• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

نمر باقر النمر

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



نمر باقر النمر ‌(۱۳۷۹-۱۴۳۷ق/۱۳۳۸-۱۳۹۴ش)، معروف به شیخ نمر، روحانی شیعی برجسته عربستانی و منتقد آل سعود که با حکم دادگاه عربستان سعودی در ۲۱ ربیع الاول ۱۴۳۷ قمری برابر با ۱۲ دی ماه سال ۱۳۹۴ش (۲ ژانویه ۲۰۱۶) اعدام شد.شیخ نمر
ایشان تحصیلات علوم دینی را در ایران و سوریه گذرانده و از شاگردان سید محمدتقی مدرسی، سید عباس مدرسی، صاحب الصادق، وحید افغانی، سید عبدالله شیرازی و دیگر اساتید بود. او پس از تکمیل تحصیلات به عربستان بازگشت و به فعالیت‌های مذهبی، اجتماعی و سیاسی پرداخت؛ تاسیس مرکز مذهبی الامام القائم (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف)، برگزاری نماز جمعه و جماعت، برگزاری سمینارهای دینی و علمی، چاپ و انتشار تحقیقات و مقالات، رهبری جنبش مردمی، برگزاری تظاهرات، سخنرانی و روشنگری و انتقاد از سیستم حکومت عربستان از جمله فعالیت‌های ایشان بود. او به علت همین فعالیت‌ها توسط ماموران حکومتی بارها بازداشت و زندانی و سرانجام به حکم دادگاه به اعدام محکوم شده و به شهادت رسید. محکومیت ایشان بازتاب جهانی داشت و از سوی محافل حقوق بشری و مسلمانان به ویژه شیعیان سراسر جهان واکنش‌ها و مخالفت‌هایی را در پی داشت.



شیخ نمر باقر النمر ‌روحانی شیعی برجسته عربستانی، در سال ۱۳۷۹ هجری قمری مصادف با ۱۹۶۸ میلادی، در شهر "العوامیه" در استان القطیف، شرق عربستان در خانواده‌ای اهل علم و دین به دنیا آمد.
که از آن علمایی چون آیت‌الله شیخ محمد بن ناصر آل نمر (قدس سره) و خطبای حسینی چون جدش حاج علی بن ناصر آل نمر سر بر آورده بودند.


شیخ نمر به یک خانواده والامقام در منطقه منتسب است که در آن روحانیون بی‌نظیر و برجسته‌ای همچون آیت‌الله شیخ محمد بن ناصر آل نمر پرورش یافته‌اند. خاندان النمر همچنین وعاظ و خطبای منابر حسینی سرشناسی همچون پدربزرگ پدری وی حاج علی بن ناصر آل نمر را تربیت کرده و پرورش داده است.


شیخ نمر تحصیلات مقدماتی خود را در همان شهر العوامیه به پایان رساند و در سال ۱۴۰۰ هجری قمری مصادف با ۱۹۸۹ میلادی، برای آشنایی نزدیک‌تر با انقلاب اسلامی ایران و تحصیلات حوزوی ابتدا به ایران مهاجرت کرد تا در تهران در حوزه علمیه حضرت قائم (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف) حضور پیدا کند که در همان سال توسط آیت‌الله سید محمدتقی مدرسی در تهران تاسیس شده بود.
شیخ نمر پس از ۱۰ سال تحصیل در حوزه علمیه حضرت قائم (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف)، عازم سوریه شد و در حوزه علمیه حضرت زینب (علیه‌السّلام) برای ادامه تحصیلات حوزوی و علوم دینی نام نوشت و در حضور اساتید این حوزه به تحصیل پرداخت.
وی دوره کتاب‌های اصولی از جمله اصول المظفر، رسائل شیخ انصاری و کفایه آخوند خراسانی را گذراند و در علم فقه نیز اللمعة الدمشقیة نوشته شهید اول، جامع المدارک خوانساری، مکاسب شیخ انصاری و مستمسک العروة الوثقی سید محسن حکیم و دیگر کتاب‌های فقهی را مطالعه کرد.

۳.۱ - اساتید

شیخ نمر در طول مدت تحصیل علوم حوزوی خود در تهران و سوریه در محضر اساتید مختلفی حضور یافت، از جمله:
- بحث خارج نزد آیت‌الله سید محمدتقی مدرسی در تهران؛
- بحث خارج نزد آیت‌الله سید عباس مدرسی در سوریه؛
- بحث خارج نزد آیت‌الله خاقانی در سوریه؛
- دروس عالیة نزد علامة شیخ صاحب الصادق در تهران؛
- درس لمعة نزد علامة شیخ وحید افغانی.
همچنین اخلاق را نزد آیت‌الله شیرازی در شهر قم فرا گرفت و به این ترتیب به درجات بسیار بالایی در اجتهاد دست یافت و اجازه تدریس در مراکز علوم دینی و مذهبی را پیدا کرد.

۳.۲ - تدریس و اداره حوزه

شیخ نمر از جمله معروف‌ترین و شایسته‌ترین مدرسان علوم مذهبی و دینی در حوزه‌های علمیه به شمار می‌آید که حتی در حوزه‌های علمیه ایران و سوریه به تدریس کتاب‌هایی همچون کتاب "اللمعة الدمشقیة" و کتاب "جامع المدارک" و "مستمسک عروة الوثقی" و "الحلقات" شهید سید محمدباقر صدر پرداخته است.
شیخ نمر سال‌ها اداره حوزه علمیه حضرت قائم (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف) در تهران و سوریه را بر عهده داشت و تلاش بسیاری برای توسعه و پیشرفت این مراکز انجام داد.
پس از بازگشت به عربستان مرکز مذهبی الامام القائم (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف) را نیز در العوامیه تاسیس کرد که در واقع سنگ‌بنای "مرکز اسلامی" در سال ۱۴۲۲ هجری قمری مصادف با ۲۰۱۱ میلادی بود.


از جمله خصوصیات اخلاقی شیخ نمر را باید بلندمنشی و وسواس او در مراعات و حفظ اصول و مبادی و ارزش‌های دینی ملاحظه کرد که بازتاب آن به‌خوبی در خط مشی فکری و جهادی‌اش آشکار است.
همچنین شیخ، از دیدی باز و آگاه نسبت به حوادث جاری پیرامون خود چه در عربستان و چه در منطقه برخوردار است و همین موجب شده تا دارای دید تحلیلی دقیقی از جریان امور در عرصه‌های اجتماعی و سیاسی باشد که یکی از دلایل آن بنا به گفته وی ارتباط عمیق وی با قرآن و اهل بیت (علیهم‌السّلام) است که همواره روشنگر راه وی در زندگی بوده‌اند.


شیخ نمر دیدگاه‌هایی درباره آل‌ سعود داشت که به برخی از آنها اشاره می‌شود.

۵.۱ - مخالفت با رژیم سعودی

شیخ نمر همواره در خطابه‌هایش رژیم سعودی را به اعمال "سیاست‌های تبعیض‌آمیز طایفه‌ای سازمان‌یافته و منظم به‌ویژه در مناطق شرقی عربستان و به‌خصوص در دو منطقه "الاحساء" و "القطیف" متهم می‌کرد که حدود یک قرن است، بر این مناطق حاکمیت دارد.
وی همواره و بارها تاکید داشته که از گفتن کلام حق، بیم و واهمه‌ای ندارد حتی اگر در این راه بازداشت شده، وارد زندان شود و تحت شدیدترین شکنجه‌ها و آزارها و اذیت‌ها تا سرحد شهادت قرار گیرد.

۵.۲ - حمایت از کرامت شهروندان

شیخ نمر توهین به کرامت شهروندان عربستانی به‌ویژه شهروندان شیعی عربستان که از دید رژیم سعودی شهروندان درجه دو این کشور به شمار می‌آیند و فاقد هرگونه حق و حقوق شهروندی هستند، رد و تاکید می‌کند که از کرامت و حقوق شهروندان شیعی عربستانی حمایت خواهد کرد.
وی بارها در این ارتباط تاکید کرده است که در خط اول رویارویی با ظلم و جور رژیم سعودی قرار می‌گیرد، چون اعتقاد دارد بدون مبارزه و تلاش نمی‌توان به حقوق مورد نظر خود دست یافت و عدالتی در کشور برقرار نخواهد شد و شهروندان نمی‌توانند آزاد زندگی کنند.
شیخ نمر در این‌باره در سخنان خود با استناد به خطبه "جهاد" امیرالمؤمنین علی (علیه‌السّلام) تاکید دارد که به عدالت، جز از طریق جهاد دست نخواهیم یافت و حق، جز با از خود گذشتگی و جهاد و شجاعت به دست نخواهد آمد.
وی در خطبه‌های نماز جمعه خود نیز بارها گفته است که شیعیان عربستان، دیگر در برابر توهین‌ها و تعدی‌ها و تجاوزات آل‌سعود سکوت نخواهند کرد و در این‌باره خطاب به آل‌سعود گفت که "ما ساکت نمی‌مانیم که هر آنچه بخواهید بر سر ما بیاورید؛ هر آنچه بخواهید انجام دهید و کرامت و شخصیت ما را که با ارزش‌ترین چیز در زندگی ماست، زیر پا بگذارید".

۵.۳ - انتقاد از مطبوعات و رسانه‌ها

شیخ نمر همچنین از مطبوعات و رسانه‌های سعودی به دلیل وابستگی و تبعیت آنها از رژیم سعودی و تبدیل‌شدن آنها به بوق تبلیغاتی آل‌سعود به‌شدت انتقاد می‌کند.

۵.۴ - مفتی‌های وهابی

شیخ نمر تصریح می‌کند که مفتی‌های وهابی، ساخته و پرداخته آل‌سعود هستند. به گفته شیخ نمر، آل سعود به مفتی‌های وهابی پول می‌دهند تا با دامن‌زدن به اختلافات طایفه‌ای و مذهبی و ایجاد اختلاف بین شیعیان و اهل سنت، آنها را به خود مشغول کنند و با ایجاد تفرقه مذهبی و طایفه‌ای و قبیله‌ای به حاکمیت خود بر عربستان و غارت و چپاول ثروت‌های آن ادامه دهند.
شیخ نمر النمر در یکی از خطبه‌هایش به خاطر مواضع و دیدگاه‌های تندش در قبال رژیم سعودی گفت که "می‌دانم فردا برای بازداشت من به سراغ خواهید آمد. خوش می‌آیید! این منطق و راه و روش شماست: "بازداشت" و "شکنجه" و "کشتار"؛ ما از قتل و کشتار نمی‌هراسیم. ما از هیچ چیز نمی‌ترسیم. "

۵.۵ - شیوه مخالفت

شیخ نمر در قبال سرکوبگری‌های رژیم سعودی و مخالفت این رژیم با برگزاری تظاهرات‌ مسالمت‌آمیز و تجمع‌های اعتراض‌آمیز تاکید می‌کرد که "همواره به دنبال راه‌های دیگری برای ادامه اعتراضات خود و احقاق حقوق‌مان خواهیم بود و تظاهرات، یکی از این راهکارهاست".

۵.۶ - مخالفت با شاهزاده‌ها

شیخ نمر را باید از جمله دشمنان سرسخت "نایف بن عبدالعزیز" ولی‌عهد سابق رژیم سعودی برشمرد. شیخ نمر، همواره انتقادات شدیدی را به وی وارد می‌کرد.
وی در یکی از خطابه‌هایش شاهزاده نایف بن عبدالعزیز را به علت شدت خشونت و قساوت و ظلمش علیه مردم عربستان به طور اعم و شیعیان به‌طور اخص، طاغوت و ستمگری خواند که در قبرش شکنجه خواهد شد و آتش او را خواهد سوزاند و کرم‌ها او را خواهند خورد. او در همین خطبه تاکید کرد که از مرگ نایف خوشحال خواهد شد.
وی همواره در خطبه‌های نماز جمعه و خطابه‌هایش نه تنها از آل سعود انتقاد می‌کند، بلکه از منتقدان سرسخت برخی از رژیم‌های عربی حوزه خلیج فارس از جمله آل خلیفه است.


شیخ نمر فعالیت‌ها و طرح‌های بی‌شماری داشت که بر صحنه داخلی و منطقه‌ای تاثیر بسزایی گذاشت و تاثیرگذاری برخی از آنها از نظر دینی، فکری، اجتماعی و سیاسی بسیار چشم‌گیر بوده است.

۶.۱ - روشنگری افکار عمومی

شیخ النمر با برپایی نمازهای جمعه و جماعت و برگزاری سمینارهای دینی و علمی در منطقه و خارج از آن و چاپ و انتشار تحقیقات و مقالات و تاسیس حوزه‌های علمیه در بیداری و روشنگری افکار عمومی در منطقه عوامیه نقش بسزایی ایفا کرد.
او بارها خواستار بازسازی قبرستان بقیع در مدینه منوره شد و به همین دلیل بارها از سوی پلیس احضار شد و تحت فشار قرار گرفت.
او در سال ۱۴۲۸ در یک اقدام بی‌سابقه، فهرست خواسته‌های شیعیان عربستان را به امیر منطقه الشرقیة ارائه داد تا آنجا که سعد الفقیه به عنوان یک روحانی سنی مخالف دولت از علمای اهل تسنن عربستان خواست تا از شیخ النمر نحوه ارائه خواسته‌های خود را فرا بگیرند.

۶.۲ - فعالیت‌های سیاسی

شیخ نمر در ماه محرم سال ۱۴۲۹ هجری قمری خواستار شکل‌گیری یک تشکیلات مخالف به نام جبهة الرشیدة شد که به گفته وی وظیفه و مسؤولیت آن مبارزه با فساد اجتماعی و تبعیض دینی و ظلم و ستم سیاسی علیه پیروان اهل بیت (علیهم‌السّلام) در عربستان بود.
شیخ النمر در سال ۲۰۱۱ پس از سرنگونی رژیم‌های حاکم بر تونس و مصر و با آغاز انقلاب مردم بحرین، ممنوعیت رسمی اعمال شده از ماه اوت سال ۲۰۰۸ از سوی مقامات سعودی در مورد ایراد سخنرانی و تدریس را در هم شکست و از تحولات شکل گرفته در طی فرآیند موسوم به بهار عربی سود جست و سخنرانی‌های خود را با سخن گفتن از آزادی سیاسی با محوریت تغییر سیاسی آغاز کرد.
جوانان القطیف در سایه شرایط سیاسی به وجود آمده در منطقه در آغاز سال ۲۰۱۱ با برپایی چند راهپیمایی خواستار آزادی ۹ تن از زندانیان سیاسی شدند که در آن زمان ۱۶ سال از بازداشت آنها سپری شده بود و تحت عنوان زندانیان فراموش شده از آنها نام برده می‌شد.
با ورود نیروهای اشغالگر سعودی موسوم به سپر جزیره به بحرین، دایره اعتراضات و فعالیت‌های سیاسی در القطیف عربستان رو به گسترش گذاشت.
رژیم سعودی نیز، در مقابل، صدها تن از جوانان را به اتهام ارتباط داشتن با اعتراضات شکل گرفته بازداشت کرد. شیخ النمر با تمام قدرت، از حق توده‌ها در اظهار نظر و اعتراض به دفاع برخاست.
وقتی منطقه القطیف می‌خواست چهره خشن به خود بگیرد و نیروهای امنیتی بر اساس یک نقشه از پیش طراحی شده در نظر داشتند حرکت جوانان العوامیة را به شدت سرکوب کنند، شیخ النمر از جنبش جوانان خواست تا در آن شب تظاهرات برگزار نکنند.
وی بدین‌ترتیب از کشته شدن جوانان العوامیة جلوگیری کرد و نقشه شوم نیروهای امنیتی سعودی را ناکام گذاشت.
وی در سخنرانی تاریخی خود بر لزوم مسالمت‌آمیز بودن جنبش جوانان منطقه الشرقیة عربستان تاکید کرد.
حوادث اکتبر ۲۰۱۱ که به حوادث العوامیة شهرت یافت، نقش رهبری شیخ النمر را به اثبات رساند و به روشنی به حکمرانان سعودی نشان داد که او رهبر جنبش مردمی در این منطقه است.
رژیم سعودی بر سرکوب شدید جنبش مردمی در عربستان اصرار و پافشاری کرد و به همین دلیل النمر بر مواضع و رویکرد خود شدت بخشید و به صراحت با سیاست تبعیض‌آمیز ریاض و سرکوب آزادی بیان و انحصار ثروت و قدرت در عربستان ابراز مخالفت کرد.

۶.۳ - بازداشت‌ها

نخستین بازداشت شیخ نمر به ماه می ‌۲۰۰۶ میلادی بازمی‌گردد، هنگامی که شیخ به محض بازگشت از سفر کوتاه‌مدتش به بحرین و بازگشت به عربستان، به دلیل مشارکت در همایش بین‌المللی قرآن کریم از سوی نیروهای امنیتی رژیم سعودی بازداشت شد.
اتهام شیخ این بود که در این همایش، در عریضه‌ای، از رژیم سعودی خواسته بود به «قبرستان بقیع» رسیدگی کرده، مذهب «تشییع» را به رسمیت شناخته و شیوه‌های آموزشی و درسی کنونی حاکم بر عربستان را تغییر داده یا لغو کند.
اما بازداشت مجدد شیخ نمر، به ۲۳ آگوست ۲۰۰۸ میلادی بازمی‌گردد که در شهر القطیف به دست نیروهای امنیتی رژیم سعودی بازداشت شد. این بار اتهام شیخ برای بازداشت بنابر ادعای رژیم سعودی درخواست از شیعیان مناطق شرقی عربستان برای آماده‌شدن به منظور دفاع از خود و جامعه خویش بود که رژیم ادعا می‌کرد، این سخنان نمر به معنی تحریک شیعیان عربستانی برای جدایی از حکومت مرکزی بود.
این روحانی برجسته عربستانی یک بار دیگر در مارس ۲۰۰۹ میلادی بازداشت شد و البته آخرین بازداشت وی نیز نبود.
شیخ نمر بار دیگر در سال ۲۰۱۲ بازداشت شد و در ۱۵ اکتبر ۲۰۱۴ (۲۳ مهرماه سال ۹۳) به اتهام انتقاد از رژیم سعودی به اعدام محکوم شد.
نیروهای سعودی در ۸ ژوئیه ۲۰۱۲ بر سر راه ایشان کمین کردند و به سوی خودرویش اقدام به تیراندازی کردند که در نتیجه آن چهار گلوله به پای راست وی اصابت کرد و به دنبال آن او را، که بیهوش شده بود، از محل ارتکاب جرم ربودند و به بیمارستان نظامی در الظهران و سپس به بیمارستان نیروهای امنیتی در ریاض و به دنبال آن زندان الحائر انتقال دادند.
رژیم آل سعود پس از ۹۵۰ روز به پزشکان اجازه داد چهارمین گلوله را از پای شیخ النمر خارج کنند.
این گلوله، که از زمان بازداشت شیخ نمر در پای وی باقی مانده بود، علاوه بر شکنجه و درد سه ساله، باعث بیماری‌های دیگری نیز برای وی شده بود.


رژیم عربستان سعودی در ماه مارس ۲۰۱۳ اولین جلسه محاکمه شیخ نمر را بدون اطلاع خانواده‌اش برگزار کرد و در آن، دادستان کل برای شیخ النمر خواستار صدور حکم اعدام شد و در همین رابطه چند اتهام ساختگی از جمله «حمایت از تروریسم» به وی نسبت داده شد. دادگاه عربستان در سال ۱۴۳۷ق برابر با ۳ آبان ۱۳۹۴ و ۲۵ اکتبر ۲۰۱۵، شیخ نمر را به دلیل اقدامات علیه امنیت ملی و محاربه و... به اعدام محکوم کرد.
سرانجام وی در تاریخ ۲۱ ربیع الاول ۱۴۳۷ قمری برابر با ۱۲ دی ماه سال ۱۳۹۴ش و ۲ ژانویه ۲۰۱۶، اعدام شد.


پس از آنکه خبر قطعیت حکم اعدام شیخ نمر منتشر شد، وی نامه‌ای خطاب به مادر خود نوشت.
متن نامه وی به شرح ذیل است:
مادر صبورم...
سلام؛
در هر حال و شرایطی که هستیم باید شکرگزار خداوند بوده و تسلیم آنچه که برای ما مقدر می‌کند، باشیم.
‌ای مادر! آنچه پروردگار هستی برای ما مقدر می‌سازد، بدون شک بهتر از آن چیزی است که ما برای خودمان در نظر می‌گیریم. ممکن است ما چیزی را انتخاب کنیم، اما بدون تردید خداوند بهتر از آن چیز را برای ما برمی‌گزیند. ما به درگاه خداوند دعا می‌کنیم تا آنچه را که خیر است بر ما ارزانی دارد.
همه چیز در این دنیا بر اساس اراده و مشیت الهی مقدر می‌شود و هیچ قدرتی یارای ایستادگی در برابر اراده الهی را ندارد و در عین‌حال هیچ کس نمی‌تواند بدون اراده پروردگار عالم، قدم از قدم بردارد.
مادر عزیزم! خداوند در این عالَم بر همه کس و همه چیز نظارت دارد و اراده او همه چیز را فرا گرفته است و همین برای ما کافی است.
مادر عزیزم! خداوند تو و همگان را در پناه خود حفظ فرماید!


سایت بلاغ، برگرفته از مقاله «گذری بر زندگی نمر باقر النمر»، تاریخ بازیابی ۱۴۰۰/۰۸/۰۶.    
پایگاه تخصصی وهابیت‌پژوهی و جریان‌های سلفی، برگرفته از مقاله «زندگی‌نامه نمر باقر النمر»، تاریخ بازیابی ۱۴۰۰/۰۸/۰۶.    
سایت تبیان، برگرفته از مقاله «زندگی‌نامه نمر باقر النمر»، تاریخ بازیابی ۱۴۰۰/۰۸/۰۶.    






جعبه ابزار