• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

وجد (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





وَجَد (به فتح واو و جیم)، وُجود (به ضم واو و جیم)، وِجدان (به کسر واو) و وُجْد (به ضم واو) از واژگان قرآن کریم به معنای پیدا کردن، رسیدن، دست یافتن، تمکن و غیره است.



وَجَد، وُجود، وِجدان و وُجْد به معنای پیدا کردن، رسیدن، دست یافتن، تمکن و غیره است.


این لغت در کلام خدا چنانکه راغب گفته به معنی علم هم آمده است مثل‌ (وَ ما وَجَدْنا لِاَکْثَرِهِمْ مِنْ عَهْدٍ) «در بسیاری از آنها وفائی به عهد نیافتیم و دانستیم که وفائی به عهد خدا ندارند.»
(وَ لَقَدْ عَهِدْنا اِلی‌ آدَمَ مِنْ قَبْلُ فَنَسِیَ وَ لَمْ‌ نَجِدْ لَهُ عَزْماً) (پيش از اين، از آدم پیمان گرفته بوديم؛ امّا او فراموش كرد؛ و عزم استوارى براى او نيافتيم‌.)
و گاهی مراد از آن دست یافتن و تمکن است مثل‌ (فَاقْتُلُوا الْمُشْرِکِینَ حَیْثُ‌ وَجَدْتُمُوهُمْ‌) (مشرکان را هر جا يافتيد به قتل برسانيد.)
(وَ لَمْ‌ تَجِدُوا کاتِباً فَرِهانٌ مَقْبُوضَةٌ) (و اگر در سفر بوديد، و نويسنده‌اى نيافتيد، گروگان بگيريد! (گروگانى كه در اختيار طلبکار قرار گيرد.))
(اَسْکِنُوهُنَّ مِنْ حَیْثُ سَکَنْتُمْ مِنْ‌ وُجْدِکُمْ‌ وَ لا تُضآرُّوهُنَ‌) (آنها (زنان مطلقه) را هر جا خودتان سكونت داريد و در توانايى شماست سكونت دهيد.) وجد (بر وزن قفل) به معنی تمکّن است.


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۷، ص۱۸۲.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۸۵۴.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۳، ص۱۵۴.    
۴. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ج۱، ص۸۵۴.    
۵. اعراف/سوره۷، آیه۱۰۲.    
۶. طه/سوره۲۰، آیه۱۱۵.    
۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۲۰.    
۸. توبه/سوره۹، آیه۵.    
۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۸۷.    
۱۰. بقره/سوره۲، آیه۲۸۳.    
۱۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۹.    
۱۲. طلاق/سوره۶۵، آیه۶.    
۱۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۵۹.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «وجد»، ج۷، ص۱۸۲.    






جعبه ابزار