• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

نسأ (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





نَسْأ (به فتح نون و سکون سین) از واژگان قرآن کریم به معنای تاخیر‌ انداختن است. این لفظ فقط یکبار در قرآن آمده است.



نَسْأ به معنای تاخیر‌ انداختن است. «نَسَاَ الشّی‌ء نَسْاً: اخّره». «نَسَاَ اللَّهُ اجله» یعنی خدا اجل او را به تاخیر‌ انداخت. راغب گوید: نَسْ‌ء تاخیر در وقت است گویند: نُسِئَت المراةُ یعنی حیض زن به تاخیر افتاد. بیع نسیه را از آن جهت نسیئه گویند که ثمن به تاخیر‌ انداخته می‌شود.


(اِنَّمَا النَّسِی‌ءُ زِیادَةٌ فِی الْکُفْرِ یُضَلُّ بِهِ الَّذِینَ کَفَرُوا یُحِلُّونَهُ عاماً وَ یُحَرِّمُونَهُ عاماً..) (تأخير ماههاى حرام و جا به جا كردن آنها فقط، افزايشى در كفر مشركان است؛ كه با آن، كافران گمراه مى‌شوند؛ يک سال، آن را حلال، و سال ديگر آن را حرام مى‌كنند) در اقرب الموارد گفته: نَسِی‌ء اسم است به‌ معنی تاخیر.
علی هذا مراد از آن در آیه معنای‌ مصدری است یعنی تاخیر‌انداختن و این موافق آنست که از امام صادق (علیه‌السّلام) نقل شده آن را در آیه نس‌ء (بر وزن فلس) خوانده‌اند و اگر به معنی مفعول باشد یعنی تاخیر‌ انداخته شد چنانکه در صحاح گفته مراد ماه تاخیر‌ انداخته شده است.
به هر حال عرب ماه‌های حرام را که از شریعت ابراهیم (علیه‌السّلام) بود محترم دانسته و در آنها از جنگ و غارت دست بر می‌داشتند ولی بر آنها سنگین بود که سه ماه ذو القعده و ذو الحجة و محرّم را متوالی دست از غارت بردارند لذا گاهی محرّم را حلال دانسته بجای آن ماه صفر را حرام می‌دانستند پس از چند سال باز محرّم را حرام می‌دانستند و این تغییر را در ماه ذو الحجة اعلام می‌کردند.
آیه شریفه در ردّ این بدعت نازل گردید یعنی تاخیر ماه حرام به ماه دیگر زیاده روی در کفر است کفّار در این عمل در اثر اضلال دیگران خود به گمراهی می‌افتند که آن را سالی حلال و سالی حرام می‌کنند. به قولی مباشر این عمل بعضی از بنی کنانه بودند و چون این کار به موجب حکم شرک انجام می‌گرفت لذا «زِیادَةٌ فِی الْکُفْرِ» تعبیر آمده است.
(فَلَمَّا قَضَیْنا عَلَیْهِ الْمَوْتَ ما دَلَّهُمْ عَلی‌ مَوْتِهِ اِلَّا دَابَّةُ الْاَرْضِ تَاْکُلُ‌ مِنْسَاَتَهُ‌..) (با اين همه جلال و شكوه سليمان هنگامى كه مرگ را بر او مقرّر داشتيم، آنها را از مرگ وى آگاه نساخت مگر جنبنده زمين (موريانه‌) در حالى كه عصاى او را مى‌خورد تا شكست و پيكر سليمان فرو افتاد) مِنْسَاَة به معنی عصا است علت این تسمیه آنست که با عصا چیزی به کنار می‌اندازند که نوعی تاخیر است یعنی چون مرگ را بر سلیمان آوردیم، مردم را به مرگ او دلالت نکرد مگر موریانه که عصایش را می‌خورد. این لفظ و «نسی‌ء» هر دو فقط یکبار در قرآن مجید آمده است.


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۷، ص۵۰.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۸۰۴.    
۳. فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۱، ص۴۱۳.    
۴. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ج۱، ص۸۰۴.    
۵. توبه/سوره۹، آیه۳۷.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۹۳.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان، ج۹، ص۲۷۱.    
۸. طباطبایی، سید محمدحسین، ترجمه المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۹، ص۳۶۲.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۵، ص۴۴-۴۵.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۱، ص۸۷-۸۸.    
۱۱. سبا/سوره۳۴، آیه۱۴.    
۱۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۲۹.    
۱۳. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۸، ص۵۹۶.    
۱۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۲۲۱.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «نسأ»، ج۷، ص۵۰.    






جعبه ابزار