قضیه شرطیه محصوره
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
قضیه شرطیه محصوره، بهمعنای
قضیه شرطیه مشتمل بر
سور دالّ بر کیفیت اتصال یا انفصال
مقدم و تالی نسبت به زمانها
و حالات موضوع است.
ملاک محصوره یا مهمله بودن
قضیه حملیه، معیّن بودن افراد موضوع
و عدم تعیین افراد موضوع است، اما محصوره یا مهمله بودن
قضیه شرطیه به لحاظ استمرار
و دوام حکم اتصال (در
شرطیه متصله) یا انفصال (در
شرطیه منفصله) در همه زمانها
و احوال،
و یا اختصاص
آن به بعضی حالات
و زمانها،
و یا عدم تعیین زمان
و حالات حکم است.
قضیه شرطیه مهمله،
قضیهای است که
الفاظ آن هیچ دلالتی بر این ندارد که حکم به لزوم یا عناد، در همه اوقات
و در همه حالاتی که برای موضوع قابل
تصور است، استمرار
و کلیت داشته، یا به بعضی از زمانها
و بعضی از حالات اختصاص دارد.
مثال
قضیه شرطیه موجبه مهمله: "اگر آفتاب بر جسم بتابد تافته خواهد شد". در این
قضیه تعیین نشده که در همه فصول
و ازمنه
و امکنه،
و نسبت به همه اجسام این حکم ثابت است یا یا به بعضی حالات
و بعضی اوقات اختصاص دارد.
مثال
قضیه شرطیه سالبه مهمله: "چنین نیست که اگر ابر باشد هوا سرد باشد".
قضیه شرطیه محصوره،
قضیهای است که کمیت زمان حکم
و حالات
آن تعیین شده باشد. شرطیه محصوره (اعم از متصله
و منفصله)، یا
کلّی است
و یا
جزئی.
و هر یک از این دو نیز یا
سالبه است
و یا
موجبه.
هر یک از قضایای متصله
و منفصله محصوره، دارای چهار قسم به شرح ذیل است:
اقسام قضایای شرطیه متصله محصوره (اعم از متصله لزومیه
و اتفاقیه) عبارتند از:
۱. شرطیه متصله موجبه کلیه: در این
قضیه، حکم میشود به ثبوت اتصال لزومی (در
شرطیه متصله لزومیه) یا اتفاقی (در
شرطیه متصله اتفاقیه) بین مقدّم
و تالی در همه زمانها
و همه حالات موضوع، مثل: "هر گاه خورشید طلوع کند، روز خواهد بود" (نسبت به شرطیه متصله لزومیه)
و "همیشه اگر زید جالس باشد متفکر است" (نسبت به شرطیه متصله اتفاقیه)؛
۲. شرطیه متصله موجبه جزئیه: در این
قضیه،
حکم میشود به ثبوت اتصال لزومی یا اتفاقی بین مقدّم
و تالی در بعضی از زمانها
و یا حالات موضوع، مثل: "بعضی اوقات اگر ابر باشد، هوا سرد میشود" (نسبت به شرطیه متصله لزومیه)
و "گاهی اگر زید جالس باشد متفکر است" (نسبت به شرطیه متصله اتفاقیه)؛
۳. شرطیه متصله سالبه کلیه: در این
قضیه، حکم میشود به نفی اتصال لزومی یا اتفاقی بین مقدّم
و تالی در همه زمانها
و همه حالات موضوع، مثل: "هیچ گاه چنین نیست که اگر آفتاب طلوع نکند، روز گردد" (نسبت به شرطیه متصله لزومیه)
و "هیچ گاه چنین نیست که اگر زید جالس باشد متفکر است" (نسبت به شرطیه متصله اتفاقیه)؛
۴. شرطیه متصله سالبه جزئیه: در این
قضیه، حکم میشود به نفی اتصال لزومی یا اتفاقی بین مقدّم
و تالی در بعضی از زمانها
و یا حالات موضوع، مثل: "بعضی اوقات چنین نیست که اگر آسمان ابری باشد هوا سرد شود" (نسبت به شرطیه متصله لزومیه)
و "بعضی اوقات چنین نیست که اگر زید جالس باشد متفکر است" (نسبت به شرطیه متصله اتفاقیه).
اقسام قضایای شرطیه محصوره منفصله حقیقیه عبارتند از:
۱. منفصله حقیقیه موجبه کلیه: در این
قضیه، حکم میشود به ثبوت انفصال بین مقدّم
و تالی در همه زمانها
و همه حالات موضوع، مثل: "همیشه هر کسی یا زنده
و یا مرده است"؛
۲. منفصله حقیقیه موجبه جزئیه: در این
قضیه، حکم میشود به ثبوت انفصال بین مقدّم
و تالی در بعضی از زمانها
و یا حالات موضوع، مثل: "همیشه زنان در جوانی یا باردار یا بدون بار هستند"، که از جهت حالت موضوع، جزئیه است؛
۳. منفصله حقیقیه سالبه کلیه: در این
قضیه، حکم میشود به نفی انفصال بین مقدّم
و تالی در همه زمانها
و همه حالات موضوع، مثل: "هیچ گاه چنین نیست که هر کسی یا کور
و یا بیسواد باشد"؛
۴. منفصله حقیقیه سالبه جزئیه: در این
قضیه، حکم میشود به نفی انفصال بین مقدّم
و تالی در بعضی از زمانها
و یا حالات موضوع، مثل: "بعضی اوقات چنین نیست که اجسام، یا سفید
و یا سیاه باشند".
اقسام قضایای شرطیه محصوره منفصله مانعةالجمع عبارتند از:
۱. منفصله مانعة الجمع موجبه کلیه، مثل: "همیشه هر جسمی اگر سفید باشد، سیاه نخواهد بود"؛
۲. منفصله مانعة الجمع موجبه جزئیه، مثل: "گاهی اگر انسان نشسته باشد، راه نمیرود"؛
۳. منفصله مانعة الجمع سالبه کلیه، مثل: "هیچ گاه چنین نیست که اگر کسی پیر شده باشد عالِم نگردد"؛
۴. منفصله مانعة الجمع سالبه جزئیه، مثل: "همیشه چنین نیست که اگر آفتاب برآمده، هوا سرد نباشد".
اقسام قضایای شرطیه محصوره منفصله مانعةالخلوّ:
۱. منفصله مانعة الخلوّ موجبه کلیه، مثل: "همیشه یا آتش افروخته شده،
و یا آتش سوزی نمیشود"؛
۲. منفصله مانعة الخلوّ موجبه جزئیه از جهت شرط، مثل: "در این خانه یا آتش افروخته شده
و یا آتش سوزی نمیشود"،
و از جهت وقت، مثل: "امروز یا آتش افروخته شده
و یا آتش سوزی نمیشود"؛
۳. منفصله مانعة الخلوّ سالبه کلیه، مثل: "هیچ گاه چنین نیست که جسم، یا سیاه است یا سفید"؛
۴. منفصله مانعة الخلوّ سالبه جزئیه، مثل: "گاهی چنین نیست که زید یا نشسته باشد یا خوابیده".
گاهی ممکن است
قضیه شرطیه از جهت
زمان کلّیّت داشته، ولی از جهت حالات
و شرایط، جزئیه
و یا مهمله باشد
و یا بر عکس. مثل
قضیه: "هر گاه بیمار داروی مناسب
و با شرایط مخصوص استفاده کند، تندرست میگردد"، که از جهت زمان، موجبه کلیه است ولی از جهت حالات موضوع، جزئیه است.
برای هر یک از محصورات کلی
و جزئی،
و موجبه
و سالبه،
الفاظ و ادوات مخصوصی وجود دارد که
سور قضایای شرطیه میباشند. مثلاً مواردی از
سور قضایای شرطیه در
زبان عربی عبارتند از: "متی"
و "مهما" (
موجبه کلیه)، "قد یکون" (
موجبه جزئیه)، "لیس البتة" (
سالبه کلیه)، "لیس کلّما"
و "قد لایکون" (
سالبه جزئیه).
اگر زمان محدود
و معیّنی که قابل انطباق بر بیش از یک زمان نیست، ظرف حکم قرار داده شود، "
قضیه شرطیه شخصیه" خواهد بود، که به
آن، "
قضیه شرطیه مخصوصه" هم گفته میشود.
۱.
قضیه شرطیه متصله شخصیه، مثل: "در این ساعت اگر مهمانها بیایند پذیرایی میشوند".
۲.
قضیه شرطیه منفصله حقیقیه شخصیه، مثل: "در این ساعت آفتاب یا در حال انجلا
و یا در کسوف است".
۳.
قضیه شرطیه منفصله مانعةالجمع شخصیه، مثل: "در این ساعت اگر مردم به خواب رفته باشند راه نمیروند".
۴.
قضیه شرطیه منفصله مانعةالخلوّ شخصیه، مثل: "در این ساعت زید یا در دریا است یا غرق نمیشود".
قضیه شرطیه شخصیه به لحاظ
کیف (
سلب و ایجاب)، یا موجبه است
و یا سالبه. مثالهای فوق، موجبه هستند.
و اما سالبه: شرطیه متصله شخصیه سالبه، مثل: "چنین نیست که در این ساعت اگر مهمانها بیایند پذیرایی بشوند".
و شرطیه منفصله شخصیه سالبه، مثل: "چنین نیست که در این ساعت زید یا نشسته باشد یا خوابیده".
در تنظیم این مقاله از منابع ذیل استفاده شده است:
• مجتهد خراسانی (شهابی)، محمود، رهبر خرد.
• فرصت شیرازی، میرزا محمد، اشکال المیزان.
•
مظفر، محمدرضا، المنطق. • تفتازانی، عبدالله بن شهابالدين، الحاشیة علی تهذیب المنطق.
•
علامه حلی، حسن بن یوسف، الجوهر النضید. •
ابنسینا، حسین بن عبدالله، منطق المشرقیین. •
خواجه نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد، اساس الاقتباس. •
مشکوةالدینی، عبدالمحسن، منطق نوین مشتمل بر اللمعات المشرقیه فی الفنون المنطقیه.
پایگاه مدیریت اطلاعات علوم اسلامی، برگرفته از مقاله «قضیه شرطیه محصوره»، تاریخ بازیابی۱۳۹۶/۳/۲۰.