مِرْیَه (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مِرْيَه:(فَلا تَكُ في مِرْيَةٍ) «مِرْيَه» كه
به معناى
شک و ترديد در تصميمگيرى يا
شک توأم با قرائن تهمت است،
نشان مىدهد: آنها هرگز يقين
به خلاف
قرآن و
اسلام نداشتند، هر چند در الفاظشان چنين اظهار مىكردند بلكه، حداقل
به مرحله
شک تنزل كرده بودند، اما تعصبها
به آنها اجازه مطالعه بيشتر و يافتن حقيقت را نمىداد.
ريشه اصلى اين لغت،
به معناى فشار دادن پستان شتر، بعد از گرفتن شير است،
به اين اميد كه بقايايى كه در پستان است، بيرون آيد و از آنجا كه اين كار با
شک و ترديد انجام مىشود، اين كلمه
به هر گونه
شک و ترديد اطلاق شده است.
ترجمه و تفاسیر آیات مرتبط با مِرْيَه:
(فَلاَ تَكُ فِي مِرْيَةٍ مِّمَّا يَعْبُدُ هَؤُلاء مَا يَعْبُدُونَ إِلاَّ كَمَا يَعْبُدُ آبَاؤُهُم مِّن قَبْلُ وَ إِنَّا لَمُوَفُّوهُمْ نَصِيبَهُمْ غَيْرَ مَنقُوصٍ) (پس ترديدى در باطل بودن معبودهايى كه آنها مىپرستند،
به خود راه مده. آنها همان گونه اين معبودها را پرستش مىكنند كه پدرانشان قبلًامىپرستيدند؛ و ما نصيبشان را بى كم و كاست
به آنان خواهيم داد.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: اين جمله تفريع بر مطالب گذشته و شرح مفصل داستانهاى امم گذشته است كه با شرک ورزيدن
به خدا و فساد انگيزى در زمين
به خود ستم كردند و خدا هم ايشان را
به عذاب خود بگرفت. و مقصود از اشاره هؤلاء قوم رسول خدايند.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
(وَ لَا يَزَالُ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي مِرْيَةٍ مِّنْهُ حَتَّى تَأْتِيَهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً أَوْ يَأْتِيَهُمْ عَذَابُ يَوْمٍ عَقِيمٍ) (پيوسته كافران درباره
قرآن در
شک هستند، تا آنكه قيامت ناگهان فرا رسد، يا
عذاب روز عقيم (روزى كه قادر بر جبران گذشته نيستند)
به سراغشان آيد.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان میفرماید: اين آيه
به طورى كه ملاحظه مىفرماييد از اين معنا خبر مىدهد كه اين گونه
کفار تا آخر عمر از ايمان محرومند. پس مقصود از
(الَّذِينَ كَفَرُوا) همه كفار نيستند، چون مىدانيم و مىبينيم كه بسيارى از كفار بعد از سالها كفر موفق
به ايمان مىشوند، پس مىفهميم كه مراد از كفار نامبرده در آيه، همان عدهاى از صناديد و سردمداران قريشند كه تا آخر عمر موفق
به ايمان نشدند. معناى آيه اين است كه كسانى كه كافر شدند همواره در
شک نسبت
به قرآن خواهند ماند تا روز
قیامت به سراغشان آيد- و يا
عذاب روز قيامت كه روزى است ناگهانى مىرسد- و كسى را مهلت چارهجويى نمىدهد، و فردايى از آن متولد نمىشود تا جبران ما فات را كنند.
(دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:
)
(مَا يُجَادِلُ فِي آيَاتِ اللَّهِ إِلَّا الَّذِينَ كَفَرُوا فَلَا يَغْرُرْكَ تَقَلُّبُهُمْ فِي الْبِلَادِ) (تنها كسانى در
آیات ما مجادله مىكنند كه از روى عناد
کافر شدهاند؛ پس مبادا رفت و آمد آنان در شهرها و قدرتنماييشان تو را فريب دهد!)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان میفرماید: بعد از آنكه تنزيل كتاب را ذكر فرمود و
به حجتى باهره بر حقانيت آن اشاره نمود، حجتى كه از صفات كريمه مذكور در دو آيه قبل استفاده مىشد و مىفهمانيد كه
قرآن كريم
به علم خدا نازل شده كه آميخته با جهل نيست و
به حق نازل شده، حقى كه هيچ باطلى نمىتواند آن را از بين ببرد، اينك در اين آيه متعرض حال كسانى شده كه با جدال
به باطل مىخواهند با حجتهاى حق مقابله كنند و بدين منظور
به طور اشاره مىفرمايد: اينطور اشخاص اهل عقابند و از قلم خدا نمىافتند و خدا از ايشان غافل نيست، چون همان طور كه كتاب را نازل كرده تا مظهرى براى دو نام (غافِرِ الذَّنْبِ) و (قابِلِ التَّوْبِ) فراهم گشته، جمعى را بيامرزد، و توبهشان را بپذيرد، همچنين آن را نازل كرد تا مظهرى براى نام (شَدِيدِ الْعِقابِ) محقق گردد، و اهل عقابى باشد تا عقابش كند، پس پيامبر نبايد از جدال آنان ناراحت شود و از حال و وضعى كه در آنان مشاهده مىكند مغرور نگردد و فريب نخورد.
(دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، بر گرفته از مقاله «مِرْیَه»، ص۵۲۱.