ظفرنامه (شرف الدین علی یزدی)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ظفرنامه، مشهورترین
اثر شرف الدین علی یزدی است که به روزگار پیری به دستور ابراهیم میرزا در
سال ۸۲۸ ق، در
شیراز شروع به نوشتن آن کرد و طی چهار سال به نگارش مقاله اول آن- که اختصاص به زندگی تیمور دارد- مشغول بود؛ ماده
تاریخ اتمام کتابت آن هم «صنف فی شیراز» (۸۳۱) است.
مؤلف طی چهار سال موفق به نگارش مقاله اول از کتابش شد. آن چه از فحوای متن کتاب برمی آید، شرف الدین علی یزدی، در صدد بوده طی سه مقاله، کتابی تاریخی درباره تیمور، پسرش شاهرخ و نوه اش ابراهیم میرزا تالیف کند.
مولف مقدمه را طی هفت سال از ۸۲۲ تا ۸۲۸ ق. و مقاله نخست را طی سالهای ۸۲۸ تا ۸۳۱ ق، به اتمام رسانده است و با توجه به فوت او که در سال ۸۵۸ ق. ذکر شده است، او حداقل فرصتی بیست ساله برای اتمام مابقی مقالات داشته است.
کمال الدین عبدالرزاق سمرقندی، مشخص میکند که مولف وقایع دوره شاهرخ را نیز گردآوری کرده است.
مولف به دلیل فوت ابراهیم میرزا که در چهارم
شوال سال ۸۳۸ ق، روی داد، انگیزه اش را در تکمیل کتابی- که وعده آن را در سه مقاله داده بود- از دست داد. به هرحال ابراهیم میرزا حامی وی بود و این کار را هم به سفارش او انجام میداد. هر چند که فوت ابراهیم میرزا و بی توجهی سلطان عبدالله فرزند خردسال او به این موضوع
علت اصلی نیمه تمام ماندن ظفرنامه است؛ اما قتل عام بزرگان
شیعه در شهر ری به جرم طرفداری از سلطان محمد جوکی در سال ۸۵۰ ق که تنها از آن میان مولف جان سالم به در برد، شاید یکی دیگر از دلایل نیمه تمام ماندن کتاب ظفرنامه، به توان به شمار آورد.
مولف در متن کتاب به صراحت اشارهای به نام کتاب ندارد و در بخشهای گوناگون کتابش به عناوین فتح نامه و صحیفه ظفر اشاره کرده است. در مجموعه منشآتش که تحریری از مقدمه ابتدای کتاب را آورده است، از این کتاب با عنوان فتح نامه صاحب قرانی یاد کرده است. اما
دولتشاه سمرقندی ،
عبدالرزاق سمرقندی ،
میرخواند و
نوه دختری او
خواندمیر از کتاب مولف با عنوان ظفرنامه یاد کردهاند.
مولف بدون ذکر نامی از کتابها و نویسندگان، به کتابهایی که قبل از او درباره تیمور نوشته شده است، اشاره کرده است. او در خلال نوشته اش یک بار به کتب عربی و فارسی و بار دیگر به منظومه ترکی و مؤلفی فارسی اشاره میکند. از کتاب عربی اطلاعی حاصل نشد؛ اما کتاب فارسی مورد اشاره مؤلف، باید کتاب ظفرنامه علی بن نظام تبریزی؛ معروف به نظام الدین شامی باشد، همو که مولف یک بار به
کنایه از او با عنوان اهل بغداد یاد کرده است.
احتمالا منظور مولف از منظومه ترکی نیز باید مجموعه اشعار صفی الدین ختلانی باشد که برخی از رویدادهای عصر تیمور را به ترکی سروده است. و کتاب فارسی دیگری که مولف بدان اشاره کرده است، باید کتاب شمس الحسن- که تاج سلمانی به دستور شاهرخ آن را نوشت- باشد. این کتاب وقایع سالهای ۸۰۷ ق تا ۸۱۳ ق را- که درباره احوال شاهرخ و الغ بیگ میرزا است- شامل میشود.
مولف شیوه گردآوری
اخبار و وقایع و نحوه
نگارش آنان را بیان کرده است و در این باره مینویسد، به دستور تیمور مقرر شد تا نظام الدین شامی و صفی الدین ختلانی، مطالب را طوری بنویسند که جنبه مداهنه و
مبالغه پیدا نکند.
اما مهمترین کتاب مورد استفاده شرف الدین علی یزدی، کتاب مورخ سلفش نظام الدین شامی است، طوری که ظفرنامه مولف، صورتی است مشروح و مفصل از ظفرنامه نظام الدین شامی؛ شیوه
اقتباس در همه جای یکسان نیست، گاهی عبارات کلمات و حتی امثال و اشعار و
آیات و
احادیث را نقل به عبارت کرده و زمانی هم دخل و تصرفهای فرعی در آنها نموده است؛ مثلا به جای برخی از واژهها معادل یا مترادف شان را به کار برده و یا با حفظ معنی عبارات و کیفیت بیان وقایع با تغییر الفاظ و عبارات به گونههای دیگر قرینه سازی کرده است.
مزایای ظفرنامه مولف، نسبت به کتاب شامی یکی در ضبط کامل اسامی است که به خوبی میتوان خویشاوندی افراد را شناخت و مزیت دیگر آن، ذکر
تاریخ روز و
ماه و
سال رویدادها است و مزیت سوم مشخص نمودن حدود اعلام جغرافیایی است.
مولف، پس از گردآوری همه
آثار عصر تیمور و
اسناد و مدارک مرتبط با آن و پس از مشخص شدن صحت آن شروع به نوشتن اثرش کرده است. او درباره چگونگی صحت اخبار وقایع به تشکیل سه گروه به شرح ذیل اشاره کرده است:
الف- ۴- م. خواننده منابع
ب- ۴- م. داننده وقایع
ج- ۴- م. نویسندگان
ترتیب کار این سه گروه به شیوهای بود که پس از خواندن و مرور اسناد و آثار اعم از ترکی و فارسی، افرادی که از موضوع آگاهی داشتند، رویدادهای آن را
تطبیق میدادند، سپس نویسندگان آن را مکتوب میکردند و چندین بار نوشته مکتوب خوانده میشد، تا چنانچه اشتباهی در آن دیده میشد، اصلاح شود.
بنا به اشاره مؤلف، درباره تشخیص برخی
روایات مبهم و
اشتباه و یا روایات گوناگون از یک واقعه، از افراد خبره و معتمد- که در باب
صحت رویدادها اعتمادی به آنان داشتند- در سراسر قلمرو حکومتی در باب آن موضوع و رویداد پرس و جو میشد؛ بدین ترتیب پس از تایید صحت مطالب،
روایت نوشته میشد و نوشته پس از چندبار خواندن تحریر و دوباره با
اصل نسخه مقابله و تصحیح میشد و چنانچه ابراهیم میرزا تغییری را صلاح میدید، در آن اعمال میکرد.
مولف برای نوشتن این کتاب، خلاصه بسیاری از فرمانها، نامهها و پیمانها و حتی سخنان تیمور را در مطالب کتاب گنجانده است. او به گزارشها و نقشههای نظامی نیز دسترسی داشته است، به نحوی که درباره آرایش نظامی و جای گیری افراد در
سپاه و شیوه حمله به
دشمن توضیحاتی ارائه کرده است که نمونه کاملی از گزارش او در باب
فتح قلعه تکریت حاکی از این موضوع است.
او علاوه بر اسناد و مدارک مکتوب از شنیدههای خود نیز مطالبی را نقل کرده است.
مولف در نوشتن مقاله اول ظفرنامه، علاوه بر شنیده هایش دیده هایش را نیز نقل کرده است.
مولف، همچنین برخی رویدادهایی را که تا
زمان حیاتش پیوستگی داشته، بدان اشاره کرده است.
مولف به هنگام نوشتن برخی از رویدادها، برای آگاهی خواننده اش به سابقه تاریخی آن اشاره دارد.
مؤلف برخی حوادث و غرایبی که برایش مهم جلوه کرده است توضیح داده، مثل توصیف خانههای یخی در حاجی ترخان و یا شرحی که درباره فیلهای
هند داده است.
مولف بنابه درخواست ابراهیم میرزا- که از او خواسته بود تا تمامی جزئیات سفرهای تیمور؛ همچون تعیین راهها، بیان مقادیر و مسافات و شهرها را شرح دهد- مطالب گوناگونی را درباره اوضاع شهرها و جغرافیای سرزمینهای متصرفی و وضعیت قلعهها و مسافات میان شهرهای مختلف و آبادانی آن شهرها در زمان خودش ارائه کرده است، لذا این کتاب علاوه بر آگاهیهای تاریخی، منبع خوبی برای تحقیقات جغرافیای تاریخی نیز به شمار میرود، تا آن جا که لسترنج به هنگام بررسی اوضاع شهرهای خلافت شرقی در
قرن نهم، از ظفرنامه به عنوان یکی از مراجع کارش استفاده کرده است. همچنین افزون بر اهمیت تاریخی و جغرافیایی، ظفرنامه آیینهای از اوضاع اجتماعی و آداب و رسوم قرن نهم نیز به شمار میرود.
از دیگر ویژگیهای تاریخ نگاری مولف
تطبیق برخی رویدادها با اوضاع فلکی است؛ او بر این باور است که «بنابر دقایق و بدایع حکمت نامتناهی الهی حوادث و وقایع
عالم کون و
فساد را انواع ارتباطی با اوضاع فلکی باشد.» او همچنین در باب
شیوه تاریخ گذاری وقایع و رویدادهایی که نوشته است، ضمن اشاره به تاریخهای گوناگون، معتقد است که چون مشهورترین تواریخ، هجری و ترکی است، مبنای تاریخ گذاری کتابش را بر آن قرار داده است.
مولف بنابه دلایلی که در شروع ظفرنامه بدان اشاره کرده است، کتابش را دارای سه مزیت بر کتب دیگر میداند:
الف- وفور فواید و کثرت نفع:
مولف بر این باور است که بنابه کثرت رویدادها و گستره حکومتی تیمور، در کتاب او میتوان آثار و اتفاقات گوناگون و
عجیب را که با آرا و تدابیر تیمور ترتب پذیرفته، آشنا شد و این برای اهل دانش؛ همچون آینه صواب نمایی برای امور ملک داری میتواند، باشد.
ب- بیان جزئیات قضایا:
مؤلف مدعی است که همه مطالبی که درباره تیمور روایت شده است و تا به حال در کتابهای پیشینیان تا این اندازه تفصیل داده نشده است، در این کتاب، گردآوری کرده است.
ج- بهره گیری از قصص و اخبار درست:
اشاره مؤلف به نوشتههای بخشیان اویغور و دبیران فرس است که به دستور تیمور هر چه وقوع مییافت، پس از تحقیق، درباره آن مطالب نوشته میشد.
نثر شرف الدین علی یزدی، تقلیدی است از کتاب جهانگشا، اما به زیبایی و دلربایی
اثر ماندگار عطاملک جوینی نیست.
تاریخ ادبیات نویسان معاصر مولف را زنده کننده نثر فنی در قرن نهم معرفی کردهاند؛ ترجیع وصف بر
خبر ، اطناب، به کارگیری واژههای عربی، ترکی و مغولی، تضمین و
اقتباس آیات، احادیث و روایات، استفاده از صنایع فنون بیانی و بدیعی، به کارگیری کنایات و امثله و بهره گیری و تضمین اشعار فارسی و عربی از ویژگی نثر فنی ظفرنامه مولف است.
نثر مولف تا مدتها مورد
تقلید منشیان و مترسلان، و سرمشق اهل فضل بوده است، که نمونهای از این تقلید را میتوان در نامه آصف خان از بزرگان دربار تیموریان هند- معاصر اکبر گورکانی- به حکیم رکنای معروف، مشاهده کرد.
هر چند تیمور به مورخان پیش از مولف تاکید کرده بود، چون ممکن است باورپذیری مردم به مطالعه و حقیقت مطالب کم شود، از تطویل مطالب بپرهیزند؛ اما مولف بر این باور است که تکلف و تصلف
اخبار تیمور دو فضیلت است و آن را برای خواننده اش واقعی برشمرده و بیان این گونه مطالب را فاقد شایبه سخن آرایی میداند. او اعتقادی به نثر متکلف کتابش ندارد، به نحوی که میگوید:
«... تکلفی در عبارت کرده نشد... و از وقوع تکرار که مترسلان از آن اندیشند مبالاتی چندان نرفت؛ مگر در اشعار... که تکرار در آن همانا بسیار نباشد...»
و نیز تاکید دارد که اگر خواننده کتابش، با نظر تامل و تدبر مطالبی را که او درباره دلاوریها و شجاعتها و تدابیر تیمور درباره امور حکومتی اش نوشته است، مطالعه کند، یقین خواهد نمود که آن چه او گفته و نوشته است، مبالغه نبوده است.
برای اولین بار سلطان احمد بن خاوند شاه حسینی، به دستور بدیع الزمان تیموری (
فرزند سلطان حسین بن منصور بن بایقرا) کتاب ظفرنامه را خلاصه کرد. عبدالستار لاهوری- فرزند قاسم- در
سال ۱۰۲۴ ق به فرمان جهانگیر گورکانی خلاصهای از کتاب مولف تهیه کرد. او
آیات قرآنی ، احادیث، استعارات دور از
ذهن ، عبارات مبهم و قوافی و سجعهای ناخوش آهنگ را از متن ظفرنامه حذف کرد.
ج. داوسون در کتاب تاریخ هند به روایت تاریخ نگاران آن دیار در اقتباسها و نوشته هایش درباره سلسله تغلغیان هند و حضور تیمور در هند از کتاب خلاصه
عبدالستار لاهوری استفاده کرده است. دانکن فوربز بر این عقیده است که عبدالستار با حذف اشعار و افزودن روایاتی دیگر، علاوه بر غنای کتاب، به گونهای حیرت آور به اصلاح و بهبود کتاب ظفرنامه پرداخته است. در قرن دوازدهم هجری،
روح الله منشی ، گزیدهای از ظفرنامه با حذف اشعار و ابیات عربی تهیه کرد و نام آن را تاریخ پسندیده نام نهاد.
کتابی هم با عنوان ظفرنامه از مظفر بن حسین یزدی- که خود را از ملازمان تیمور گورکانی قلمداد کرده است- در دست است که بیشتر عبارات و وقایع آن کتاب، مشابه ظفرنامه مولف است.
کهنترین ترجمه موجود از ظفرنامه ترجمهای به زبان ازبکی است که در
قرن ۱۰ هجری، به دستور کوچ کونحی خان (۹۱۶- ۹۳۲ ه. ق) توسط محمدعلی بن درویش علی بخاری، ظفرنامه به زبان ازبکی ترجمه شد. همچنین طی سالهای ۱۸۲۲ تا ۱۸۲۳ م ترجمه مختصر دیگری در شهر خیوه توسط خدای بردی ابن قوش محمد صوفی
الخیوقی انجام شد. همچنین حافظ محمد بن احمد العجمی ظفرنامه را به ترکی ترجمه کرد.
ترجمه ظفرنامه به
زبان فرانسه ، برای نخستین بار توسط پتی دلاکروآ با عنوان تاریخ تیمور در سال ۱۷۲۲ م چاپ شد. داربی با استفاده از متن فرانسه، ظفرنامه را به انگلیسی ترجمه و در شهر لندن در سال ۱۷۲۳ م منتشر کرد، که با این ترجمه کتاب ظفرنامه در اروپا مشهور و مورد استفاده گسترده قرار گرفت.
ترجمه ایتالیایی این کتاب را برادوتی انجام داده است و بخشهای گوناگونی از کتاب، مربوط به لشگرکشی تیمور به هندوستان، اردوی جوجی، لشکرکشی تیمور علیه توقتمیش خان به انگلیسی و روسی ترجمه شده است.
نرم افزار تاریخ اسلامی ایران، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.