• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

غلو از منظر علما

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



غلو دارای مراتبی است که می‌توان آن‌ها را در سه مرتبه مهم درجه‌بندی نمود که عبارت‌اند از:
۱. غلو در مرتبه و مقام الوهیت و خداوندی؛ ۲. غلو در مرتبه و مقام نبوت و پیامبری؛ ۳. غلو در خصوصیتی از خصوصیات مرتبط با صفات و افعال خداوند.



علما درباره مراتب غلو دیدگاه‌هایی دارند که بدین شرح است:

۱.۱ - دیدگاه شهید صدر

شهید صدر غلو را دارای مراتبی می‌داند که شرح آن این چنین است:
۱. غلو در مرتبه الوهیت و خداوندی؛
۲. غلو در مرتبه و مقام نبوت؛
۳. غلو در خصوصیتی از خصوصیات مرتبط با صفات و افعال خداوند.

۱.۱.۱ - غلو در مرتبه الوهیت

اما غلو در مرتبه الوهیت و خداوندگاری بدین معناست که شخصی که غلو درباره او صورت می‌گیرد، خداوند است و در بعضی موارد شخص غلوشده شریک خداوند محسوب شده و این شراکت از دو حال خارج نیست، یا به این صورت است که او همسان و هم‌طراز با خداوند قرار دارد یا به گونه‌ای است که او در مرتبه‌ای از مراتب الوهیت جای گرفته است. گاهی نیز غلو در الوهیت به معانی حلول خداوند در چیزی یا اتحاد با او، تفسیر می‌شود که تمام شقوق فوق الذکر کفر است.
نوع اول بدین دلیل کفر است که لازمه چنین اعتقادی انکار خداوند است. کفر بودن قسم دوم به دلیل انکار توحید و یکتاپرستی است و نوع سوم کفر است بدان سبب که بازگشت حلول و اتحاد، به اعتقاد بر الوهیت و خداوندی موجودی غیر خداوند متعال است.

۱.۱.۲ - غلو در مقام نبوت

غلو در مقام نبوت گاهی به گونه‌ای است که شخص غلوشده نسبت به پیامبر از مقام والاتر و برتری برخوردار بوده و به مثابه حلقه ارتباطی و رابطه بین خداوند و پیامبر قلمداد می‌شود و گاهی اوقات به معنای هم‌طرازی و همسانی فرد غلوشده با پیامبر بوده و البته رسالت پیامبر شامل او نمی‌شود که هر دو نوع آن کفر است؛ چراکه با معنای تثبیت شده شهادت و گواهی به رسالت رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) از سوی مکلفان منافات دارد.

۱.۱.۳ - غلو در صفات و افعال الهی

اما غلو در صفات و افعال به معنای نسبت دادن صفت یا فعلی به شخصی که در آن حد و اندازه نبوده و او مصداق اسناد چنین صفت و فعلی نیست. اگر اختصاص صفت یا فعل مذکور به خداوند از ضروریات دین باشد، این قسم تحت عنوان انکار ضروریات دین قرار گرفته و کفر بوده، در غیر این صورت کفر نخواهد بود.

۱.۲ - دیدگاه سبزواری

همان‌گونه که شهید صدر (رحمة‌الله‌علیه) غلو را بر چند نوع تقسیم نموده و انواع آن را بیان داشتند، جناب مرحوم سید عبدالاعلی سبزواری غلات و غلوکنندگان را بر پنج گروه تقسیم نموده و بدین شرح بیان داشته‌اند:

۱.۲.۱ - خداوندی غلوکننده

اول: اعتقاد بر خداوندگاری کسی که غلو درباره او صورت می‌پذیرد. غلوکننده می‌پندارد که او پروردگار ازلی و قدیم بوده و جز او خدایی نیست. با قاطعیت تمام باید گفت کسی که چنین پندارد، منکر خداوند بزرگ بوده و از این جهت کافر است.

۱.۲.۲ - خداوندی شخص خارجی

دوم: اعتقاد بر خداوندی شخص خارجی، همراه باور به واجب الوجود بودن او که از این جهت می‌توان چنین اعتقادی را شرک و معتقد آن را مشرک دانسته و حکم فقهی نجاست را بر او جاری نمود؛ چراکه خداوند را شریک و همتایی در الوهیت نیست، و این در حالی است که معتقد به این باور برای خداوند شریکی در پروردگاری و کیفیت هستی او، قائل شده است.

۱.۲.۳ - حلول خداوند در شخص خارجی

سوم: اعتقاد بر حلول خداوند در شخص خارجی، که نتیجه قهری آن اسناد تمام افعال مربوط به انسان، به خداوندی است؛ افعالی چون خوردن، نوشیدن، خوابیدن و غیره از اعمال مختص ذات انسانی که باید گفت چنین پنداری از آن‌جا که انکار ضروریات دین را در پی دارد، کفر است. البته عقل سلیم، خداوند سبحان را منزه از این عوارض جسمانی می‌داند.

۱.۲.۴ - فنای شخص خارجی در ذات الهی

چهارم: اعتقاد بر فنای شخص خارجی در ذات خداوند متعال، (پر واضح است که مقصود ایشان فنای روحانی نیست؛ چون نه‌تنها غلو نبوده، بلکه ناشی از عظمت روح است.) که می‌توان حکم به کفر چنین فردی داد؛ چون ضروریات دین را انکار نموده است.

۱.۲.۵ - فرد خارجی مظهر صفات الهی

پنجم: اعتقاد بر آن‌که فرد خارجی مظهر صفات خداوند بزرگ بوده و این مقام از سوی پروردگار متعال به او اعطا شده و حضرت قدسش او را در این مقام تأیید کرده است. (لازم به تذکر است که قسم پنجم از سوی محققان مورد انکار قرار گرفته و از مصادیق غلو شمرده نشده است.) البته ناگفته پیداست مقتضای اطلاق اقرار به شهادتین، اسلام چنین شخصی است.
[۲] مهذب الاحکام، سبزواری، ج۱ ص۳۸۴ – ۳۸۳.



با مراجعه به میراث گران‌قدر شیعه درمی‌یابیم که پدیده غلو با هجوم و واکنش شدیدی از سوی شیعیان در تمام سطوح مواجه شده و در صدر مقابله‌کنندگان، ائمه شیعه (سلام‌الله‌علیهم) قرار دارند. البته نبی مرسل (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) گوی سبقت را از ایشان در مواجه با چنین افکار منحرفی ربوده‌اند و این مهم را از دو طریقِ تبیین حق و حقیقت، هم‌چنین جدا کردن هرگونه انحراف و کژروی از مسیر مستقیم و نورانی توحید و یکتاپرستی صورت تحقق دادند.

۲.۱ - تبیین حق و حقیقت

در محور نخست مشاهده می‌کنیم که پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) با استناد به آیات قرآن کریم تمرکز بسیار زیادی در مسئله توحید با تمام مراحل و مراتب آن داشته‌اند. روایات متعدد و هم‌چنین تفاسیر مختلف عالمان شیعه، خود حکایت از این مهم دارد که با مراجعه به آن‌ها می‌توان به حقانیت این مسئله گواهی داد.
[۳] مراجعه شود به مفاهیم قرآن، سبحانی، جعفر.


۲.۲ - جدا کردن انحرافات از مسیر توحید

در محور دوم نیز مشاهده می‌شود که رسول خاتم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) از هرگونه عمل انحرافی در مجامع اسلامی جلوگیری نموده‌اند. منابع حدیثی سرشار از برخوردهای پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) با پدیده غلو است. به عنوان مثال می‌توان به این روایت اشاره نمود:

۲.۲.۱ - بیان یک روایت

ابا رافع قرظی و سید نجرانی خطاب به پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) عرض کردند: ‌ای محمد! آیا می‌خواهی تو را بپرستیم و تو را خدا بخوانیم؟! پیامبر در پاسخ فرمودند: "پناه بر خدا! نمی‌پرستیم جز خدای یگانه و امر نمی‌نماییم به پرستش غیر او،؛ پس من به چنین چیزی مبعوث نشدم و بدان امر نشدم."


و ائمه با اتخاذ مشی پیامبر، با غلوکنندگان چنان برخورد شدیدی اعمال کردند که با هیچ گروه دیگری چنین مقابله و برخوردی را انجام ندادند. در این‌جا تنها به بعضی از موارد که در روایات مختلف و معتبر آمده، اشاره می‌نماییم:

۳.۱ - روایتی از امام صادق

امام صادق (علیه‌السلام) چنین می‌فرمایند: "نزدیک‌ترین چیزی که انسان را از ایمان و اعتقادات سلیمش خارج می‌کند، هم‌نشینی با غلوکنندگان و شنیدن سخنان ایشان، هم‌چنین تصدیق و تأیید پندارهایشان است؛ همانا پدرم از پدرش و او نیز از جدش رسول خدا چنین روایت می‌فرمود: دو گروه از امت من سودی از اسلام نجستند، غلوکنندگان و قدریه".

۳.۲ - روایتی از امام رضا

در روایتی دیگر ابوالحسن امام رضا (علیه‌السلام) می‌فرمایند: "خدا لعنت کند غلوگویان را؛ با ایشان هم‌نشین نشوید و تأییدشان مکنید و دوری جویید از اینان که خداوند متعال از اینان دوری جسته است.

۳.۳ - روایتی دیگر

ابوهاشم جعفری می‌گوید: از حضرت رضا (علیه‌السلام) درباره غلوکنندگان و مفوضه سؤال کردم؛ حضرتش چنین پاسخ دادند: "غلوکنندگان کافر و مفوضه مشرک‌اند؛ هم‌نشینی، اختلاط نمودن، اعتماد کردن، هم‌پیاله بودن، ارتباط داشتن، ازدواج کردن، پناه دادن، اطمینان نمودن، تأیید و کمک کردن به ایشان حتی به اندازه سر سوزنی موجب خروج از ولایت خداوند و رسولش و ولایت ما اهل بیت می‌گردد.
البته روایات در این زمینه بسیار است به ذکر همین تعداد کفایت می‌نماییم.


اما فقهای عالی‌مقام شیعه، اجماع و اتفاق نظر به کفر و خروج غلات از دین، داشته و دارند.

در عروة الوثقی چنین آمده: در نجس بودن غلات، ناصبیون و خوارج اشکالی نیست.
در وسیلة النجاة این چنین آمده است: غسل میت کافر و نیز فردی از طایفه مسلمانان که به کفرش حکم شده؛ مانند خوارج، نواصب و غلوکنندگان جایز نیست.
[۱۰] موسوی اصفهانی، ابوالحسن، وسیلة النجاة، همراه حواشی امام خمینی، ص۶۳.


اکنون پس از پاسخ به بخش اول پرسش به قسمت دوم آن یعنی چیستی اسباب و اهداف غلو، و نیز چگونگی رهایی مسلمان شیعه از این بلای فکری می‌پردازیم.


۱. صدر، محمدباقر، بحوث فی شرح عروة الوثقی، ج۳، ص۳۰۷.    
۲. مهذب الاحکام، سبزواری، ج۱ ص۳۸۴ – ۳۸۳.
۳. مراجعه شود به مفاهیم قرآن، سبحانی، جعفر.
۴. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۲۵، ص۲۶۲.    
۵. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۲۵، ص۲۷۰.    
۶. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۲۵، ص۲۷۳.    
۷. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۲۵، ص۲۷۳.    
۸. صدر، محمدباقر، بحوث فی شرح عروة الوثقی، ج۳، ص۳۱۰.    
۹. طباطبایی یزدی، محمدکاظم، عروة الوثقی، ج۱، ص۱۴۵.    
۱۰. موسوی اصفهانی، ابوالحسن، وسیلة النجاة، همراه حواشی امام خمینی، ص۶۳.



پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «غلو درباره اهل بیت»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۴/۲۱.    






جعبه ابزار