• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مبارزه حضرت ادریس با طاغوت

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



ادریس نام یکی از انبیای الهی قبل از حضرت نوح است.



ادریس علاوه بر اینکه با بیانات شیوا و اندرزهای دلپذیر و هشدارهای كوبنده، قوم خود را به سوی خدا دعوت می‌كرد. به جامعه نیز توجه داشت که اگر ظلمی به کسی شود، از مظلوم دفاع کند و در برابر ظالم، ایستادگی نماید.



۲.۱ - عدم اطاعت ادریس از شاه

در عصر او پادشاه ستمگری حکومت می‌کرد، ادریس و پیروانش از اطاعت شاه سر باز زدند و مخالفت خود را با طاغوت ، آشکار ساختند، از این رو آنها را از طرف دستگاه آن شاه جبار، به عنوان «رافَضی» (یعنی ترک کننده اطاعت شاه) خواندند.

۲.۲ - ظلم به پیروان حضرت ادریس

روزی شاه با نگهبانان خود در بیابان، به سیر و سیاحت و شکار مشغول بود که به زمین مزروعی بسیار خرم و شادابی رسید، پرسید:«این زمین به چه کسی تعلق دارد؟»
اطرافیان گفتند:«به یکی از پیروان ادریس».
شاه، صاحب آن ملک را خواست و به او گفت:این ملک را به من بفروش. او گفت:من عیالمند هستم و به محصول این زمین محتاج‌تر از تو می‌باشم و به هیچ عنوان از آن دست نمی‌کشم.
شاه بسیار خشمگین شد، و با حال خشم به قصرش آمد، چون همسرش او را خشمگین یافت، علت را پرسید و او جریان را بازگو کرد و با همسرش در این مورد به مشورت پرداخت، و به این نتیجه رسیدند که رهنمودهای ادریس، مردم را بر ضد شاه، پر جرئت و قوی دل کرده است.
همسر شاه که یک زن ستمگر و بی‌رحم بود گفت:«من تدبیری می‌کنم که هم تو صاحب آن زمین شوی و هم مردم با تبلیغات وارونه، رام و خام شوند»،
شاه گفت:«آن تدبیر چیست؟»
زن که حزبی بنام «ازارقه» (چشم کبودها) از افراد خونخوار و بی‌دین تشکیل داده بود، به شاه گفت:«من جمعی از حزب «ازارقه» را می‌فرستم تا صاحب آن زمین را به این جا بیاورند و همه آنها شهادت بدهند که او آیین تو را ترک کرده، در نتیجه کشتن او جایز می‌شود، تو نیز او را می‌کشی و آن سرزمین خرم را تصرف می‌کنی».
شاه از این نیرنگ استقبال کرد و آنرا اجرا نمود و پس از کشتن آن شیعه ادریس، زمین‌های مزروعی او را تصرف و غصب نمود.

۲.۳ - توطئه علیه حضرت ادریس

حضرت ادریس از جریان آگاه شد و شخصاً‌ نزد شاه رفت و با صراحت به او اعتراض کرده آیین او را باطل دانست و او را به سوی حق دعوت نمود، و سرانجام به او گفت:«اگر توبه نکنی و از روش خود برنگردی، به زودی عذاب الهی تو را فرا خواهد گرفت، و من پیام خود را از طرف خداوند به تو رساندم».
همسر شاه، به او گفت:«هیچ ناراحت مباش، من نقشه قتل ادریس را طرح کرده‌ام، و با کشتن او رسالتش نیز باطل می‌شود.»
آن نقشه این بود که چهل نفر را مخفیانه مأمور کشتن ادریس کرد. ولی ادریس توسط مأموران مخفی خود، از جریان آگاه شد و از محل و مکان همیشگی خود به جای دیگر رفت، و آن چهل نفر در طرح خود شکست خوردند.

۲.۴ - عاقبت شاه ظالم

مدت‌ها گذشت تا این که عذاب قحطی ، کشور شاه را فرا گرفت کار به جایی رسید که زن شاه، شبها به گدایی می‌پرداخت تا این که شبی سگها به او حمله کردند و او را پاره پاره نموده و دریدند. بلای قحطی نیز بیست سال طول کشید و سرانجام، آنها که باقی مانده بودند به ادریس و خدای ادریس ایمان آوردند و کم کم بلاها رفع گردید. و ادریس علیه السلام پیروز شد.
[۱] اقتباس از کمال الدین شیخ صدوق، ص ۷۶- ۷۷.



۱. اقتباس از کمال الدین شیخ صدوق، ص ۷۶- ۷۷.



سایت اندیشه قم.    




جعبه ابزار