گردیده است- مرگ شما باو واگذار شده است.»

۲.۱ - توکل

تَوَکُّل (به فتح تاء و واو و ضم کاف مشدده) به معنای قبول وکالت و اعتماد است. راغب گوید: توکّل دو جور است گویند: «تَوَکَّلْتُ‌ لفلان» یعنی قبول وکالت از او کردم و «تَوَکَّلْتُ‌ علیه» یعنی باو اعتماد کردم و امیدوار شدم. در مصباح المنیر و غیره نیز هر دو معنی نقل شده است. طبرسی فرموده: توکّل به معنی اظهار عجز و اعتماد به غیر است و توکّل علی اللّه واگذار کردن کار به خدا و اطمینان به تدبیر اوست. نتیجه اینکه: توکّل چون با «علی» متعدی شود به معنای اعتماد و تفویض امر است.
(عَلَیْهِ‌ تَوَکَّلْتُ‌ وَ عَلَیْهِ‌ فَلْیَتَوَکَّلِ‌ الْمُتَوَکِّلُونَ‌) «بر خدا اعتماد و تفویض امر کردم تفویض کنندگان کار خود را باو واگذارند.»
(وَ تَوَکَّلْ‌ عَلَی الْعَزِیزِ الرَّحِیمِ‌) «کارهایت را به عزیز رحیم واگذار کن.»

۲.۲ - وکیل

وَکِیل‌ (به فتح واو و کسر کاف) به معنای کار ساز و مدبر آن و از اسماء حسنی است. خدا وکیل است یعنی کار ساز است و کار بندگان را تدبیر می‌کند. طبرسی فرموده: وکیل در صفات خدا به معنای متولّی به تدبیر خلق است. وکیل در صفات خدا اگر به معنای مفعول باشد مراد آن است که کارها چون از جانب خداست قهرا به خدا موکول‌اند نه اینکه کسی به خدا موکول کرده باشد مثل وکلای عادی که کار را به آنها موکول میکنند و توکّل بنده به خدا یک استمداد است از خدا و خلاصه خدا محکوم نیست بلکه حاکم است. البته بعضی آن را در صفات خدا به معنای فاعلی گرفته و حافظ معنی کرده‌اند یعنی: خدا بر هر شی‌ء حافظ است.
از سوی هر کاری که به وجود می‌آید و هر بهره‌ای که از چیزی عاید می‌شود مشروط به شرائط بی‌شمار و خارج از حصر است، حتی بدون اغراق یک لقمه نان بستگی به تمام اجزاء این عالم دارد، تنظیم این همه شرائط و مقدّمات از عهده ما بشر خارج است و اگر خداوند آن شرائط و اسباب را فراهم نیاورد هیچ نفعی عاید ما نخواهد شد و هیچ مقدّمه‌ای به نتیجه نخواهد رسید. پس خدا واقعا بر هر چیز وکیل است و همه کس و همه چیز را کار ساز خداست و مدبّر. توکّل بدان معنی نیست که از کار و تلاش باز مانیم بلکه باید پیوسته تلاش کنیم و در عین حال از خداوند بخواهیم که در کار ما کار سازی کند و شرائط و اسباب را موافق مرام ما فراهم آورد.
(وَ قالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ‌ الْوَکِیلُ‌) (و گفتند: «خدا ما را كافى است؛ و او بهترين حامى ماست».)
(خالِقُ کُلِّ شَیْ‌ءٍ فَاعْبُدُوهُ وَ هُوَ عَلی‌ کُلِّ شَیْ‌ءٍ وَکِیلٌ‌) (آفريدگار همه چيز است؛ او را بپرستيد و او نگهبان و مدبّر همه موجودات است.)
(اِنَّما اَنْتَ نَذِیرٌ وَ اللَّهُ عَلی‌ کُلِّ شَیْ‌ءٍ وَکِیلٌ‌) (خداوند، نگاهبان و ناظر بر همه چيز است (؛ و به حساب آنان مى‌رسد)!)
(وَ کَذَّبَ بِهِ قَوْمُکَ وَ هُوَ الْحَقُّ قُلْ لَسْتُ عَلَیْکُمْ‌ بِوَکِیلٍ‌) «قوم تو قرآن را با آنکه حق است تکذیب کردند، بگو من مدبّر امر شما نیستم که نگذارم تکذیب کنید فقط می‌توانم ابلاغ کنم.»
مثل‌ (لَسْتَ عَلَیْهِمْ بِمُصَیْطِرٍ) (تو سلطه‌گر بر آنان نيستى كه (بر ایمان) مجبورشان كنى.‌)
و مثل‌ (اِنَّما اَنْتَ نَذِیرٌ وَ اللَّهُ عَلی‌ کُلِّ شَیْ‌ءٍ وَکِیلٌ‌) (خداوند، نگاهبان و ناظر بر همه چيز است (؛ و به حساب آنان مى‌رسد)!)
(اللَّهُ حَفِیظٌ عَلَیْهِمْ وَ ما اَنْتَ عَلَیْهِمْ‌ بِوَکِیلٍ‌) (خداوند حساب همه اعمال آنها را نگه مى‌دارد؛ و تو مأمور نيستى كه آنان را مجبور به قبول حقّ كنى!)از این آیه روشن می‌شود که حفیظ از مصادیق وکیل است.
(اَیَّمَا الْاَجَلَیْنِ قَضَیْتُ فَلا عُدْوانَ عَلَیَّ وَ اللَّهُ عَلی‌ ما نَقُولُ‌ وَکِیلٌ‌) «هر کدام از دو مدّت را تمام کردم بر من اجحاف و تعدّی نخواهی کرد و خدا بر آنچه می‌گوئیم و شرط می‌کنیم گواه است و متخلّف را کیفر می‌دهد.»
وکیل در آیه در جای شاهد است ولی چون شاهد فقط شهادت می‌دهد اما وکیل دارای تصرف و تدبیر و تام الاختیار است لذا در جای شاهد آمده است نظیر این آیه است آیه: (فَلَمَّا آتَوْهُ مَوْثِقَهُمْ قالَ اللَّهُ عَلی‌ ما نَقُولُ‌ وَکِیلٌ‌) (و هنگامى كه آنها پيمان استوار خود را در اختيار او گذاردند، گفت: «خداوند، نسبت به آنچه مى‌گوييم، ناظر و نگهبان است!»)
(ثُمَّ لا تَجِدُ لَکَ بِهِ عَلَیْنا وَکِیلً)ا (سپس كسى را نمى‌يابى كه در برابر ما، از تو دفاع كند.)
وکیل در اینگونه آیات در جای نصیر و انتقام کش است چنانکه در این آیه آمده: (ثُمَّ لا تَجِدُ لَکَ عَلَیْنا نَصِیراً) (سپس در برابر ما، ياورى براى خود نمى‌يافتى!)


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۷، ص۲۴۰.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۸۸۲.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۵، ص۴۹۳.    
۴. فیومی، احمد، المصباح المنیر، ج۱، ص۳۵۴.    
۵. سجده/سوره۳۲، آیه۱۱.    
۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۲۵۱.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۳۷۶.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۱۰۴.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۹، ص۲۱۶.    
۱۰. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ج۱، ص۸۸۲.    
۱۱. فیومی، احمد، المصباح المنیر، ج۱، ص۳۴۵.    
۱۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۴۲۷.    
۱۳. یوسف/سوره۱۲، آیه۶۷.    
۱۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۱، ص۲۱۸.    
۱۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۱، ص۲۹۹.    
۱۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۴۲۹.    
۱۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۲، ص۲۶۱.    
۱۸. شعراء/سوره۲۶، آیه۲۱۷.    
۱۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۳۲۹.    
۲۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۴۶۷.    
۲۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۳۵۷.    
۲۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۸، ص۶۸.    
۲۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۴۵۰.    
۲۴. آل عمران/سوره۳، آیه۱۷۳.    
۲۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۷۲.    
۲۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۴، ص۶۴.    
۲۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۴، ص۱۰۰.    
۲۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۴۵۰.    
۲۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۴، ص۳۵۰.    
۳۰. انعام/سوره۶، آیه۱۰۲.    
۳۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۴۱.    
۳۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۷، ص۲۹۱.    
۳۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۷، ص۴۰۳.    
۳۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۱۲۶.    
۳۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۸، ص۲۱۲.    
۳۶. هود/سوره۱۱، آیه۱۲.    
۳۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۲۲.    
۳۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۰، ص۱۶۰.    
۳۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۰، ص۲۴۰.    
۴۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۲۴۹.    
۴۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۲، ص۲۰.    
۴۲. انعام/سوره۶، آیه۶۶.    
۴۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۷، ص۱۳۹.    
۴۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۷، ص۱۹۸.    
۴۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۷۹.    
۴۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۸، ص۱۳۴.    
۴۷. غاشیه/سوره۸۸، آیه۲۲.    
۴۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۹۲.    
۴۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۲۷۵.    
۵۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۴۶۰.    
۵۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۳۳۹.    
۵۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۷، ص۴۷.    
۵۳. هود/سوره۱۱، آیه۱۲.    
۵۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۲۲.    
۵۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۰، ص۱۶۰.    
۵۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۰، ص۲۴۰.    
۵۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۲۴۹.    
۵۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۲، ص۲۰.    
۵۹. شوری/سوره۴۲، آیه۶.    
۶۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۸۳.    
۶۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۱۲.    
۶۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۱۲.    
۶۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۳۸.    
۶۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۲، ص۹۷.    
۶۵. قصص/سوره۲۸، آیه۲۸.    
۶۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۲۷.    
۶۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۳۷.    
۶۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۴۳۲.    
۶۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۸، ص۱۸۷.    
۷۰. یوسف/سوره۱۲، آیه۶۶.    
۷۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۴۳.    
۷۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۱، ص۲۱۶.    
۷۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۱، ص۲۹۶.    
۷۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۴۲۷.    
۷۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۲، ص۲۵۷.    
۷۶. اسرا/سوره۱۷، آیه۸۶.    
۷۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۹۰.    
۷۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۳، ص۲۰۱.    
۷۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۳، ص۲۷۸.    
۸۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۲۸۹.    
۸۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۴، ص۲۰۳.    
۸۲. اسرا/سوره۱۷، آیه۷۵.    
۸۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۸۹.    
۸۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۳، ص۱۷۳.    
۸۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۳، ص۲۳۸.    
۸۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۲۷۸.    
۸۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۴، ص۱۸۶.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «وکل»، ج۷، ص۲۴۰.    






جعبه ابزار