نبذ (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
نَبْذ (به فتح نون و سکون باء) از
واژگان قرآن کریم به معنای انداختن چیزی از روی بیاعتنائی یا مطلق انداختن و طرح است.
نَبْذ به معنای انداختن چیزی از روی بیاعتنائی است. (
راغب اصفهانی)
دیگران مطلق انداختن و طرح گفتهاند ولی قید بیاعتنائی در اغلب آیات ملحوظ است.
(فَاَخَذْناهُ وَ جُنُودَهُ فَنَبَذْناهُمْ فِی الْیَمِ) «
فرعون و لشکریان او را گرفته و به دریا انداختیم» و نیز در آیه
(فَنَبَذُوهُ وَراءَ ظُهُورِهِمْ) «از روی بیاعتنائی آنرا به پشت سر انداختند و اهمیّت ندادند» در اینجا نیز عدم اعتنا ملحوظ است.
ایضا در
(کَلَّا لَیُنْبَذَنَ فِی الْحُطَمَةِ) (چنين نيست كه مىپندارد؛ بزودى در «حطمه»
[
آتشى خردكننده
]
پرتاب مىشود)
ولی در آیه
(فَنَبَذْناهُ بِالْعَراءِ وَ هُوَ سَقِیمٌ) (او را در سرزمينى خالى از گياه افكنديم در حالى كه بيمار بود)
(لَنُبِذَ بِالْعَراءِ وَ هُوَ مَذْمُومٌ)(از شكم ماهى بيرون افكنده مىشد در حالى كه نكوهيده بود)
که هر دو درباره
یونس (علیهالسّلام) است ظاهرا مطلق انداختن مراد باشد.
در آیات
(وَ اذْکُرْ فِی الْکِتابِ مَرْیَمَ اِذِ انْتَبَذَتْ مِنْ اَهْلِها مَکاناً شَرْقِیًّا... فَحَمَلَتْهُ فَانْتَبَذَتْ بِهِ مَکاناً قَصِیًّا) (و
مریم را در اين كتاب ياد كن، آن هنگام كه از خانوادهاش در ناحيه شرقى
بیت المقدس كناره گرفت .... سرانجام مريم به او
[
عيسى
]
باردار شد؛ و او را به نقطه دور دستى برد)
انْتِبَاذ بمعنی اعتزال و کنار کشیدن است گوئی شخص خویش را بدور میاندازد گویند: «انْتَبَذَ فلانٌ: اعْتَزَلَ و تَنَحَّی فی ناحیة» یعنی یاد کن مریم را که کنار شد از اهلش در مکان شرقی... مریم به
عیسی حامله شد و او را به مکان دوری به کنار برد.
(وَ اِمَّا تَخافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِیانَةً فَانْبِذْ اِلَیْهِمْ عَلی سَواءٍ اِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْخائِنِینَ) «یعنی: اگر از قومی که با آنها پیمان عدم تعرض بستهای ترسیدی که
خیانت و عهد شکنی کنند عهدشان را روی
عدالت بسوی آنها بیانداز (تا تو و آنها در از بین بردن پیمان برابر باشید، یا تو به عدالت رفتار کرده باشی)».
•
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «نبذ»، ج۷، ص۱۰.