مَواطِن (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مَواطِن: (في مَواطِنَ كَثيرَةٍ) «مَواطِن» جمع
«مَوْطِن» به معناى محلى است كه انسان براى اقامت دائمى يا موقت انتخاب مىكند.
ولى يكى از معانى آن ميدانهاى
جنگ مىباشد به تناسب اين كه جنگجويان مدتى كوتاه يا طولانى در آن اقامت مىكنند.
(لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللّهُ فِي مَوَاطِنَ كَثِيرَةٍ وَ يَوْمَ حُنَيْنٍ إِذْ أَعْجَبَتْكُمْ كَثْرَتُكُمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنكُمْ شَيْئًا وَ ضَاقَتْ عَلَيْكُمُ الأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّيْتُم مُّدْبِرِينَ) (خداوند شما را در مواضع بسيارى يارى كرد (و بر دشمن پيروز شديد)؛ و در روز
حنین (نيز يارى نمود)؛ در آن هنگام كه فزونى جمعيّتتان شما را مغرور ساخت، ولى اين فزونى جمعيّت مشكلى را از شما حل نكرد و زمين با همه وسعتش بر شما تنگ شد؛ سپس پشت به دشمن كرده، فرار نموديد.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: كلمه
مواطن جمع
موطن و به معناى جايى است كه انسان در آن سكونت نموده، و آن را
وطن خودش قرار مىدهد. ... «
لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ فِي مَواطِنَ كَثِيرَةٍ» در اين جمله
مواطنى كه خداوند لشكر
اسلام را نصرت داده، ذكر مىكند. و از سياق كلام برمىآيد كه منظور از اين چند
موطن،
مواطن جنگى است، از قبيل
بدر،
احد،
خندق،
خیبر و امثال آن.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «مَواطِن»، ص۵۶۱.