• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

صعق (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





صَعْق (به فتح صاد و سکون عین) از واژگان قرآن کریم، به معنای شدت صوت رعد است. صاعقه را به معنای مرگ، آتشی که از آسمان آید و عذاب گفته‌اند.



صَعْق به معنای شدت صوت رعد است. در اقرب الموارد گفته: «صعق الرّعد صعقا: اشتدّ صوته»
[۵] شرتونی، سعید، اقرب الوارد، ماده صعق.
قاموس المحیط آن‌را شدت صوت گوید. در الصحاح گفته: «حمار صعق» (بر وزن کتف) یعنی الاغ شدید الصوت. به عقیده راغب اصفهانی صاعقه و صاقعه هر دو به معنی صیحه بزرگ‌اند، مگر آنکه صقع در صوت اجسام زمینی و صعق در صدای اجسام علوی است... و صاعقه صوت شدید جوّ است. پس، صعق (بر وزن فلس) اشتداد صوت است و صاعقه نیز از آن می‌باشد.


(وَ نُفِخَ فِی الصُّورِ فَصَعِقَ‌ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ مَنْ فِی الْاَرْضِ اِلَّا مَنْ شاءَ اللَّهُ ثُمَّ نُفِخَ فِیهِ اُخْری‌ فَاِذا هُمْ قِیامٌ یَنْظُرُونَ) «در صور دمیده شود، آنکه در آسمان‌ها و آنکه در زمین است بیهوش می‌شود و می‌میرد، مگر آن کس که خدا بخواهد، سپس بار دیگر در صور دمیده شود آنگاه همه ایستاده و نگاه می‌کنند.» صعق را در آیه، مرگ و بیهوشی گفته‌اند، آن لازم معنای صعق است و مرگ و بیهوشی در اثر صیحه و صعق خواهد بود، چنانکه فرموده‌ (اِنْ کانَتْ اِلَّا صَیْحَةً واحِدَةً فَاِذا هُمْ خامِدُونَ) (فقط یک صیحه آسمانی بود و ناگهان همگی خاموش شدند.) (ما یَنْظُرُونَ اِلَّا صَیْحَةً واحِدَةً تَاْخُذُهُمْ...) (امّا جز اين انتظار نمى‌كشند كه يک صيحه عظيم آسمانى آنها را فرا گيرد، در حالى‌كه مشغول جدال در امور دنيا هستند.) نظیر این آیه است آیه‌ (وَ یَوْمَ یُنْفَخُ فِی الصُّورِ فَفَزِعَ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ مَنْ فِی الْاَرْضِ اِلَّا مَنْ شاءَ اللَّهُ وَ کُلٌّ اَتَوْهُ داخِرِینَ) (و به خاطر آوريد روزى را كه در «صور» دميده مى‌شود، و تمام كسانى كه در آسمان‌ها و زمين هستند در وحشت فرو مى‌روند، جز كسانى كه خدا خواسته؛ و همگى با خضوع در پيشگاه او حاضر مى‌شوند.) احتمال دارد این آیه راجع به صور دوم باشد که اجزاء ابدان به فزع و اضطراب آمده و زنده می‌شوند. جمله‌ «کُلٌّ اَتَوْهُ داخِرِینَ» قرینه این نظر است. همین‌طور است آیه‌ (فَلَمَّا تَجَلَّی رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَکًّا وَ خَرَّ مُوسی‌ صَعِقاً) یعنی «چون خدایش به کوه تجلّی کرده آن‌را ریز ریز نمود و موسی بیهوش افتاد.» و شاید منظور آن باشد که حضرت موسی در حال صیحه زدن به زمین افتاد. ولی معنی اول بهتر است زیرا ذیل آیه چنین است‌ (فَلَمَّا اَفاقَ قالَ سُبْحانَکَ تُبْتُ اِلَیْکَ) (...چون به هوش آمد، عرض كرد: «خداوندا. منزّهى تو از اين‌كه با چشم تو را ببينم! من به سوى تو بازگشتم....) همچنین است آیه: (فَذَرْهُمْ حَتَّی یُلاقُوا یَوْمَهُمُ الَّذِی فِیهِ‌ یُصْعَقُونَ‌) «بگذارشان تا برسند بر روزی که در آن صیحه زده می‌شوند و می‌میرند.»


صاعقه را مرگ، آتشی که از آسمان آید و عذاب گفته‌اند مثل‌، (فَصَعِقَ‌ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ مَنْ فِی الْاَرْضِ.) (...و در پى آن همه كسانى كه در آسمان‌ها و زمينند مى‌ميرند...) (وَ یُرْسِلُ‌ الصَّواعِقَ‌ فَیُصِیبُ بِها مَنْ یَشاءُ) (..و اوست كه صاعقه‌ها را مى‌فرستد؛ و هر كس را بخواهد گرفتار آن مى‌سازد،..) (فَقُلْ اَنْذَرْتُکُمْ‌ صاعِقَةً مِثْلَ‌ صاعِقَةِ عادٍ وَ ثَمُودَ) (اگر آنها روى‌گردان شوند، بگو: «من شما را از صاعقه‌اى همانند صاعقه عاد و ثمود بيم مى‌دهم!») چنانکه در مجمع البیان ذیل آیه ۵۵ بقره فرموده است.
راغب اصفهانی پس از نقل این قول می‌گوید: اینها همه آثار صاعقه‌اند و آن در حدّ ذاته یکی است و همان صوت شدید جوّ می‌باشد.
ناگفته نماند: آیات قرآن، صاعقه را در برق و آتشی که از ابر جستن می‌کند بکار برده چنانکه از (فَاَخَذَتْکُمُ‌ الصَّاعِقَةُ) (..پس صاعقه شما را گرفت..) (وَ یُرْسِلُ‌ الصَّواعِقَ‌) (..و اوست كه صاعقه‌ها را مى‌فرستد..) پیداست و شاید مراد از آنها صیحه شدید باشد.
صاعقه، شش بار، صواعق دو بار در قرآن مجید آمده است.


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۴، ص۱۲۸-۱۲۹.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ج۱، ص۴۸۴.    
۳. مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۶، ص۲۴۱.    
۴. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۵، ص۲۰۱.    
۵. شرتونی، سعید، اقرب الوارد، ماده صعق.
۶. فیروزآبادی، قاموس المحیط، ج۱، ص۹۰۰.    
۷. جوهری، الصحاح‌ تاج اللغة و صحاح العربیه، ج۴، ص۱۵۰۷.    
۸. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ج۱، ص۴۸۴.    
۹. زمر/سوره۳۹، آیه۶۸.    
۱۰. یس/سوره۳۶، آیه۲۹.    
۱۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۴۲.    
۱۲. یس/سوره۳۶، آیه۴۹.    
۱۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۴۳.    
۱۴. نمل/سوره۲۷، آیه۸۷.    
۱۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۸۴.    
۱۶. اعراف/سوره۷، آیه۱۴۳.    
۱۷. اعراف/سوره۷، آیه۱۴۳.    
۱۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۶۷.    
۱۹. طور/سوره۵۲، آیه۴۵.    
۲۰. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۴، ص۱۲۸-۱۲۹.    
۲۱. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ج۱، ص۴۸۵.    
۲۲. مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۶، ص۲۴۱.    
۲۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۵، ص۲۰۱.    
۲۴. زمر/سوره۳۹، آیه۶۸.    
۲۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۶۶.    
۲۶. رعد/سوره۱۳، آیه۱۳.    
۲۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۵۰.    
۲۸. فصلت/سوره۴۱، آیه۱۳.    
۲۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۷۸.    
۳۰. شیخ طبرسی، مجمع البیان، ج۱، ص۲۲۱.    
۳۱. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ج۱، ص۴۸۵.    
۳۲. بقره/سوره۲، آیه۵۵.    
۳۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۸.    
۳۴. رعد/سوره۱۳، آیه۱۳.    
۳۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۵۰.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «صعق»، ج۴، ص۱۲۸-۱۲۹.    






جعبه ابزار