وجیهالدین مسعود
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
وجیهالدین مسعود برادر
عبدالرزاق بن فضلالله باشتینی یکی از امیران سربداران بود که پس از کشتن برادرش عبدالرزاق حکومت را به دست گرفت. سربداران، جنبش و قیام
شیعیان سبزوار بر ضد
مغولان در سده هشتم قمری بود.
سربداران دوازده امیر بودند که یکی پس از دیگری، حدود نیم
قرن، در فاصله بین درگذشت
ابوسعید بهادرخان در
۷۳۶، تا یورش
تیمور گورکان حکومت کردند
و قلمرو آنها منطقه شرقی و شمال
ایران در آن زمان را دربر میگرفت.
وجیه
الدین مسعود برای تثبیت سربداران اقداماتی را انجام داده است.
وجیه
الدین مسعود برای تثبیت و تقویت حکومت سربداران،
شیخ حسن جوری را که در زندان ارغون شاه بود، آزاد کرد و به سبزوار برد و در اداره حکومت، پیشوای خود قرار داد تا از نفوذ وی در میان مردم استفاده کند. مریدان شیخ در کنار سربداران قرار گرفتند و بر استحکام حکومت آنان افزوده شد.
با ائتلاف
وجیه
الدین مسعود و حسن جوری، حکومت سربداران مرکب از دو جناح شد؛ جناح مذهبی، که پیروان شیخ حسن بودند و آنان را
شیخیان و درویشان میخواندند
و جناح سیاسی، که پیروان
وجیه
الدین مسعود بودند و به آنان
سربدار میگفتند.
همبستگی نیروهای مذهبی و سیاسی وحشت امیران
خراسان را در پی داشت. از اینرو، ارغون شاه در حومه
نیشابور با آنان جنگید، اما شکست خورد
شکست ارغون شاه و امیران خراسان،
غاتیمور (حاکم مغول در غرب خراسان و جرجان) را به وحشت انداخت. او که در
سبزوار سکه به نامش ضرب میشد، دیگر نمیتوانست سربداران را نادیده بگیرد.
تغاتیمور لشکری فراهم کرد و با
وجیه
الدین مسعود جنگید. سپاهیان تغاتیمور هفتاد هزار تن و لشکریان
وجیه
الدین سه هزار تن بودند.
محل نبرد را
حافظ ابرو در بیهق،
میرخواند در نزدیک رود گرگان و
دولتشاه سمرقندی در اطراف رود اترک دانسته است.
در این رویارویی، تغاتیمور شکست خورد. سپس،
وجیه
الدین مسعود به سبزوار بازگشت و بزرگان خراسان از او اطاعت کردند.
در ۱۳
صفر ۷۴۳، نبردی میان
وجیه
الدین مسعود و ملک
معزالدین حسین (متوفی
۷۷۱؛ فرمانروای آلگرت) درگرفت.
دو طرف در ولایت خواف، در حدود زاوه، با یکدیگر روبهرو شدند. در این نبرد، سربداران به علت کشته شدن حسن جوری شکست خوردند
گفتهاند که قتل شیخ حسن جوری در جنگ زاوه به دستور
وجیه
الدین مسعود بوده است.
وجیه
الدین پس از این شکست به سبزوار بازگشت
و امیر عزالدین سونمندی/سوگندی
جانشین حسن جوری شد.
وجیه
الدین مسعود در پایان دوره حکمرانیاش به رستمدار
مازندران یورش برد، اما این نبرد به شکست و کشته شدن او در
ربیع الاول ۷۴۵ (ربیع الآخر) در ماورز رستمدار منجر گردید و حکومت وی پس از هفت سال و چهار ماه پایان یافت.
سربداران پس از این شکست دیگر نتوانستند در خراسان شرقی استوار شوند و ناگزیر بودند از دشمن نیرومندشان، معزالدین حسین، فرمانبرداری کنند.
وجیه
الدین مسعود در دوره حکمرانی خود بیشتر شهرهای خراسان را تصرف کرد و حتی فیروزکوه و رستمدار را زیر نفوذ سربداران درآورد. به همین سبب، او را صاحبقران سربداران خواندهاند.
در منابع، در ذکر صفات وی غراق شده است، به طوریکه نوشتهاند،
وجیه
الدین مسعود با سه هزار تن از سربداران
در یک روز سه سپاه امیران ترک خراسان را شکست داد.
او را به حسن تدبیر،
شجاعت، عقل و بخشش ستوده و گفتهاند از فساد به دور بود.
او به دوازده هزار سپاهی مستمری دائم میداد.
با آنکه در آغاز محبوبیت فراوان داشت، پس از کشته شدن مشکوک حسن جوری
تنفری از وی در دل مریدان شیخ شکل گرفت.
او خود را با پیروانش یکی میدانست و برای خود برتری قائل نبود.
•
رضا رضازاده لنگرودی، دانشنامه جهان اسلام، برگرفته از مقاله «سربداران»، تاریخ بازبینی ۱۴۰۱/۰۷/۲۳.