منشأ آسانی تکالیف (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
منشأ
آسانی تکالیف با توجه
به آیات قرآن عبارتند از:
آسانگیرى
تکالیف بر بندگان، برخاسته از رحمت و مغفرت خدا:
۱. «إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ ... فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلاَ عَادٍ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ؛
خداوند تنها (گوشت) مردار ... حرام كرده است (ولی) آن كس كه مجبور شود (در موقع ضرورت برای حفظ جان خود از آن بخورد) در صورتی كه ستمگر و متجاوز نباشد گناهی بر او نیست، خداوند بخشنده و
مهربان است.»
۲. «وَمَن لَّمْ يَسْتَطِعْ مِنكُمْ طَوْلًا أَن يَنكِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ فَمِن مِّا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُم ... • يُرِيدُ اللّهُ أَن يُخَفِّفَ عَنكُمْ ...؛
و آنها كه توانایی
ازدواج با زنان (آزاد) پاكدامن با ایمان ندارند میتوانند با زنان
پاکدامن از بردگانی با ایمان كه در اختیار دارید ازدواج كنند... و خداوند آمرزنده و
مهربان است. خدا می خواهد (با دستورهای مربوط
به ازدواج با كنیزان و مانند آن) كار را بر شما سبك كند....»
۳. «... فَمَنِ اضْطُرَّ فِی مَخْمَصَةٍ غَيْرَ مُتَجَانِفٍ لِّإِثْمٍ فَإِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ؛
... اما آنها كه در حال گرسنگی دستشان بغذای دیگری نرسد و متمایل
به گناه نباشند (مانعی ندارد كه از گوشتهای ممنوع بخورند) خداوند آمرزنده و
مهربان است.»
۴. «قُل لاَّ أَجِدُ فِي مَا أُوْحِيَ إِلَيَّ مُحَرَّمًا عَلَى طَاعِمٍ يَطْعَمُهُ إِلاَّ أَن يَكُونَ مَيْتَةً أَوْ دَمًا مَّسْفُوحًا أَوْ لَحْمَ خِنزِيرٍ فَإِنَّهُ رِجْسٌ أَوْ فِسْقًا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللّهِ
بِهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلاَ عَادٍ فَإِنَّ رَبَّكَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ؛
بگو در آنچه بر من وحی شده، هیچ حرامی بر كسی كه غذائی میخورد نمییابم بجز اینكه مردار باشد یا خونی كه (از بدن حیوان) بیرون ریخته یا گوشت خوك كه اینها همه پلیدند، یا حیوانی كه در طریق
گناه به هنگام سر
بریدن، نام غیر خدا (نام بتها) بر آنها
برده شده است، اما كسانی كه ناچار شوند بدون اینكه بخاطر لذت باشد و یا زیاده از حد بخورند (گناهی بر آنها نیست) پروردگار تو آمرزنده
مهربان است.»
۵. «إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَالْدَّمَ ... فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلاَ عَادٍ فَإِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ؛
خداوند تنها مردار و خون ... بر شما تحریم كرده، اما كسانی كه مجبور شوند در حالی كه تجاوز و تعدی از حد ننمایند (خداوند آنها را مجازات نخواهد كرد) چرا كه خدا غفور و رحیم است.»
۶. «يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَحْلَلْنَا لَكَ أَزْوَاجَكَ اللَّاتِي آتَيْتَ أُجُورَهُنَّ وَمَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ مِمَّا أَفَاء اللَّهُ عَلَيْكَ وَبَنَاتِ عَمِّكَ وَبَنَاتِ عَمَّاتِكَ وَبَنَاتِ خَالِكَ وَبَنَاتِ خَالَاتِكَ اللَّاتِي هَاجَرْنَ مَعَكَ وَامْرَأَةً مُّؤْمِنَةً إِن وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبِيِّ إِنْ أَرَادَ النَّبِيُّ أَن يَسْتَنكِحَهَا خَالِصَةً لَّكَ مِن دُونِ الْمُؤْمِنِينَ قَدْ عَلِمْنَا مَا فَرَضْنَا عَلَيْهِمْ فِي أَزْوَاجِهِمْ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ لِكَيْلَا يَكُونَ عَلَيْكَ حَرَجٌ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا؛
ای پیامبر! ما همسران تو را كه مهرشان را پرداخته ای برای تو حلال كردیم، و همچنین كنیزانی كه از طریق غنائمی كه خدا
به تو بخشیده است مالك شده ای و دختران عموی تو، و دختران عمه ها، و دختران دائی تو و دختران خاله ها كه با تو مهاجرت كردند، هر گاه زن با ایمانی خود را
به پیامبر ببخشد (و مهری برای خود قائل نشود) چنانچه پیامبر بخواهد میتواند با او ازدواج كند اما چنین ازدواجی تنها برای تو مجاز است نه سایر مؤ منان، ما میدانیم برای آنها در مورد همسرانشان و كنیزانشان چه حكمی مقرر داشته ایم (و مصالح آنها چه ایجاب میكند) این
به خاطر آن است كه مشكلی (در ادای رسالت) بر تو نبوده باشد، و خداوند آمرزنده و
مهربان است. »
حكمت الهى، مانع تشریع تكلیفهاى سخت بر بندگان:
«... وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الْيَتَامَى قُلْ إِصْلاَحٌ لَّهُمْ خَيْرٌ وَإِنْ تُخَالِطُوهُمْ فَإِخْوَانُكُمْ ... وَلَوْ شَاء اللّهُ لأعْنَتَكُمْ إِنَّ اللّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ؛
... و از تو درباره
یتیمان سؤال میكنند، بگو: اصلاح كار آنان بهتر است. و اگر زندگی خود را با زندگی آنان بیامیزید، (مانعی ندارد؛) آنها برادر (دینی) شما هستند. ... و اگر خدا بخواهد، شما را
به زحمت میاندازد؛ (و دستور میدهد در عین سرپرستی یتیمان، زندگی و اموال آنها را بكلی از اموال خود، جدا سازید، ولی خداوند چنین نمیكند؛) زیرا او توانا و حكیم است.»
جمله «ان اللَّه ...» مىتواند دلیل بر چیزى باشد كه «لو شاء اللَّه ...» بر آن دلالت دارد و آن امتناع وقوع است؛ در نتیجه، صفت حكیم ذیل آیه،
به تعلّق نگرفتن مشيّت خدا بر جعل حكم مشقّتآور ناظر است.
ربوبيّت خدا بر بندگان، عامل آسانسازى تكالیف بر آنها:
«... كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِصَاصُ فِي الْقَتْلَى الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَالْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَالأُنثَى بِالأُنثَى فَمَنْ عُفِيَ لَهُ مِنْ أَخِيهِ شَيْءٌ فَاتِّبَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَأَدَاء إِلَيْهِ بِإِحْسَانٍ ذَلِكَ تَخْفِيفٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَرَحْمَةٌ ...؛
... حكم قصاص در مورد كشتگان بر شما نوشته شده است، آزاد در برابر آزاد، و
برده در برابر
برده و زن در برابر زن، پس اگر كسی از ناحیه برادر (دینی) خود مورد
عفو قرار گیرد (و حكم
قصاص او تبدیل
به خونبها گردد) باید از راه پسندیده پیروی كند (و در طرز پرداخت
دیه، حال پرداخت كننده را در نظر بگیرد) و قاتل نیز
به نیكی دیه را
به ولی مقتول بپردازد (و در آن مسامحه نكند) این تخفیف و رحمتی است از ناحیه پروردگار شما....»
آسانگیرى در
احکام الهی، پرتوى از رحمت خدا:
۱. «إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ ... فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلاَ عَادٍ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ؛
خداوند تنها (گوشت) مردار ... حرام كرده است (ولی) آن كس كه مجبور شود (در موقع ضرورت برای حفظ جان خود از آن بخورد در صورتی كه ستمگر و متجاوز نباشد گناهی بر او نیست، خداوند بخشنده و
مهربان است.»
۲. «... كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِصَاصُ فِي الْقَتْلَى الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَالْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَالأُنثَى بِالأُنثَى فَمَنْ عُفِيَ لَهُ مِنْ أَخِيهِ شَيْءٌ فَاتِّبَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَأَدَاء إِلَيْهِ بِإِحْسَانٍ ذَلِكَ تَخْفِيفٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَرَحْمَةٌ ...؛
... حكم قصاص در مورد كشتگان بر شما نوشته شده است، آزاد در برابر آزاد، و
برده در برابر
برده و زن در برابر زن، پس اگر كسی از ناحیه برادر (دینی) خود مورد عفو قرار گیرد (و حكم قصاص او تبدیل
به خونبها گردد) باید از راه پسندیده پیروی كند (و در طرز پرداخت دیه، حال پرداخت كننده را در نظر بگیرد) و قاتل نیز
به نیكی دیه را
به ولی مقتول بپردازد (و در آن مسامحه نكند ) این تخفیف و رحمتی است از ناحیه پروردگار شما....»
۳.«وَمَن لَّمْ يَسْتَطِعْ مِنكُمْ طَوْلًا أَن يَنكِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ فَمِن مِّا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُم ... وَاللّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ • يُرِيدُ اللّهُ أَن يُخَفِّفَ عَنكُمْ ...؛
و آنها كه توانایی ازدواج با زنان (آزاد) پاكدامن با ایمان ندارند میتوانند با زنان پاكدامن از بردگانی با ایمان كه در اختیار دارید ازدواج كنند... و خداوند آمرزنده و
مهربان است. خدا می خواهد (با دستورهای مربوط
به ازدواج با كنیزان و مانند آن) كار را بر شما سبك كند....»
۴. «قُل لاَّ أَجِدُ فِي مَا أُوْحِيَ إِلَيَّ مُحَرَّمًا عَلَى طَاعِمٍ يَطْعَمُهُ إِلاَّ أَن يَكُونَ مَيْتَةً أَوْ دَمًا مَّسْفُوحًا أَوْ لَحْمَ خِنزِيرٍ فَإِنَّهُ رِجْسٌ أَوْ فِسْقًا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللّهِ
بِهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلاَ عَادٍ فَإِنَّ رَبَّكَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ؛
بگو در آنچه بر من وحی شده، هیچ حرامی بر كسی كه غذائی میخورد نمییابم بجز اینكه مردار باشد یا خونی كه (از بدن حیوان) بیرون ریخته یا گوشت
خوک كه اینها همه پلیدند، یا حیوانی كه در طریق گناه
به هنگام سر
بریدن، نام غیر خدا (نام بتها) بر آنها
برده شده است، اما كسانی كه ناچار شوند بدون اینكه بخاطر لذت باشد و یا زیاده از حد بخورند (گناهی بر آنها نیست) پروردگار تو آمرزنده
مهربان است.»
۵. «إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَالْدَّمَ ... فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلاَ عَادٍ فَإِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ؛
خداوند تنها مردار و خون... بر شما تحریم كرده، اما كسانی كه مجبور شوند در حالی كه تجاوز و تعدی از حد ننمایند (خداوند آنها را مجازات نخواهد كرد) چرا كه خدا غفور و رحیم است.»
۶. «يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَحْلَلْنَا لَكَ أَزْوَاجَكَ اللَّاتِي آتَيْتَ أُجُورَهُنَّ وَمَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ مِمَّا أَفَاء اللَّهُ عَلَيْكَ وَبَنَاتِ عَمِّكَ وَبَنَاتِ عَمَّاتِكَ وَبَنَاتِ خَالِكَ وَبَنَاتِ خَالَاتِكَ اللَّاتِي هَاجَرْنَ مَعَكَ وَامْرَأَةً مُّؤْمِنَةً إِن وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبِيِّ إِنْ أَرَادَ النَّبِيُّ أَن يَسْتَنكِحَهَا خَالِصَةً لَّكَ مِن دُونِ الْمُؤْمِنِينَ قَدْ عَلِمْنَا مَا فَرَضْنَا عَلَيْهِمْ فِي أَزْوَاجِهِمْ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ لِكَيْلَا يَكُونَ عَلَيْكَ حَرَجٌ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا؛
ای پیامبر! ما همسران تو را كه مهرشان را پرداخته ای برای تو حلال كردیم، و همچنین كنیزانی كه از طریق غنائمی كه خدا
به تو بخشیده است مالك شده ای و دختران عموی تو، و دختران عمه ها، و دختران دائی تو و دختران خاله ها كه با تو مهاجرت كردند، هر گاه زن با ایمانی خود را
به پیامبر ببخشد (و مهری برای خود قائل نشود) چنانچه پیامبر بخواهد میتواند با او ازدواج كند اما چنین ازدواجی تنها برای تو مجاز است نه سایر مؤ منان، ما میدانیم برای آنها در مورد همسرانشان و كنیزانشان چه حكمی مقرر داشته ایم (و مصالح آنها چه ایجاب میكند) این
به خاطر آن است كه مشكلی (در ادای رسالت) بر تو نبوده باشد، و خداوند آمرزنده و
مهربان است.»
عزّت الهى، مانع تشریع تكلیفهاى شاقّ بر مكلّفان:
«... وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الْيَتَامَى قُلْ إِصْلاَحٌ لَّهُمْ خَيْرٌ وَإِنْ تُخَالِطُوهُمْ فَإِخْوَانُكُمْ وَاللّهُ يَعْلَمُ الْمُفْسِدَ مِنَ الْمُصْلِحِ وَلَوْ شَاء اللّهُ لأعْنَتَكُمْ إِنَّ اللّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ؛
... و از تو درباره یتیمان سؤ ال میكنند، بگو: اصلاح كار آنان بهتر است. و اگر زندگی خود را با زندگی آنان بیامیزید، (مانعی ندارد؛) آنها برادر (دینی) شما هستند. (و همچون یك برادر با آنها رفتار كنید!) خداوند، مفسدان را از مصلحان، باز میشناسد. و اگر خدا بخواهد، شما را
به زحمت میاندازد؛ (و دستور میدهد در عین سرپرستی یتیمان، زندگی و اموال آنها را بكلی از اموال خود، جدا سازید، ولی خداوند چنین نمیكند؛) زیرا او توانا و حكیم است.»
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۱، ص۳۱۵، برگرفته از مقاله «منشأ آسانی تکالیف»