وَحْی (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
وَحْی (به واو و سکون حاء) از
واژگان نهج البلاغه به معنای اشاره سريع و تفهيم
خفى است. مواردى از این واژه در
نهج البلاغه آمده كه همه در
وحى انبیاء است.
وَحْی به معنای از مجموع آنچه درباره
وحى گفته شده معلوم مىشود كه
وحى به معنى تفهيم
خفى آمده است.
راغب گويد: آن به معنى اشاره سريع است لذا كار سريع را «امر و حىّ» گفتهاند.
طبرسی فرموده: ايحاء القاء معنى است به طور
مخفى و نيز به معنى
الهام و
اشاره است.
وحى و
ایماء هر دو به يك معنى هستند.
مواردى از آن در نهج آمده كه همه در
وحى انبياء است،
حضرت علی (علیهالسلام) درباره خودش و
رسول خدا ۶ بار فرموده:
«وَلَقَدْ كَانَ يُجَاوِرُ فِي كُلِّ سَنَة بِحِرَاءَ، فَأَرَاهُ وَلاَ يَرَاهُ غَيْرِي... أَرَى نُورَ الْوَحْيِ وَالرِّسَالَةِ، وَأَشُمُّ رِيحَ النُّبُوَّةِ وَ لَقَدْ سَمِعْتُ رَنَّةَ الشَّيْطَانِ حِينَ نَزَلَ الْوَحْيُ عَلَيْهِ... فَقَالَ: إِنَّكَ تَسْمَعُ مَا أَسْمَعُ، وَتَرَى مَا أَرَى، إِلاَّ أَنَّكَ لَسْتَ بِنَبِيّ، وَلكِنَّكَ وَزِيرٌ» خ ۱۹۲ ۳۰۱ «هر سال آن حضرت در كوه «
حراء» مجاورت و
عبادت مىكرد، من او را همراهى ميكردم نه ديگران، نور
وحى و
رسالت را مىديدم و بوى
نبوّت را استشمام مىكردم، وقتى كه
وحى به او نازل شد من ناله
شیطان را شنيدم (از اينكه او را عبادت كنند مأيوس شد) حضرت به من فرمود: آنچه را كه من مىشنوم تو هم مىشنوى و آنچه را كه من مىبينم تو هم مىبينى مگر آنكه تو پيامبر نيستى و تو وزير و يار من هستى.»
(شرحهای خطبه:
) از اين كلام معلوم مىشود كه على ۷ بار
جبرئیل را مكرّر ديده و سخنش را شنيده است. در تعريف
دنیا فرموده:
«مَسْجِدُ أَحِبَّاءِ اللهِ، وَمُصَلَّى مَلاَئِكَةِ اللهِ، وَمَهْبِطُ وَحْيِ اللهِ، وَمَتْجَرُ أَوْلِيَاءِ اللهِ» «مسجد دوستان خداست و نمازگاه فرشتگان پروردگار و محلّ نزول
وحى الهى و تجارتخانه اولياى حق»
(شرحهای خطبه:
)
مواردى از
وحی در
نهج البلاغه آمده كه همه در
وحى انبیاء است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «وحی»، ج۲، ص۱۱۲۵.