• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

لباس حریر (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



آیاتی از قرآن در باره لباس بهشتیان و ویژه بون این لباس بخاصر ابریشمی بودن آن سخن به میان آورده است.



این سؤال ممکن است برای بسیاری پیدا شود که خداوند در قرآن مجید از زرق و برق دنیا نکوهش کرده، ولی وعده این گونه چیزها را به مؤمنان در آن جهان می‌دهد، زینت آلات طلا، پارچه‌های ابریشمین، نازک، ضخیم، اریکه‌ها و تختهای زیبا و مانند آن.
در پاسخ این سؤال قبلا توجه به این نکته را لازم می‌دانیم که ما هرگز مانند توجیه گرانی که همه این الفاظ را کنایه از مفاهیم معنوی می‌دانند این گونه آیات را تفسیر نمی‌کنیم، چرا که از خود قرآن آموخته‌ایم که معاد هم جنبه" روحانی" دارد هم" جسمانی" و به این ترتیب لذات آن جهان باید در هر دو بخش باشد که البته بدون شک لذات روحانیش قابل مقایسه با لذات جسمانی نیست.
ولی در عین حال این حقیقت را نمی‌توان کتمان کرد که ما از نعمتهای آن جهان شبحی از دور می‌بینیم، و سخنانی به اشاره می‌شنویم، چرا که آن جهان نسبت به این عالم همچون این دنیا است نسبت به شکم مادر و حالت جنینی، همانگونه که" مادر" اگر بتواند رابطه‌ای با جنین خود برقرار کند جز با اشارات نمی‌تواند زیبائیهای این دنیا را: آفتاب درخشان، ماه تابان، چشمه سارها، باغها و گلها و مانند آن را برای کودکی که در شکم او است بیان کند، چرا که الفاظ کافی برای بیان این مفاهیم که کودکش بتواند آن را درک کند در اختیار ندارد، همچنین نعمتهای مادی و معنوی قیامت را برای ما محاصره شدگان در رحم دنیا بازگو کردن آنهم بطور کامل ممکن نیست. با روشن شدن این مقدمه به سراغ پاسخ سؤال می‌رویم: اگر خدا زندگی پر زرق و برق این جهان را نکوهش کرده به خاطر آنست که محدودیت این جهان سبب می‌شود فراهم کردن چنان زندگانی با انواع ظلم و ستم توام باشد، و بهره گیری از آن با غفلت و بی خبری.
تبعیضهایی که از این رهگذر پیدا می‌شود مایه کینه‌ها، حسادتها، عداوتها و سرانجام خونریزیها و جنگها است.
اما در آن جهان که همه چیزش گسترده است نه تحصیل این زینتها مشکل ایجاد می‌کند، نه سبب تبعیض و محرومیت کسی می‌شود، نه کینه و نفرتی برمی انگیزد، و نه در آن محیط مملو از معنویت انسان را از خدا غافل می‌سازد، نه نیاز به زحمت حفظ و حراست دارد، و نه در رقبا ایجاد حسادت می‌کند، نه مایه کبر و غرور است و نه موجب فاصله گرفتن از خلق خدا و خدا.
چرا بهشتیان از چنین مواهبی محروم باشند که لذتی است جسمانی در کنار مواهب بزرگ معنوی بدون هیچ واکنش نامطلوب.

۱.۱ - جنس ابریشم

لباس حریر، پاداش مؤمنان شایسته کار در بهشت است.
ان الذین ءامنوا وعملوا الصــلحـت... • اولـئک لهم جنـت عدن تجری من تحتهم الانهـر... ویلبسون ثیابـا خضرا من سندس واستبرق... نعم الثواب وحسنت مرتفقـا. مسلما کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند، ما پاداش نیکوکاران را ضایع نخواهیم کرد• آنها کسانی هستند که بهشت جاودان برای آنان است باغهایی از بهشت که نهرها از زیر درختان و قصرهایش جاری است در آنجا با دستبندهایی از طلا آراسته می‌شوند و لباسهایی (فاخر) به رنگ سبز، از حریر نازک و ضخیم، دربر می‌کنند در حالی که بر تختها تکیه کرده‌اند. چه پاداش خوبی، و چه جمع نیکویی
«استبرق» ابریشم ضخیم و «سندس» ابریشم نازک را گویند.
کلمه" سندس" به معنای پارچه نازکی است که از ابریشم بافته شده باشد.
ان الله یدخل الذین ءامنوا وعملوا الصــلحـت جنـت... تجری من تحتها الانهـر یحلون فیها من اساور من ذهب ولؤلؤا ولباسهم فیها حریر. خداوند کسانی را که ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده‌اند، در باغهایی از بهشت وارد می‌کند که از زیر درختانش نهرها جاری است آنان با دستبندهایی از طلا و مروارید زینت می‌شوند و در آنجا لباسهایشان از حریر است.
به این ترتیب در بهشت، زیباترین لباسهایی را که در دنیا از آن محروم بودند در تن می‌کنند و دستبندهای جواهر نشان در دست دارند، اگر در این جهان از پوشیدن این گونه لباسها و زینتها ممنوع بودند به خاطر آن بود که مایه غرور و غفلت می‌شد و سبب محرومیت گروه دیگر می‌گشت، ولی در آنجا که این مسائل مطرح نیست این ممنوعیتها برداشته می‌شود و جبران می‌گردد.
البته با توجه به اینکه الفبای زندگی در آن جهان با اینجا متفاوت است این الفاظ مفاهیمی برتر و بالاتر از آنچه ما در این جهان می‌اندیشیم خواهد داشت (دقت کنید).

۱.۲ - ابریشم نارک و زخیم

لباسهای ابریشمی نازک و ضخیم، پاداش ابرار در بهشت است که به سبب صبر آنان به آنان داده می شود.
ان الابرار یشربون من کاس کان مزاجها کافورا• وجزهم بما صبروا جنة وحریرا• عــلیهم ثیاب سندس خضر واستبرق... • ان هـذا کان لکم جزاء وکان سعیکم مشکورا. به یقین ابرار (و نیکان) از جامی می‌نوشند که با عطر خوشی آمیخته است،• و در برابر صبرشان، بهشت و لباسهای حریر بهشتی را به آنها پاداش می‌دهد! • شراب طهور به آنان می‌نوشاند! • این پاداش شماست، و سعی و تلاش شما مورد قدردانی است!
«استبرق» معرب استبرک، دیبای ستبر است.
[۱۲] . فرهنگ فارسی، ج۱، ص۲۴۰، .

«استبرق» در لسان العرب به مفسران نسبت داده که «سندس» به ابریشم نازک و قیمتی گفته می‌شود و «استبرق» به ابریشم ضخیم اطلاق می‌شود.
«سندس» «سندس» به معنای ابریشم نازک و «استبرق»، ابریشم ضخیم است.
سندس را دیباج نازک و استبرق را دیباج ضخیم براق گفته‌اند و این هر دو نکره است نمیشود با دیبای دنیا مقایسه کرد و هر دو سه بار در قرآن آمده‌اند.
برخی گویند: «استبرق» معرب کلمه فارسی «استبره» است. برخی گویند: دیبای زربفت است.

۱.۳ - ابریشنم سبز رنگ

زینت بهشتیان با لباسهای ابریشمی سبزرنگ ضخیم و نازک است.
اولـئک لهم جنـت عدن تجری من تحتهم الانهـر یحلون فیها من اساور من ذهب ویلبسون ثیابـا خضرا من سندس واستبرق متکـین فیها علی الارائک.. نها کسانی هستند که بهشت جاودان برای آنان است باغهایی از بهشت که نهرها از زیر درختان و قصرهایش جاری است در آنجا با دستبندهایی از طلا آراسته می‌شوند و لباسهایی (فاخر) به رنگ سبز، از حریر نازک و ضخیم، دربر می‌کنند در حالی که بر تختها تکیه کرده‌اند. چه پاداش خوبی، و چه جمع نیکویی
خضرة- جمع- اخضر است و خضرة- رنگی است میان سیاه و سپید یعنی سبز پر رنگ که بسیاهی نزدیکتر است و شبیه تر است از اینجهت سیاه را
یلبسون من سندس واستبرق متقـبلین. آنها لباسهایی از حریر نازک و ضخیم می‌پوشند و در مقابل یکدیگر می‌نشینند
عــلیهم ثیاب سندس خضر واستبرق وحلوا اساور من فضة وسقـهم ربهم شرابـا طهورا. بر اندام آنها(بهشتیان) لباسهایی است از حریر نازک سبز رنگ، و از دیبای ضخیم، و با دستبندهایی از نقره آراسته‌اند، و پروردگارشان شراب طهور به آنان می‌نوشاند!
از حضرت صادق علیه‌السّلام روایت شده که در معنای آن فرمود بالای لباسشان آن را میپوشند (خضر و استبرق) و آن لباس درشت و مقصود درشتی در رشته نیست بلکه درشتی و غلظت در بافته و ارزش است.
ابن عباس گوید: آیا نمیبینی این مرد را که بر اوست لباس و آنچه بالای آن پوشیده برتر و گرانقدرتر است


در آیاتی دیگر از قرآن به برخی از گروه ها که این لباس ویژه به آنان داده شده اشاره شده است.

۲.۱ - متقین

استفاده متقین از لباس حریر ضخیم و نازک، در بهشت:
ان المتقین فی مقام امین• یلبسون من سندس واستبرق متقـبلین. (ولی) پرهیزگاران در جایگاه امنی قرار دارند،• آنها لباسهایی از حریر نازک و ضخیم می‌پوشند و در مقابل یکدیگر می‌نشینند• آنها لباسهایی از حریر نازک و ضخیم می‌پوشند و در مقابل یکدیگر می‌نشینند
از آنجا که در آیات گذشته کیفر های دردناک دوزخیان مطرح بود در این آیات مواهب و پاداشهای بهشتیان را می‌شمرد تا از قرینه مقابله اهمیت هر یک از این دو آشکارتر گردد.
این پاداشها در هفت قسمت خلاصه شده:
نخست اینکه: " پرهیزگاران در جایگاه امن و امانی هستند" (ان المتقین فی مقام امین).
بنا بر این هیچگونه ناراحتی و ناامنی به آنها نمی‌رسد، و در امنیت کامل از آفات و بلاها، از غم و اندوهها، از شیاطین و طاغوتها به سر می‌برند.
سپس به ذکر نعمت دوم پرداخته، می‌گوید: " آنها در میان باغها و چشمه‌ها به سر می‌برند، و جایگاه آنها از هر سو با درختان و چشمه‌ها احاطه شده" (جنات و عیون ).
تعبیر به" جنات" (باغهای پر درخت) ممکن است اشاره به تعدد باغهایی باشد که هر یک از بهشتیان در اختیار دارند، و یا اشاره به مقامهای مختلف آنان باشد چرا که باغهای بهشت نیز همه یکسان نیست و به تفاوت درجات بهشتیان متفاوت است.
در مرحله سوم به لباسهای زیبای آنها اشاره کرده می‌افزاید: " آنها لباسهایی از حریر لطیف و نازک و ضخیم می‌پوشند، و در برابر یکدیگر بر تختها جای دارند"

۲.۲ - برگزیده گان

بهره مندی بندگان برگزیده خدا، در بهشت، از لباس حریر، فضل بزرگ الهی برای آنان:
ثم اورثنا الکتـب الذین اصطفینا من عبادنا فمنهم ظالم لنفسه ومنهم مقتصد ومنهم سابق بالخیرت باذن الله ذلک هو الفضل الکبیر• جنـت عدن یدخلونها یحلون فیها من اساور من ذهب ولؤلؤا ولباسهم فیها حریر. سپس این کتاب (آسمانی) را به گروهی از بندگان برگزیده خود به میراث دادیم (اما) از میان آنها عده‌ای بر خود ستم کردند، و عده‌ای میانه رو بودند، و گروهی به اذن خدا در نیکیها (از همه) پیشی گرفتند، و این، همان فضیلت بزرگ است! • (پاداش آنان) باغهای جاویدان بهشت است که در آن وارد می‌شوند در حالی که با دستبندهایی از طلا و مروارید آراسته‌اند، و لباسشان در آنجا حریر است
کلمه" اصطفاء" از ماده" صفو" گرفته شده که معنایش قریب به معنای اختیار است، با این تفاوت که اختیار به معنای انتخاب یک چیز از بین چند چیز است که بهترین آنها است و اصطفاء نیز انتخاب یکی از چند چیز است، اما یکی که از بین همه صفوه و خالص باشد.
" من عبادنا"- احتمال دارد کلمه" من" برای بیان باشد، احتمال هم دارد برای ابتدا، یا تبعیض باشد. ولی آنچه به ذهن قریب تر است این است که بیانیه باشد، چون در آیه" و سلام علی عباده الذین اصطفی " هم سلام را بر همه بندگان خالص فرستاده، نه بر بعضی از ایشان.

۲.۲.۱ - مقصود از برگزیدگان

در روایاتی از امام باقر و امام صادق علیهما السلام وارد شده که مراد از «عبادنا» ذریه پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم از اولاد حضرت فاطمه علیهاالسلام است و «جنات عدن...» بیان آن فضلی است که به آنان عطا می‌شود.

۲.۲.۲ - دیدگاه مفسرین

مفسرین در اینکه منظور از این بندگان خاص چه کسانی هستند اختلاف کرده‌اند، بعضی گفته‌اند: " انبیا هستند". بعضی دیگر گفته‌اند: " بنی اسرائیلند، که جزو مشمولین آیه" ان الله اصطفی آدم و نوحا و آل ابراهیم و آل عمران علی العالمین" هستند".
و بعضی دیگر گفته‌اند: " امت محمد صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم هستند که قرآن را از پیغمبر خود ارث برده، و نیز به سوی او بازگشت می‌کنند، و علمایشان بدون واسطه و بقیه امت به واسطه علما از قرآن بهره مند می‌شوند". و بعضی دیگر گفته‌اند: " تنها علمای امت محمد صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم هستند".
بعضی دیگر- که روایات بسیار زیادی از امام باقر و صادق علیه‌السّلام بر طبق گفته آنان هست- گفته‌اند: " مراد از این کسان که اصطفاء شده‌اند، ذریه رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم از اولاد فاطمه علیه‌السّلام هستند، که جزو آل ابراهیم و مشمول آیه" ان الله اصطفی آدم و نوحا و آل ابراهیم و آل عمران علی العالمین" نیز هستند. و رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم هم تصریح فرموده، به اینکه: آنان عالم به قرآن هستند، و نظر ایشان در باره قرآن صائب است.
و در روایت" انی تارک فیکم الثقلین" کتاب الله و عترتی اهل بیتی لن یفترقا حتی یردا علی الحوض" که متواتر و مورد اتفاق دو طایفه شیعه و سنی است- فرموده: آنان ملازم قرآنند.
پس بنا بر این، معنای آیه چنین می‌شود: بعد از آنکه ما قرآن را به تو وحی کردیم- چون کلمه" ثم" معنای تاخیر رتبه را افاده می‌کند- آن را به ذریه تو ارث دادیم، البته آن ذریه ات که ما اصطفایشان کردیم، و از بین همه بندگان آنان را در همان روزی که آل ابراهیم را برمی گزیدیم انتخاب کردیم، و اضافه شدن کلمه" عباد" به کلمه" نا" که نون عظمت است اضافه تشریفی است، و می‌خواهد به شرافت ذریه اشاره کند.


۱. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۲، ص۴۲۴.    
۲. کهف/سوره۱۸، آیه۳۰..    
۳. کهف/سوره۱۸، آیه۳۱..    
۴. التبیان، شیخ طوسی، ج۷، ص۴۰.     .
۵. ترجمه المیزان، علامه طباطبایی، ج۱۸، ص۲۲۸..    
۶. حج/سوره۲۲، آیه۲۳..    
۷. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۴، ص۵۷.    
۸. انسان/سوره۷۶، آیه۵..    
۹. انسان/سوره۷۶، آیه۱۲..    
۱۰. انسان/سوره۷۶، آیه۲۱..    
۱۱. انسان/سوره۷۶، آیه۲۲..    
۱۲. . فرهنگ فارسی، ج۱، ص۲۴۰، .
۱۳. لسان العرب، ج۱۰، ص۵.     .
۱۴. التبیان، شیخ طوسی، ج۷، ص۴۰.     .
۱۵. قاموس قرآن، ج۳، ص:۳۴۲     .
۱۶. مجمع البیان فی تفسیر القرآن، طبرسی، ج۶، ص۳۴۰..    
۱۷. کهف/سوره۱۸، آیه۳۱..    
۱۸. المفردات فی غریب القرآن، ص:۲۸۵.    
۱۹. دخان/سوره۴۴، آیه۵۳..    
۲۰. انسان/سوره۷۶، آیه۲۱..    
۲۱. مجمع البیان فی تفسیر القرآن، طبرسی، ج۱۰، ص۲۲۲.    
۲۲. دخان/سوره۴۴، آیه۵۱..    
۲۳. دخان/سوره۴۴، آیه۵۳..    
۲۴. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۲۱، ص۲۱۰.    
۲۵. فاطر/سوره۳۵، آیه۳۲..    
۲۶. فاطر/سوره۳۵، آیه۳۳..    
۲۷. مجمع البیان فی تفسیر القرآن، طبرسی، ج ۸، ص ۲۴۴    
۲۸. ترجمه المیزان، علامه طباطبایی، ج۱۷، ص۶۲.    



فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «لباس حریر (قرآن)».    


رده‌های این صفحه : بهشت | موضوعات قرآنی | نعمتهای بهشت




جعبه ابزار