منوع (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
منوع:
(الْخَیْرُ مَنُوعاً) منوع: به معناى «بخل ورزنده و بازدارنده» است.
منوع از مادّه
«منع» گرفته شده است.
هنگامى كه به
انسان مال يا ثروتى برسد، بخل ورزد و منع
احسان و انفاق كند.
اين واژه در
قرآن مجيد يکبار آن هم در آيه مورد بحث آمده است.
به موردی از کاربرد
منوع در
قرآن، اشاره میشود:
(وَ اِذا مَسَّهُ الْخَیْرُ مَنُوعاً) «و هنگامى كه
خوبى به او رسد مانع ديگران مىشود و
بخل مىورزد.»
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: كلمه هلوع صفتى است كه از مصدر هلع - به فتحه هاء و لام- كه به معناى شدت حرص که اشتقاق يافته است، و نيز گفتهاند كه اين كلمه را دو
آیه بعد تفسير كرده، پس هلوع كسى است كه هنگام برخورد با ناملايمات بسيار جزع مىكند و چون به خيرى مىرسد از
انفاق به ديگران خوددارى مىكند. به نظر ما اين وجه بسيار وجه
خوبى است و سياق آيه هم با آن مناسب است. چون از سياق دو جمله
(إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً) (و إِذا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعاً) پيداست كه مىخواهد هلوع را معنا كند.
از نظر اعتبار عقلى هم هلوع چنين كسى است، چون آن حرصى كه جبلى انسان است حرص بر هر چيزى نيست، كه چه خير باشد و چه شر، چه نافع باشد و چه ضار نسبت به آن حرص بورزد، بلكه تنها حريص بر خير و نافع است، آن هم نه هر خير و نافعى، بلكه خير و نافعى كه براى خودش و در رابطه با او خير باشد، لازمه اين حرص اين است كه در هنگام برخورد با شر مضطرب و متزلزل گردد، چون شر خلاف خير است، اضطراب هم خلاف حرص است. نيز لازمه اين حرص آن است كه وقتى به خيرى رسيد خود را بر ديگران مقدم داشته، از دادن آن به ديگران امتناع بورزد، مگر در جايى كه اگر كاسهاى مىدهد قدح بگيرد، پس جزع در هنگام برخورد با شر و منع از خير در هنگام رسيدن به آن از لوازم هلع و شدت حرص است.
• شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات
قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «
منوع»، ج۴، ص۳۴۲.