قَيْض (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
قَيْض (به فتح قاف) از
واژگان نهج البلاغه به معنای شکافتن و شکافته شدن است.
تقییض را تبدیل،
تقدیر و آماده کردن گفتهاند.
دو مورد از این واژه در
نهج البلاغه آمده است.
قَيْض به معنای شکافتن و شکافته شدن است.
قاض الشیء قیضا: شقّه و انشق تقییض را تبدیل و
تقدیر و آماده کردن گفتهاند.
به برخی از مواردی که در
نهج البلاغه بهکار رفته است، اشاره میشود:
امام علی (علیهالسلام) درباره
قیامت فرموده:
«خَشَعَتِ الاَْصْوَاتُ... وَ أُرْعِدَتِ الاَْسْمَاعُ لِزَبْرَةِ الدَّاعِي إِلَى فَصْلِ الْخِطَابِ، وَ مُقَايَضَةِ الْجَزَاءِ» «صداها خوابید، گوش
رعد زده شد از صدای دعوت کننده به دیوان
عدالت و مبادله
جزاء»
(شرحهای خطبه:
)
مقایضه در اینجا به معنی مبادله است یعنی مبادله جزاء با اعمال.
در مقام موعظه فرموده:
«وَ لَا تَكُونُوا كَجُفَاةِ الْجَاهِلِيَّةِ: لَا فِي الدِّينِ يَتَفَقَّهُونَ، وَ لَا عَنِ اللَّهِ يَعْقِلُونَ. كَقَيْضِ بَيْضٍ فِي أَدَاحٍ يَكُونُ كَسْرُهَا وِزْراً. وَ يُخْرِجُ حِضَانُهَا شَرًّا.» «همچون
ستم پيشگان
دوران جاهلیّت مباشيد كه نه آگاهى از
دین داشتند و نه در شناسايى
خداوند انديشه مىكردند، يعنى همچون تخم افعى در لانه پرندگان (مباشيد) كه شكستن آن
گناه است (زيرا گمان مىرود تخم پرنده باشد) امّا جوجه آن
شرّ و زيانبار است، (زيرا در حقيقت تخم افعى است، اشاره به اينكه ظاهر شما به حكم محيط اسلامى
ایمان است ولى باطنتان بوى صفات جاهليّت مىدهد).»
(شرحهای خطبه:
)
قیض به معنی شکستن است معنی کلمات در دحو دحو گذشت.
دو مورد از این واژه در نهج البلاغه آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله قیض»، ج۲، ص۸۸۷.