• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

جاء (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف




جاء (به فتح جیم) و مجیء (به فتح میم) از واژگان قرآن کریم به معنای آمدن و به صورت متعدی و لازم به کار رفته است.



جاء و مجیء به معنای آمدن است.


(جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ‌) (حق آمد، و باطل نابود شد...)
این کلمه بیشتر اوقات در قرآن مجید با «باء» متعدّی شده نحو (وَ جِئْتُکَ‌ مِنْ سَبَاٍ بِنَبَاٍ یَقِینٍ‌) «از سبأ خبر یقینی بر تو آوردم.» و گاهی با باب افعال مثل‌ (فَاَجاءَهَا الْمَخاضُ اِلی‌ جِذْعِ النَّخْلَةِ..) «درد زادن او را به تنه نخل خرما آورده» گویا مراد آنست که از درد به آن چسبید.
«جاء» گویا فقط یک دفعه متعدی بنفسه آمده است نظیر (لَقَدْ جِئْتُمْ‌ شَیْئاً اِدًّا) «حقا که شی‌ء ناپسندی آوردید و نسبت ناشایستی دادید» مجمع البیان عقیده دارد که لفظ باء از «شیئا» حذف شده است در این صورت متعدی بنفسه نیست. ولی اقرب الموارد آن را به معنی فعل و متعدی بنفسه گرفته گوید: «جاء الشّی‌ء: فعله و منه فی القرآن‌ «لَقَدْ جِئْتُمْ‌ شَیْئاً اِدًّا» لازم و متعدی هر دو آمده است.
در مجمع از زجّاج نقل کرده در (فَقَدْ جاؤُ ظُلْماً وَ زُوراً) تقدیر «بظلم» است و گوید: جایز است که به معنی «اتوا ظلما» باشد.


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۲، ص۹۰.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ج۱، ص۲۱۲.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۱، ص۹۲.    
۴. اسراء/سوره۱۷، آیه۸۱.    
۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۹۰.    
۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۳، ص۱۷۷.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۳، ص۲۳۶.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۶۷۱.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۲۹۱.    
۱۰. نمل/سوره۲۷، آیه۲۲.    
۱۱. مریم/سوره۱۹، آیه۲۳.    
۱۲. مریم/سوره۱۹، آیه۸۹.    
۱۳. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۶، ص۴۵۳.    
۱۴. شرتونی، سعید، اقرب الوارد، ج۱، ص۴۹۱.    
۱۵. فرقان/سوره۲۵، آیه۴.    
۱۶. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۷، ص۲۷۹.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «جاء»، ج۲، ص۹۰.    






جعبه ابزار