• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

امامزاده محمد بن قاسم صوفی علوی‌

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



امامزاده محمد بن قاسم صوفی علوی‌
امامزاده محمد بن قاسم صوفی علوی‌
عنوان عکسمزار محمد بن قاسم صوفی
مشخصات فردی
ناممحمد بن قاسم صوفی
القابصوفی
پدرقاسم بن علی
نقش‌ها و فعالیت‌ها
نقش‌های برجستهاز قیام‌کنندگان علیه خلفای عباسی
مشخصات بقعه
مکان در ۲۲ کیلومتری شهر کوت از توابع استان واسط عراق
امامزادگان مشهور
حضرت عباس، حضرت زینب، حضرت علی‌اکبر، حضرت معصومه، حضرت شاهچراغ، حضرت عبدالعظیم حسنی، سایر امامزادگان.

محمد بن قاسم، مشهور به صوفی، از نوادگان امام سجاد (علیه‌السّلام) است. وی دوران حیاتش علیه حکومت خلفای عباسی قیام کرد ولی پس از چندی دستگیر شده و به زندان افکنده شده و طبق برخی اقوال تا آخر عمر، در زندان به‌سر برد و به گفته برخی نیز مسموم شد و به شهادت رسید.
مزار محمد صوفی دورن مقام حضرت مهدی (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف) در ۲۲ کیلومتری شهر کوت از توابع استان واسط عراق واقع شده است.



محمد بن قاسم، از نوادگان امام سجاد (علیه‌السّلام) است که در دانش و دیانت و پارسایی، از چهره‌های ممتاز عصر خود بود و چون معمولًا جامه پشمی سفید رنگ و خشن، بر تن می‌کرد، او را صوفی می‌گفتند.


محمد بن قاسم در دوران معتصم، نهضت خود را از طالقان، شروع کرد. ابراهیم بن عبدالله عطار، یکی از یاران محمد، می‌گوید:
در مرو، همراه چند نفر دیگر، میان مردم پراکنده شدیم، تا آنان را به پیوستن به قیام محمد بن قاسم، فراخوانیم، زمان زیادی نگذشت که چهل هزار نفر، دعوت ما را پذیرفتند و ما از تمامی آنان بیعت گرفتیم، پس از این، محمد به‌سوی طالقان رفت، در آنجا نیز در پی تلاش ما، جمعیت زیادی، گرد او جمع شدند.
محمد در طالقان، اعلان جنگ کرد، در نتیجه، بین او و نیروهای عبدالله طاهر، امیر خراسان، جنگ‌های بسیاری درگرفت و محمد، موفق شد شکست‌های سختی بر نیروهای حکومتی وارد آورد، تا آنکه عبدالله، ناچار شد در یکی از این جنگ‌ها، با نیرنگ، لشکر خود را به بخش‌های مختلف تقسیم کند و با استفاده از نیروی کمین، انقلابیان را شکست دهد.
با این حال، محمد موفق شد به سمت نسا، حرکت کند و در آنجا پنهان گردد، ما نیز به اطراف، پراکنده شدیم و مردم را به‌سوی او، دعوت کردیم.
حکمران خراسان که از دست نیافتن به «محمد بن قاسم»، سخت به خشم آمده بود، فرمانده نظامی خود را خواست و به او گفت:
هزار سواره نظام نخبه، برایت برگزیدم و دستور داده‌ام صد هزار درهم، در اختیارت بگذارند تا صرف امور نظامی کنی، از اسبان من نیز سه اسب نجیب برگزین تا با آنها رفت‌وآمد کنی، راهنمایی هم، برای تو معیّن کردم، هزار درهم به او بده و او را بر یکی از سه اسب، بنشان و در پیش نقش خود، به حرکت درآور.
چون به یک فرسخی «نسا» رسیدی، نامه‌ای را که به تو داده‌ام، بگشای و به مضمونش، عمل کن و از این ماموریت سر متاب و بدان که میان همراهانت، جاسوسی گماشته‌ام که شمارش نفس‌های تو را نیز به من گزارش می‌کند، از سرپیچی دستور بپرهیز و بسیار مراقب باش، زیرا می‌دانی که در صورت تخلف، با تو چه خواهم کرد.
این فرمان، بیانگر دو نکته مهم است: نخست، میزان قدرت و موقعیت نظامی محمد بن قاسم را ترسیم می‌کند که با توجه به شکست او از دشمن و پراکنده شدن نیروهایش، همچنان دشمن از او، این همه وحشت دارد و برای دستگیری‌اش، آن تدابیر نظامی را به کار می‌گیرد.
دوم آنکه، میزان وحشت حکمرانان خراسان را از تمایل فرمانده برگزیده‌اش به انقلابیان، روشن می‌سازد، به همین علت، چندین بار با بیان‌های گوناگون، او را از مخالفت با فرمانش، بر حذر می‌دارد و به او گوشزد می‌کند که جاسوسی بر او، گمارده است که حتی شمارش نفس‌های او را به اطلاع وی، می‌رساند.
فرمانده با اجرای دقیق فرمان، توانست محمد بن قاسم و همرزمش ابوتراب را دستگیر کند و در حالی‌که آنان را سخت دربند کشیده بود، به نیشابور برد. وقتی عبدالله بن طاهر، چشمش به محمد افتاد و او را با آن وضع دید، بر فرمانده‌اش فریاد برآورد: «وای بر تو ابراهیم! آیا از خدا نترسیدی که با این مرد صالح، چنین کردی و او را با این زنجیرهای سنگین، به بند کشیدی؟!»
فرمانده در پاسخ گفت: «ای امیر! ترس از تو، ترس از خدا را از یادم برد و نیز وعده‌ای که به من دادی، عقلم را ربود» به دستور حکمران خراسان، غل و زنجیر سنگین را از پای محمد گشودند و زنجیر سبک‌تری بر پای او زدند و او را به زندان افکندند.


محمد، مدت سه ماه، در زندان عبدالله بود، حاکم خراسان، سعی می‌کرد جریان دستگیری محمد را از مردم، پنهان دارد، چون او در منطقه خراسان، هواداران بسیاری داشت و بیم آن می‌رفت که در صورت آگاهی، علیه نیروهای حکومتی، شورش کنند.
محمد بن قاسم را از نیشابور به بغداد بردند و به دستور معتصم، به زندان افکندند، ولی دیری نپایید که با طرح ماهرانه‌ای، از زندان گریخت و به واسط رفت و در آنجا، پنهان گشت.


وی، دوران معتصم، واثق و مدتی از دوران متوکل را در خفا، به سر برد و به نقلی، در زمان متوکل، دوباره دستگیر شد و تا آخر عمر، در زندان به‌سر برد، به گفته برخی نیز مسموم شد و به شهادت رسید.


مقامی منتسب به حضرت مهدی (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف)، در منطقه «ام عکیط»، در فاصله حدود یک کیلومتر از سمت غربی جاده نعمانیه به شهر کوت، واقع است، فاصله آن از نعمانیه، ۱۵ کیلومتر و از کوت، ۲۲ کیلومتر است‌ و حدود ۱۵۰ متر از پشت مقام، رود دجله واقع است، میان بنای مقام حضرت مهدی، قبر برجسته‌ای به ارتفاع حدود نیم متر، وجود دارد که با پارچه‌های سبزرنگ، پوشیده شده است، روی قبر، ضریحی از آلومینیوم به عرض ۳ متر و ارتفاع ۵/ ۳ متر وجود دارد که بالای آن، با شیشه پوشیده شده است، این قبر، مدفن محمد بن قاسم بن علی بن عمر اشرف بن امام زین‌العابدین (علیه‌السّلام)، مشهور به «صوفی»، دانسته شده است.


۱. ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، مقاتل الطالبیین، صص۳۸۴- ۳۸۶.    
۲. ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، مقاتل الطالبیین، ص۳۸۶- ۳۸۷.    
۳. ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، مقاتل الطالبیین، ص۳۹۱.    



زیارت‌گاه‌های عراق، محمدمهدی فقیه بحرالعلوم، مقاله «مقام حضرت مهدی و قبر محمد بن قاسم صوفی علوی‌»، ج۲، ص۴۳۱.    






جعبه ابزار