معجزات در بنی اسرائیل (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
خداوند نعمات بسیاری به
بنی اسرائیل اعطا کرد و به خاطر
ایمان آوردن آنها چندین
معجزه برای آنان قرار داد.
اعطای معجزات متعدد به بنی اسرائیل از سوی خدا:
«سل بنی اسرءیل کم ءاتینـهم من ءایة بینة و من یبدل نعمة الله من بعد ما جاءته فان الله شدید العقاب.» «از فرزندان
اسرائیل بپرس چه بسیار نشانههای روشنی به آنان دادیم و هر کس نعمت خدا را پس از آنکه برای او آمد (به کفران) بدل کند خدا سخت کیفر است.»
" از بنی اسرائیل بپرس، چه نشانههای روشنی به آنها دادیم؟ " ولی آنها این نشانههای روشن را نادیده گرفتند و نعمتهای
الهی را در راه غلط صرف کردند (سل بنی اسرائیل کم آتیناهم من آیة بینة).
سپس میافزاید: " کسی که نعمت خدا را بعد از آنکه به سراغ او آمد تبدیل کند (و از آن سوء استفاده نماید، گرفتار
عذاب شدید الهی خواهد شد) زیرا خداوند شدید العقاب است" (و من یبدل نعمة الله من بعد ما جاءته فان الله شدید العقاب).
منظور از" تبدیل نعمت" این است که
انسان امکانات و منابع مادی و معنوی را که در اختیار دارد، در مسیرهای انحرافی و
گناه به کار گیرد و میدانیم خداوند به بنی اسرائیل انواع نعمتها را ارزانی داشت، پیامبران بزرگ، زمامداران نیرومند، امکانات مادی فراوان، ولی آنها نه از آن
مربیان الهی بهره گرفتند و نه از مواهب مادی استفاده صحیح کردند و به این ترتیب مرتکب تبدیل نعمت شدند و نیز به همین دلیل در دنیا سرگردان گشتند و در
قیامت عذاب دردناکی در انتظار دارند.
اینکه میفرماید: " سل بنی اسرائیل"
(از بنی اسرائیل بپرس) برای این است که هم از آنها اعتراف گرفته شود و هم درس عبرتی برای
مسلمانان و هشدار به کسانی باشد که از نعمتها و مواهب
الهی بهره گیری لازم را نمیکنند.
مساله تبدیل نعمت و سرنوشت دردناک ناشی از آن منحصر به بنی اسرائیل نیست، هر قوم و ملتی گرفتار آن شود، گرفتار عذاب شدید
الهی در این جهان و جهان دیگر خواهد شد.
از جای درآمدن
کوه طور و قرار گرفتن آن بر بالای سر بنی اسرائیل، معجزهای
الهی برای آنان:
«و اذ اخذنا میثـقکم و رفعنا فوقکم الطور...» «و چون از شما پیمان محکم گرفتیم و (کوه) طور را بر فراز شما افراشتیم...»
(«رفع» به معنای «نتق»
و «نتق» به معنای کندن شیء است از ریشه.
)
«و اذ اخذنا میثـقکم و رفعنا فوقکم الطور...» «و آنگاه که از شما پیمان محکم گرفتیم و (کوه) طور را بر فراز شما برافراشتیم...»
«و رفعنا فوقهم الطور بمیثـقهم...» «و کوه طور را به یادبود پیمان (با) آنان بالای سرشان افراشته داشتیم...»
«و اذ نتقنا الجبل فوقهم کانه ظلة و ظنوا انه واقع بهم...» «و (یاد کن) هنگامی را که کوه (طور) را بر فرازشان سایبان آسا برافراشتیم و چنان پنداشتند که (کوه) بر سرشان فرو خواهد افتاد...»
" به خاطر بیاورید هنگامی که کوه را بالای سر آنها قرار دادیم، آن چنان که گویی سایبانی بر سر آنها بود" (و اذ نتقنا الجبل فوقهم کانه ظلة). "
و آن چنان که آنها گمان میبردند بر سرشان سقوط خواهد کرد" وحشت و اضطراب سراسر وجودشان را گرفت، و به تضرع افتادند (و ظنوا انه واقع بهم).
در همان حال به آنها گفتیم" آنچه را از
احکام به شما دادهایم با جدیت و قوت بگیرید" (خذوا ما آتیناکم بقوة).
" و آنچه در آن آمده است به خاطر داشته باشید تا پرهیزگار شوید" از کیفر خدا بترسید و به پیمانهایی که در آن از شما گرفتهایم عمل کنید (و اذکروا ما فیه لعلکم تتقون).
این آیه با تفاوت مختصری در
سوره بقره آیه ۶۳
گذشت و همانطور که در آنجا گفتیم طبق گفته مفسر معروف
طبرسی در
مجمع البیان از قول ابن زید، این جریان هنگامی بود که
موسی علیهالسّلام از کوه طور باز میگشت و
احکام تورات را با خود میآورد، موقعی که وظایف
واجب و دستورات
حلال و
حرام را به قوم خود اطلاع داد، آنها تصور کردند عمل به اینهمه وظائف کار مشکلی است و به همین جهت بنای مخالفت و نافرمانی گذاردند، در این هنگام قطعه عظیمی از کوه بالای سر آنها قرار گرفت آنها چنان در وحشت فرو رفتند که دست به دامن موسی ع زدند، موسی ع در همان حال گفت: اگر پیمان وفاداری به این احکام ببندید این خطر برطرف خواهد شد، آنها تسلیم شدند و در پیشگاه خدا
سجده کردند و بلا از سر آنها گذشت.
این آیه داستان از جای کندن کوه طور و نگهداشتن آن بر بالای سر بنی اسرائیل را متعرض است و این داستان در سوره بقره و
سوره نساء مکرر ایراد و
تفسیر شد.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۶، ص۴۱۴، برگرفته از مقاله «معجزات در بنی اسرائیل».