مسخ بنی اسرائیل (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
جمعی از
بنی اسرائیل در ساحل دریا زندگی میکردند و از طرف
خداوند به عنوان آزمایش و
امتحان دستوری به آنها داده شد اما آنها با آن دستور مخالفت کردند و گرفتار مجازات دردناکی شدند.
مسخ گروهی از بنی اسرائیل، به صورت
میمون :
«و لقد علمتم الذین اعتدوا منکم فی السبت فقلنا لهم کونوا قردة خـسـین.» «و کسانی از شما را که در روز شنبه (از فرمان خدا) تجاوز کردند نیک شناختید پس ایشان را گفتیم بوزینگانی طردشده باشید.»
«فلما عتوا عن ما نهوا عنه قلنا لهم کونوا قردة خـسـین.» «و چون از آنچه از آن نهی شده بودند سرپیچی کردند به آنان گفتیم بوزینگانی رانده شده باشید.»
"
مسخ " یا به تعبیر دیگر" تغییر شکل انسانی به صورت حیوان" مسلما موضوعی بر خلاف جریان عادی طبیعت است، البته" موتاسیون" و جهش و تغییر شکل حیوانات به صورت دیگر در موارد جزئی دیده شده است، و پایههای فرضیه
تکامل در علوم طبیعی امروز بر همان بنا نهاده شده...
اما مسائلی بر خلاف جریان عادی طبیعی وجود دارد، گاهی به صورت
معجزات پیامبران و زمانی به صورت اعمال
خارق العادهای که از پارهای از انسانها سر میزند، هر چند پیامبر نباشند (که البته با معجزات متفاوت است) بنا بر این پس از قبول امکان وقوع معجزات و
خارق عادات، مسخ و دگرگون شدن صورت انسانی به انسان دیگر مانعی ندارد.
و همانطور که در بحث
اعجازانبیاء گفتهایم، وجود چنین
خارق عاداتی نه
استثناء در
قانون علیت است نه بر خلاف
عقل و خرد، بلکه تنها یک جریان" عادی" طبیعی در اینگونه موارد شکسته میشود که نظیرش را در انسانهای استثنایی کرارا دیدهایم.
بنا بر این هیچ مانعی ندارد که مفهوم ظاهر کلمه" مسخ" را که در آیه فوق و بعضی دیگر از آیات
قرآن آمده است بپذیریم و بیشتر مفسران هم همین تفسیر را پذیرفتهاند.
ولی بعضی از مفسران که در اقلیت هستند معتقدند که مسخ به معنی" مسخ روحانی" و دگرگونی صفات اخلاقی است، به این معنی که صفاتی همانند میمون یا
خوک در انسانهای سرکش و طغیانگر پیدا شد، رو آوردن به تقلید کورکورانه و توجه شدید به
شکم پرستی و
شهوت رانی که از صفات بارز این دو
حیوان بود در آنها آشکار گشت.
این احتمال از یکی از قدمای مفسرین به نام" مجاهد" نقل شده است.
و اینکه بعضی ایراد کردهاند که مسخ بر خلاف قانون تکامل و موجب بازگشت و عقب گرد در
خلقت است، درست نیست، زیرا قانون تکامل مربوط به کسانی است که در مسیر تکاملند، نه آنها که از مسیر انحراف یافته و از محیط شرائط این قانون به کنار رفتهاند، فی المثل یک انسان سالم در سنین طفولیت مرتبا رشد و نمو میکند اما اگر نقائصی در وجود او پیدا شود، ممکن است نه تنها رشد و نموش متوقف گردد بلکه رو به عقب برگردد و نمو فکری و جسمانی خود را تدریجا از دست بدهد.
ولی در هر حال باید توجه داشت که مسخ و دگرگونی جسمانی متناسب با اعمالی است که انجام دادهاند، یعنی چون عدهای از جمعیتهای گنهکار بر اثر انگیزه
هواپرستی و شهوت رانی دست به
طغیان و نافرمانی خدا میزدند و جمعی با
تقلید کورکورانه کردن از آنها، آلوده به گناه شدند، لذا به هنگام مسخ، هر گروه به شکلی که متناسب با کیفیت اعمال او بوده ظاهر میشده است.
البته در آیات مورد بحث تنها سخن از" قرده" (میمونها) به میان آمده است و از خنازیر (خوکها) سخنی نیست، ولی در آیه ۶۰
سوره مائده گفتگو از جمعیتی به میان آمده است که به هنگام مسخ به هر دو صورت فوق (بعضی قرده و بعضی خنازیر) تغییر چهره دادند، که به گفته بعضی از مفسران مانند
ابن عباس، آن آیه نیز در باره همین
اصحاب سبت است که پیر مردان سرجنبانان شکم پرست و شهوت پرستشان به خوک و جوانان مقلد چشم و گوش بسته که اکثریت را تشکیل میدادند به میمون تغییر چهره دادند. ولی در هر حال، باید توجه داشت که طبق روایات، مسخ شدگان تنها چند روزی زنده میماندند و سپس از دنیا میرفتند و نسلی از آنها به وجود نمیآمد.
مسخ شدگان بنی اسرائیل به
بوزینه، از جمله خاسران و زیانکاران:
«ثم تولیتم من بعد ذلک فلولا فضل الله علیکم و رحمته لکنتم من الخـسرین و لقد علمتم الذین اعتدوا منکم فی السبت فقلنا لهم کونوا قردة خـسـین.» «سپس شما بعد از آن (پیمان) رویگردان شدید و اگر فضل خدا و رحمت او بر شما نبود مسلما از زیانکاران بودید و کسانی از شما را که در روز شنبه (از فرمان خدا) تجاوز کردند نیک شناختید پس ایشان را گفتیم بوزینگانی طرد شده باشید.»
آیه ۶۵ اشاره به نوع خسارت و زیانی دارد که در ذیل آیه قبل
مطرح شد.
در این آیات صحنه دیگری از تاریخ پرماجرای بنی اسرائیل، که مربوط به جمعی از آنها است که در ساحل دریایی زندگی میکردند، آمده است، منتها روی سخن در آن به پیامبر اسلام صاست، و به او میگوید که از
یهود معاصر خویش درباره این جمعیت سؤال کند یعنی این خاطره را به وسیله سؤال در
ذهن آنان مجسم ساز، تا از آن پند گیرند، و از سرکشی و کیفری که در انتظار سرکشان است بپرهیزند.
این سرگذشت، چنان که در
روایات اسلامی به آن اشاره شده مربوط به جمعی از بنی اسرائیل است که در ساحل یکی از دریاها (ظاهرا دریای احمر بوده که در کنار سرزمین
فلسطین قرار دارد) در بندری بنام"
ایله " (که امروز بنام بندر ایلات معروف میباشد) زندگی میکردند و از طرف خداوند به عنوان آزمایش و امتحان دستوری به آنها داده شد و آن اینکه
صید ماهی را در آن روز تعطیل کنند اما آنها با آن دستور مخالفت کردند و گرفتار مجازات دردناکی شدند که شرح آن را در این آیات میخوانیم.
مسخ بنی اسرائیل، عذابی عبرت آموز برای معاصران و آیندگان و مایه پند تقواپیشگان:
«و لقد علمتم الذین اعتدوا منکم فی السبت فقلنا لهم کونوا قردة خـسـین فجعلنـها نکـلا لما بین یدیها و ما خلفها و موعظة للمتقین.» «و کسانی از شما را که در روز شنبه (از فرمان خدا) تجاوز کردند نیک شناختید پس ایشان را گفتیم بوزینگانی طردشده باشید و ما آن (عقوبت) را برای حاضران و (نسلهای) پس از آن عبرتی و برای پرهیزگاران پندی قرار دادیم.»
(کونوا قردة خاسئین)،
یعنی میمونهایی خوار و بی مقدار باشید.
(فجعلناها نکالا)
یعنی ما این عقوبت مسخ را مایه عبرت کردیم تا همه از آن عبرت بگیرند، و کلمه (نکال) عبارتست از عمل توهین آمیز، نسبت به یک نفر، تا دیگران از سرنوشت او عبرت بگیرند.
سرپیچی برخی بنی اسرائیل از
حکمخداوند نسبت به تعطیلی روز
شنبه، موجب مسخ شدن آنان:
«و لقد علمتم الذین اعتدوا منکم فی السبت فقلنا لهم کونوا قردة خـسـین.» «و کسانی از شما را که در روز شنبه (از فرمان خدا) تجاوز کردند نیک شناختید پس ایشان را گفتیم بوزینگانی طردشده باشید»
«و سـلهم عن القریة التی کانت حاضرة البحر اذ یعدون فی السبت اذ تاتیهم حیتانهم یوم سبتهم شرعا و یوم لایسبتون لاتاتیهم کذلک نبلوهم بما کانوا یفسقون فلما عتوا عن ما نهوا عنه قلنا لهم کونوا قردة خـسـین.» «و از اهالی آن شهری که کنار دریا بود از ایشان جویا شو آنگاه که به (حکم) روز شنبه تجاوز میکردند آنگاه که روز شنبه آنان ماهی هایشان روی آب میآمدند و روزهای غیر شنبه به سوی آنان نمیآمدند این گونه ما آنان را به سبب آنکه نافرمانی میکردند میآزمودیم و چون از آنچه از آن نهی شده بودند سرپیچی کردند به آنان گفتیم بوزینگانی رانده شده باشید.»
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۶، ص۴۱۳، برگرفته از مقاله «مسخ بنی اسرائیل».