• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

عمار بن خباب دهنی بجلی (شخصیت رجالی)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



عمار بن خباب دهنی بجلی، اصحاب و راویان مورد وثوق امام صادق (علیه‌السلام) بوده است. از او هم راویان شیعه و هم راویان اهل سنت حدیث نقل کرده‌اند.



«دهن» شاخه‌ای است از قبیله بجیله، و عمار از اصحاب سرشناس و موثق امام صادق (علیه‌السلام) بوده است. اصولاً بیت عمار از بیوتات معروف شیعه در کوفه آن روزگار بوده است.
عمار کتابی هم داشته است که جمعی از ثقات از آن روایت کرده‌اند. نیز او کسی است که از محدثان اهل سنت حدیث روایت کرده است، هم‌چنان‌که آنان از او روایت نموده‌اند و با اینکه او را شیعه می‌دانستند، موثقش شناخته و حدیثش را می‌پذیرفتند.

ابن‌ندیم در «فهرست»، نام او را آورده و از فقهای شیعه‌اش شمرده است و در کتاب «قاموس» ذیل ماده «دهن» می‌نویسد: دهن – بنی‌دهن به ضمه دال، طایفه‌ای است که معاویة بن عمار از ایشان است. و در «تاج» می‌نویسد: پدر عمار که ابومعاویه کنیه‌اش بود، از مجاهد، ابوالفضل و عده‌ای دیگر روایت کرده و شعبه و سفیان ثوری و سفیان بن عیینه (دو سفیان) هم از او روایت کرده‌اند و او شیعه موثقی بوده و به سال ۱۳۳ ق. وفات یافته است.


گویند روزی عمار برای ادای شهادت نزد قاضی کوفه یعنی، ابن‌ابی‌لیلی
[۱] طوسی، محمد بن حسن، الفهرست، ص۲۳۵، افست دانشگاه مشهد.
حاضر شده بود. تا چشم قاضی به عمار افتاد، خطاب به وی گفت: تو رافضی هستی و شهادت تو پذیرفته نیست؛ برخیز و برو! عمار بلند شد و در حالیکه از شدت ناراحتی و خشم، تمام بدنش می‌لرزید، به گریه افتاد.

قاضی: تو مردی محدث و دانشمند هستی؛ اگر خوشت نمی‌آید که به تو رافضی گفته شود پس، از این اعتقاد دوری کن که در این صورت از دوستان ما خواهی شد! عمار: به خدا سوگند تو در اشتباهی. گریه من بر حال تو و خودم است (نه به خاطر اینکه مرا شیعه خطاب کردی) اینکه بر حال خود گریستم بدین سبب است که تو مرا به مقامی شریف نسبت دادی و رافضی‌ام خواندی، در حالیکه من شایسته این مقام نیستم؛ وای بر تو! امام صادق (علیه‌السّلام) برای ما روایت فرمود: نخستین کسانی که رافضی خوانده شدند ساحران فرعون بودند که به موسی گرویدند و فرمان فرعون را اعتنا نکردند و حکم او را دور‌انداختند و به هر پیش آمدی تسلیم شدند؛ لذا فرعون آنان را رافضه نامید، چون آئین او را ترک کرده و به موسی ایمان آوردند.

پس رافضی کسی است که هر آنچه را که خداوند خوش ندارد کنار بگذارد و به هر چه خداوند فرمان داده است، عمل کند و چنین کسی در زمان ما کیست؟ من از بیم آن گریستم که این نام شریف بر خود نهاده‌ام، ولی چنین نسیتم و خوف آن دارم که پروردگارم مرا مورد سرزنش قرار دهد و بفرماید: ‌ای عمار! تو رافض و تارک باطل و عمل کننده به فرمان‌های خدا بوده‌ای، آنگونه که آن مرد تو را با این نام صدا کرد؟! پس می‌ترسم خداوند بر من سخت بگیرد و از تقصیرات من درنگذرد، مگر اینکه مولی و سرورم به شفاعت من برخیزد و مرا نجات دهد.

اما اینکه بر حال تو گریستم بدین جهت بود که تو دروغ بزرگی گفتی و نامی را که من شایسته آن نبودم بر من نهادی، و برای این گریستم که می‌ترسم خداوند تو را بسختی عذاب کند؛ زیرا تو بهترین نام‌ها و شریف‌ترین عنوان‌ها را پست انگاشتی. پس چگونه عذاب الهی را در برابر این کردار تحمل خواهی کرد؟ امام صادق (علیه‌السّلام) که این داستان را از زبان عمار می‌شنید فرمود: اگر عمار گناهانی به بزرگی زمین و به عظمت آسمان‌ها مرتکب شده بود، به سبب همین سخنانش و به خاطر همین بحثی که با این قاضی داشته است، همه‌اش آمرزیده می‌شد و به همان‌اندازه نزد پروردگارش بر حسنات و اعمال پسندیده‌اش افزون می‌گشت.


۱. طوسی، محمد بن حسن، الفهرست، ص۲۳۵، افست دانشگاه مشهد.



سایت مجمع جهانی شیعه‌شناسی، برگرفته از مقاله «راویان امام صادق(علیه السلام) ۲»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۱۲/۰۱.    






جعبه ابزار