ناصرالدوله حسن بن ابیالهیجا آل حمدان
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
آلِ حَمْدان، سلسلهای
شیعی مذهب از
قبیله ابن تَغْلِب که از حدود ۲۹۲ق/۹۰۵م تا ۳۹۴ق/۱۰۰۴م بر بخشهایی از
شام و شمال عراق (جزیره) فرمان راندند. پایهگذار حمدانیان
موصل، ناصرالدوله حسن بن ابیالهیجا است.
ناصرالدوله حسن بن ابیالهیجا (د ۳۵۸ق/۹۶۸م)، پایهگذار حمدانیان
موصل بود.
ناصرالدوله، نخست در ۳۰۸ق/۹۲۰م به نیابت از
پدر به امارت موصل گمارده شد، اما مقتدر در ۳۱۸ق/۹۳۰م پس از
مرگ ابوالهیجا، حسن را از امارت موصل عزل کرد و
ولایت آنجا را به عموهای وی، پسران
حمدان سپرد و او را به امارت بخش غربی دیارِ ربیعه و نَصیبین، سَنْجار، خابور، مَیافارقین و اَرْزَن گماشت. در ۳۱۹ق/۹۳۱م دوباره اختلاف میان مونس
مظفر، یکی از امیران بلند پایه
بغداد، و
خلیفه بالا گرفت و در ۳۲۰ق/۹۳۲م که مونس، خشمگین از خلیفه به سوی موصل میرفت، حسن و عموهایش راه را بر مونس بستند، اما شکست خوردند و پراکنده شدند. پس از آن حسن به خدمت مونس درآمد تا آنکه مقتدر کشته شد.
در ۳۲۲ق/۹۳۴م حسن، موصل و دیارِ ربیعه را تصرّف کرد و سپس عمویش ابوالعلای سعید را که قصد تصرف آنجا را داشت، به
قتل رساند. این کار بر خلیفه راضی (خلافت، ۳۲۲-۳۲۹ق/۹۳۴-۹۴۰م) گران آمد و سپاهیانی فرستاد تا وی را گرفتار کنند. در نخستین برخورد، حسن دچار شکست شد و گریخت، ولی در نبرد دیگر آنان را شکست داد و بر موصل و اطراف آن استیلا یافت. در ۳۲۴ق/۹۳۶م راضی حکومت موصل، دیار ربیعه، دیار مُضَر و دیار بکر را به او داد. از این به بعد کار او بالا گرفت تا آنجا که در ۳۲۵ق/۹۳۷م سراسر جزیره را در دست داشت.
در ۳۳۰ق/۹۴۱م ابن رایِق، امیرالأمرای بغداد، را به
حیله بکشت
و خود با
لقب ناصرالدوله از سوی خلیفه متّقی (خلافت، ۳۲۹-۳۳۳ق/۹۴۱-۹۴۴م) به امیرالامراییِ بغداد منصوب شد و برادرش ابوالحسن علی نیز لقب
سیف
الدوله یافت. ناصرالدوله در مسند امارت بغداد کار را بر خلیفه تنگ گرفت و اموالش را مصادره کرد و از حقوق او و اهل حرم بکاست و بر مالیاتها بیافزود. همچنین میان وی با
آل بویه و
بریدیان جنگ برخاست.
در ۳۳۱ق/۹۴۲م
توزون بر بغداد چیره شد و ناصرالدوله پس از ۱۳
ماه امارت ناچار با سران حمدانی به موصل گریخت و خلیفه نزد وی به موصل رفت. پس میان توزون و حمدانیان جنگ درگرفت. این جنگ ها به شکست
سیف
الدوله انجامید.
سیف
الدوله به موصل آمد و با برادرش ناصرالدوله، همراه خلیفه، به
نصیبین رفتند و توزون وارد موصل شد. سرانجام میان آنان
صلح افتاد و مقرّر شد منصرفات ناصرالدوله تا ۳
سال در دست خود او باشد و سالانه ۰۰۰‘۶۰۰‘۱
درهم برای توزون بفرستد.
اندکی بعد خلیفه از حمدانیان نیز دلتنگ شد و به رَقّه رفت و در آنجا اقامت گزید و سرانجام با توزون صلح کرد و به بغداد بازگشت، ولی در ۳۳۳ق/۹۴۴م توزون او را کور کرد و مستکفی (خلافت، ۳۳۳-۳۳۴ق/۹۴۵-۹۴۶م) را به خلافت نشاند و خود نیز در سال بعد (۳۳۴ق/۹۴۵م) درگذشت.
در همان سال آل بویه وارد بغداد شدند و کوشیدند نفوذ خلیفه و امیران اطراف، از آن میان
حمدانیان را محدود کنند، اما
ابن شیرزاد که پس از توزون امیرالامرای بغداد بود، دل با ناصرالدّوله داشت و از یاری وی دریغ نمیکرد، و چون معزّالدوله دیلمی (۳۰۲-۳۵۶ق/۹۱۵-۹۶۷م) همراه با خلیفه مطیع (خلافت، ۳۳۴-۳۶۳ق/۹۴۶-۹۷۴م) برای جنگ با حمدانیان از بغداد بیرون رفت، ناصرالدّوله به اشاره ابن شیرزاد این شهر را تصرف کرد (۳۳۴ق/۹۴۵م).
از آن سوی معزالدوله تَکریت را که جزو قلمرو ناصرالدّوله بود غارت کرد و به سوی بغداد آمد و پس از ۴ ماه توانست آنجا را تصرف کند. ناصرالدّوله در ۳۳۵ق/۹۴۶م پنهان از ترکان (بازماندگان توزون)، پیمانی با معزّالدّوله بست. از این روی ترکان بر او شوریدند و ناصرالدوله ناگزیر با ابن شیرزاد به موصل رفت، ولی کشمکش او با معزالدوله پایان نیافت و این دو، بارها رودرروی یکدیگر ایستادند.
چنانکه در ۳۴۵ق/۹۵۶م وقتی معزّالدّوله برای سرکوبی شورش
اهواز از بغداد بیرون رفت، ناصرالدوله به این شهر درآمد. در ۳۴۶ق/۹۵۷م معزالدوله به قصد گوشمالی ناصرالدوله آهنگ موصل کرد و او ناچار پذیرفت که سالانه ۰۰۰‘۰۰۰‘۱ درهم بپردازد، ولی چون از پرداخت آن سرباز زد، معزّالدّوله در ۳۴۷ق/۹۵۸م به موصل و نصیبین حمله کرد و بر آن شهرها چیره شد. ناصرالدوله به مَیّافارقین گریخت و از آنجا وارد
حلب شد که
سیف
الدوله در آنجا به استقبال فرمان میراند.
سیف
الدوله به میانجیگری برخاست و متعهد شد که آن مال را به بغداد فرستد.
حمدالله مستوفی میگوید، «به خراجی معیّن صلح کردند که ماه به ماه
سیف
الدوله به معزّالدّوله رسانَد و او به ملک ابن حمدان تعلّق نسازد». معزّالدّوله در ۳۵۳ق/۹۶۴م در پی اختلاف نظر با ناصرالدوله بر سر شرایط پیماننامه پیشین، دوباره به موصل لشکر کشید و آنجا را تصرف کرد و حکومت ولایات ناصرالدوله را طبق پیمان پیشین به پسرش ابوتغلب
غضنفر بن ناصرالدّوله سپرد. اندکی بعد او پدر را دربند کشید و در موصل زندانی ساخت تا اینکه وی (ناصرالدوله) در ۳۵۸ق/۹۶۹م در
زندان درگذشت.
دانشنامه بزرگ اسلامی مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی برگرفته از مقاله «آلحمدان»، ج۱، ص۴۰۹.