نور ایمان (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
از مصادیق
نور که در
آیات قرآن به آن اشاره شده، «ایمان» است.
حال
مؤمن و بهرهمندى او از نور
ایمان، مانند زنده شدن به
حیات واقعى:
«أَ وَ مَنْ كانَ مَيْتاً فَأَحْيَيْناهُ وَ جَعَلْنا لَهُ نُوراً يَمْشِي بِهِ فِي النَّاسِ ...؛
آيا كسى كه مرده بود، سپس او را زنده كرديم، (كافر بود و ايمان آورد) و نورى برايش قرار داديم كه با آن در ميان مردم راه برود....»
بنابر احتمالى، مراد از نور، ايمان است.
هدایتکنندگان به نور ایمان عبارتند از:
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله مأمور هدايت مردم به نور ايمان:
۱. «يا أَهْلَ الْكِتابِ قَدْ جاءَكُمْ رَسُولُنا يُبَيِّنُ ... قَدْ جاءَكُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَ كِتابٌ مُبِينٌ • ... يَهْدِي بِهِ اللَّهُ ... وَ يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ ...؛
اى اهل كتاب! فرستاده ما، به سوى شما آمد، در حالى كه روشن مىسازد ... آرى، از طرف خدا، نور و كتاب روشنگرى به سوى شما آمد. ... به آن، هدايت مىكند؛ ... و به فرمانش، آنان را از ظلمتها خارج ساخته به سوى نور مىبرد....» مقصود از «نور» در «الى النور» ايمان است.
۲. «هُوَ الَّذِي يُنَزِّلُ عَلى عَبْدِهِ آياتٍ بَيِّناتٍ لِيُخْرِجَكُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ ...؛
او كسى است كه آيات روشنى بر بندهاش نازل مىكند تا شما را از تاريكيها به سوى نور خارج كند....» مراد از خروج از
ظلمات به نور، بيرون آمدن از
کفر به سوى ايمان با
توفیق الهی است.
۳. «رَسُولًا يَتْلُوا عَلَيْكُمْ آياتِ اللَّهِ مُبَيِّناتٍ لِيُخْرِجَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ ...؛
پيامبرى به سوى شما فرستاده كه آيات روشن خدا را بر شما تلاوت مىكند تا كسانى را كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام دادهاند، از تاريكيها به سوى نور خارج سازد....» مراد از نور، نور ايمان و
عمل صالح است.
آیات الهی، هدايت كننده انسان به سوى نور ايمان:
۱. «يا أَهْلَ الْكِتابِ قَدْ جاءَكُمْ رَسُولُنا يُبَيِّنُ لَكُمْ كَثِيراً مِمَّا كُنْتُمْ ... قَدْ جاءَكُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَ كِتابٌ مُبِينٌ • يَهْدِي بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوانَهُ سُبُلَ السَّلامِ وَ يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ؛
اى اهل كتاب! فرستاده ما، به سوى شما آمد، در حالى كه بسيارى از حقايق كتاب آسمانى را كه شما كتمان مىكرديد روشن مىسازد؛ و از بسيارى از آن، كه در اين زمان مصلحت نيست، صرف نظر مىنمايد. آرى، از طرف خدا، نور و كتاب روشنگرى به سوى شما آمد. خداوند به بركت آن، كسانى را كه از رضاى او پيروى كنند، به راههاى سلامت و امنيت، هدايت مىكند؛ و به فرمانش، آنان را از ظلمتها خارج ساخته به سوى نور مىبرد؛ و آنها را به سوى راه راست، هدايت مىنمايد.» «الى النور» يعنى نور ايمان.
۲. «هُوَ الَّذِي يُنَزِّلُ عَلى عَبْدِهِ آياتٍ بَيِّناتٍ لِيُخْرِجَكُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ ...؛
او كسى است كه آيات روشنى بر بندهاش نازل مىكند تا شما را از تاريكيها به سوى نور خارج كند....»
۳. «رَسُولًا يَتْلُوا عَلَيْكُمْ آياتِ اللَّهِ مُبَيِّناتٍ لِيُخْرِجَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ ...؛
پيامبرى به سوى شما فرستاده كه آيات روشن خدا را بر شما تلاوت مىكند تا كسانى را كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام دادهاند، از تاريكيها به سوى نور خارج سازد....»
تظاهر به ايمان، موجب بهرهمند شدن از نور آن، هر چند گذرا و ناپايدار:
«مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ الَّذِي اسْتَوْقَدَ ناراً فَلَمَّا أَضاءَتْ ما حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَ تَرَكَهُمْ فِي ظُلُماتٍ لا يُبْصِرُونَ؛
آنان (منافقان) همانند كسانى هستند كه آتشى افروختهاند (تا از تاريكى وحشتناك رهايى يابند)، ولى همين كه آتش اطرافشان را روشن ساخت، خداوند روشنايى آنها را گرفته؛ و در تاريكيها رهايشان مىسازد، در حالى كه چيزى را نمىبينند.»
بهرهمند شدن از نور ايمان به اين است كه بين مسلمين
تناکح كنند و
ارث ببرند و جان و مال آنها و اولادشان محفوظ باشد، ولى اين حقوق فقط در
دنیا است و به محض فوت
منافقان به
ظلمت،
ترس و
عذاب بر مىگردند.
ارزش و برترى نور ايمان بر تاريكى
کفر:
«وَ ما يَسْتَوِي الْأَعْمى وَ الْبَصِيرُ • وَ لَا الظُّلُماتُ وَ لَا النُّورُ؛
(بدانيد) نابينا و بينا هرگز برابر نيستند، و نه تاريكىها و روشنايى»
مراد از «ظلمات» كفر و مراد از «نور» ايمان است.
آثار برخورداری از نور ایمانعبارت است از:
===عدم
اطاعت از
مشرکان و گمراهان==
برخوردارى مؤمنان از نور ايمان، بازدارنده آنان از
اطاعت مشرکان و
گمراهان:
«وَ لا تَأْكُلُوا مِمَّا لَمْ يُذْكَرِ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَ إِنَّهُ لَفِسْقٌ وَ إِنَّ الشَّياطِينَ لَيُوحُونَ إِلى أَوْلِيائِهِمْ لِيُجادِلُوكُمْ ... • أَ وَ مَنْ كانَ مَيْتاً فَأَحْيَيْناهُ وَ جَعَلْنا لَهُ نُوراً يَمْشِي بِهِ فِي النَّاسِ كَمَنْ مَثَلُهُ فِي الظُّلُماتِ لَيْسَ بِخارِجٍ مِنْها ...؛
و از آنچه نام خدا بر آن برده نشده، نخوريد كه اين كار گناه است؛ و شياطين به دوستان خود مطالبى مخفيانه القا مىكنند، تا با شما به مجادله برخيزند؛ ... آيا كسى كه مرده بود، سپس او را زنده كرديم، (كافر بود و ايمان آورد) و نورى برايش قرار داديم كه با آن در ميان مردم راه برود، همانند كسى است كه در تاريكىهاست و از آن خارج نمىشود؟!....»
نور ايمان در
انسان، سبب شناخت
سود و
زیان او در ميان مردم:
«أَ وَ مَنْ كانَ مَيْتاً فَأَحْيَيْناهُ وَ جَعَلْنا لَهُ نُوراً يَمْشِي بِهِ فِي النَّاسِ كَمَنْ مَثَلُهُ فِي الظُّلُماتِ لَيْسَ بِخارِجٍ مِنْها كَذلِكَ زُيِّنَ لِلْكافِرِينَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ؛
آيا كسى كه مرده بود، سپس او را زنده كرديم، (كافر بود و ايمان آورد) و نورى برايش قرار داديم كه با آن در ميان مردم راه برود، همانند كسى است كه در تاريكىهاست و از آن خارج نمىشود؟! اين گونه براى كافران، آنچه كه از اعمال زشت انجام مىدادند، تزيين شده و زيبا جلوه كرده است.»
نور ايمان، نجات بخش انسان از ظلمات كفر:
«أَ وَ مَنْ كانَ مَيْتاً فَأَحْيَيْناهُ وَ جَعَلْنا لَهُ نُوراً يَمْشِي بِهِ فِي النَّاسِ كَمَنْ مَثَلُهُ فِي الظُّلُماتِ لَيْسَ بِخارِجٍ مِنْها كَذلِكَ زُيِّنَ لِلْكافِرِينَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ؛
آيا كسى كه مرده بود، سپس او را زنده كرديم، (كافر بود و ايمان آورد) و نورى برايش قرار داديم كه با آن در ميان مردم راه برود، همانند كسى است كه در تاريكىهاست و از آن خارج نمىشود؟! اين گونه براى كافران، آنچه كه از اعمال زشت انجام مىدادند، تزيين شده و زيبا جلوه كرده است.»
===برتری دارندگان نور ایمان== =
يكسان نبودن جايگاهِ دارندگان نور ايمان، با محرومان از آن:
«أَ وَ مَنْ كانَ مَيْتاً فَأَحْيَيْناهُ وَ جَعَلْنا لَهُ نُوراً يَمْشِي بِهِ فِي النَّاسِ كَمَنْ مَثَلُهُ فِي الظُّلُماتِ لَيْسَ بِخارِجٍ مِنْها كَذلِكَ زُيِّنَ لِلْكافِرِينَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ؛
آيا كسى كه مرده بود، سپس او را زنده كرديم، (كافر بود و ايمان آورد) و نورى برايش قرار داديم كه با آن در ميان مردم راه برود، همانند كسى است كه در تاريكىهاست و از آن خارج نمىشود؟! اين گونه براى كافران، آنچه كه از اعمال زشت انجام مىدادند، تزيين شده و زيبا جلوه كرده است.»
نور ايمان، روشنگر مسير صحيح حركت و افكار انسان در
جامعه:
۱. «أَ وَ مَنْ كانَ مَيْتاً فَأَحْيَيْناهُ وَ جَعَلْنا لَهُ نُوراً يَمْشِي بِهِ فِي النَّاسِ ...؛
آيا كسى كه مرده بود، سپس او را زنده كرديم، (كافر بود و ايمان آورد) و نورى برايش قرار داديم كه با آن در ميان مردم راه برود....» آيه شريفه، مثلى است براى مؤمن و كافر، كه اگر انسان موفق به ايمان شد مورد رضايت پروردگار قرار گرفته، مانند كسى است كه خداوند او را زنده مىكند و نورى به او مىدهد كه با آن نور مىتواند هرجا بخواهد برود و در پرتو آن نور راه خود را از چاه و خيرش را از شر و نفعش را از ضرر تميز دهد.
۲. «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ ... وَ يَجْعَلْ لَكُمْ نُوراً تَمْشُونَ بِهِ ...؛
اى كسانى كه ايمان آوردهايد! تقواى الهى پيشه كنيد ... و براى شما نورى قرار دهد كه با آن در ميان مردم و در مسير زندگى خود راه برويد....»
نور ايمان، موجب روشنايى و هدايتگرى انسان:
۱. «اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ ...؛
خداوند، ولىّ و سرپرست كسانى است كه ايمان آوردهاند؛ آنها را از ظلمتها خارج ساخته، به سوى نور مىبرد....»
۲. «الر كِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ ...؛
الر، اين كتابى است كه بر تو نازل كرديم، تا مردم را از تاريكيهاى
شرك و ظلم و جهل به سوى روشنايى ايمان و عدل و آگاهى، بيرون آورى....» مراد از نور، نور ايمان و روشنايى آن است.
۳. «هُوَ الَّذِي يُصَلِّي عَلَيْكُمْ وَ مَلائِكَتُهُ لِيُخْرِجَكُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ كانَ بِالْمُؤْمِنِينَ رَحِيماً؛
او كسى است كه بر شما درود و رحمت مىفرستد، و فرشتگان او نيز براى شما تقاضاى رحمت مىكنند تا شما را از تاريكىهاى جهل و
شرك و گناه به سوى نور ايمان و علم و تقوا خارج سازد؛ او نسبت به مؤمنان همواره مهربان بوده است.» اين نورى است كه موجب هدايت مىشود.
۴. «... وَ لكِنْ جَعَلْناهُ نُوراً نَهْدِي بِهِ مَنْ نَشاءُ مِنْ عِبادِنا ...؛
... ولى ما آن را نورى قرار داديم كه بوسيله آن هركساز بندگان خويشرا بخواهيم هدايت مىكنيم....» بنابر احتمالى، مراد از نور، ايمان است.
۵. «هُوَ الَّذِي يُنَزِّلُ عَلى عَبْدِهِ آياتٍ بَيِّناتٍ لِيُخْرِجَكُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ ...؛
او كسى است كه آيات روشنى بر بندهاش نازل مىكند تا شما را از تاريكيها به سوى نور خارج كند....»
۶. «رَسُولًا يَتْلُوا عَلَيْكُمْ آياتِ اللَّهِ مُبَيِّناتٍ لِيُخْرِجَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ ...؛
پيامبرى به سوى شما فرستاده كه آيات روشن خدا را بر شما تلاوت مىكند تا كسانى را كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام دادهاند، از تاريكيها به سوى نور خارج سازد....» مراد از نور، نور ايمان است.
برترى نور ايمان براى انسان، بر كفر و
شرک، امرى روشن:
«قُلْ مَنْ رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ قُلِ اللَّهُ قُلْ أَ فَاتَّخَذْتُمْ مِنْ دُونِهِ أَوْلِياءَ ... أَمْ هَلْ تَسْتَوِي الظُّلُماتُ وَ النُّورُ ...؛
بگو: چه كسى پروردگار آسمانها و زمين است؟ بگو: خداوند يگانه! سپس بگو: آيا خدايانى غير از او براى خود برگزيدهايد ... يا ظلمتها و نور برابرند؟!....»
مراد از «نور» نور ايمان است.
قیامت، روز ظهور نور ايمان:
«يَوْمَ تَرَى الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ يَسْعى نُورُهُمْ بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ بِأَيْمانِهِمْ .... • يَوْمَ يَقُولُ الْمُنافِقُونَ وَ الْمُنافِقاتُ لِلَّذِينَ آمَنُوا انْظُرُونا نَقْتَبِسْ مِنْ نُورِكُمْ قِيلَ ارْجِعُوا وَراءَكُمْ فَالْتَمِسُوا نُوراً ...؛
(اين پاداش) در روزى است كه مردان و زنان با ايمان را مىنگرى كه نورشان پيشِرو و در سمتِ راستشان بسرعت حركت مىكند ... همان روزى كه مردان و زنان منافق به مؤمنان مىگويند: نظرى به ما بيفكنيد تا از نور شما پرتوى برگيريم. به آنها گفته مىشود: به پشت سرِ خود بازگرديد و نورى به دست آوريد....»
بهرهمندان از نور ايمان عبارتند از:
تلألؤ نور در رخسار
ابرار در
بهشت از نعمتهاى آخرت براى آنان:
«إِنَّ الْأَبْرارَ لَفِي نَعِيمٍ • تَعْرِفُ فِي وُجُوهِهِمْ نَضْرَةَ النَّعِيمِ؛
مسلّماً نيكان در بهشت پرنعمتند: طراوت و نشاط فزونى نعمت را در چهرههايشان مىبينى.»
«نضره» به معناى حُسن است.
ليكن مرحوم
طبرسی آن را به نور، حسن، سفيدى و بهجت معنا كرده است.
صدّیقین در
جهان آخرت داراى نورانيتى ويژه:
«وَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ أُولئِكَ هُمُ الصِّدِّيقُونَ ... لَهُمْ أَجْرُهُمْ وَ نُورُهُمْ ...؛
كسانى كه به خدا و پيامبرانش ايمان آوردند، آنها صديقان هستنند ... براى آنان است پاداش اعمال شان و نور (ايمان)شان....»
مؤمنان برخوردار از نور ايمان در قيامت:
۱. «يَوْمَ تَرَى الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ يَسْعى نُورُهُمْ بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ بِأَيْمانِهِمْ .... • يَوْمَ يَقُولُ الْمُنافِقُونَ وَ الْمُنافِقاتُ لِلَّذِينَ آمَنُوا انْظُرُونا نَقْتَبِسْ مِنْ نُورِكُمْ قِيلَ ارْجِعُوا وَراءَكُمْ فَالْتَمِسُوا نُوراً ...؛
(اين پاداش) در روزى است كه مردان و زنان با ايمان را مىنگرى كه نورشان پيشِرو و در سمتِ راستشان بسرعت حركت مىكند ... همان روزى كه مردان و زنان منافق به مؤمنان مىگويند: نظرى به ما بيفكنيد تا از نور شما پرتوى برگيريم. به آنها گفته مىشود: به پشت سرِ خود بازگرديد و نورى به دست آوريد....»
۲. «وَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ أُولئِكَ هُمُ الصِّدِّيقُونَ وَ الشُّهَداءُ ... لَهُمْ أَجْرُهُمْ وَ نُورُهُمْ ...؛
كسانى كه به خدا و پيامبرانش ايمان آوردند، آنها صديقان و شاهدان نزد پروردگارشانند؛ براى آنان است پاداش اعمال شانو نور (ايمان) شان؛ و كسانى كه كافر شدند وآيات ما را تكذيب كردند، آنها اهل دوزخند.» مقصود اين است كه مؤمنان نزد خداوند به منزله صديقين و شهدا هستند و مثل پاداش صديقين و شهدا و مثل نور آنان را دارا خواهند بود.
۳. «... يَوْمَ لا يُخْزِي اللَّهُ النَّبِيَّ وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ نُورُهُمْ يَسْعى بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ بِأَيْمانِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنا أَتْمِمْ لَنا نُورَنا ...؛
... در آن روزى كه خداوند پيامبر و كسانى را كه با او ايمان آوردند خوار نمىكند؛ اين در حالى است كه نورشان پيشاپيش آنان و از سوى راستشان در حركت است، و مىگويند: پروردگارا! نورِ ما را كامل كن....»
مؤمنان در آخرت خواهان افزايش نور ايمان خود از سوى پروردگار خويش:
«... يَوْمَ لا يُخْزِي اللَّهُ النَّبِيَّ وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ نُورُهُمْ يَسْعى بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ بِأَيْمانِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنا أَتْمِمْ لَنا نُورَنا ...؛
... در آن روزى كه خداوند پيامبر و كسانى را كه با او ايمان آوردند خوار نمىكند؛ اين در حالى است كه نورشان پيشاپيش آنان و از سوى راستشان در حركت است، و مىگويند: پروردگارا! نورِ ما را كامل كن....»
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۳۱، ص۵۴۵، برگرفته از مقاله «مصادیق نور (ایمان)».