• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

معنای مولی در تفاسیر اهل‌سنت

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



یکی از مشکلات اساسی پیروان مکتب خلفا در عدم پذیرش حدیث غدیر، تفسیر کلمه مولی به اولی است، تفسیر کلمه «مولی» به معنای «اولی» نه‌تنها منعی ندارد؛ بلکه افراد زیادی همین معنی را از آن دریافته و در مقام کاربرد هم هیچ ایرادی ندارد و دانشمندان بزرگ لغت و تفسیر اهل سنت از قرن دوم هجری تاکنون بر این مطلب تصریح کرده‌اند.



نه تنها اهل لغت تصریح کرده‌اند که کلمه «مولی» به معنای «اولی» می‌آید؛ بلکه اکثر دانشمندان و بزرگانی که در تشریح و تفسیر آیات کتاب مقدس ما مسلمانان قرآن کریم قلم فرسائی کرده و زحماتی ارزشمند متحمل شده‌اند نیز بر این مطلب تصریح کرده‌اند، که نام پانزده تن از آنان را مشاهده می‌کنید:
محمد بن اسماعیل بخاری (متوفای ۲۵۶هـ) در تفسیر سوره حدید می‌نویسد: قال مُجَاهِدٌ... «مَوْلَاکُمْ» اَوْلَی بِکُمْ. مجاهد گفته است: (مولاکم) به‌معنای (اولی) و برتر به شما است.
ابن حجر عسقلانی در شرح سخن بخاری می‌گوید: قوله مولاکم اولی بکم قال الفراء فی قوله تعالی «ماواکم النار هی مولاکم» یعنی اولی بکم و کذا قال ابو عبیدة و فی بعض نسخ البخاری هو اولی بکم وکذا هو فی کلام ابی عبیدة.
[۲] عسقلانی شافعی، احمد بن علی (متوفای۸۵۲هـ)، فتح الباری شرح صحیح البخاری، ج۸، ص۶۲۸، تحقیق: محب الدین الخطیب، ناشر: دار المعرفة - بیروت.
فراء در توضیح آیه شریفه: «ماواکم النار هی مولاکم؛» گفته است: مولی به معنای اولی و برتر به شما است، ابوعبیده نیز چنین گفته است و در بعضی از نسخه‌های بخاری به معنای «او اولی به شما است» آمده است، و همچنین است در سخن ابوعبیده.
عینی هم در عمدة القاری مولا را به معنای اولی تفسیر کرده و می‌نویسد: مَوْلاکُمْ اوْلَی بِکُمْ. اشار به الی قوله تعالی: «ماواکم النار هی مولاکم» ای: (اولی بکم) کذا قاله الفراء و ابوعبیدة و فی بعض النسخ: مولاکم هو اولی بکم، وکذا وقع فی کلام ابی عبیدة.


ابوعبدالرحمن سلمی (متوفای ۴۱۲هـ) که از مشاهیر قرن پنجم هجری به حساب می‌آید در تفسیر آیه «هی مولاکم» می‌نویسد: «ماواکم النار هی مولاکم» ‌ای اولی الاشیاء بکم و اقربها الیکم. جایگاه شما آتش است؛ یعنی سزاوار تر و نزدیکترین چیزها به شما است.


ابوالقاسم قشیری (متوفای ۴۶۵هـ) نیز در تفسیر آیه «هی مولاکم» مولا را به اَولی معنی کرده است: و «هی مولاکم» ‌ای هی اوْلَی بکم.


علی بن احمد واحدی (متوفای ۴۶۸هـ) مفسر مشهور اهل سنت در این‌باره می‌نویسد: ماواکم النار (منزلکم النار) هی مولاکم (اولی بکم) جایگاه و منزل شما است، یعنی آتش سزاوار و اولی برای شما است.


محمد بن فتوح حمیدی (متوفای ۴۸۸هـ) محدث و مفسر سنی، صاحب کتاب الجمع بین الصحیحین درباره معنای کلمه مولی می‌گوید: ومنه قوله «ذلک بان الله مولی الذین آمنوا» ‌ای ولیهم و القائم بامورهم و المولی الاولی بک و دلیله قوله «ماواکم النار هی مولاکم» ‌ای هی اولی بکم. از مواردی که مولی به‌معنای اولی آمده این آیه است که فرمود: «ذلک بان الله مولی الذین آمنوا؛ » یعنی سرپرست و مسؤول کارهای شما است، و مولی در این آیه به‌معنای اولی و سزاوار به تو است، دلیل بر این معنی سخن خداوند در این آیه است، جایگاه شما آتش است، آتش مولای شما است؛ یعنی اولی و برتر و شایسته برای شما است.


ابن عطیه‌ اندلسی (متوفای ۵۴۶هـ)، مفسر و ادیب نامور سنی در تفسیرش می‌نویسد: وقوله «هی مولاکم» قال المفسرون: معناه هی اولی بکم. مفسران درباره (هی مولاکم) گفته‌اند: معنای آن این است که آتش برای شما اولی است.


عبدالله بن عمر بیضاوی (متوفای ۶۸۵هـ) در تفسیر آیه «هی مولاکم» آن را به اولی گرفته و می‌نویسد:
«هی مولاکم» هی اولی بکم کقول لبید: فغدت کلا الفرجین تحسب• انه مولی المخافة خلفها وامامها.


ابوعبدالله قرطبی (متوفای ۶۷۱هـ) مفسر پرآوازه اهل سنت، از کسانی است که «مولی» را به معنای «اولی» گرفته و تصریح می‌کند که مولی به‌معنای کسی است که سرپرست و متولی مصالح انسان باشد، سپس درباره کسی که همراه چیزی باشد استعمال شده است: (هی مولاکم) ‌ای اولی بکم و المولی من یتولی مصالح الانسان ثم استعمل فیمن کان ملازما للشیء.
[۱۳] انصاری قرطبی، محمد بن احمد (متوفای۶۷۱، الجامع لاحکام القرآن، ج۱۷، ص۲۴۸، ناشر: دار الشعب - القاهرة.



نسفی (متوفای ۷۱۰هـ)، مفسر مشهور اهل سنت و صاحب کتاب عقائد النسفیه که از کتاب‌های درسی حوزه‌های علمیه اهل سنت است، کلمه «مولی» را به اولی تفسیر کرده و می‌گوید: «هی مولاکم» هی اولی بکم.


علاءالدین خازن (متوفای ۷۲۵هـ) وی در تفسیر آیه «هی مولاکم» می‌گوید: «هی مولاکم» ‌ای ولیکم وقیل هی اولی بکم. این مولای شما است یعنی سرپرست، وگفته شده اولی و برتر به شما است.


سعدالدین تفتازانی (متوفای۷۹۱هـ)، ادیب، مفسر و متکلم نام‌آور سنی از کسانی است که تصریح می‌کند آمدن «مولی» به‌معنای «اولی» در کلام عرب شایع بوده و بسیاری از بزرگان علم لغت به آن تصریح کرده‌اند: ولفظ المولی قد یراد به المعتق والمعتق والحلیف والجار وابن العم والناصر والاولی بالتصرف قال الله تعالی: «ماواکم النار هی مولاکم» ‌ای اولی بکم. ذکره ابو عبیدة وقال النبی (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) ایما امراة نکحت نفسها بغیر اذن مولاها‌ای الاولی بها والمالک لتدبیر امرها ومثله فی الشعر کثیر وبالجملة استعمال المولی بمعنی المتولی والمالک للامر والاولی بالتصرف شائع فی کلام العرب منقول عن کثیر من ائمة اللغة.


فیروز آبادی، متوفای (۸۱۷هـ)، مفسر و لغوی معروف اهل سنت در تفسیر آیه «هی مولاکم» می‌نویسد: «هی مولاکم» اولی بکم النار. یعنی اولی و برتر به شما است.


ابن عادل حنبلی (متوفای۸۸۰هـ)، نیز در تفسیر آیه «هی مولاکم» می‌گوید: وقوله: «هِیَ مَوْلاَکُمْ» یجوز ان یکون مصدراً‌ ای: ولایتکم، ‌ای: ذات ولایتکم. جایز است که مولاکم مصدر و به معنای ولایت باشد.


جلال‌الدین محمد بن احمد محلی (متوفای ۸۵۴هـ)، در تفسیر جلالین که از نوشته‌های مشترک او و جلال‌الدین سیوطی است، «مولاکم» را به معنای اولی به شما معنی کرده است: «ماواکم النار هی مولاکم» اولی بکم.


محمد بن علی شوکانی (متوفای ۱۲۵۰هـ)، می‌گوید: «هی مولاکم» ‌ای هی اولی بکم و المولی فی الاصل من یتولی مصالح الانسان ثم استعمل فیمن یلازمه. حتی خود


آلوسی در موردی دیگر از کتابش تصریح می‌کند و می‌نویسد: کلبی، زجاج، فراء و ابوعبیده که چهارتن از برترین دانشمندان علم لغت هستند، «مولی» را به معنای «اولی» گرفته‌اند: و قال الکلبی و الزجاج و الفراء و ابو عبیدة: ‌ای اولی بکم کما فی قول لبید یصف بقرة وحشیة نفرت من صوت الصائد: فغدت کلا الفرجین تحسب انه مولی المخافة خلفها وامامها‌ای فغدت کلا جانبیها الخلف والامام تحسب انه اولی بان یکون فیه الخوف.
در این‌جا بار دیگر اشکال آلوسی بر حدیث غدیر را نقل می‌کنیم تا مشخص شود که تعصب، چگونه دانشمندانی همچون آلوسی را به دوگانه گویی وادار کرده است: ولایخفی ان اول الغلط فی هذا الاستدلال جعلهم المولی بمعنی الاولی وقد انکر ذلک اهل العربیة قاطبة بل قالوا: لم یجیء مفعل بمعنی افعل اصلا ولم یُجَوِّز ذلک الا ابو زید اللغوی...



با مراجعه به آثار علمی اعم از لغت و تفسیر و تاریخ و مشاهده آراء و انظار‌ اندیشمندان عرب، ادعای برخی از علمای عرب مانند آلوسی و دیگران کاملا باطل می‌شود، چرا که یکی از مشکلات اساسی پیروان مکتب خلفا در عدم پذیرش حدیث غدیر، تفسیر کلمه مولی به اولی است، و شما مشاهده کردید که تفسیر کلمه «مولی» به معنای «اولی» نه تنها منعی ندارد؛ بلکه افراد زیادی همین معنی را از آن در یافته و در مقام کاربرد هم هیچ ایرادی ندارد و دانشمندان بزرگ لغت و تفسیر اهل سنت از قرن دوم هجری تاکنون بر این مطلب تصریح کرده‌اند.


۱. بخاری جعفی، محمد بن اسماعیل (متوفای۲۵۶ه)، صحیح البخاری، ج۶، ص۱۴۶، تحقیق د. مصطفی دیب البغا.    
۲. عسقلانی شافعی، احمد بن علی (متوفای۸۵۲هـ)، فتح الباری شرح صحیح البخاری، ج۸، ص۶۲۸، تحقیق: محب الدین الخطیب، ناشر: دار المعرفة - بیروت.
۳. حدید/سوره۵۷، آیه۵۱.    
۴. حدید/سوره۵۷، آیه۵۱.    
۵. عینی، بدرالدین محمود بن احمد (متوفای۸۵۵ه)، عمدة القاری شرح صحیح البخاری، ج۱۹، ص۲۲۲، ناشر:دار احیاء التراث العربی - بیروت.    
۶. سلمی، محمد بن حسین (متوفای۴۱۲ه)، تفسیر السلمی وهو حقائق التفسیر، ج۲، ص۳۰۹، تحقیق:سید عمران، ناشر:دار الکتب العلمیة - لبنان/ بیروت، الطبعة:الاولی، ۱۴۲۱ه - ۲۰۰۱م.    
۷. قشیری نیسابوری، عبدالکریم بن هوازن، تفسیر القشیری المسمی لطائف الاشارات، ج۳، ص۵۳۸.    
۸. واحدی، علی بن احمد (متوفای۴۶۸ه)، الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز، ج۱، ص۱۰۶۸، اسم المؤلف:تحقیق:صفوان عدنان داوودی، ناشر:دار القلم، الدار الشامیة - دمشق، بیروت، الطبعة:الاولی، ۱۴۱۵ه.    
۹. حمیدی ازدی، محمد بن ابی نصر (متوفای۴۸۸ه)، تفسیر غریب ما فی الصحیحین البخاری و مسلم، ج۱، ص۳۲۲، تحقیق:الدکتورة:زبیدة محمد سعید عبد العزیز، ناشر:مکتبة السنة - القاهرة - مصر، الطبعة:الاولی، ۱۴۱۵ه - ۱۹۹۵م.    
۱۰. محمد/سوره۴۷، آیه۱۱.    
۱۱. اندلسی، عبدالحق بن غالب، المحرر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز، ج۵، ص۲۶۳، تحقیق:عبد السلام عبد الشافی محمد، ناشر:دار الکتب العلمیة - لبنان، الطبعة:الاولی، ۱۴۱۳ه- ۱۹۹۳م.    
۱۲. بیضاوی، عبدالله بن عمر (متوفای۶۸۵ه)، انوار التنزیل واسرار التاویل (تفسیر البیضاوی)، ج۵، ص۳۰۰، ناشر:دار الفکر - بیروت.    
۱۳. انصاری قرطبی، محمد بن احمد (متوفای۶۷۱، الجامع لاحکام القرآن، ج۱۷، ص۲۴۸، ناشر: دار الشعب - القاهرة.
۱۴. نسفی، عبدالله ابن احمد (متوفای۷۱۰ ه)، تفسیر النسفی، ج۴، ص۲۱۷.    
۱۵. خازن بغدادی، علی بن محمد بن ابراهیم (متوفای۷۲۵ه)، تفسیر الخازن المسمی لباب التاویل فی معانی التنزیل، ج۴، ص۲۴۹.    
۱۶. تفتازانی، مسعود بن عمر (متوفای۷۹۱ه)، شرح المقاصد فی علم الکلام، ج۵، ص۲۷۳.    
۱۷. فیروزآبادی، محمد بن یعقوب (متوفای۸۱۷ ه)، تنویر المقباس من تفسیر ابن عباس، ج۱، ص۴۵۷-۴۵۸، ناشر:دار الکتب العلمیة - لبنان.    
۱۸. ابن عادل دمشقی حنبلی، عمر بن علی (متوفای بعد ۸۸۰ ه)، اللباب فی علوم الکتاب، ج۱۸، ص۴۷۷.    
۱۹. محلی شافعی، محمد بن احمد و عبدالرحمن بن ابی‌بکر السیوطی (متوفای۹۱۱ ه)، تفسیر الجلالین، ج۱، ص۷۲۱.    
۲۰. شوکانی، محمد بن علی (متوفای۱۲۵۵ه)، فتح القدیر الجامع بین فنی الروایة والدرایة من علم التفسیر، ج۵، ص۲۰۵.    
۲۱. آلوسی بغدادی، شهاب‌الدین سیدمحمود (متوفای۱۲۷۰ه)، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم والسبع المثانی، ج۲۷، ص۱۷۸، ناشر:دار احیاء التراث العربی - بیروت.    
۲۲. آلوسی بغدادی، شهاب‌الدین سیدمحمود (متوفای۱۲۷۰ه)، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم والسبع المثانی، ج۶، ص۱۹۵، ناشر:دار احیاء التراث العربی - بیروت.    



موسسه تحقیقاتی حضرت ولی‌عصر (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف)، برگرفته از مقاله «آیا کسی از مفسرین اهل سنت مولی را به معنی اولی تفسیر کرده است؟».    


رده‌های این صفحه : مقالات مؤسسه ولیعصر




جعبه ابزار