• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مفهوم لغوی تعلیق

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



در فقه پر بار اسلام، تحقق عقد و قرارداد صحیح، شرایط و مقررات ویژه ای را می‌طلبد که بر دو قسم است:
الف. شرایط عمومی؛ ب. شرایط خصوصی.
فقها و حقوق دانان اسلامی، تعلیق را موجب بطلان عقد می‌دانند، زیرا تنجیز از شرایط عمومی عقد و ایقاع است.



الف. مفهوم لغوی تعلیق: واژه تعلیق، مصدر باب تفعیل از ریشه (علق یعلق علقاً وعلوقاً)، در لغت، معانی چندگانه ای، چون: درآویختن چیزی را به چیز دیگر، بند کردن، علاقه و دل بستگی،
[۱] لغت نامه، دهخدا.
متصل کردن چیزی را به چیز دیگر
[۲] لسان العرب، محمد بن مکرم ابن منظور، ج۴، ص۴۰۹ ، ماده علق.
و جعل و ایجاد بستگی بین چیزی با چیز دیگر دارد.
ابن منظور در لسان العرب گفته است:
(علق الشیء بالشیء تعلیقاً: ناطه.)
چیزی را به چیز دیگر ارتباط داد.
[۳] لسان العرب، محمد بن مکرم ابن منظور،ج۴، ص۴۰۹، ماده علق.

جوهری ، مؤلف صحاح اللغه و طریحی، مؤلف مجمع البحرین نیز تعلیق را آویختن چیزی به چیزی دیگر دانسته اند.
[۴] تاج اللغة ، اسماعیل بن حماد جوهری.، ماده علق،
[۵] صحاح العربیه، اسماعیل بن حماد جوهری، ماده علق.
[۶] مجمع البحرین، شیخ فجرالدین طریحی، ماده علق.



اگرچه واژه تعلیق، در مرحله کاربرد، معانی متعددی دارد، معنای اصلی آن در لغت: درآویختن چیزی به چیز دیگر و ایجاد بستگی و ارتباط بین دو چیز کاملاً به هم وابسته است. برای همین، بسیاری از دانش مندان علم لغت، (عَلِقَ به) را (نَشِبَ به) تفسیر کرده اند.
[۷] صحاح العربیه، اسماعیل بن حماد جوهری، ج۴، ص۱۵۳۲.
[۸] لسان العرب، محمد بن مکرم ابن منظور، ج۴، ص۴۰۹، ماده علق.
[۹] اساس البلاغة، ، ابوالقاسم زمخشری، ج۱، ص۳۱۱، ماده علق،
[۱۰] مجمع البحرین،شیخ فجرالدین طریحی. ج۳، ص۲۳۱، ماده علق.
[۱۱] المنجد فی اللغة، ج۱، ص۵۲۶، لویس معلوف. ماده علق.

بدین جهت، در لغت، به قطعه خونی که به رحم چسبیده و از مبادی نشو آدمی است و یا کرمی که به بدن چسبیده و خون می‌خورد (زالو)، علقه ، و به بستنِ در، تعلیق الباب گویند.
در نتیجه، معنای لغوی واژه تعلیق، متصل کردن چیزی به چیز دیگر و ایجاد ارتباط و بستگی چیزی به چیز دیگر است. این مفهوم، به مفهوم فقهی تعلیق نزدیک تر می‌نماید.


۱) لغت نامه، دهخدا.
۲) لسان العرب، محمد بن مکرم ابن منظور.
۳) تاج اللغة ، اسماعیل بن حماد جوهری.
۴) مجمع البحرین، شیخ فجرالدین طریحی.
۵) صحاح العربیه، اسماعیل بن حماد جوهری.
۶) اساس البلاغة، ابوالقاسم زمخشری.
۷) المنجد فی اللغة، لویس معلوف.



۱. لغت نامه، دهخدا.
۲. لسان العرب، محمد بن مکرم ابن منظور، ج۴، ص۴۰۹ ، ماده علق.
۳. لسان العرب، محمد بن مکرم ابن منظور،ج۴، ص۴۰۹، ماده علق.
۴. تاج اللغة ، اسماعیل بن حماد جوهری.، ماده علق،
۵. صحاح العربیه، اسماعیل بن حماد جوهری، ماده علق.
۶. مجمع البحرین، شیخ فجرالدین طریحی، ماده علق.
۷. صحاح العربیه، اسماعیل بن حماد جوهری، ج۴، ص۱۵۳۲.
۸. لسان العرب، محمد بن مکرم ابن منظور، ج۴، ص۴۰۹، ماده علق.
۹. اساس البلاغة، ، ابوالقاسم زمخشری، ج۱، ص۳۱۱، ماده علق،
۱۰. مجمع البحرین،شیخ فجرالدین طریحی. ج۳، ص۲۳۱، ماده علق.
۱۱. المنجد فی اللغة، ج۱، ص۵۲۶، لویس معلوف. ماده علق.



دفتر تبلیغات اسلامی قم، برگرفته از مقاله تعلیق در عقود و ایقاعات.    



جعبه ابزار