هَضْم (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
هَضْم (به فتح هاء و سکون ضاد) از
واژگان قرآن کریم به معنای شکستن و نقص است.
این کلمه فقط دو بار در
قرآن کریم آمده است.
مشتقات
هَضْم که در
آیات قرآن آمده عبارتند از:
هَضْماً (به فتح هاء و سکون ضاد) به معنای کاستن و نقص؛
هَضِیمٌ (به فتح هاء و کسر ضاد) به معنای نرم و رسیده است.
هَضْم به معنای شکستن و نقص است.
به مواردی از
هَضْم که در قرآن به کار رفته است، اشاره میشود:
(وَ مَنْ یَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحاتِ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلا یَخافُ ظُلْماً وَ لا هَضْماً) «هر که با
ایمان کارهای شایسته انجام دهد از
ظلم و نقص خدا نه به او ظلم میکند و نه از اجرش میکاهد.»
هضم در اینجا چنانکه در
مجمع گفته به معنی نقص است.
«هَضَمَهُ نقصه من حقّه» نظیر
(فَمَنْ یُؤْمِنْ بِرَبِّهِ فَلا یَخافُ بَخْساً وَ لا رَهَقاً) «نه از کاهش مزد میترسد و نه از ظلم.»
رهق (به فتح راء و هاء) چنانکه در
صحاح گفته به معنی ظلم است در این آیه بخس به جای هضم و رهق به جای ظلم در آیه ما نحن فیه است.
(فِی جَنَّاتٍ وَ عُیُونٍ وَ زُرُوعٍ وَ نَخْلٍ طَلْعُها هَضِیمٌ) «در باغات و چشمهها و کشتها و نخلهایی که میوه آنها نرم و رسیده و یا روی هم چیده است.»
هضیم را
متداخل گفتهاند. در صحاح گوید:
«طلع هَضِیمٌ» میوه
خرما را آنگاه گویند که از قشرش خارج نشده و
متداخل و بعضی به بعضی منضماند.
به قول بعضی مراد از آن نرم و رسیده است. چنانکه در مجمع و
جوامع الجامع نقل کرده است.
به موردی که در
نهج البلاغه به کار رفته است، اشاره می شود:
امام علی (صلواتاللهعلیه) میفرماید:
«وَ سَتُنْبِئُکَ ابْنَتُکَ بِتَظَافُرِ اُمَّتِکَ عَلَی هَضْمِهَا» «به زودی دخترت به تو خبر خواهد داد از اجتماع امّتت برخورد کردن و ظلم او و یا بر غصب حقّش.»
این کلمه فقط دو بار در
قرآن مجید آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «هضم»، ج۷، ص۱۵۶.