مشکلات اصحاب صفه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
درباره
تأمین پوشاک اهل صفه جز چند
گزارش محدود،
اطلاعات چندانی در دست نیست.
برخی مستمندان
صفّه برای حل مشکل
سرما در
فصل زمستان به حفرهها پناه میبردند.
بنا به گزارشی
حضرت زهرا (علیهماالسلام) پارچهای را به پیامبر بخشید و ایشان آن را در میان چند تن توزیع کرد تا با آن پایین تنه خود را بپوشانند (
ِازار ).
پارچه کتانی محدود و نامرغوبی که یک بار پیامبر به برخی از آنها داده بود و پوستشان را میآزرد مایه اعتراضشان شده بود.
پیامبر برای رفع نگرانی اهل
صفّه در
نماز ، به ویژه آنکه بانوان
پشت سر مردان به نماز میایستادند، از زنان خواستند دیرتر از مردان سر از
سجده بردارند و زودتر از آنان به سجده روند.
برای بهبود وضع
معیشت صفّه نشینان راهکارهای متعددی چون
تشویق به
صدقه و
انفاق، تشویق به
ازدواج ، استفاده از
غنایم و درآمدهای ناشی از جنگها دنبال شده است. هرگاه غذایی به پیامبر میرسید میان اهل
صفّه توزیع میشد و چنانچه
هدیه بود پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) خود نیز از آن میخورد.
ایشان برای
اطعام اصحاب صفّه از نمازگزاران
نماز عشا مدد میجست و برخی را نیز، خود به
خانه میبرد.
او میفرمود: هرکس غذایش برای دو نفر کافی است یک نفر، و هرکس برای ۴ نفر، دو نفر از
اصحاب صفّه را
اطعام کند.
با این همه، باز گاهی برخی از اهل
صفّه مدتها
گرسنه میماندند و به ناچار به پیامبر پناه میبردند. داستانهای کرامتآمیز متعددی درباره اطعام شماری از
اصحاب صفّه با غذای اندکی که پیامبر خود تهیه میکرد نقل شده است.
با ملاحظه سیر تاریخی به نظر میرسد در
آغاز ، کمک و انفاق به مهاجران
صفّهنشین عمدتاً از سوی انصار
صورت میگرفت، ازاینرو میتوان بسیاری از گزارشهایی را که در این زمینه از انصار
روایت شده مربوط به این
دوره دانست، هرچند این کمکها تا
پایان حیات پیامبر ادامه داشت.
گروهی از انصار در فصل برداشت محصول، مقداری خرما به مسجد میآوردند و شاخههای آن را در آنجا میآویختند
و برخی هم از این فرصت برای انفاق شاخههای آفتزده خرماهایشان استفاده کردند که آیه ۲۶۷
سوره بقره نازل گردید: «یاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا اَنفِقوا مِن طَیِّبتِ ما کَسَبتُم ومِمّا اَخرَجنا لَکُم مِنَالاَرضِ...».
خداوند در این
آیه محصولات کشاورزی را عطای الهی به بندگان دانسته و از آنها خواسته از محصولات مرغوب خود انفاق کنند.
به روایتی از
امام باقر (علیهالسلام) یکی از انصار در برابر
ثواب اخروی ذکری که از پیامبر آموخت، محصول
باغ خود را به اهل
صفّه اختصاص داد و در این هنگام آیات ۵۷
سوره لیل نازل شد:
«فَاَمّا مَن اَعطی واتَّقی وصَدَّقَ بِالحُسنی فَسَنُیَسِّرُهُ لِلیُسری= هر که مال خود را بخشید و پرهیزگاری کرد... ما راه آسان را برای او فراهم میسازیم».
در
داستان دیگری روزی پیامبر یکی از
اصحاب صفّه را برای اطعام به نزد یکی از انصار فرستاد؛ اما چون در خانه آن انصاری غذایی اندک بود، انصاری از همسرش خواست فرزندش را بخواباند تا درخواست
غذا نکند و خود نیز
چراغ را خاموش کرد تا آن مهمان متوجه غذا نخوردن
صاحب خانه نشود که بنا به روایتی در این هنگام
آیه ۹
سوره حشر :
«... ویؤثرون علی انفسهم و لوکان بهم خصاصة... = (مهاجران را) بر خود مقدم میدارند، هرچند خود نیازمند باشند...» نازل گردید.
با توجه به نزول این آیه درباره غنایم
غزوه بنی نضیر و جمع بودن
سیاق آن چنین شأن نزولی ضعیف به نظر میرسد؛ اما به اصل حادثه آسیب نمیزند.
برخی از جوانان انصاری هم درآمدهای حاصل از خارکنی را به مستمندان
صفّه میبخشیدند
و اگر میتوانستند گوسفندی خریده و برای پیامبر و خانوادهاش میچرانیدند.
به احتمال، چَرا و تهیه
هیزم در اراضی خصوصی
صورت میگرفت و گرنه مهاجران
فقیر نیز قادر به این امر بودند.
برخی از انصار متکفل فرد خاصی از
اصحاب صفّه شده بودند.
داستانهایی هم از اطعام برخی از زنان انصار از جمله ام سلیم یا ام مالک وجود دارد.
درباره
سعد بن عباده ، از بزرگان
خزرج نیز گزارش شده که هر
شب ۸۰ تن از
اصحاب صفّه را اطعام میکرد.
افزون بر انصار، برخی از مهاجران نیز به مدد اهل
صفّه میآمدند.
پس از
تولد امام حسن و
امامحسین (علیهماالسلام)
فاطمه (علیهاالسلام) میخواست برایشان گوسفندی
عقیقه کند که پیامبر وی را منصرف کرد. ایشان به
وزن موهای آن دو نقره
صدقه داد، تا برای
اصحاب صفّه هزینه شود.
گاهی رفتار پیامبر باعث میشد تا فاطمه (علیهاالسلام) آنچه را که همسرش از
جنگ به
غنیمت آورده بود نیز صدقهه دهد.
به
روایت ابنعباس نیز آیه ۲۷۱
سوره بقره :
«اِن تُبدوا الصَّدَقتِ فَنِعِمّا هِیَ واِنتُخفوها وتُؤتوهَا الفُقَراءَ فَهُوَ خَیرٌ لَکُم و یُکَفِّرُ عَنکُم مِن سَیِّاتِکُم واللّهُ بِما تَعمَلونَ خَبیر» از صدقات مخفیانه علی بن ابیطالب به
اصحاب صفّه حکایت میکند.
کمکهای همزمان او و عبدالرحمن بن عوف به
اصحاب صفّه با نزول آیه ۲۷۴ سوره بقره
همراه شد:«اَلَّذینَ یُنفِقونَ اَمولَهُم بِالَّیلِ والنَّهارِ سِرًّا وعَلانِیَةً فَلَهُم اَجرُهُم عِندَ رَبِّهِم ولا خَوفٌ عَلَیهِم ولا هُم یَحزَنون» در روایت ابنعباس آمده که از میان صدقات فراوان و علنی عبد الرحمن و صدقه مخفیانه و ناچیز علی (علیهالسلام)، خداوند صدقه علی (علیهالسلام) را ترجیح داد.
روایتهایی هم از
انفاق جعفر بن ابیطالب وجود دارد. خباب نیز که پیشتر در
صفّه بود، پس از
ازدواج تنها یک گوسفند داشت و سفارش کرده بود برای دوشیدن آن،
گوسفند را نزد اهل
صفّه ببرند.
با توجه به فقر نسبتاً زیاد اهل
صفّه برخی
صفّه را «خانه صدقهگیران» تعریف کردهاند،
در نتیجه تمامی آیات مدنی که در آنها به صدقه،
مساکین ، فقرا و انفاق اشاره شده است به نحوی با ساکنان
صفّه مربوط است، هرچند، شأن نزول نگاران به جهت کمبود
اطلاعات ، گزارشی ذیل آن آیات ارائه نکرده باشند. از معدود شأن نزولهای گزارش شده دراین زمینه که اشارهای روشن به
اصحاب صفّه دارد روایاتی است که ذیل آیات ۲۷۱ و ۲۷۳ سوره بقره
نقل شده است: «اِن تُبدوا الصَّدَقتِ فَنِعِمّا هِیَ واِن تُخفوها وتُؤتوهَا الفُقَراءَ فَهُوَ خَیرٌ لَکُم... لِلفُقَراءِ الَّذینَاُحصِروا فی سَبیلِ اللّهِ لایَستَطیعونَ ضَربًا فِی الاَرض» در این آیات صدقهها به تهیدستان مهاجری اختصاص یافته که به سبب ایمانشان در موطن خود
ایمن نبودند و به
مدینه مهاجرت کرده بودند و نمیتوانستند کار کنند.
راهکار دیگری که پیامبر برای سامان گرفتن وضع
اصحاب صفّه دنبال میکرد، تشویق آنان به ازدواج بود. در این زمینه میتوان به ازدواج
بلالحبشی با
خواهر عبدالرحمن بن عوف اشاره کرد که از توان مالی خوبی برخوردار بود؛
اما این گزینهها همواره فراهم نبود.
برخی از
اصحاب صفّه با مشاهده بیمیلی مردان
یثرب به ازدواج با زنان متمکنی که سابق بر این در
یثرب به روسپیگری اشتغال داشتند، ازدواج با آنها را مطرح کردند. احتمالا این عده، بر خلاف دیگر زنان مدینه شرایط دشواری برای ازدواج تعیین نکرده بودند. در پی همین درخواست، آیه ۳
سوره نور نازل شد و آنان را از این کار منصرف ساخت:
«... والزّانِیَةُ لایَنکِحُها اِلاّ زان اَو مُشرِکٌ و حُرِّمَ ذلِکَ عَلَی المُؤمِنین= زن
زناکار را جز
مرد زناکار یا مشرک به زنی نگیرد و بر مؤمنان این (کار)
حرام شدهاست».
یکی دیگر از منابع تأمین کننده هزینههای اهل
صفّه، به ویژه در ۵
سال دوم
حکومت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) در مدینه،
غنایم به دست آمده در جنگها و درآمدهای حاصل از
اموال خالصه پیامبر (مانند اموال بنینضیر) بود. بر اساس آیات
سوره حشر خداوند جنگجویان را بر
اثر نقش ناچیزشان در جنگ
بنی نضیر از غنایم محروم کرد و همه اموال به دست آمده را به
صورت خالصه در اختیار پیامبر نهاد: «ما اَفاءَ اللّهُ عَلی رَسولِهِ مِن اَهلِ القُری فَلِلّهِ ولِلرَّسولِ ولِذِی القُربی والیَتمی والمَسکینِ وابنِ السَّبیلِ لِلفُقَراءِ المُهجِرینَ الَّذینَ اُخرِجوا مِن دیرِهِم واَمولِهِم= آنچه خداوند (از بنینضیر) به پیامبر خویش داد از آنِ خدا، پیامبر و خویشاوندانش،
ایتام ، بیچارگان و در راه ماندگان است... فقیران مهاجری که از کاشانه و دارایی خود رانده شدهاند...».
پیامبر بخشی از اموال به دست آمده را بنا به درخواست انصار در میان مهاجران
مستمند توزیع کرد و مانده آن را در تملک خود باقی نهاد.
مخالفت پیامبر با ارتقای ناچیز وضع زندگی خود پس از
غزوه خیبر که غنایم فراوانی به همراه داشت با اعتراض همسران آن حضرت مواجه شد
و حاکی از آن است که وضعیت نابسامان مهاجران تا
سال ششم ادامه داشتهاست.
ایشان حتی از پرداخت بخشی از غنایم به بستگان مستمندش همچون
فاطمه و
علی (علیهماالسلام) پرهیز کرد. در مقابل،
تسبیح حضرت زهرا (علیهاالسلام) را به آن حضرت آموخت.
دائرةالمعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله «اَصحاب صُفَّه».