• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

قول (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





قَول (به فتح قاف) و قیل (به کسر قاف) از واژگان قرآن کریم به معنای مطلق سخن گفتن و سخن است. این واژه دارای مشتقاتی است که در آیات قرآن به کار رفته است؛ مانند: تَقَوّل (به فتح تاء و قاف و واو مشدده) به معنای گفتن چیزی که حقیقت ندارد.



قَول و قیل به معنای مطلق سخن گفتن و سخن است.
در اقرب الموارد گفته: قول به معنی کلام یا هر لفظی است که زبان آن را افشاء می‌کند تمام باشد یا ناقص، قاموس نیز چنین گفته است.
[۵] شرتونی، سعید، اقرب الموارد.

در مجمع فرموده: قول در کلام عرب موضوع است برای حکایت چنانکه گوئی «قال زید- خرج عمرو». راغب گوید: قول و قیل یکی است قول بر وجوهی بکار رود اظهر آنها کلمه یا کلمات مرکب از حروف است که بوسیله تکلم ظاهر شود مفرد باشد یا مرکّب.


قول در قرآن در وجوهی بکار رفته که ذیلا به بعضی اشاره می‌شود:

۲.۱ - سخن معمولی و متداول

(قَوْلٌ‌ مَعْرُوفٌ وَ مَغْفِرَةٌ خَیْرٌ مِنْ صَدَقَةٍ یَتْبَعُها اَذیً‌) «در مقابل سائل و فقیر سخن متعارف و زبان خوش و گذشت بهتر از صدقه‌ایست که در پی آن اذیت باشد.»
(اِلَّا قِیلًا سَلاماً سَلاماً) (تنها چیزی که می‌شنوند «سلام» است «سلام»!)

۲.۲ - قول خدا

قول خدا از سه حال خارج نیست:
الف) یا بوسیله خلق صوت است مثل صدائی که از درخت بر موسی رسید:
(فَلَمَّا اَتاها نُودِیَ یا مُوسی) (هنگامی که نزد آتش آمد، ندا داده شد که: «ای موسی!) ، (اِنِّی اَنَا رَبُّکَ‌) (من پروردگار توام!)
(قالَ‌ اَلْقِها یا مُوسی‌) (گفت: «ای موسی! آن را بیفکن.»)
(قالَ‌ خُذْها وَ لا تَخَفْ‌) (گفت: «آن را بگیر و نترس، ما آن را به صورت اولش بازمی‌گردانیم.)
ب) و یا بوسیله فهماندن مطلب و الهام و وحی است مثل‌:
(وَ اِذْ قالَ‌ رَبُّکَ لِلْمَلائِکَةِ اِنِّی جاعِلٌ فِی الْاَرْضِ خَلِیفَةً) ((به خاطر بیاور) هنگامی را که پروردگارت به فرشتگان گفت: «من در روی زمین، جانشینی (نماینده‌ای) قرار خواهم داد.») که شاید بوسیله فهماندن و الهام بوده باشد.
(اِذْ قالَ‌ اللَّهُ یا عِیسَی ابْنَ مَرْیَمَ اذْکُرْ نِعْمَتِی عَلَیْکَ‌) ((به خاطر بیاور) هنگامی را که خداوند به عیسی بن مریم گفت: «یاد کن نعمتی را که به تو و مادرت بخشیدم!)
ج) و یا اراده باشد که با قول تعبیر آید مثل:
(قُلْنا یا نارُ کُونِی بَرْداً وَ سَلاماً عَلی‌ اِبْراهِیمَ‌) ((سرانجام او را به آتش افکندند؛ ولی ما) گفتیم: «ای آتش! بر ابراهیم سرد و سالم باش! »)

۲.۳ - قول نفسی و باطنی

قول نفسی و باطنی مثل‌:
(وَ یَقُولُونَ‌ فِی اَنْفُسِهِمْ لَوْ لا یُعَذِّبُنَا اللَّهُ‌) (و در دل می‌گویند: «چرا خداوند ما را بخاطر گفته‌هایمان عذاب نمی‌کند؟!») در این آیه به نظر و فکر و آنچه در ذهن هست قول اطلاق شده است.

۲.۴ - اجابت تکوینی

اجابت تکوینی مثل:
(فَقالَ‌ لَها وَ لِلْاَرْضِ ائْتِیا طَوْعاً اَوْ کَرْهاً قالَتا اَتَیْنا طائِعِینَ‌) (به آن و به زمین دستور داد: «به وجود آیید (و شکل گیرید)، خواه از روی اطاعت و خواه اکراه!» آنها گفتند: «ما از روی طاعت می‌آییم (و شکل می‌گیریم)!») مسلم است که زمین و آسمان فرمان خدا را اجابت کرده‌اند و آن با «قالَتا» تعبیر شده است.

۲.۵ - وعده عذاب‌

وعده عذاب مثل:
(لَقَدْ حَقَ‌ الْقَوْلُ‌ عَلی‌ اَکْثَرِهِمْ فَهُمْ لا یُؤْمِنُونَ‌) (فرمان (الهی) درباره بیشتر آنها تحقق یافته، به همین جهت ایمان نمی‌آورند! )
(احْمِلْ فِیها مِنْ کُلٍّ زَوْجَیْنِ اثْنَیْنِ وَ اَهْلَکَ اِلَّا مَنْ سَبَقَ عَلَیْهِ‌ الْقَوْلُ‌) («از هر جفتی از حیوانات (از نر و ماده) یک زوج در آن (کشتی) حمل کن! همچنین خاندانت را (بر آن سوار کن) مگر آنها که قبلًا وعده هلاک آنان داده شده) (همسر و یکی از فرزندانت‌))
(وَ اِذا اَرَدْنا اَنْ نُهْلِکَ قَرْیَةً اَمَرْنا مُتْرَفیها فَفَسَقُوا فیها فَحَقَّ عَلَیْهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْناها تَدْمیرا) (و هنگامی که بخواهیم شهر و دیاری را هلاک کنیم، نخست اوامر خود را برای «مترفین» (و ثروتمندان مست شهوت) آنجا، بیان می‌داریم، سپس هنگامی که به مخالفت برخاستند و استحقاق مجازات یافتند، آنها را به شدّت درهم می‌کوبیم.) ظاهرا مراد از قول در اینگونه آیات وعده عذاب است. طبرسی در ذیل آیه ۴۰ سوره هود فرموده: آنکه وعده هلاک او سبقت یافته و خبر داده شده که ایمان نخواهد آورد. المیزان نیز وعده هلاکت گفته است.


تَقَوّل (به فتح تاء و قاف و واو مشدده) گفتن چیزی است که حقیقت ندارد؛ «تقول علیه قولا» یعنی بر او دروغ بست و چیزی را گفت که حقیقت ندارد.
(وَ لَوْ تَقَوَّلَ‌ عَلَیْنا بَعْضَ الْاَقاوِیلِ)، (لَاَخَذْنا مِنْهُ بِالْیَمِینِ‌) «اگر از خود دروغی بر ما ببندد از دست راستش می‌گیریم و رگ قلبش را قطع می‌کنیم.»
(اَمْ‌ یَقُولُونَ‌ تَقَوَّلَهُ‌ بَلْ لا یُؤْمِنُونَ‌) «یا می‌گویند قرآن را از جانب خویش گفته و بر خدا بسته بلکه ایمان نمی‌اورند.» اقاویل جمع اقوال و آن جمع قول است.


قیل (به کسر قاف) مصدر است مثل قول: (وَ قِیلِهِ‌ یا رَبِّ اِنَّ هؤُلاءِ قَوْمٌ لا یُؤْمِنُونَ‌) «گفت: خدا یا این قوم ایمان نمی‌آورند.» «قِیلِهِ» مصدر است مثل قول و ضمیر آن راجع به رسول خداست و گفته‌اند آن عطف است بر «السَّاعَةِ» یعنی علم قیامت و علم گفتار رسول خدا که، نزد خداست. حمزه‌ و عاصم آن را به کسر لام و دیگران به فتح آن خوانده‌اند. بنا بر قرائت فتح احتمال دارد مفعول فعل محذوف باشد یعنی: «و اذکر قیله یا ربّ...» کشاف بواسطه کثرت فصل عطف را خوب نمی‌داند و حرف قسم و غیره مقدر می‌کند. و اللّه العالم.


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۶، ص۴۵.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ج۱، ص۶۸۸.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۵، ص۴۵۶.    
۴. فیروزآبادی، محمد بن یعقوب، القاموس المحیط، ج۴، ص۴۲.    
۵. شرتونی، سعید، اقرب الموارد.
۶. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیرالقرآن، ج۱، ص۱۷۴.    
۷. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ج۱، ص۶۸۸.    
۸. بقره/سوره۲، آیه۲۶۳.    
۹. واقعة/سوره۵۶، آیه۲۶.    
۱۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۳۵.    
۱۱. طه/سوره۲۰، آیه۱۱.    
۱۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۱۲.    
۱۳. طه/سوره۲۰، آیه۱۲.    
۱۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۱۲.    
۱۵. طه/سوره۲۰، آیه۱۹.    
۱۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۱۳.    
۱۷. طه/سوره۲۰، آیه۲۱.    
۱۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۱۳.    
۱۹. بقره/سوره۲، آیه۳۰.    
۲۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۶.    
۲۱. مائده/سوره۵، آیه۱۱۰.    
۲۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۲۶.    
۲۳. انبیاء/سوره۲۱، آیه۶۹.    
۲۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۲۷.    
۲۵. مجادله/سوره۵۸، آیه۸.    
۲۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۴۳.    
۲۷. فصلت/سوره۴۱، آیه۱۱.    
۲۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۷۷.    
۲۹. یس/سوره۳۶، آیه۷.    
۳۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۴۰.    
۳۱. هود/سوره۱۱، آیه۴۰.    
۳۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۲۶.    
۳۳. اسراء/سوره۱۷، آیه۱۶.    
۳۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۸۳.    
۳۵. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیرالقرآن، ج۵، ص۲۴۸.    
۳۶. طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۶، ص۲۶۶.    
۳۷. طباطبایی، سیدمحمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۶، ص۳۷۷.    
۳۸. حاقه/سوره۶۹، آیه۴۳.    
۳۹. حاقة/سوره۶۹، آیه۴۴.    
۴۰. طور/سوره۵۲، آیه۳۳.    
۴۱. زخرف/سوره۴۳، آیه۸۸.    
۴۲. زمخشری، محمود، الکشاف، ج۴، ص۲۶۸.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «قول»، ج۶، ص۴۵.    






جعبه ابزار