طویل العمر
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
طویل العمر، از ویژگیهای مهم حضرت مهدی (علیهالسلام) است.
طبق روایات، حضرت مهدی (علیهالسلام) که در
آخر الزمان ظهور کرده و
جهان را پر از عدلوداد خواهد نمود،
فرزند امام عسکری (علیهالسلام) است که در
نیمه شعبان سال ۲۵۵ ق زاده شده است. معنای روشن این سخن، آن است که آن ذخیرۀ الهی، دارای عمر طولانی است.
تاکنون، افزون بر ۱۱۷۰ سال از عمر مبارک آن حضرت گذشته است.
پیشتر در برخی
روایات، سخن از عمر طولانی آن حضرت به میان آمده بود.
امام حسن مجتبی (علیهالسلام) ضمن بیانی مفصل دربارۀ آن حضرت فرمود:
«التّاسع من ولد أخی الحسین ابن سیّدة الإماء یطیل اللّه عمره فی غیبته ثمّ یظهره بقدرته فی صورة شابّ ابن دون اربعین سنة ذلک لیعلم أنّ اللّه
علی کلّ شیء قدیر»؛ «نهمین از فرزندان برادرم، فرزند بانوی کنیزان است.
خداوند در دوران
غیبت، عمر او را طولانی خواهد کرد؛ آنگاه به
قدرت خویش وی را در سیمای جوانی کمتر از چهل سال برخواهد انگیخت، تا دانسته شود خداوند بر هرچیز توانا است».
نخستین دانشمندی که به طرح مسألۀ طول عمر امام زمان (عجلالله
تعاليفرجهالشريف) پرداخت، ابوجعفر
محمد بن علی بن بابویه
قمی، معروف به شیخ صدوق (م ۳۸۱ ق) است. وی در کتاب
کمال الدین و تمام النعمة به تفصیل دربارۀ طول عمر بحث کرده و به پرسشهای مخالفان طول عمر
امام مهدی (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) پاسخ داده است. وی، فصل جامعی از
کتاب یادشده را به زندگی «معمّرین» (- صاحبان عمر طولانی)
اختصاص داده است و دهها نفر از اشخاص را که عمری بیش از ۱۲۰ سال داشتهاند - نام میبرد و شرح حال و زندگی هریک از آنان را به صورت مختصر
ذکر میکند.
شیخ صدوق، مسألۀ
طول عمر حضرت مهدی (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) را فقط از راه «تجربه تاریخی» و افراد دارای عمر طولانی، بررسی کرده و به دیگر ادله نپرداخته است. این راه از سوی دانشمندانی همچون
شیخ مفید،
شیخ طوسی،
سید مرتضی،
طبرسی، [[|خواجه نصرالدین طوسی]]،
علامه حلی،
فیض کاشانی،
علامه مجلسی و دیگر بزرگان
شیعه ادامه یافت. آنچه این بزرگان در بررسی علمی طول عمر آن حضرت، به آن پرداختهاند، به طور عمده حول محورهای ذیل است:
شماری از افرادی که در
قرآن، دارای عمری طولانی و غیر طبیعی شمرده شدهاند، عبارتاند از:
قرآن، دربارۀ
نوح (علیهالسلام) میگوید:
«وَ لَقَدْ أَرْسَلْنٰا نُوحاً إِلیٰ قَوْمِهِ فَلَبِثَ فِیهِمْ أَلْفَ سَنَةٍ إِلاّٰ خَمْسِینَ عٰاماً...»؛
«و به راستی، نوح را به سوی قومش فرستادیم، پس میان آنان ۹۵۰ سال درنگ کرد».
این بیان الهی، روشن نکرده است که این مدت، بر دورۀ عمر رسالت نوح (علیهالسلام) دلالت دارد یا عمر آن حضرت؛ ازاینرو در پارهای
روایات اسلامی آمده است که مراد از عمر، دورۀ رسالت
نوح (علیهالسلام) است؛ ولی مدت زندگی او ۲۵۰۰ سال بوده است.
از
امام سجاد (علیهالسلام) نقل شده است که فرمود:
در قائم سنتی از نوح است و آن طول عمر است.
قرآن، دربارۀ
حضرت عیسی (علیهالسلام) میفرماید:
«وَ قَوْلِهِمْ إِنّٰا قَتَلْنَا الْمَسِیحَ عِیسَی ابْنَ مَرْیَمَ رَسُولَ اللّٰهِ وَ مٰا قَتَلُوهُ وَ مٰا صَلَبُوهُ وَ لٰکِنْ شُبِّهَ لَهُمْ وَ إِنَّ الَّذِینَ اخْتَلَفُوا فِیهِ لَفِی شَکٍّ مِنْهُ مٰا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلاَّ اتِّبٰاعَ الظَّنِّ وَ مٰا قَتَلُوهُ یَقِیناً بَلْ رَفَعَهُ اللّٰهُ إِلَیْهِ وَ کٰانَ اللّٰهُ عَزِیزاً حَکِیماً وَ إِنْ مِنْ أَهْلِ الْکِتٰابِ إِلاّٰ لَیُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ وَ یَوْمَ الْقِیٰامَةِ یَکُونُ
عَلَیْهِمْ شَهِیداً»؛
و گفتۀ ایشان که: «ما،
مسیح عیسی بن مریم،
پیامبر خدا را کشتیم» و حال آنکه آنان او را نکشتند و مصلوبش نکردند؛ لکن امر، بر آنان مشتبه شد و کسانی که دربارۀ او
اختلاف کردند، قطعا در مورد آن، دچار
شک شدهاند و هیچ علمی بدان ندارند، جز آنکه از گمان پیروی میکنند. و به طور
یقین او را نکشتند • بلکه خدا او را به سوی خود بالا برد و خدا توانا و حکیم است • و از
اهل کتاب، کسی نیست، مگر آنکه پیش از
مرگ خود، حتما به او
ایمان میآورد، و
روز قیامت (عیسی نیز) بر آنان شاهد خواهد بود».
بیشتر
مفسران مسلمان، در تبیین آیۀ یادشده بر این باورند که حضرت عیسی (علیهالسلام) زنده است و در
آخر الزمان نازل شده، در
نماز به امام مهدی (عجلالله
تعاليفرجهالشريف)
اقتدا خواهد کرد. حال اگر
تاریخ میلادی، از صحت و دقت کافی برخوردار باشد، عمر
عیسی (علیهالسلام)، اکنون افزون بر دو هزار سال است و بر این اساس، عمر ۱۱۷۰ ساله برای
حضرت مهدی (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) امر بعیدی نخواهد بود.
یکی از کسانی که عمر طولانی دارد،
حضرت خضر است. در قرآن از وی به صراحت یاد نشده است؛ اما
داستان ملاقات و همراهی موسای کلیم با این بنده دانا و باتجربه
خداوند سبحانه و تعالی، در
سوره کهف آمده است.
اعتقاد به زنده بودن
خضر (علیهالسلام)، اختصاصی به
شیعه نداشته، بلکه میان
اهل سنت نیز عقیدهای پذیرفته شده است.
قرآن درباره آنان میگوید:
«وَ لَبِثُوا فِی کَهْفِهِمْ ثَلاٰثَ مِائَةٍ سِنِینَ وَ ازْدَادُوا تِسْعاً»؛
«و سیصد سال، در غارشان درنگ کرده و نه سال افزودند».
قرآن در این
آیه، به زنده بودن اصحاب کهف به مدت بیش از سه قرن - آن هم در
خواب و بدون
آب و غذا - تصریح میکند. به راستی کدام یک شگفتانگیزتر است؛ کسی که سیصد سال بدون آب و غذا زنده مانده یا کسی که صدها سال باقی مانده است؛ اما غذا میخورد، آب میآشامد، راه میرود، میخوابد و بیدار میشود؟
سخنان
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) نیز بر طول عمر
انسان، صحه میگذارد و آن را امری ممکن میشمارد. یکی از کسانی که در سنت پیامبر (صلياللهعليهوآله) - به ویژه در منابع اهل سنت - به طول عمر او
اشاره شده، دجّال است. اهل سنت، بر اساس همین روایات، عقیده دارند دجّال در عصر
پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) متولد شده و به زندگی خود ادامه میدهد، تا در
آخر الزمان خروج کند.
حال اگر این
احادیث درست باشد - چنانکه اهل سنت بر این باورند - در این صورت، شایسته نیست که آنان در
حیات و عمر طولانی
امام مهدی (عجلاللهتعالیفرجهالشریف)، تردید کنند.
از طرفی حال که دشمن خدا، به مصالحی میتواند بیش از هزار سال زنده بماند، چرا بنده و خلیفه و ولی خدا نتواند عمر طولانی داشته باشد؟
افزون بر
کتاب و
سنت، عقل سلیم نیز طول عمر را برای
انسان، ناممکن نمیداند؛ بلکه آن را امری کاملا ممکن میشمارد. حکیمان و فیلسوفان گفتهاند: بهترین دلیل بر
امکان هر چیزی، واقع شدن آن چیز است.
همین که طول عمر در میان پیشینیان روی داده و
تاریخ، افراد زیادی را به ما نشان میدهد که عمری طولانی داشتهاند، خود دلیل روشنی است بر اینکه طول عمر از دیدگاه
عقل امری ممکن است.
بررسی علمی و بحث طول عمر، در
حقیقت به نوع
تفسیر فیزیولوژی از «پیری و فرسودگی»، وابسته است.
این قانون که: پیری و فرسودگی زاییدۀ یک قانون طبیعی حاکم بر بافتهای پیکرۀ انسانی است، و ضروری است که بدن پس از رسیدن به آخرین مرحلۀ
رشد، کمکم فرسوده شده، برای ادامۀ زندگی، کارآیی کمتری داشته باشد، تا آنگاه که در لحظهای معین از کار بیفتد، آیا حتی دربارۀ بدنی هم که از هرگونه تأثیر خارجی در امان مانده صادق است یا اینکه فرسودگی و کاهشی که در کارآیی بافت و نسوج مجموعۀ بدن به
چشم میخورد، نتیجۀ نبرد با عوامل بیرونی - مانند میکربها و سموم - است که به بدن
انسان راه مییابد؟
افزون بر دلیلهای یادشده، برای طول عمر انسان، راه دیگری نیز وجود دارد که همان راه
اعجاز و
قدرت خداوند سبحانه و
تعالی است.
آری؛ حضرت مهدی (عجلالله
تعاليفرجهالشريف) با قدرت الهی زنده است و میان مردم، به زندگی خود ادامه میدهد. همان خدایی که
آتش را برای
ابراهیم سرد و
سلامت قرار داد و گل را برای
عیسی (علیهالسلام) به پرنده تبدیل کرد، و عیسی و
خضر را پس از قرنها زنده نگه میدارد، میتواند
مهدی (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) را نیز با
قدرت الهی خود زنده نگه دارد.
فرهنگنامه مهدویت، سلیمیان، خدامراد، ص۲۹۲، برگرفته از مقاله «طویل العمر».