• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

منزلت زن

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



از دیدگاه قرآن، زن و مرد هویت یکسان داشته و از موهبت‌های الهی به یک میزان برخوردارند. این دو مایه‌ی عفت و آرامش یکدیگرند. اما تفاوت‌های انکار ناپذیری نیز بین این دو وجود دارد. اگر به نظام حقوقی اسلام به‌صورت مجموعه توجه شود، روشن می‌شود که اختلافات حقوقی بین زن و مرد در اسلام دقیقا بر واقعیت و حکمت استوار است و هریک به میزان برخورداری از حقوق، به وظایفی نیز مکلّف گشته‌اند.



تفاوت‌های زن و مرد در وظایف و حقوقی که دارند همواره مورد بحث بوده است. ثمره‌ی مباحث در دو دیدگاه متقابل ارایه شده است. در یک دیدگاه، زن از سطح انسانیت تنزل می‌کند و صورت ابزار و وسیله به خود می‌گیرد. از سوی دیگر، دیدگاهی نیز هیچ تفاوتی بین زن با مرد قایل نمی‌شود و معتقد است زن در همه‌ی زمینه‌ها همتای مرد است. این همان فمینیسم است.
این نوشتار بر آن است تا با توجه به کاستی‌های دو دیدگاه یاد شده به تحقیق وتبیین دیدگاه قرآن در این باره بپردازد.
در میان اقوام و دانشمندان گذشته نظر بسیار بدبینانه‌ای نسبت به زن وجود داشته است. افلاطون، با جرئت و تهور فراوان، از ورود زن به هر کاری و از برابری زن و مرد در همه‌ی موقعیت‌ها پشتیبانی می‌کرد. اما ارسطو، که با تعصبات روزگار خود بیش‌تر سازگار بود، زن را ناقص می‌دانست و به عقیده‌ی او طبیعت آن‌جا که از آفریدن مرد ناتوان است، زن را می‌آفریند. زنان و بندگان، از روی طبیعت، محکوم به اسارت‌اند و به هیچ‌وجه سزاوار شرکت در کارهای عمومی نیستند.
[۱] دورانت، ویل، لذات فلسفه، ج۱، ص۱۴، سازمان و انتشارات آموزش انقلاب اسلامی، تهران، ۱۳۷۷.

آگوستین قدیس قائل بود: زن حیوانی است که نه استوار است و نه ثابت قدم، بلکه کینه‌توز است و زیان‌کار و منبع همه مجادلات و نزاع‌ها و بی عدالتی‌ها و حق‌کشی‌ها.
[۲] ستاری، جلال، سیمای زن در فرهنگ ایران، ج۱، ص۶۱، نشر مرکز، تهران، ۱۳۷۳.

بعضی از پیروان فروید معتقدند:
زن خدمت قابلی به فرهنگ بشر نکرده و در هیچ فنی موقعیتی به دست نیاورده است جز در شستن و بافتن و آرایش کردن که فنون جنبی است و مجاهده‌ای برای پوشانیدن دستگاه‌های جنسی و جلب مرد.
[۳] تیلا، عباس، زن در آیینه تاریخ، ج۱، ص۱۴، مولف، تهران، ۱۳۷۰.

در تورات کنونی آمده است که وجود زن، طفیلی وجود مرد است و از دنده‌ی چپ مرد آفریده شده است.
[۴] تورات، سفر پیدایش، باب ۲، آیه ۲ و باب ۱۹، آیه ۱۹.

در مقابل نظریه‌های افراطی، نظر بسیار خوشبینانه‌ای نیز نسبت به زن وجود دارد. گاندی می‌گوید:
هیچ یک از شرارت‌هایی که مرد مسئول آن است، چنان پست و مفتضح و خشن نبوده که توهین به نیمه‌ی برتر انسانیت. جنس زن را ضعیف‌تر نمی‌دانم، چون اصیل‌تر از مرد است. حتی امروز هم زن تجسم ایثار، رنج کشیدن خاموش، فروتنی، ایمان و معرفت است. شهود زن اغلب صادق‌تر است تا تصور خود بینانه‌ای که مرد از دانش برتر خود دارد.
[۵] خجسته، کیا، مهاتما گاندی در جستجوی حقیقت، ج۱، ص۴۳، نشر مرکز، تهران، ۱۳۷۲.

زن در نزد مصریان مقام والایی داشت تا جایی که تسلط زن و مادر شاهی بر تسلط مرد یا پدر شاهی غلبه داشته است.
[۶] تیلا، عباس، زن در آیینه تاریخ، ج۱، ص۲۹، مولف، تهران، ۱۳۷۰.



اسلام تنها دینی است که شخصیت و حقوق زن را در ابعاد گوناگون و با توجه به توانمندی‌ها و وظایفی که دارد منظور کرده است. گوستا ولوبون می‌گویدکه اسلام اولین مذهبی است که در اصلاح حال زنان و ترقی و تعالی آنان قدم‌های خیلی وسیعی برداشته است. زیرا این مطلب مسلم است که در میان تمام مذاهب و اقوامی که قبل از اسلام آمده‌اند وضع و حالت زیاده از حد ضایع و خراب بوده است.
اینک لازم است موضع اسلام را در این‌باره از متن قرآن جویا شویم. از دیدگاه قران سرشت زن و مرد یکسان بوده و این دو دارای هویتی یکسان‌اند. قرآن می‌فرماید:
«یا اَیُّهاالنَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمُ الَّذی خَلَقَکُمْ منْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ خَلَقَ منْها زَوْجَها وَبَثَّ منْهُما رجالاً کَثیراً وَ نِساءً...؛ ای مردم از پروردگارتان پروا کنید، آن که شما را از یک نفس آفرید و از آن نفس واحد، همسر او را و از آن دو مردان و زنان بسیار پدید آورد».
در آیه‌ی دیگر آمده است:
«هُوَ اَلّذی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ جَعَلَ منْها زَوجَها لِیَسْکُنَ اِلَیْها؛ اوست که همه‌ی شما را از یک تن آفرید و از آن یک تن، زنش را آفرید تا به او آرامش یابد». از منظر قرآن، خلقت زن مایه‌ی آرامش مرد است.
«وَ مِنْ آیاتِهِ اَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ اَنْفُسِکُمْ اَزْواجاً لِتَسْکُنوُا الَیْها؛ و از نشانه‌های قدرت اوست که برایتان از جنس خودتان همسرانی آفرید، تا به ایشان آرامش یابید».
علامه طباطبایی در تفسیر این آیه می‌گوید:
معنای آیه این است که برای سود رساندن به شما از جنس خودتان همانند آفرید، چرا که هریک از زن و مرد دارای جهاز تولیدمثل است که با همراهی جنس دیگر کارش به ثمر می‌رسد و با کار هردو، مسئله تولید و تکثیرمثل به انجام می‌رسد، بر این اساس، هریک به تنهایی نقص دارد و به قرین خود نیازمند است و از مجموع این دو، یک واحد تام حاصل می‌شود. به‌جهت همین نیاز و نقص هرکدام به سمت دیگری حرکت می‌کند و زمانی که وصلت حاصل گشت، آرام می‌گیرد. زیرا هر ناقصی به کمال خود شائق است و هر نیازمندی به چیزی که رفع نیازش کند، میل دارد. این همان میل جنسی است که در این دو قرین نهاده شده است.

۲.۱ - برخورداری از مواهب یکسان

قرآن کریم بعضی از موهبت‌های الهی را به انسان، صرف‌نظر از جنسیت، نسبت داده است، از جمله: «لَقَدْ خَلَقْنَا الْانْسانَ فی اَحْسَن تَقْویم؛ ما انسان را در بهترین ساختار خلق کردیم».
در آیه دیگری میفرماید :
«فَاَقِمْ وَجْهَکَ لِلدّین حَنیفاً فِطْرَتَ اللّهِ الَّتی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْها لا تَبْدیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذلِکَ الدّینُ القَیِّمُ وَ لکِنَّ اَکْثَرَ النَّاسِ لایَعْلَمُونَ؛ پس تو ای رسول، مستقیم روی به جانب آیین پاک اسلام آور و پیوسته از طریق دین خدا که فطرت خلق را بر آن آفریده است پیروی کن که هیچ تغییری در خلقت خدا نباید داد. این است آیین استوار حق ولیکن اکثر مردم از حقیقت آن آگاه نیستند».

۲.۲ - برخورداری از امکانات یکسان

امکاناتی را که خداوند خلق کرده است، برای انسان است و طبق جنسیت تقسیم صورت نگرفته است:
«اَلّذی جَعَلَ لَکُمُ اْلاَرْضَ فِراشاً وَ السَّماءَ بناءً وَ اَنْزَلَ منَ السَّماء ماءً فَاَخْرَجَ به منَ الثَّمَرات رزْقاً لَکُمْ؛ آن خدایی که برای شما زمین را گسترد و آسمان را برافراشت و فرو بارید از آسمان آبی که به سبب آن بیرون آورد میوه‌های گوناگون برای روزی شما».

۲.۳ - عمومیت هدف آفرینش

آیاتی که هدف آفرینش را بیان می‌کند عمومیت دارد، از جمله:
«الّذی خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَیاةَ لِیَبْلُوَکُمْ اَیُّکُمْ اَحْسَنُ عَمَلاً وَ هُوَ الْعَزیزُ الْغَفُورُ؛ خدائی که مرگ و زندگانی را آفرید که شما بندگان را بیازماید تا کدام نیکوکارتر است و او مقتدر و آمرزنده است».
همچنین:
«وَ مَنْ عَمِلَ صالحاً مِنْ ذَکَرٍ اَوْ اُنْثی وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً؛ هرکس از مرد و زن کار نیکی به شرط ایمان به خدای آرد، ما او را در زندگانی خوش و باسعادت زنده می‌گردانیم».

۲.۴ - تساوی عمل و پاداش

در صورت تساوی عمل زن و مرد، پاداش این دو یکسان خواهد بود:
«فَاسْتَجابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ اِنّی لا اُضیعُ عَمَلَ عامِلٍ مِنْکُمْ مِنْ ذَکَرٍ اَوْ اُنْثی؛ پس خدا دعاهای ایشان‌را اجابت کرد که البته من که پروردگارم عمل هیچ‌کس از مرد و زن را بی مزد نگذارم».

۲.۵ - ستودن مطلق اهل علم و دانش

خداوند اهل علم و دانش را ستوده و فرقی بین زن و مرد قایل نشده است:
«یَرْفَعِ اللّهُ الّذینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَالّذینَ اُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ؛ خدا مقام اهل ایمان و دانشمندان عالم را رفیع می‌گرداند».

۲.۶ - یکسان بودن اهداف انبیاء

یکی از مهمترین اهداف انبیاء، تزکیه و تعلیم انسان‌ها است و در این خصوص فرقی بین زن و مرد نیست:
«کَما اَرْسَلْنا فیکُمْ رَسُولاً مِنْکُمْ یَتْلُوا عَلَیکُمْ آیاتِنا وَ یُزَکّیکُم وَ یُعَلِّمُکُمْ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ یُعَلِّمُکُمْ ما لَمْ تَکُونُوا تَعْلَمُونَ. چنانکه رسول گرامی خود را فرستادیم که آیات ما را برای شما تلاوت کند و نفوس شما را از پلیدی و آلودگی جهل و شرک پاک و منزه گرداند و به شما تعلیم شریعت و حکمت دهد و از او بیاموزید هرچه را نمی‌دانید.
در تعدادی از روایات علاوه بر تعابیر عام نسبت به زنان تصریح صورت گرفته است، از جمله: قال النبی (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) :
طلب العلم فریضة علی کل مسلم و مسلمة. فراگیری دانش بر هر مرد و زن مسلمان واجب است.

۲.۷ - تساوی فراگیری احکام شرعی

از منظر فقیهان امامیه فراگیری احکام شرعی مورد ابتلا بر هر زن و مردی واجب است:
یجب علی کل مکلف فی عباداته و معاملاته ان یکون مجتهداً او مقلداً او محتاطا. واجب است بر هر مکلفی در عبادت‌ها و معامله‌ها یا مجتهد باشد و یا مقلد و یا به [[|احتیاط]] عمل نماید.
زنان بسیاری از اصحاب و یاران پیامبر و ائمه، اهل فضل و دانش بودند. مجلس تفسیر زینب در کوفه هنگام حکومت حضرت علی، نمونه بارزی از این امر است.
[۲۱] محمد الحصون و ام علی مشکور، اعلام النساء المومنات، ج۱، ص۱۷۳، انتشارات اسوه، تهران، ۱۴۱۱ ق.
همچنین برخی از زن‌های منسوب به فقها و عالمان، صاحب اجازه نقل حدیث و اجتهاد بوده‌اند مانند ام علی، همسر شهید اول و آمنه بیگم دختر مجلسی اول. و در تاریخ معاصر، شهیده بنت‌الهدی صدر و بانو مجتهده اصفهانی از مصادیق بارز زنان اهل فضل و دانش بوده‌اند.
[۲۲] سعیدزاده، زنان، تحصیلات و برداشتهای دینی، ج۱، ص۲۶، مجله پیام زن، ش ۲۲.


۲.۸ - تساوی در کسب مدارج معنوی

از دید قرآن، در کسب مدارج معنوی و تحصیل تقوا، فرقی بین زن و مرد نیست.
«یا اَیُّها النَّاسُ اِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ اُنْثی وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا اِنَّ اَکْرَمَکُمْ عِنْدَاللّهِ اَتْقاکُمْ؛ ای مردم ما همه شما را از مرد و زنی آفریدیم و آنگاه شعبه‌های بسیار و فرق مختلف گردانیدیم تا یکدیگر را بشناسند. بزرگوارترین شما نزد خدا باتقوی‌ترین مردمند».

۲.۹ - بهره‌مندی زن و مرد از فضیلت جهاد

یکی از ارزشمندترین مفاهیم و اعمال دینی جهاد در راه خداست تا جایی که جهاد برای حفظ کیان اسلام بر زن و مرد واجب است.
زن و مرد از فضیلت جهاد بهره می‌برند:
«لا یَسْتَوی الْقاعِدُونَ مِنَ الْمُؤمِنینَ غَیْرُ اُولی الضَّرَرِ وَ الْمُجاهِدُونَ فی سَبیلِ اللَّهِ بِاَمْوالِهِمْ وَ اَنْفُسِهمْ فَضَّلَ اللَّهُ اَلْمُجاهِدینَ بَاَمْوالِهِمْ وَ اَنْفُسِهِمْ عَلَی الْقاعِدینَ دَرَجَةً وَ کُلّاً وَعَدَ اللّهُ الْحُسْنی فَضَّلَ اللَّهُ اَلْمُجاهِدینَ عَلَی الْقاعِدینَ اَجْراً عَظیماً؛ هرگز مومنانی که بی‌هیچ عذری مانند نابینایی، مرض فقر و غیره از کار جهاد باز نشینند با آنانکه به مال و جان کوشش می‌کنند، یکسان نخواهد بود. خدا مجاهدان فداکار با مال و جان را بر بازنشستگان، بلندی مقام و برتری بخشیده و همه اهل ایمان را وعده نیکو فرموده و مجاهدان را بر بازنشستگان با اجر و ثوابی بزرگ برتری داده».

۲.۱۰ - شراکت در بعضی ارزش‌ها

آیه زیر بیان کننده ارزش‌هایی است که زن و مرد در آن شراکت دارند و در این آیه از مردان و زنان به نیکی یاد شده است:
«اِنّ الْمُسْلِمینَ وَ الْمُسْلِماتِ وَ الْمُؤمِنینَ وَ الْمؤمِناتِ وَ الْقانِتینَ وَ القانِتاتِ وَ الصَّادِقینَ وَ الصَّادِقاتِ وَ الصَّابِرینَ وَ الصَّابِراتِ وِ الْحافِظینَ فُرُجَهُمْ وَ الْحافِظاتِ وَ الذَّاکِرینَ اللّهَ کَثیراً وَ الذَّکِراتِ اَعَدَّ اللّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَ اَجْراً عَظیماً؛ همانا کلیه مردان و زنان مسلمان و مردان و زنان باایمان و مردان و زنان اهل طاعت و مردان و زنان راستگوی و مردان و زنان صابر و مردان و زنان خداترس خاشع و مردان و زنان خیرخواه مسکین‌نواز و مردان و زنان روزه‌دار و مردان و زنان با حفاظ خوددار از تمایلات حرام و مردان و زنانی که یاد خدا بسیار کنند، برای همه آن‌ها خدا مغفرت و پاداش بزرگ مهیا ساخته است».

۲.۱۱ - تکمیل خلقت زن و مرد بر دیگری

خلقت زن و مرد هر کدام برای تکمیل دیگری است:
«هُنَّ لِباسٌ لَکُمْ و َ اَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ؛ آنان
[۲۸] تحصیلات و برداشت‌های دینی، مجله پیام زن، ش ۲۲.
جامه ستر و عفاف شما و شما (مردان) نیز لباس عفت آن‌ها هستید».
در تفسیر المیزان آمده است:
ظاهر از لباس همان معنای معروف آن است. لباس آن چیزی است که انسان به آن بدنش را می‌پوشاند و دو جمله از قبیل استعاره است. زیرا هر یک از زوجین دیگری را از دنبال گناه رفتن و شایع ساختن آن، باز می‌دارد. پس هرکدام برای دیگری به منزله لباسی است که با آن پلیدی خود را پنهان و عورت خود را می‌پوشانند.

۲.۱۲ - یکسان بودن جنس زن و مرد

قرآن حتی جنس زن و مرد را نیز یکسان می‌داند:
«وَ اللّهُ جَعَلَ لَکُمْ مِنْ اَنْفُسِکُمْ اَزْواجاً وَ جَعَلَ لَکُمْ مِنْ اَزْواجِکُمْ بَنینَ وَ حَفَدَةً وَ رَزَقَکُمْ مِنَ الطَّیِّبتِ؛ خدا برای شما از میان خودتان همسرانی قرار داد و از همسرانتان فرزندان و فرزند زادگان پدید آورد، و از چیزهای پاک روزیتان داد».
در آیه دیگر از قرآن آمده است:
«فاطِرُ السَّمواتِ وَ اْلاَرْضَ جَعَلَ لَکُمْ مِنْ اَنْفُسِکُمْ اَزْواجاً؛ آفریدگار آسمان‌ها و زمین است. برای شما، هم از شما، همسرانی بیافرید».
بعضی مفسرین از این آیه یکسانی و مماثلت جنس زن و مرد را نتیجه گرفته‌اند.
[۳۲] حسینی تهرانی، محمدحسین، نور ملکوت قران، ج۲، ص۱۰۰-۹۸، انتشارات علامه طباطبایی، ۱۴۱۳ ق، ج ۲.
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان، نیز این قول را ترجیح داده است.
ممکن است گفته شود در آیات مذکور، هدف از آفرینش زن آرامش و سکون مرد تلقی شده است به‌گونه ای که گویا اصل در حیات، مرد است و زن طفیل وجود اوست. اما باید گفت با توجه به ظاهر آیات هریک از این دو جنس به‌یکدیگر نیاز دارند و آرامش طرفینی است همان‌گونه که مودت و رحمت برای هر دو طرف است. در استعمالات قرآنی، واژه زوج به معنای همسر بر هریک از زن و مرد اطلاق می‌گردد و اصولا کلمه زوجه در قرآن به کار نرفته و از نظر لغت شناسان استعمال واژه زوجه برای زن، غیرفصیح است.

۲.۱۳ - برخورداری زنان از شخصیت کامل

آیات ذکر شده نشان داد که زنان هم چون مردان از شخصیتی کامل و مستقل برخوردارند و در هویت انسانی میان صنف زن و مرد تفاوتی نیست. ویژگی‌های انسانی را هر دو به نحو برابر دارا هستند. همان‌گونه که در قابلیت رشد و تکامل، لغزش و انحراف، آسیب‌پذیری و آسیب‌رسانی یکسان‌اند.
به‌عبارت دیگر، خدای متعال انسان را آفرید، اما برای بقای نسل و تبار وی او را به دو صنف زن و مرد تقسیم کرد. در آنچه لازمه نوع انسانی است هر دو برابرند و در برخی خصلت‌ها و خصوصیت‌ها که لازمه صنف است از یکدیگر متفاوت‌اند. این تفاوت‌ها چنان نیست که به انسانیت آن‌ها آسیب برسانند.
[۳۵] مهریزی، مهدی، شخصیت و حقوق زن در اسلام، ج۱، ص۷۸، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، تهران، ۱۳۸۲.

حقیقت انسان نه مذکر است نه مونث. قرآن کریم می‌گوید: این دو را از چهره ذکورت و انوثت نشناسید. بلکه از چهره انسانیت بشناسید. در حقیقت انسان را روح او تشکیل می‌دهد، نه بدن او، انسانیت انسان را جان او تعیین می‌کند نه جسم او و نه مجموع جسم و جان.
[۳۶] جوادی آملی، عبداللّه، زن در آئینه جلال و جمال، ج۱، ص۷۶، مرکز نشر فرهنگی رجا، تهران، ۱۳۶۹ ق.

علامه طباطبایی نیز با استدلال فلسفی به وحدت نوعی زن و مرد قایل است. بنابراین می‌توان گفت که هر کمال نوعی را که یک صنف می‌تواند آنرا به‌دست آورد، صنف دیگر نیز قدرت به‌دست آوردن آن‌را دارد. و از آن جمله کمالی است که به وسیله ایمان به خدا و اطاعت فرمان او حاصل می‌شود. بهترین و جامع‌ترین تعبیر حاکی از این معنا آیه شریفه‌ای است که می‌فرماید: «اِنّی لا اُضیعُ عَمَلَ عامِلٍ مِنْکُمْ مِنْ ذَکَرٍ اَوْ اُنْثی بَعْضُکُمْ مِنْ بَعْضٍ؛ »


امام خمینی (ره) در خصوص شخصیت زن قایل است:
تمام هویت های کمالی که در انسان مطرح است در زن مطرح است.
[۳۹] امام خمینی، سیدروح‌الله، سیمای زن در کلام امام خمینی، ج۱، ص۲۰۷، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تهران.

علامه طباطبایی در این خصوص می‌گوید:
واقعیت خارجی و تجربه نشان می‌دهد که زن و مرد دو فرد از یک جوهر واحد به نام انسان می‌باشند. ایشان در جای دیگر می‌گوید: قرآن بیان کرده که هویت زن مانند مرد است هر انسان چه زن و چه مرد، انسان است و در ماده انسانیت مشترک است.
علامه مطهری شخصیت زن را از منظر قرآن این‌گونه ترسیم می‌کند:
قرآن با کمال صراحت در آیات متعددی می‌فرماید که زنان را از جنس مردان و از سرشتی نظیر سرشت مردان آفریدیم. قرآن درباره آدم اول می‌گوید: همه شما را از یک پدر آفریدیم و جفت آن پدر را از جنس خود او قرار دادیم... قرآن در کنار هر مرد بزرگ و قدسی از یک زن بزرگ و قدسیه یاد می‌کند. از همسران آدم و ابراهیم و از مادران موسی و عیسی در نهایت تجلیل یاد کرده است. اگر همسران نوح و لوط را به عنوان زنانی ناشایسته برای شوهران ذکر می‌کند از زن فرعون نیز به عنوان زن بزرگی که گرفتار مرد پلیدی بوده است غفلت نکرده. گویی قرآن خواسته است در داستان‌های خود توازن را حفظ کند و قهرمانان داستان‌ها را منحصر به مردان ننمایند.
آیت‌اللّه جوادی آملی زن و مرد را از یک گوهر دانسته و می‌گوید:
آفرینش زن و مرد از یک گوهر است و همه زنان و مردان مبدا قابلی واحد داشته، چه این‌که مبدا فاعلی همه آن‌ها خدای یگانه و یکتاست و هیچ مزیتی برای مرد نسبت به زن در اصل آفرینش نیست و اگر برخی از روایات عهده‌دار اثبات این مزیت‌اند یا از لحاظ سند نارسا و یا از جهت دلالت ناتمام‌اند و اگر فرضا از هر دو جهت تمام باشند، چون مسئله مورد بحث یک امر تعبدی محض نیست، نظیر مسائل فقهی صرف، نمی‌توان آن را به یک دلیل ظنی غیر قطعی ثابت کرد، مگر در حد مظنه و گمان که سودمند به حال مسائل علمی نخواهد بود.
[۴۳] جوادی آملی، عبداللّه، زن در آئینه جلال و جمال، ج۱، ص۱۳۷-۱۳۸، مرکز نشر فرهنگی رجا، تهران، ۱۳۶۹ ق.



تفاوت‌های فیزیولوژیک زن و مرد با یکدیگر لازمه‌ی حیات انسانی و بقای آن است. بدیهی است این تفاوت‌ها زمینه ساز تفاوت در وظایف و تکالیف و این یک نیز سبب تفاوت در حقوق می‌گردد. بر این اساس، تفاوت های حیاتی این دو را به اختصار از نظر می‌گذرانیم. به‌طور کلی می‌توان این تفاوت‌ها را به دو دسته‌ی جسمانی و روانی تقسیم کرد.

۴.۱ - تفاوت‌های جسمانی

این تفاوت‌ها اختلافات ظاهری ساختمان بدن و مهم‌تر از آن تفاوت وضعیت جنسی این دو را شامل می‌شود. نطفه زن (اوول) و نطفه مرد (اسپرماتوزوئید) هر یک دارای ۲۳ کروموزوم است که موقعیت و شکل آن‌ها در هر جنس با دیگری تفاوت دارد. زنان عوارض زنانگی اعم از قاعدگی و آبستنی و زایمان دارند ولی مردان این‌گونه نیستند. مردان بلند قدتر و سنگین وزن‌تر از زنان‌اند. وزن متوسط قلب مرد ۳۰۰ گرم و وزن متوسط قلب زن ۲۵۰ گرم و وزن متوسط مغز مرد ۱۳۰۰ گرم و وزن متوسط مغز زن ۱۲۰۰ گرم می‌باشد.
[۴۴] تیلا، عباس، زن در آیینه تاریخ، ج۱، ص۱۳۷-۱۳۸، مولف، تهران، ۱۳۷۰.


۴.۲ - تفاوت‌های روانی

میل مرد به ورزش و شکار و کارهای پرحرکت و جنبش، بیش از زن است. زن زودتر و سریع‌تر از مرد تحت تاثیر احساسات خویش قرار می‌گیرد. زن به زینت و زیور و جمال و آرایش علاقه‌ی زیاد دارد. احساسات زن بی‌ثبات‌تر از مرد است. زن از مرد محتاط‌تر، پرحرف‌تر، ترسوتر و تشریفاتی‌تر است.


تفاوت های یاد شده همانگونه که گذشت سبب پاره‌ای تفاوت‌های حقوقی بین زن و مرد گردید. یکی از این تفاوت‌ها در قانون ارث است. از دیرباز این سوال مطرح بوده است که چرا از منظر اسلام سهم الارث زن و مرد با هم مساوی نیست؟ چرا حقوق این دو با هم مساوی نیست؟ امام صادق (علیه‌السلام) سبب این مطلب را این‌گونه بیان کرده است:
اسلام سربازی را از عهده زن برداشته و به‌علاوه مهر نفقه را به نفع او بر مرد لازم شمرده است و در بعضی از جنایات اشتباهی که خویشاوندان جانی باید دیه بپردازند، زن از پرداخت دیه و شرکت با دیگران معاف است. از این رو سهم زن در ارث از مرد کمتر است.
استاد مطهری در این باره می‌گوید:
علت این‌که اسلام سهم الارث زن را نصف مرد قرار داد وضع خاصی است که زن از لحاظ مهر و نفقه و سربازی و برخی قوانین جزایی دارد چون اسلام مهر و نفقه را لازم می‌داند و به این سبب قهراً از بودجه زندگی زن کاسته شده است و تحمیلی از این نظر بر مرد شده است. اسلام می‌خواهد این تحمیل از طریق ارث جبران شود، از این رو برای مرد دو برابر زن سهم الارث قرار داده است.
در خصوص نفقه زن با استناد به متون فقهی در قانون مدنی آمده است:
نفقه عبارت است از مسکن و البسه و غذا و اثاث البیت که‌ به‌طور متعارف با وضعیت زن متناسب باشد و خادم در صورت عادت زن به داشتن خادم یا احتیاج او به واسطه مرض یا نقصان اعضاء.
[۴۹] قانون مدنی، ماده ۱۱۰۷.

نفقه زن بر نفقه سایر افراد واجب النفقه، مقدم است، مانند اولاد، پدر، مادر و غیره.
اگر زوج با حالت یسر و قدرت بر پرداخت نفقه، از ادای آن خودداری کند، زوجه می‌تواند بدون مراجعه به دادگاه از اموال او تقاصّاً برداشت نماید.
[۵۱] طاهری، حبیب‌الله، حقوق مدنی، ج۳، ص۲۰۲، دفتر انتشارات اسلامی، قم، ۱۳۷۵.

در صورت گذشت مدتی و عدم پرداخت نفقه، نفقه ایام گذشته به صورت دین بر ذمّه زوج قرار خواهد گرفت.
پس اگر از طرفی مرد حق بهره‌مندی از ارث را به میزان دو برابر سهم زن دارد از طرف دیگر تکلیف بر عهده‌ی اوست که نفقه‌ی زن را تأمین کند. حق و تکلیف دو مفهوم متلازم و متضایف هستند بنابراین در مقابل هر حقی، تکلیفی موجود است. مانند دو کفه ترازو که توازن آن‌ها در عالم عدالت باید رعایت گردد.
[۵۳] امامی، حسن، قانون مدنی، ج۴، ص۱۱، کتابفروشی اسلامیه، تهران.

در مواردی نیز زن و مرد به گونه‌ای برابر ارث می‌برند مانند:
۱- پدر و مادر هر کدام ۱۶ ارث می‌برند.
۲- خواهر و برادر مادری و فرزندان آنان یکسان ارث می‌برند.
۳- جد و جده مادری یکسان ارث می‌برند.
۴- دایی و خاله یکسان ارث می‌برند و موارد مشابه دیگر.
از این رو، تفاوت ارث زن و مرد ناشی از انوثت و ذکورت نیست وگرنه باید همه جا مردان دو برابر زنان ارث برند، بلکه مسئله‌ی «غُنْم و غُرم» است. یعنی هرکسی بیش‌تر خسارت می‌بیند، بیشتر بهره می‌برد.
[۵۴] مهریزی، مهدی، شخصیت و حقوق زن در اسلام، ج۱، ص۴۶۵-۴۶۷، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، تهران، ۱۳۸۲.

بسیاری از سوالات و اعتراضات نسبت به حقوق زن در اسلام، ناشی از جزء‌نگری قوانین اسلام است. اگر نظام حقوقی زن، در نظام جامع حقوقی اسلام لحاظ شود این‌گونه شبه‌ها پیش نمی‌آید.
در نظام حقوق اسلام اختلافات حقوقی بین زن و مرد دقیقاً بر واقعیت و حکمت استوار است. بدیهی است هم وضع قوانین مختلف در شرایط یکسان و هم وضع قوانین واحد در شرایط و موقعیت های متفاوت، ستمگرانه است و اسلام هیچ‌یک از این دو را نمی‌پزیرد. به‌همین دلیل، آنجا که حقوق زن و مرد به وجه مشترک آن‌ها باز می‌گردد، حقوق این دو، برابر و یکسان است و جایی که به جهات اختلاف آن‌ها مربوط می‌شود، حقوق و تکالیف نیز تفاوت پیدا می‌کند.
هر گاه کسی از حقی محروم باشد، از تکالیف ملازم با آن نیز معاف خواهد شد. چنانکه متقابلاً هرکس از داشتن تکالیفی معاف باشد از حقوق ملازم با آن تکلیف نیز بی‌بهره خواهد بود.


آن‌گونه که برخی پنداشته‌اند نگاه اسلام به زن تحقیرآمیز نیست. قرآن پیرامون منزلت زن موضع حکیمانه‌ای دارد. نه او را از مقام انسانی تنزل داده و نه تفاوت‌های بیولوژیک و حکمت آفرینش او را نادیده گرفته است. از منظر قرآن زن به لحاظ انسانیت هیچ تفاوتی با مرد ندارد. اما آفرینش او با توجه به وظایفی که بر عهده می‌گیرد اندکی با مرد متفاوت است. اگر قرآن ارث زن را نصف مرد دانسته در مقابل آن، حقوق دیگری برای او منظور نموده است و در مواردی هم ارث زن و مرد هر دو برابر دانسته شده است. بنابراین، تفاوت سهم ارث زن و مرد از منزلت زن نمی‌کاهد همان‌گونه که تکلیف پرداخت نفقه و مهر و امثال آن بر مرد به منزلت مرد آسیب نمی‌رساند.


(۱) خوئی، سیدابوالقاسم، منهاج الصالحین.
(۲) امام خمینی، سیدروح‌الله، تحریر الوسیله، چاپ انتشارات اسلامی، قم، ۱۳۶۳.
(۳) امام خمینی، سیدروح‌الله، سیمای زن در کلام امام خمینی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تهران.
(۴) امامی، حسن، قانون مدنی، کتابفروشی اسلامیه، تهران.
(۵) تورات، سفر پیدایش، باب ۲، آیه ۲ و باب ۱۹، آیه ۱۹.
(۶) تیلا، عباس، زن در آیینه تاریخ، مولف، تهران، ۱۳۷۰.
(۷) جوادی آملی، عبداللّه، زن در آئینه جلال و جمال، مرکز نشر فرهنگی رجا، تهران، ۱۳۶۹ ق.
(۸) حسینی تهرانی، محمدحسین، نور ملکوت قران، انتشارات علامه طباطبایی، ۱۴۱۳ ق، ج ۲.
(۹) دورانت، ویل، لذات فلسفه، سازمان و انتشارات آموزش انقلاب اسلامی، تهران، ۱۳۷۷.
(۱۰) راغب اصفهانی، ابوالقاسم، المفردات فی غریب القرآن، شرکة مکتبه و مطبعة الیالی الحلبی.
(۱۱) ستاری، جلال، سیمای زن در فرهنگ ایران، نشر مرکز، تهران، ۱۳۷۳.
(۱۲) سعیدزاده، زنان، تحصیلات و برداشتهای دینی، مجله پیام زن، ش ۲۲.
(۱۳) صدر، حسن، حقوق زن در اسلام و اروپا، چ هفتم، انتشارات جاویدان، ۱۳۵۷.
(۱۴) طاهری، حبیب‌الله، حقوق مدنی، دفتر انتشارات اسلامی، قم، ۱۳۷۵.
(۱۵) طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، موسسة الاعلمی، بیروت، ۱۳۹۹ ق، ج ۱۶.
(۱۶) طباطبایی یزدی، محمدکاظم، العروة الوثقی، اسماعیلیان، قم، ۱۴۱۲ ق، ج ۱.
(۱۷) کاشف الغطاء، شیخ جعفر، کشف الغطاء عن مبهمات شریعة الغراء، انتشارات مهدوی، اصفهان، کتاب الجهاد.
(۱۸) خجسته، کیا، مهاتما گاندی در جستجوی حقیقت، نشر مرکز، تهران، ۱۳۷۲.
(۱۹) لوبون، گوستاو، تمدن اسلام و عرب، بنگاه مطبوعاتی علمی، ۱۳۴۴.
(۲۰) مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، موسسة الوفاء، بیروت، ۱۴۰۳ ق، ج ۱، ص ۱۷۷.
(۲۱) محمد الحصون و ام علی مشکور، اعلام النساء المومنات، انتشارات اسوه، تهران، ۱۴۱۱ ق.
(۲۲) مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، انتشارات صدرا، قم.
(۲۳) مهریزی، مهدی، شخصیت و حقوق زن در اسلام، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، تهران، ۱۳۸۲.
(۲۴) نوری، حسین، مستدرک الوسائل، موسسة آل البیت علیهم‌السلام لاحیاة التراث، بیروت، ۱۴۰۸ ق، ج ۱۷.
(۲۵) وینست، آندرو، ایدئولوژی‌های مدرن سیاسی، ترجمه مرتضی ثاقب‌فر، ققنوس، چاپ اول، ۱۳۷۸.


۱. دورانت، ویل، لذات فلسفه، ج۱، ص۱۴، سازمان و انتشارات آموزش انقلاب اسلامی، تهران، ۱۳۷۷.
۲. ستاری، جلال، سیمای زن در فرهنگ ایران، ج۱، ص۶۱، نشر مرکز، تهران، ۱۳۷۳.
۳. تیلا، عباس، زن در آیینه تاریخ، ج۱، ص۱۴، مولف، تهران، ۱۳۷۰.
۴. تورات، سفر پیدایش، باب ۲، آیه ۲ و باب ۱۹، آیه ۱۹.
۵. خجسته، کیا، مهاتما گاندی در جستجوی حقیقت، ج۱، ص۴۳، نشر مرکز، تهران، ۱۳۷۲.
۶. تیلا، عباس، زن در آیینه تاریخ، ج۱، ص۲۹، مولف، تهران، ۱۳۷۰.
۷. نساء/سوره۴، آیه۱.    
۸. اعراف/سوره۷، آیه۱۸۹.    
۹. روم/سوره۳۰، آیه۲۱.    
۱۰. طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۶، ص۱۶۶.    
۱۱. تین/سوره۹۵، آیه۴.    
۱۲. روم/سوره۳۰، آیه۳.    
۱۳. بقره/سوره۲، آیه۲۲.    
۱۴. ملک/سوره۶۷، آیه۲.    
۱۵. نحل/سوره۱۶، آیه۹۷.    
۱۶. آل عمران/سوره۳، آیه۱۹۵.    
۱۷. مجادله/سوره۵۸، آیه۱۱.    
۱۸. بقره/سوره۲، آیه۱۵۱.    
۱۹. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱، ص۱۷۷، موسسة الوفاء، بیروت، ۱۴۰۳ ق.    
۲۰. طباطبایی یزدی، محمدکاظم، العروة الوثقی، ج۱، ص۹.    
۲۱. محمد الحصون و ام علی مشکور، اعلام النساء المومنات، ج۱، ص۱۷۳، انتشارات اسوه، تهران، ۱۴۱۱ ق.
۲۲. سعیدزاده، زنان، تحصیلات و برداشتهای دینی، ج۱، ص۲۶، مجله پیام زن، ش ۲۲.
۲۳. حجرات/سوره۴۹، آیه۱۳.    
۲۴. کاشف الغطاء، شیخ جعفر، کشف الغطاء عن مبهمات شریعة الغراء، ج۴، ص۳۸۹.    
۲۵. نساء/سوره۴، آیه۹۵.    
۲۶. احزاب/سوره۳۳، آیه۳۵.    
۲۷. بقره/سوره۲، آیه۱۸.    
۲۸. تحصیلات و برداشت‌های دینی، مجله پیام زن، ش ۲۲.
۲۹. طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۴۴.    
۳۰. نحل/سوره۱۶، آیه۷۲.    
۳۱. شوری/سوره۴۲، آیه۱۱.    
۳۲. حسینی تهرانی، محمدحسین، نور ملکوت قران، ج۲، ص۱۰۰-۹۸، انتشارات علامه طباطبایی، ۱۴۱۳ ق، ج ۲.
۳۳. طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۸، ص۲۶.    
۳۴. راغب اصفهانی، ابوالقاسم، المفردات فی غریب القرآن، ج۱، ص۳۸۴، شرکة مکتبه و مطبعة الیالی الحلبی.    
۳۵. مهریزی، مهدی، شخصیت و حقوق زن در اسلام، ج۱، ص۷۸، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، تهران، ۱۳۸۲.
۳۶. جوادی آملی، عبداللّه، زن در آئینه جلال و جمال، ج۱، ص۷۶، مرکز نشر فرهنگی رجا، تهران، ۱۳۶۹ ق.
۳۷. طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۶، ص۲۵۷.    
۳۸. آل عمران/سوره۳، آیه۱۹۵.    
۳۹. امام خمینی، سیدروح‌الله، سیمای زن در کلام امام خمینی، ج۱، ص۲۰۷، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تهران.
۴۰. طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۸۹.    
۴۱. طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۲۶۹، موسسة الاعلمی، بیروت، ۱۳۹۹ ق.    
۴۲. مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، ج۱، ص۱۴۷-۱۵۰، انتشارات صدرا، قم.    
۴۳. جوادی آملی، عبداللّه، زن در آئینه جلال و جمال، ج۱، ص۱۳۷-۱۳۸، مرکز نشر فرهنگی رجا، تهران، ۱۳۶۹ ق.
۴۴. تیلا، عباس، زن در آیینه تاریخ، ج۱، ص۱۳۷-۱۳۸، مولف، تهران، ۱۳۷۰.
۴۵. مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، ج۱، ص۲۰۵-۲۰۶، انتشارات صدرا، قم.    
۴۶. مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، ج۱، ص۲۵۲، انتشارات صدرا، قم.    
۴۷. نساء/سوره۴، آیه۱۱.    
۴۸. نساء /سوره۴، آیه۲۵۱.    
۴۹. قانون مدنی، ماده ۱۱۰۷.
۵۰. امام خمینی، سیدروح‌الله، تحریر الوسیله، ج۲، ص۳۲۰.    
۵۱. طاهری، حبیب‌الله، حقوق مدنی، ج۳، ص۲۰۲، دفتر انتشارات اسلامی، قم، ۱۳۷۵.
۵۲. خوئی، سیدابوالقاسم، منهاج الصالحین، ج۲، ص۲۸۹-۲۹۰.    
۵۳. امامی، حسن، قانون مدنی، ج۴، ص۱۱، کتابفروشی اسلامیه، تهران.
۵۴. مهریزی، مهدی، شخصیت و حقوق زن در اسلام، ج۱، ص۴۶۵-۴۶۷، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، تهران، ۱۳۸۲.



پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن، دانشنامه موضوعی قرآن، برگرفته از مقاله «منزلت زن از منظر قرآن»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۵/۱۴.    



جعبه ابزار