مشاهده عذاب (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
آثار مشاهده
عذاب با توجه
به آیات قرآن عبارتند از:
بازگشت
به دنیا و
ايمان آوردن، از آرزوهاى
کافران هنگام ديدن عذاب:
«... يَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هذا إِلَّا أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ وَ لَوْ تَرى إِذْ وُقِفُوا عَلَى النَّارِ فَقالُوا يا لَيْتَنا نُرَدُّ وَ لا نُكَذِّبَ بِآياتِ رَبِّنا وَ نَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ؛
... و كافران مى گويند: اينها فقط افسانههاى پيشينيان است.اگر حال آنها را هنگامى كه در برابر آتش دوزخ ايستادهاند، ببينى! مىگويند: اى كاش بار ديگر
به دنيا بازگردانده مىشديم، و آيات پروردگارمان را تكذيب نمىكرديم، و از مؤمنان بوديم.»
مشاهده عذاب
قیامت، زمينهساز آرزوى بازگشت
به دنيا:
۱. «إِذْ تَبَرَّأَ الَّذِينَ اتُّبِعُوا مِنَ الَّذِينَ اتَّبَعُوا وَ رَأَوُا الْعَذابَ وَ تَقَطَّعَتْ بِهِمُ الْأَسْبابُ وَ قالَ الَّذِينَ اتَّبَعُوا لَوْ أَنَّ لَنا كَرَّةً فَنَتَبَرَّأَ مِنْهُمْ كَما تَبَرَّؤُا مِنَّا ...؛
در آن هنگام، پيشوايان گمراهكننده از پيروان خود، بيزارى مىجويند؛ و عذاب الهى را مشاهده مىكنند؛ و دستشان از همه جا كوتاه مىشود. در اين هنگام پيروان مىگويند: كاش بار ديگر
به دنيا برمىگشتيم، تا از آنها -پيشوايان گمراه- بيزارى جوييم، آن چنانكه آنان امروز از ما بيزارى جستند!....»
۲. «وَ مِنْهُمْ مَنْ يَسْتَمِعُ إِلَيْكَ وَ جَعَلْنا عَلى قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَنْ يَفْقَهُوهُ وَ فِي آذانِهِمْ وَقْراً وَ إِنْ يَرَوْا كُلَّ آيَةٍ لا يُؤْمِنُوا بِها حَتَّى إِذا جاؤُكَ يُجادِلُونَكَ يَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هذا إِلَّا أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ وَ لَوْ تَرى إِذْ وُقِفُوا عَلَى النَّارِ فَقالُوا يا لَيْتَنا نُرَدُّ وَ لا نُكَذِّبَ بِآياتِ رَبِّنا وَ نَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ؛
پارهاى از آنها
به سخنان تو، گوش فرا مىدهند؛ ولى بر دلهاى آنان پردهها افكنده
ايم تا آن را نفهمند؛ و در گوشهاى آنها، سنگينى قرار داده
ايم. و اگر هر نشانهاى را ببينند،
ايمان نمىآورند؛ تا آن جا كه وقتى
به سراغ تو مىآيند با تو مجادله مىكنند؛ و كافران مى گويند: اينها فقط افسانههاى پيشينيان است.اگر حال آنها را هنگامى كه در برابر آتش دوزخ ايستادهاند، ببينى! مىگويند: اى كاش بار ديگر
به دنيا بازگردانده مىشديم، و آيات پروردگارمان را تكذيب نمىكرديم، و از مؤمنان بوديم.»
۳. «وَ بُرِّزَتِ الْجَحِيمُ لِلْغاوِينَ فَلَوْ أَنَّ لَنا كَرَّةً فَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ؛
و دوزخ براى گمراهان آشكار مىگردد، اى كاش بار ديگر باز مىگشتيم تا از مؤمنان باشيم!»
۴. «أَوْ تَقُولَ حِينَ تَرَى الْعَذابَ لَوْ أَنَّ لِي كَرَّةً فَأَكُونَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ؛
يا هنگامى كه عذاب را مىبيند بگويد: اى كاش بار ديگر
به دنيا بازمىگشتم و از نيكوكاران بودم!»
۵. «وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ وَلِيٍّ مِنْ بَعْدِهِ وَ تَرَى الظَّالِمِينَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذابَ يَقُولُونَ هَلْ إِلى مَرَدٍّ مِنْ سَبِيلٍ؛
كسى راكه
خدا گمراه كند، هيچ سرپرست و ياورى جز او نخواهد داشت؛ و روز قيامت ستمكاران را در آن هنگام كه عذاب الهى را مشاهده مىكنند مىبينى كه مىگويند: آيا راهى
به سوى بازگشت و جبران وجود دارد؟!»
مشاهده عذاب، موجب آرزوى بازگشت
به دنيا و قرار گرفتن در زمره
نیکوکاران:
«أَوْ تَقُولَ حِينَ تَرَى الْعَذابَ لَوْ أَنَّ لِي كَرَّةً فَأَكُونَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ؛
يا هنگامى كه عذاب را مىبيند بگويد: اى كاش بار ديگر
به دنيا بازمىگشتم و از نيكوكاران بودم!»
تعجيلكنندگان در نزول عذاب، آرزومند مهلت يافتن
به هنگام
مشاهده آن:
«لا يُؤْمِنُونَ
بِهِ حَتَّى يَرَوُا الْعَذابَ الْأَلِيمَ فَيَأْتِيَهُمْ بَغْتَةً وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ فَيَقُولُوا هَلْ نَحْنُ مُنْظَرُونَ أَ فَبِعَذابِنا يَسْتَعْجِلُونَ؛
امّا
به آن
ايمان نمىآورند تا عذاب دردناك را مشاهده كنند. ناگهان
به سراغشان مىآيد، در حالى كه توجّه و انتظار آن را ندارند. و در آن هنگام مىگويند: آيا
به ما مهلتى داده خواهد شد؟! يا براى عذاب ما عجله مىكنند؟!»
مشاهده عذاب قيامت از سوى
مشرکان، موجب آرزوى
هدایتپذیر بودن در دنيا:
«وَ قِيلَ ادْعُوا شُرَكاءَكُمْ فَدَعَوْهُمْ فَلَمْ يَسْتَجِيبُوا لَهُمْ وَ رَأَوُا الْعَذابَ لَوْ أَنَّهُمْ كانُوا يَهْتَدُونَ؛
و
به آن عبادت كنندگان گفته مىشود: معبودهايتان را كه همتاى
خدا مىپنداشتيد بخوانيد تا شما را يارى كنند)! معبودهايشان را مىخوانند، ولى جوابى
به آنان نمىدهند. و در اين هنگام عذاب الهى را با چشم خود مىبينند، و آرزو مىكنند اى كاش هدايت يافته بودند!»
آشكار شدن
خسارت و زيانكارى كافران، هنگام مشاهده نزول عذاب الهى بر آنان در دنيا:
«فَلَمْ يَكُ يَنْفَعُهُمْ إِيمانُهُمْ لَمَّا رَأَوْا بَأْسَنا سُنَّتَ اللَّهِ الَّتِي قَدْ خَلَتْ فِي عِبادِهِ وَ خَسِرَ هُنالِكَ الْكافِرُونَ؛
امّا هنگامى كه عذاب ما را مشاهده كردند، ايمانشان براى آنها سودى نداشت. اين سنّت خداوند است كه همواره در ميان بندگانش جارى شده، و در آن جا كافران زيانكار شدند.»
از آثار مشاهده عذاب، اقرار است.
اعتراف
ظالمان به قدرت مطلق خداوند، هنگام مشاهده عذاب:
«وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْداداً يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللَّهِ وَ الَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ وَ لَوْ يَرَى الَّذِينَ ظَلَمُوا إِذْ يَرَوْنَ الْعَذابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِيعاً وَ أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعَذابِ؛
بعضى از مردم، غير از خداوند همتايانى براى
پرستش انتخاب مىكنند؛ و آنها را همچون
خدا دوست دارند. امّا كسانى كه
ايمان آوردهاند، محبتشان
به خدا، شديدتر است. وكسانى كه ستم كردند، و معبودى غير
خدا برگزيدند، هرگاه عذاب الهى را مشاهده كنند، خواهند دانست كه تمامِ قدرت، از آنِ خداست؛ و خداوند، سخت كيفر است.»
اعتراف كافران
به حقّانيّت
وعدههای الهی، پس از ابتلا
به عذاب و مشاهده آن:
«وَ يَوْمَ يُعْرَضُ الَّذِينَ كَفَرُوا عَلَى النَّارِ أَ لَيْسَ هذا بِالْحَقِّ قالُوا بَلى وَ رَبِّنا قالَ فَذُوقُوا الْعَذابَ بِما كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ؛
روزى را
به يادآور كه كافران را بر آتش عرضه مىدارند و
به آنها گفته مىشود: آيا اين حق نيست؟! مىگويند: آرى، (
به پروردگارمان سوگند كه حق است)! در اين هنگام خداوند مىگويد: پس عذاب را بخاطر كفرتان بچشيد! پس صبر كن .»
اظهار ایمان به هنگام مشاهده عذاب و اثر نداشتن آن:
۱. «وَ قالَ مُوسى رَبَّنا إِنَّكَ آتَيْتَ فِرْعَوْنَ وَ مَلَأَهُ زِينَةً وَ أَمْوالًا فِي الْحَياةِ الدُّنْيا رَبَّنا لِيُضِلُّوا عَنْ سَبِيلِكَ ... فَلا يُؤْمِنُوا حَتَّى يَرَوُا الْعَذابَ الْأَلِيمَ إِنَّ الَّذِينَ حَقَّتْ عَلَيْهِمْ كَلِمَتُ رَبِّكَ لا يُؤْمِنُونَ وَ لَوْ جاءَتْهُمْ كُلُّ آيَةٍ حَتَّى يَرَوُا الْعَذابَ الْأَلِيمَ؛
موسى گفت: پروردگارا! تو
فرعون و اطرافيانش را زينت و اموالى سرشار در زندگى دنيا دادهاى، پروردگارا! در نتيجه آنها بندگانت را از راه تو گمراه مىسازند. ... كه
ايمان نياورند تا عذاب دردناك را ببينند. و بدان كسانى كه فرمان پروردگار تو بر آنان تحقّق يافته، و
به جرم اعمالشان، توفيق هدايت را ازآنها گرفته هرگز
ايمان نمىآورند، هرچند تمام آيات ونشانههاىالهى
بهآنان برسد، تا زمانى كه عذاب دردناك را ببينند! زيرا تاريكى گناه، قلبهايشان را فراگرفته است.»
۲. «وَ جاوَزْنا بِبَنِي إِسْرائِيلَ الْبَحْرَ فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ وَ جُنُودُهُ بَغْياً وَ عَدْواً حَتَّى إِذا أَدْرَكَهُ الْغَرَقُ قالَ آمَنْتُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا الَّذِي آمَنَتْ
بِهِ بَنُوا إِسْرائِيلَ وَ أَنَا مِنَ الْمُسْلِمِينَ آلْآنَ وَ قَدْ عَصَيْتَ قَبْلُ وَ كُنْتَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ؛
سرانجام
بنیاسرائیل را از
دریا -رود عظيم نيل- عبور داديم؛ و فرعون و لشكريانش از سرِ ظلم و تجاوز،
به دنبال آنها رفتند؛ تا زمانى كه غرقاب دامن او را گرفت، گفت:
ايمان آوردم كه هيچ معبودى، جز كسى كه بنىاسرائيل
به او
ايمان آوردهاند، وجود ندارد؛ و من از مسلمين هستم. امّا
به او خطاب شد: الآن؟! در حالى كه قبلًا نافرمانى كردى، و از مفسدان بودى!»
۳. «وَ إِنَّهُ لَتَنْزِيلُ رَبِّ الْعالَمِينَ كَذلِكَ سَلَكْناهُ فِي قُلُوبِ الْمُجْرِمِينَ لا يُؤْمِنُونَ
بِهِ حَتَّى يَرَوُا الْعَذابَ الْأَلِيمَ؛
به يقين اين قرآن از سوى پروردگار جهانيان نازل شده است. آرى، اين گونه با بيانى رسا قرآن رادر دلهاى مجرمان وارد كرديم. امّا
به آن
ايمان نمىآورند تا عذاب دردناك را مشاهده كنند.»
۴. «وَ لَوْ تَرى إِذْ فَزِعُوا فَلا فَوْتَ وَ أُخِذُوا مِنْ مَكانٍ قَرِيبٍ وَ قالُوا آمَنَّا
بِهِ وَ أَنَّى لَهُمُ التَّناوُشُ مِنْ مَكانٍ بَعِيدٍ وَ قَدْ كَفَرُوا
بِهِ مِنْ قَبْلُ وَ يَقْذِفُونَ بِالْغَيْبِ مِنْ مَكانٍ بَعِيدٍ؛
اگر ببينى هنگامى كه فريادشان بلند مىشود امّا نمىتوانند از عذاب الهى بگريزند، و آنها را از جاى نزديكى كه انتظارش را ندارند مىگيرند (از درماندگى آنها تعجب خواهى كرد)! و در آن حال مىگويند:
به حق
ايمان آورديم.، ولى چگونه مىتوانند از فاصله دور
به آن دسترسى پيدا كنند؟! در حالى كه پيش از اين كه در نهايت آزادى بودند
به آن كافر شدند و بدون آگاهى و دورا دور، نسبتهاى ناروا مىدادند.»
۵. «فَلَمَّا رَأَوْا بَأْسَنا قالُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَحْدَهُ وَ كَفَرْنا بِما كُنَّا
بِهِ مُشْرِكِينَ فَلَمْ يَكُ يَنْفَعُهُمْ إِيمانُهُمْ لَمَّا رَأَوْا بَأْسَنا سُنَّتَ اللَّهِ الَّتِي قَدْ خَلَتْ فِي عِبادِهِ وَ خَسِرَ هُنالِكَ الْكافِرُونَ؛
هنگامى كه عذاب ما را ديدند گفتند: هم اكنون
به خداوند يگانه
ايمان آورديم و
به معبودهايى كه همتاى او مىشمرديم كافر شديم. امّا هنگامى كه عذاب ما را مشاهده كردند، ايمانشان براى آنها سودى نداشت. اين سنّت خداوند است كه همواره در ميان بندگانش جارى شده، و در آن جا كافران زيانكار شدند.»
۶. «فَارْتَقِبْ يَوْمَ تَأْتِي السَّماءُ بِدُخانٍ مُبِينٍ يَغْشَى النَّاسَ هذا عَذابٌ أَلِيمٌ رَبَّنَا اكْشِفْ عَنَّا الْعَذابَ إِنَّا مُؤْمِنُونَ أَنَّى لَهُمُ الذِّكْرى وَ قَدْ جاءَهُمْ رَسُولٌ مُبِينٌ؛
پس منتظر روزى باش كه آسمان دود آشكارى پديد آورد، كه همه مردم را فرا مىگيرد؛ اين عذاب دردناكى است! آن روز كافران مىگويند: پروردگارا! عذاب را از ما برطرف كن كه
ايمان مىآوريم. چگونه ممكن است متذكّر شوند با اينكه رسول روشنگر با معجزات و منطق روشن
به سراغشان آمد!»
اظهار ايمان به خدا و انزجار از
شرک، هنگام مشاهده عذاب:
«فَلَمَّا رَأَوْا بَأْسَنا قالُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَحْدَهُ وَ كَفَرْنا بِما كُنَّا
بِهِ مُشْرِكِينَ؛
هنگامى كه عذاب ما را ديدند گفتند: هم اكنون
به خداوند يگانه
ايمان آورديم و
به معبودهايى كه همتاى او مىشمرديم كافر شديم.»
بيزارى جستن پيشوايان از پيروان خود پس از مشاهده عذاب در قيامت:
«إِذْ تَبَرَّأَ الَّذِينَ اتُّبِعُوا مِنَ الَّذِينَ اتَّبَعُوا وَ رَأَوُا الْعَذابَ وَ تَقَطَّعَتْ بِهِمُ الْأَسْبابُ؛
در آن هنگام، پيشوايان گمراهكننده از پيروان خود، بيزارى مىجويند؛ و عذاب الهى را مشاهده مىكنند؛ و دستشان از همه جا كوتاه مىشود.»
توجّه كافران
به ربوبیّت الهى، هنگام مشاهده عذاب:
«وَ يَوْمَ يُعْرَضُ الَّذِينَ كَفَرُوا عَلَى النَّارِ أَ لَيْسَ هذا بِالْحَقِّ قالُوا بَلى وَ رَبِّنا قالَ فَذُوقُوا الْعَذابَ بِما كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ؛
روزى را
به يادآور كه كافران را بر
آتش عرضه مىدارند و
به آنها گفته مىشود: آيا اين حق نيست؟! مىگويند: آرى،
به پروردگارمان سوگند كه حق است)! در اين هنگام خداوند مىگويد: پس عذاب را بخاطر كفرتان بچشيد! پس صبر كن .»
اندوه و گرفتگى چهرههاى كافران و منكران معاد، در لحظه مشاهده عذاب قيامت:
«وَ يَقُولُونَ مَتى هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ فَلَمَّا رَأَوْهُ زُلْفَةً سِيئَتْ وُجُوهُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ قِيلَ هذَا الَّذِي كُنْتُمْ
بِهِ تَدَّعُونَ؛
آنها مىگويند: اگر راست مىگوييد اين وعده قيامت چه زمانى است؟! هنگامى كه آن وعده الهى را از نزديك مىبينند، صورت كافران
زشت و
سیاه مىگردد، و
به آنها گفته مىشود: اين همان چيزى است كه تقاضاى آن را داشتيد!»
علم و آگاهی از آثار مشاهده عذاب است.
مشاهده عذاب در قيامت از سوى مشركان، سبب
آگاهی عينى آنان
به گمراهترين اشخاص:
«إِنْ كادَ لَيُضِلُّنا عَنْ آلِهَتِنا لَوْ لا أَنْ صَبَرْنا عَلَيْها وَ سَوْفَ يَعْلَمُونَ حِينَ يَرَوْنَ الْعَذابَ مَنْ أَضَلُّ سَبِيلًا؛
اگر ما بر پرستش معبودهايمان استقامت نمىكرديم، بيم آن مىرفت كه ما را گمراه سازد! امّا هنگامى كه عذاب الهى را ببينند، بزودى مىفهمند چه كسى گمراهتر بوده است!»
پى بردن نافرمايان از
خدا و
رسول صلیاللهعلیهوآله و علم عينى
به ضعف و بىپناهى خود هنگام مشاهده نزول عذاب بر آنان:
«إِلَّا بَلاغاً مِنَ اللَّهِ وَ رِسالاتِهِ وَ مَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَإِنَّ لَهُ نارَ جَهَنَّمَ خالِدِينَ فِيها أَبَداً حَتَّى إِذا رَأَوْا ما يُوعَدُونَ فَسَيَعْلَمُونَ مَنْ أَضْعَفُ ناصِراً وَ أَقَلُّ عَدَداً؛
تنها وظيفه من ابلاغ ازسوى
خدا و رساندن رسالات اوست؛ و كسانى كه نافرمانى
خدا و پيامبرش كنند، آتش دوزخ از آن آنهاست و جاودانه در آن مىمانند. اين كارشكنى كفّار همچنان ادامه مى يابد تا هنگامى كه آنچه را
به آنها وعده داده شده ببينند؛ آنگاه مىدانند چه كسى ياورش ضعيفتر و جمعيّتش كمتر است!»
مشاهده عذاب، موجب
فرار ظالمان از گرفتار شدن
به آن:
«وَ كَمْ قَصَمْنا مِنْ قَرْيَةٍ كانَتْ ظالِمَةً وَ أَنْشَأْنا بَعْدَها قَوْماً آخَرِينَ فَلَمَّا أَحَسُّوا بَأْسَنا إِذا هُمْ مِنْها يَرْكُضُونَ؛
چه بسيار آباديهاى ستمكارى را كه در هم شكستيم؛ و بعد از آنها، قوم ديگرى آفريديم. هنگامى كه نزديك شدن عذاب ما را احساس كردند، ناگهان از ترس آن فرار كردند.»
فرار از عذاب، هنگام مشاهده آن و بىفايده بودن فرار:
«وَ كَمْ قَصَمْنا مِنْ قَرْيَةٍ كانَتْ ظالِمَةً وَ أَنْشَأْنا بَعْدَها قَوْماً آخَرِينَ فَلَمَّا أَحَسُّوا بَأْسَنا إِذا هُمْ مِنْها يَرْكُضُونَ لا تَرْكُضُوا وَ ارْجِعُوا إِلى ما أُتْرِفْتُمْ فِيهِ وَ مَساكِنِكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْئَلُونَ؛
چه بسيار آباديهاى ستمكارى را كه در هم شكستيم؛ و بعد از آنها، قوم ديگرى آفريديم. هنگامى كه نزديك شدن عذاب ما را احساس كردند، ناگهان از ترس آن فرار كردند. گفتيم: فرار نكنيد؛ و
به زندگى پر ناز و نعمت، و
به مسكنهاى پر زرق و برق خود بازگرديد! شايد سائلان بيايند و از شما تقاضا كنند (شما هم آنان را محروم باز گردانيد)!»
از آثار مشاهده عذاب، ندامت و پشیمانی است.
اظهار پشيمانى و
ندامت ظالمان با مشاهده عذاب:
«وَ لَوْ أَنَّ لِكُلِّ نَفْسٍ ظَلَمَتْ ما فِي الْأَرْضِ لَافْتَدَتْ
بِهِ وَ أَسَرُّوا النَّدامَةَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذابَ وَ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ؛
و هر كس ستم كرده، اگر تمامى آنچه روى زمين است در اختيار داشته باشد، همه را براى نجات خويش فديه مىدهد. و هنگامى كه عذاب را ببينند، (پشيمان مىشوند)؛ امّا پشيمانى خود را كتمان مىكنند (، مبادا رسواتر شوند). و در ميان آنها،
به عدالت داورى مىشود؛ و ستمى بر آنها نخواهد شد.»
اظهار پشيمانى
مستکبران و
مستضعفان كافر در قيامت پس از مشاهده عذاب:
«وَ قالَ الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا بَلْ مَكْرُ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ إِذْ تَأْمُرُونَنا أَنْ نَكْفُرَ بِاللَّهِ وَ نَجْعَلَ لَهُ أَنْداداً وَ أَسَرُّوا النَّدامَةَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذابَ وَ جَعَلْنَا الْأَغْلالَ فِي أَعْناقِ الَّذِينَ كَفَرُوا هَلْ يُجْزَوْنَ إِلَّا ما كانُوا يَعْمَلُونَ؛
و مستضعفان
به مستكبران مىگويند: مكر و نيرنگ شما در شب و روز مايه گمراهى ما شد)، هنگامى كه
به ما دستور مىداديد كه
به خداوند كافر شويم و همتايانى براى او قرار دهيم. و آنان هنگامى كه عذاب الهى را مىبينند پشيمانى خود را پنهان مىكنند (تا بيشتر رسوا نشوند). و ما غل و زنجيرها در گردن كافران مىنهيم؛ آيا جز آنچه عمل مىكردند
به آنها جزا داده مىشود؟!»
آثار عذاب (قرآن).
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۲۰، ص۲۴۹، برگرفته از مقاله «مشاهده عذاب».