• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

نحس (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





نَحْس‌ (به فتح نون و سکون حاء) از واژگان قرآن کریم به معنای شوم و شومی و دارای مشتقاتی مثل نُحَاس‌ است.



نَحْس‌ به معنای شوم و شومی است. مصدر و اسم هر دو آمده است ارباب لغت گفته‌اند: «النَّحْس‌: ضدّ السّعد» راغب‌ نُحاس‌ را شعله بی‌دود معنی کرده و گوید: اصل‌ نَحْس‌ آنست که افق مثل شعله بی‌دود سرخ شود از این لحاظ نحس مثل شده برای نشان دادن شومی.


نُحَاس‌: دود، مس، سرب مذاب. و آن فقط یکبار در قرآن مجید آمده است‌ (یُرْسَلُ عَلَیْکُما شُواظٌ مِنْ نارٍ وَ نُحاسٌ‌ فَلا تَنْتَصِرانِ‌) (در قیامت شعله‌هايى از آتش، و دودهايى متراكم بر شما فرستاده مى‌شود؛ و نمى‌توانيد از كسى يارى بطلبيد.)
ظاهرا مراد از آن دود و به قولی سرب مذاب است رجوع شود به «نفذ».


(فَاَرْسَلْنا عَلَیْهِمْ رِیحاً صَرْصَراً فِی اَیَّامٍ‌ نَحِساتٍ‌ لِنُذِیقَهُمْ عَذابَ الْخِزْیِ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ لَعَذابُ الْآخِرَةِ اَخْزی‌..) (سرانجام تند بادى هول‌انگيز و سرد در روزهايى شوم و پر غبار بر آنها فرستاديم تا عذاب خواركننده را در زندگى دنيا به آنها بچشانيم؛ و به يقين عذاب آخرت خواركننده‌تر است...)
اِنَّا اَرْسَلْنا عَلَیْهِمْ رِیحاً صَرْصَراً فِی یَوْمِ‌ نَحْسٍ‌ مُسْتَمِرٍّ(ما تندباد وحشتناک و سردى را در روزى شومِ مستمر بر آنان فرستاديم) این هر دو آیه در باره هلاکت قوم عاداند که در «ریح» و «صرصر» توضیح داده شد مراد از «اَیَّامٍ‌ نَحِساتٍ‌» همان هفت شب و هشت روز است که باد بطور مداوم بر آنها وزید چنانکه فرموده: (سَخَّرَها عَلَیْهِمْ سَبْعَ لَیالٍ وَ ثَمانِیَةَ اَیَّامٍ حُسُوماً) (خداوند اين تند باد بنيان كن را هفت شب و هشت روز پى در پى بر آنها مسلّط ساخت) در آیه‌ (فِی یَوْمِ‌ نَحْسٍ‌ مُسْتَمِرٍّ) به نظرم‌ «(مُسْتَمِرٍّ)» وصف‌ «(یَوْمِ)» است و استمرار لازم نیست الی الابد باشد اگر چند روز هم باشد استمرار صادق است ظاهرا مراد از استمرار همان هفت شب و هشت روز باشد در اینصورت با (اَیَّامٍ‌ نَحِساتٍ‌) کاملا تطبیق می‌شود یعنی: روز شومی که یک هفته ادامه داشت و اگر وصف‌ «(نَحْسٍ)» باشد معنی این می‌شود در روزی که نحوست آن تا هفت شب و هشت روز ادامه داشت لازم نیست «یوم» فقط یک روز معنی کنیم راغب گوید: با یوم از زمان تعبیر آورند هر قدر که باشد. اینجا هم وقت مراد است.


ظاهر آنست که شومی و مبارکی روزها در اثر اتفاقاتی است که در آنها می‌افتد مثلا گوئیم: روز بیست و هفتم رجب روز مبارکی است که بعثت‌ خاتم الانبیاء (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در آن بوده و یا بیست و هشتم ماه صفر، شوم است که آن حضرت در آن روز از دنیا رفته، و گر نه وقت من حیث وقت، و زمان من حیث زمان به شومی و برکت توصیف نمی‌شود و اینکه فرموده: لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ اَلْفِ شَهْرٍ (شب قدر بهتر از هزار ماه است) از آن جهت است که قرآن در آن نازل شده و تقدیرات سالانه در آن شب است و یا عبادت آن بهتر از عبادت هزار ماه است چنانکه در «قدر» گذشت علی هذا راجع به قوم عاد که‌ «(اَیَّامٍ‌ نَحِساتٍ‌)» یا «(فِی یَوْمِ‌ نَحْسٍ‌)» فرموده برای آنست که قوم عاد در آن روزها هلاک شدند و نحوست در اثر عذاب بود نه در زمان من حیث زمان. ایضا احترام ماه‌های حرام جعلی است که ماه تحریم جنگ و ماه عبادت‌اند نه اینکه از لحاظ واقع مزیّت داشته و با ماه‌های دیگر فرق دارند.
در باره شب قدر فرموده: (اِنَّا اَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةٍ مُبارَکَةٍ) (كه ما آن را در شبى پر بركت نازل كرديم) مبارک بودن آن در اثر نزول قرآن و در اثر (فِیها یُفْرَقُ کُلُّ اَمْرٍ حَکِیمٍ‌) (در آن شب هر امرى بر اساس حکمت الهی تدبير مى‌گردد) است که در ذیل آیه فوق آمده و بواسطه‌ (تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَ الرُّوحُ فِیها بِاِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ اَمْرٍ) (فرشتگان و «روح» در آن شب به اذن پروردگارشان براى تقدیر هر امرى نازل مى‌شوند) است.
در تحف العقول از حسن بن مسعود نقل شده که گوید: به محضر امام علی النقی (علیه‌السّلام) مشرّف شدم در راه انگشتم زخم برداشت و سواری بر من تنه زد و به میان جمعی انبوه وارد شدم که قسمتی از لباسم را پاره کردند گفتم: ««کَفَانِی اللَّهُ شَرَّکَ مِنْ یَوْمٍ فَمَا اَیْشَمَکَ‌»». ‌ای روز، خدا مرا از شرّ تو کفایت کند چه روز شومی؟!، امام (علیه‌السّلام) چون این بشنید فرمود: ««یَا حَسَنُ هَذَا وَ اَنْتَ تَغْشَانَا تَرْمِی بِذَنْبِکَ مَنْ لَا ذَنْبَ لَهُ»». ‌ای حسن پیش ما میائی و گناه خویش را به کسی بی‌گناه نسبت می‌دهی؟! گوید: عقل من به خودم برگشت و متوجّه خطای خود شدم گفتم: آقای من از خدا آمرزش می‌خواهم فرمود: ««یَا حَسَنُ مَا ذَنْبُ الْاَیَّامِ حَتَّی صِرْتُمْ‌ تَتَشَاَّمُونَ‌ بِهَا اِذَا جُوزِیتُمْ بِاَعْمَالِکُمْ فِیهَا»». ‌ای حسن روزها چه گناهی دارند که چون‌ با اعمالتان مجازات می‌شوید روزها را شوم می‌پندارید... تا فرمود: ««لَا تَعُدْ وَ لَا تَجْعَلْ لِلْاَیَّامِ صُنْعاً فِی حُکْمِ اللَّهِ، قَالَ الْحَسَنُ: بَلَی یَا مَوْلَایَ»». دیگر چنین مگو و روزها را در کار خدا دخیل ندان، گفت: چشم مولای من.
حدیث صریح است در اینکه زمان و وقت را سعد و نحسی نیست. در وسائل کتاب حجّ ابواب آداب السفر باب هشتم نقل شده: راوی گوید: بعضی از اهل بغداد به ابی الحسن ثانی (علیه‌السّلام) نوشت و از مسافرت در آخرین چهارشنبه ماه سؤال کرد امام (علیه‌السّلام) در جواب نوشت: ««من خرج يوم الأربعاء لا يدور خلافا على أهل الطيرة وقي من كل آفة، وعوفي من كل عاهة، وقضى الله له حاجته»» هر که در آخرین چهارشنبه ماه به قصد مخالفت با اهل فال بد خارج شود از هر آفت محفوظ بوده و از هر بلا معاف شده و خدا حاجتش را قضا خواهد فرمود.حدیث شریف، نحس بودن چهارشنبه را نفی می‌کند.
در باب چهارم در ضمن حدیثی امام صادق (علیه‌السّلام) روز دوشنبه را شوم فرموده که‌ ««فَقَدْنَا فِیهِ نَبِیَّنَا وَ ارْتَفَعَ الْوَحْیُ عَنَّا»». شوم بودن در اثر رحلت آن حضرت و برداشته شدن وحی است. نه اینکه ذات روز شوم باشد.با تدبّر در روایات قطع نظر از سند آنها خواهیم دید نحوست و برکت آنها به ملاحظه واقعیاتی است که در آنها رخ داده است.


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۷، ص۳۱.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۷۹۴.    
۳. فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۴، ص۱۱۰.    
۴. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۷۹۴.    
۵. رحمان/سوره۵۵، آیه۳۵.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۳۲.    
۷. فصلت/سوره۴۱، آیه۱۶.    
۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۷۸.    
۹. قمر/سوره۵۴، آیه۱۹.    
۱۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۲۹.    
۱۱. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان، ج۱۰، ص۳۸.    
۱۲. طباطبایی، سید محمدحسین، ترجمه المیزان، ج۱۰، ص۴۵۷.    
۱۳. حاقة/سوره۶۹، آیه۷.    
۱۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۶۶.    
۱۵. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۹، ص۳۱۶.    
۱۶. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان، ج۱۹، ص۷۰.    
۱۷. طباطبایی، سید محمدحسین، ترجمه المیزان، ج۱۹، ص۱۱۴.    
۱۸. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ج۱، ص۸۹۴.    
۱۹. قدر/سوره۹۷، آیه۳.    
۲۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۹۸.    
۲۱. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان، ج۱۹، ص۷۱-۷۹.    
۲۲. طباطبایی، سید محمدحسین، ترجمه المیزان، ج۱۹، ص۱۱۵.    
۲۳. دخان/سوره۴۴، آیه۳.    
۲۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۹۶.    
۲۵. دخان/سوره۴۴، آیه۴.    
۲۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۹۶.    
۲۷. قدر/سوره۹۷، آیه۴.    
۲۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۹۸.    
۲۹. ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول، ص۴۸۲.    
۳۰. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۵۶، ص۲.    
۳۱. شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۸، ص۲۶۲.    
۳۲. شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۸، ص۲۵۴.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «نحس»، ج۷، ص۳۱.    






جعبه ابزار