هَزَموهُمْ (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
هَزَموهُمْ:
(فَهَزَمُوهُم بِإِذْنِ اللّهِ) هَزَموهُمْ: از مادّه
«هزم» (بر وزن جزم) در اصل به معناى «فشار دادن جسم خشک» است.
به حدّى كه متلاشى شود و به همين مناسبت در متلاشى شدن لشكر و درهم شكستن آنها به كار رفته است.
به مواردی از کاربرد
هَزَموهُمْ در
قرآن، اشاره میشود:
(فَهَزَمُوهُم بِإِذْنِ اللّهِ وَ قَتَلَ دَاوُودُ جَالُوتَ وَ آتَاهُ اللّهُ الْمُلْكَ وَ الْحِكْمَةَ وَ عَلَّمَهُ مِمَّا يَشَاءُ وَ لَوْلاَ دَفْعُ اللّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَّفَسَدَتِ الأَرْضُ وَ لَكِنَّ اللّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعَالَمِينَ) (آنگاه به خواست
خدا، آنها سپاه دشمن را به
هزيمت وا داشتند و «
داوود» نوجوان شجاعى كه در لشكر «
طالوت» بود، «
جالوت» را كشت و خداوند، حكومت و دانش را به او بخشيد و از آنچه مىخواست به او
تعلیم داد. و اگر خداوند، بعضى از مردم را بوسيله بعضى ديگر دفع نمىكرد،
زمین را فساد فرا مىگرفت، ولى خداوند نسبت به جهانيان، لطف و
احسان دارد.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید:
هزم به معناى دفع كردن دشمن است.
(جُندٌ مَّا هُنَالِكَ مَهْزُومٌ مِّنَ الْأَحْزَابِ) (اينها لشكر كوچک شكست خوردهاى از گروههاى مختلفند!)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان میفرماید: كلمه
مهزوم از
هزيمت است كه به معناى خذلان و بيچارگى است. و جمله من الاحزاب بيانى است براى
جند ما. و كلمه ما در جمله مزبور براى افاده قلت و تحقير است. و كلام در آيه در مقام تحقير امر
کفار است. و مىخواهد على رغم آن غرور و اعتزاز و اعجابى كه از كلامشان استفاده مىشد، ايشان را خوار و ناچيز معرفى كند.
دليل اين معنا نكره آمدن كلمه جند و تتميم آن با لفظ ما است و نيز اشاره به موقعيت ايشان با لفظ
هنالک است كه مخصوص اشاره به دور است. و نيز دليل ديگرش اين است كه: ايشان را جزو احزابى معرفى كرده كه همواره عليه
انبیا صفآرايى نموده و حزب تشكيل مىدادند و خداوند هم همواره ايشان را
هلاک مىكرده، هم چنان كه به زودى در آيات بعد، از آنان نام مىبرد و به همين منظور آنان را لشكرى شكست خورده معرفى كرد، با اينكه هنوز جنگى نكرده بودند و شكست نخورده بودند.
معناى آيه اين است كه: اين كفار لشكرى ناچيز، اندک، بىمقدار و شكست خوردهاند و از آن احزابى هستند كه همواره عليه فرستادگان خدا حزب تشكيل مىدادند و ايشان را تكذيب مىكردند و
عذاب من بر آنان حتمى شد.
(دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:
)
(سَيُهْزَمُ اَلْجَمْعُ وَ يُوَلُّونَ اَلدُّبُرَ) (امّا به زودى جمعشان شكست مىخورد و پا به فرار مىگذارند!)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان میفرماید: الف و لام در کلمه الجمع الف و لام عهد ذکری است، میفهماند گفتار درباره همان جمعی است که قبلا ذکر شده بود و الف و لام در کلمه الدبر الف و لام جنس است و معنای تولی دبر پشت به جنگ کردن و عقبگرد کردن است و معنای آیه این است که: همین جمعیتی که به آن میبالند به زودی شکست خورده و عقبگرد میکنند و پا به فرار میگذارند.
(دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:
)
چنانكه در آيه ۴۵
سوره قمر درباره شكست
کفار مكه مىخوانيم:
(سَيُهْزَمُ اَلْجَمْعُ وَ يُوَلُّونَ اَلدُّبُرَ) «(بدانند كه) جمعشان بزودى شكست مىخورد و پا به فرار مىگذارند.»
اين تعبير ممكن است اشاره به اين نكته باشد كه اگرچه آنها ظاهرا متحد و منسجمند، ولى چون موجوداتى خشک و فاقد انعطافند در برابر يک فشار قوى درهم مىشكنند.
اسم مفعول از اين ماده «
مهزوم» به معنى «شكست خورده» است كه باز درباره
مشرکان مكه مىخوانيم:
(جُنْدٌ مٰا هُنٰالِكَ مَهْزُومٌ مِنَ اَلْأَحْزٰابِ) «اينها لشكر كوچک شكستخوردهاى از احزابند»
•
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «هَزَموهُمْ»، ج۴، ص۵۸۹.