نُنَکِّسْهُ (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
نُنَكِّسْهُ: (نُنَكِّسْهُ فِي الْخَلْقِ) «نُنَكِّسْهُ» از مادّه «
تنکیس» به معناى واژگون ساختن چيزى است به گونهاى كه سر، به جاى پا، و پا به جاى سر قرار گيرد
و در اينجا كنايه از بازگشت كامل انسان به حالات طفوليت است.
(وَ مَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَكِّسْهُ فِي الْخَلْقِ أَفَلَا يَعْقِلُونَ) (هر كس را عمر طولانی دهيم، در آفرينش واژگونهاش میكنيم (و به ناتوانى كودكی باز میگردانيم)؛ آيا نمیانديشند؟!)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: كلمه ننكسه از مصدر تنكيس است كه به معناى برگرداندن چيزى است به صورتى كه بالايش پايين قرار گيرد و نيرويش مبدل به
ضعف گردد، و زيادتش رو به نقصان گذارد. و انسان در روزگار پيرى همين طور مىشود: قوتش مبدل به
ضعف، و علمش مبدل به جهل، و ياد و هوشش مبدل به فراموشى مى
گردد. اين آيه شريفه مىخواهد براى امكان مضمون دو آيه قبل (كه مساله مسخ و كور كردن را خاطرنشان مىساخت) استشهاد كند و بفرمايد آن خدايى كه خلقت انسان را در روزگار پيرىاش تغيير مىدهد، و هر چه داده مىگيرد، قادر است بر اينكه چشم كفار را از آنها بگيرد و ايشان را در همان جايى كه هستند مسخ كند.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «نُنَکِّسْهُ»، ص۵۹۹.