• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

شهید (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقالات مرتبط: شهید.


شَهید (به فتح شین) از واژگان قرآن کریم و به معنای شاهد بوده و اگر به خداوند اطلاق شود به معنای حاضر، بیننده و حافظ است.



شَهید به معنی شاهد است‌.


(وَ اَشْهِدُوا اِذا تَبایَعْتُمْ وَ لا یُضَارَّ کاتِبٌ وَ لا شَهِیدٌ) و آنگاه که به خداوند سبحان اطلاق شود به معنی حاضر، بیننده و حافظ است. در النهایه فی غریب الحدیث والاثر و اقرب الموارد گوید: شهید آن است که هیچ چیز از علمش غائب نیست.
[۶] شرتونی، سعید، اقرب الوارد، ماده شهید.

ولی ظاهرا عموم از خود کلمه مستفاد نیست و مفید عموم کلمه دیگر است مثل‌ (وَ اَنْتَ عَلی‌ کُلِّ شَیْ‌ءٍ شَهِیدٌ)
(اِنَّ اللَّهَ عَلی‌ کُلِّ شَیْ‌ءٍ شَهِیدٌ) (اَحْصاهُ اللَّهُ وَ نَسُوهُ وَ اللَّهُ عَلی‌ کُلِّ شَیْ‌ءٍ شَهِیدٌ) از لفظ آن فقط مبالغه یا ثبوت استفاده می‌شود.
جمع آن شهداء که بیست بار در قرآن آمده است‌. (لِتَکُونُوا شُهَداءَ عَلَی النَّاسِ)


ناگفته نماند شهید به معنی مقتول در راه خدا در قرآن نیامده است، مگر بنا بر بعضی از احادیث، ولی در اصطلاح و روایات بسیار هست در قرآن فقط قتل فی سبیل اللّه بکار رفته است‌. (وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ اَمْواتاً) ابن اثیر در النهایه پنج قول در علت این تسمیه که چرا به مقتول شهید گفته‌اند نقل کرده است. یکی اینکه خدا و ملائکه شهادت دارند که او اهل بهشت است، دیگری اینکه، او نمرده گوئی حاضر است. سوم: ملائکه رحمت او را می‌بینند؛ به قولی در امر خدا قیام به شهادت حق کرده، و به قولی او شاهد کرامت خداست که از برایش مهیّا فرموده است.
مجمع البحرین نیز این اقوال را با قول ششمی نقل کرده است. بنا به قول اول و سوم شهید به معنی مفعول (مشهود) و بنا بر بقیه اقوال به معنی فاعل (شاهد) است. مؤید قول دوم آیه‌ (بَلْ اَحْیاءٌ وَ لکِنْ لا تَشْعُرُونَ) (بَلْ اَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ) است. شاهد قول پنجم آیه‌ (قِیلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ قالَ یا لَیْتَ قَوْمِی یَعْلَمُونَ) می‌باشد.
شهید ثانی (رحمةاللّه) در شرح لمعه گوید: علت این تسمیه آن است که او گواهی داده شده است برای بهشت و غفران. در القاموس المحیط نیز چند قول نقل شده، و مرحوم صاحب جواهر آنها و غیر آنها را در جواهر الکلام در عدم وجوب غسل شهید نقل می‌کند و از ابوبکر نامی نقل کرده: علت این تسمیه آن است که خداوند و ملائکه شاهداند به اینکه او از اهل بهشت است.
به نظر نگارنده قول اول که شهید ثانی اختیار کرده از همه قوی و قابل قبول است، و یا علت این تسمیه آن است که شهیدان راه حق روز قیامت شاهد بر اعمال مردم‌اند که خواهد آمد.


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۴، ص۷۶-۷۷.    
۲. فخرالدین طریحی، مجمع البحرین تحقیق الحسینی، ج۳، ص۷۷.    
۳. راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ج۱، ص۴۶۵.    
۴. جوهری، الصحاح‌ تاج اللغة و صحاح العربیه، ج۲، ص۴۹۴.    
۵. بقره/سوره۲، آیه۲۸۲.    
۶. شرتونی، سعید، اقرب الوارد، ماده شهید.
۷. ابن اثیر، النهایه فی غریب الحدیث والاثر، ج۲، ص۵۱۳.    
۸. مائده/سوره۵، آیه۱۱۷.    
۹. حج/سوره۲۲، آیه۱۷.    
۱۰. مجادله/سوره۵۸، آیه۶.    
۱۱. بقره/سوره۲، آیه۱۴۳.    
۱۲. آل عمران/سوره۳، آیه۱۶۹.    
۱۳. ابن اثیر، النهایه فی غریب الحدیث والاثر، ج۲، ص۵۱۳.    
۱۴. فخرالدین طریحی، مجمع البحرین تحقیق الحسینی، ج۳، ص۸۱.    
۱۵. بقره/سوره۲، آیه۱۵۴.    
۱۶. آل عمران/سوره۳، آیه۱۶۹.    
۱۷. یس/سوره۳۶، آیه۲۶.    
۱۸. شهید ثانی، الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیه، ج۱، ص۴۱۱.    
۱۹. فیروزآبادی، قاموس المحیط، ج۱، ص۲۹۲.    
۲۰. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۴، ص۸۸.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «شَهِید»، ج۴، ص۷۶-۷۷.    






جعبه ابزار