نحل (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
نَحْل (به فتح نون و سکون حاء) از
واژگان قرآن کریم به معنای
زنبور عسل است.
نَحْل به معنای زنبور عسل است. تمدّن زنبور عسل، نظامات عجیب کندو، فعالیّت خستگی ناپذیر این حشره، ساختن
عسل و موم، سخن گفتن آن بوسیله رقصیدن و صدها نظامات و اسرار آن، از عجائب خلقت است. دانشمندان سالهای متمادی در زندگی این حشره مطالعه کرده و کتابها نوشتهاند در کتاب جهان حشرات نوشته است اگر یک زنبور عسل بخواهد به تنهائی چهار صد گرم عسل تهیّه کند باید هشتاد هزار بار از کندو به صحرا رفته و برگردد.
این است که
قرآن مجید از ذکر این حشره مفید فرو گذاری نکرده و در واقع طرح مساله کرده که در آن باره تفکّر کنند و به اسرار زندگی این موجود عجیب پی ببرند و آفریننده آن را تحسین کنند.
(وَ اَوْحی رَبُّکَ اِلَی النَّحْلِ اَنِ اتَّخِذِی مِنَ الْجِبالِ بُیُوتاً وَ مِنَ الشَّجَرِ وَ مِمَّا یَعْرِشُونَ. ثُمَّ کُلِی مِنْ کُلِّ الثَّمَراتِ فَاسْلُکِی سُبُلَ رَبِّکِ ذُلُلًا یَخْرُجُ مِنْ بُطُونِها شَرابٌ مُخْتَلِفٌ اَلْوانُهُ فِیهِ شِفاءٌ لِلنَّاسِ اِنَّ فِی ذلِکَ لَآیَةً لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ) «پروردگارت به زنبور عسل
وحی کرد که در کوهها و درختان و کندوها که مردم میسازند لانه کن، و از همه میوهها بخور و به آسانی به راههای خدایت وارد شو، از شکم آن شربتی به رنگهای مختلف خارج میشود که در آن مردمان را شفاست و در عمل زنبور عسل عبرتی است بر اهل تفکّر که در اسرار عالم تفکر کنند».
(وَ اَوْحی رَبُّکَ اِلَی النَّحْلِ...) این جمله مبیّن آنست که عسل سازی این حشره طبق نقشه خدائی است و خداوند این فهم و درک را در وجود وی گذاشته است.
و مراد از
(مِمَّا یَعْرِشُونَ) ظاهرا کندوهائی است که بوسیله انسانها ساخته میشود
و کندوهای مصنوعی عرش و تختی است نسبت به زنبور عسل
(فَاسْلُکِی سُبُلَ رَبِّکِ ذُلُلًا) حکایت از آن دارد که به آسانی میتواند راههائی که خدا برای عسلگیری و عسل سازی به وی آموخته بپیماید کاری که از بشر عاقل و متفکّر ساخته نیست و نیز نظامات عجیبی که در زندگی آن حکم فرما است اداره کند.
(یَخْرُجُ مِنْ بُطُونِها شَرابٌ مُخْتَلِفٌ اَلْوانُهُ) عسل آنگاه که از این حشره در حفرههای مسدّس ریخته میشود به صورت شربت و مایع شیرین است، آنگاه دسته جمعی بالای حفرهها آنقدر بال میزنند که آب آن تبخیر شده و قوام یافته به صورت عسل در آید. پس آن وقت که از شکم زنبور خارج میشود به صورت شربت است سپس به عسل تبدیل میشود.
(فِیهِ شِفاءٌ لِلنَّاسِ) ظاهرا هیچ یک از اغذیه مانند عسل در بدن جذب نمیشود گویا صدی نود و پنج یا بیشتر آن جذب شده و بقیّه دفع میشود برخلاف اغذیه دیگر.
(اِنَّ فِی ذلِکَ لَآیَةً لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ) اگر مراد از «آیه» به قرینه آیات قبل و بعد آیت و علامت
معاد باشد، شهادت این امر بر معاد آنست: همانطور که ما به صحراها و گلها و باغها مینگریم و در آنها مطلقا عسل نمیبینیم ولی بوسیله زنبور عسل میدانیم که خروارها عسل در آنها موجود بوده است همچنین ما به قبرستانها نگاه کرده و در آنها جز خاک نمیبینیم امّا در بهار
قیامت خواهیم دید از آن خاکها انسانها برخاستند. و اگر مراد آیت
توحید و تدبیر خداوند باشد قطعا وجود این حشره با این عمل مفید و نظام حیرت آور از علائم توحید و تدبیر خدائی است این لفظ بیشتر از یکبار در قرآن مجید نیامده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «نحل»، ج۷، ص۳۴.